نقد Assassins Creed Rogue | جدال یک قانونشکن
سالی جدید و Assassin’s Creedای جدید. با نقد Assassins Creed Rogue با دنیای بازی همراه باشید.
نقد Assassins Creed Rogue | جدال یک قانونشکن
نقد Assassins Creed Rogueمدتی است که مجموعه جذاب Assassin’s Creed از محبوبیتهای گذشته خود فاصله گرفته و صرفاً به عنوانی درآمدزا برای یوبیسافت تبدیل شده است. مجموعهای که در هر نسخه در بسیاری از زمینهها از اصالت و اوج حود فاصله میگیرد. در چنین روزگاری که این سری از قلهی اوج خود فرسنگها دور میشود و بیش از پیش در ورطهی هولناک کلیشهها گرفتار، سازندگان به سراغ ایدههایی تازه رفته تا بتوانند هرچه سریعتر این مجموعه را از ناخوش احوالی اکنون خود دور سازند. از این رو، AC: Rogue را معرفی میکنند؛ عنوانی که در زمینه داستانسرایی در نوع خود، میتوان از آن به عنوان یک تحول یاد کرد. دیگر خبری مبنی بر خیر بودن حذب اساسینها نیست. شخصیتی در بازی هست که با آسی شدن از دست اساسینها حذب Templarها – دشمن دیرینه و همیشگی اساسینها – میشود. حال باید دید این تحول چگونه صورت گرفته است؟ آیا AC: Rogue تنها یک کلیشه برای خالی کردن جیبهای افراد کوچ نکرده به نسل هشتم بوده یا عنوانی که تواسنته روزنهای امیدبخش برای بازگشت این سری به کامیابیهای گذشته خود باشد؟ برای جواب این سوال با ادامهی نقد همراه باشید.
باکسآرت رسمیعنوان: Assassin’s Creed: Rogue
سازنده: Ubisoft Sofia
ناشر: Ubisoft
موتور گرافیکی: AnvilNext
پلتفرمها: PlayStation 3, Xbox 360, Microsoft Windows
سبک: Open World, Action Adventure, Stealth
تاریخ انتشار: Novamber 11 / 2015 PC
اساسین یا تمپلار؟ مسئله این است
رخدادهای این عنوان در فواصل زمانیِ ۱۷۵۲ تا ۱۷۶۱ به وقوع میپیوندد. داستان بازی ما را در نقش یک شخصیت جدید به نام Shay Patrick Cormac قرار میدهد. خوشبختانه سازندگان سعی کردهاند برای پیوستن Shay به تمپلارها یک برنامهریزی و مقدمه مناسب داشته باشند؛ بنابراین شما Shay را زمانی کنترل میکنید که یک اساسین جوان است. در همان نقش اساسین، شروع به پیشروی میکنید و سعی دارید تا با اطاعت از مافوق خود Achilles اهداف اساسین آنها را محقق کنید. ولی در روزی از روزها، Shay به سفری در پرتقال اعزام میشود. به سراغ شی مورد نظر اساسینها میرود اما این عمل پایانی جزء تباهی جان خیل بزرگی از مردم ندارد؛ به همین سبب، Shay فوراً از اساسینها فاصله میگیرد و به سراغ تمپلارها میرود. اینجاست که زندگی Shay رنگ تازهای به خود گرفته و ماجراجویی وی برای قتل اساسینها آغاز میشود.
داستان AC: Rogue، نسبت به ACهای اخیر (که در زمینه داستان حرفی برای گفتن ندارند) پیشرفت شایانی داشته است. البته داستان همچنان سربسته روایت میشود. این نسخه در زمینه داستانسرایی و روایت، سعی کرده تا از ACهای قدیمی الگو بگیرد؛ به طور مثال، میتوان به ACIII اشاره داشت که در آن، بازی را با یک تمپلار شروع میکنیم. سپس وضعیت آن را سامان میدهیم اما در پایان دقیقاً با افرادی که روزگاری همکاری داشتهایم دشمن خونی میشویم! در AC: Rogue نیز از چنین فرمول و سکانسهایی استفاده شده است ولی خوشبختانه تغییرات مثبت اعمال شده در آن تا حدودی میتواند این موضوع را پوشش دهد. خوشبختانه در طی داستان شخصیتهایی آشنا؛ نظیر Adewale و Achilles را میبینیم که به خودی خود یک نوستالژی برای دوستداران سری AC است. خصوصاً زمانی که در منطقهای آشنا به نام Homestead ملاقاتشان میکنیم! ملاقات دوباره با شخصیتهای گذشته، بیجهت نیست و در روند بازی دریچهای جدید از زندگی آنها را مشاهده میکنید. در کل، داستان AC: Rogue هر چند از المانهای گذشته بهره میبرد اما میشود گفت نسبت به نسخههای اخیر، گامd مثبت و رو به جلو برداشته است.
پرتوافکنی یک قانون شکن
AC: Rogue در نگاه اول گرافیک خوبی را به تصور کشیده است؛ اما از مشکلات ریز و درشتی رنج میبرد. Draw Distance بازی بسیار ضعیف است و هنگام Synchronization جزء محیطهایی بیجزئیات مانند اوایل نسل چیز دیگری مشاهده نمیکنید. بافتها و تکسچرها کاملاً بیجزئیات هستند. محیط آبجکتهای بسیار کمی دارد که باعث دلزدگی شما از دیدن بازی میشود! البته این مشکلات تنها به این مورد مرتبط نیستند. بلکه این ضعفها از جایی شدت میگیرد که در هوای آفتابی مشغول بازی شوید و شاهد سایهزنی به شدت افتضاح بازی شوید. سایهها که اگر بتوانیم به آنها بگوییم سایه (!) به هیچوجه ثبات ندارند و همیشه به شکلی مضحک با AAهای ضعیف دور خود مشغول خودنمایی هستند. رنگبندی محیط هیچ فرقی با گذشته ندارد. انمیشینها با این وجود که معقول هستند اما ذرهای تفاوت بین آن و نخسخه قبلی نمیتوان یافت! در کل، با وجود رسیدن به نسل هشتم نمیتوانستیم انتظارات بیشتری از گرافیک این بازی داشته باشیم. البته هنوز هم عناوینی هستند که نشان میدهد AC: Rogue جای پیشرفت بسیاری داشت یا حداقل میتوانست باگها و مشکلات موجود در گرافیک را برطرف سازد ولی همچنان مشکلات بسیاری در این زمینه دیده میشود که بیشتر جلوهگاه مکانهایی چشمخراش هستند تا چشمنواز!
ندای یک قانونشکن
در بخش موسیقی و صداگذاری AC: Rogue حرف زیادی برای گفتن ندارد. افکتهای به کار برده شده در حین مبارزات، کشتیرانی، سرودخوانی ملوانان و هر آنچه فکر میکنید دقیقاً از نسخه قبلی گرفته شدهاند. البته به راحتی میتوان صدای زیبای امواج، ریتم و ملودی باثبات که رابطه ناگسستنیای با جو حاکم بر بازی دارد را جزئی از نکات مثبت بازی دانست اما سازندگان در این بخش حتی به خود زحمت چند تغییر جزئی را هم ندادهاند. باگهای فراوانی در این قسمت مشاهده میکنید. یکی از آنها قطع شدن ناگهانی صدای شمشیر یا ضربات دشمن است! مشکلی که از دو نسخه پیش در این سری دیده میشده و سازندگان آن را تا حالا نادیده گرفتهاند. سرودهای ملوانان به طور پیشفرض تکراری هستند و همچنان به سبک و سیاق گذشتهی خود باقی ماندهاند. البته با گرفتن Shantyها موسیقیهای جدیدی به لیست آوازها اضافه میشود. در کل، AC: Rogue در زمینه موسیقی و صداگذاری خوب است. تنها باگهایی وجود دارد که با کمی دقت متوجه میشوید این بخش تماماً کپی نسخه قبلی بوده و چیز جدیدی برای ارائه ندارد.
جدال کلیشهها و دگردیسیها
گیمپلی AC: Rogue وامگرفته از نسخههای پیشین است. در حقیقت، به هر گوشهای از دنیای بازی قدم بگذارید متوجه شباهت و کپی/پیستهایی فروان از نسخههای قبلی میشوید که برای طرفدارانی که پیش از آن حداقل یک AC را بازی کردهاند بسیار تکراری خواهد بود. البته کلیت گیمپلی بازی به ACIV: Black Flag مشابه بوده و در درجهی دوم ACIII را میتوان قرار داد.
کشتیرانی مانند نسخهی قبلی، نقش مهمی را در بازی ایفا میکند. اینبار یک کشتی جدید به نام Morrigan (جایگزین Jackdaw) دارید که تفاوت چندانی با جکدا ندارد. حتی ارتقاء یا ایجاد تغییر در شکل و شمایل Morrigan نیز مانند گذشته با رفتن به مغازهها یا کابین خود کشتی صورت میگیرد. این ارتقاها بسیار تکراری بوده و همگی آنها به یک شکل هستند؛ یعنی هیچ عنصر اضافهای به کشتی افزوده نشده است. باز هم مثل شمارهی قبل کشتیرانی یکی از مهمترین عناصر گیمپلی است. غارتهای کشتی و دزدی دریایی هم کاملاً شبیه به نسخهی قبل است؛ شما با استفاده از اردادههای توپ کشتی دشمن را ضعیف میکنید. سپس به عرشهی کشتی دشمن حمله میکنید و بعد از کشتن تعداد معینی از دشمنان آن را فتح میکنید. اینجاست که شما با ۳ انتخاب روبهرو خواهید شد. انتخاب اول غارت منابع، انتخاب دوم افزودن افراد دشمن به عنوان یارهایتان برای بخش Naval Campaign و در نهایت انتخاب سوم که تعمیر کردن بخشهای آسیب دیدهی کشتیتان است که در نبرد با دشمن صدمه دیده است. در بین انتخاب گزینهها شما میانپردههایی میبینید که بازهم تفاوت چندانی با نسخهی قبلی ندارد. به طور کلی، قسمت غارت کشتیها که یک سوم از موفقیتهای ACIV: Black Flag را تشکیل میدادند اینبار بسیار کلیشهای هستند و تکرارشان عذابتان خواهد داد!
شکار کوسههای مختلف و نهنگ نیز در روند بازی وجود دارد. البته تمامی کوسهها و نهنگها با موجودات قبلی Black Flag یکسان بوده و چالش خاصی برای شما ایجاد نمیکنند؛ مانند نسخه قبلی به منطقهای خاص که مرغهای دریایی روی آن در حال پرواز کردن هستند میروید. سپس با قایق خود که دقیقاً به شکل نسخهی قبلی قابل ارتقا دادن است به شکار میروید. میانپرده پخش شده حین سوار شدن به قایق یا بلند شدن Shay و آمادهسازی خود برای شکار، دقیقاً مانند انیمیشنهای Edward Kenway است و سازندگان کمی زحمت به خود برای ایجاد تغییرات ندادهاند! شکار کوسه یا نهنگ، با پرتاب نیزههایی محدود صورت میگیرد و تنها تفاوت این بخش با گذشته، یخهای موجود در آب بوده که گاهاً ممکن است با آنها برخورد کنید و دیگر شاهد هیچ تغییری در این زمینه نخواهید بود!
نقشهی بازی بسیار گسترده است. شما با مناطقی ۲.۵ برابر بزرگتر از گذشته روبهرو خواهید شد اما این مناطق تماماً تکراری هستند. برخلاف گذشته، تنها در طی ۳ سکانس به طور کامل با آنها روبهرو میشوید؛ بدین سبب در ادامه برای شما دیگر هیچ سورپرایزی وجود ندارد که مثلاً با منطقهای جدید سورپرایز و شگفتزده شوید! با این وجود که نقشه گستردهتر شده است، نمیتوان آن را به عنوان یک نکته مثبت تلقی نمود؛ چرا که این مناطق تشکیل شده از New York, River Valley و North Atlantic کاملاً شبیه به دو نسخه پیشین هستند. مخصوصا شهر بزرگ New York که یک اسکی (!) از روی همان نیویورک در ACIII است، با این تفاوت که کمی سرسبزتر شده و تغییراتی جزئی در معماری آن صورت گرفته است (که آن هم یکی کپی کامل از بندرگاههای نهچندان جالب ACIV: Black Flag است.) River Valley نیز که از جزایری گرمسیریتر تشکیل شده، دارای جزایری با درونمایه ACIII است. تحت هیچ شرایطی شما را سورپرایز نخواهد کرد. مخصوصاً اینکه این جزایر برخلاف تعداد زیادشان همگی بسیار کوچک هستند و با کمی دور زدن در آنها احساس میکنید چنین منطقهای را یکی دو سال پیش دیدهاید! در نهایت، به North Atlantic میرسیم که نسبت به دو منطقه قبلی وضعیت بهتری دارد. این قسمت بزرگترین بخش از نقشه به حساب میآید؛ هر چند شباهتهایی به منطقه Frontier در ACIII دارد اما با مناطق سراسر قطبی و تقریباً کوهستانی روبهرو میشوید. در این قسمت با توده عظیمی از یخها روبهرو شده و حتی حیوانهای قطبی نظیر پنگوئنها را خواهید دید. به شکل افزایندهای در این منطقه شاهد بارش فراوان برف هستید، به طوری که اگر در آب شنا کنید پس از چند ثانیه به یک تکه قندیل تغییر شکل میدهید! سردی این منطقه نیز باعث شده تا با تکههایی یخ برخورد کنید که سر از آب یخ در آوردهاند و با خراب کردن آنها میتوانید موجی عظیم بر سر دشمنان خود به وجود آورید. این نمونه را میتوانید از جمله تغییرات کوچک بازی به شمار آورید! جدا از این مباحث، دنیای Rogue نسبت در دریاهای بیکران بازی نسبتاً زندهتر جلوه میکند. شما در حین حرکت با کشتی، شاهد نبرد تعداد زیادی از کشتیها با هم هستید. یا حتی ممکن بوده در حین راه با یک کشتی در حال غرق شدن روبهرو شوید. این دو مورد دقیقاً در نسخه قبل وجود داشتهاند اما اینبار رویارویی با آنها نسبت به قبل بیشتر شده است.
خوشبختانه در شهرها همچنان آیتمهای زیادی برای جمعآوری و کشف وجود دارد که شامل مواردی نظیر پیدا کردن قطعات یک شمشیر، حل کردن پازلهای یک غار، جمعآوری صندوقچهها، Animus Fragmentها و Collectableها و… یا Synchronization مناطق میشود. در نگاه اول این موارد سرگرمکننده به نظر میرسند اما با کمی دقت متوجه میشوید تمامی آنها در نسخههای قبلی دقیقاً به چنین شکلی وجود داشتهاند؛ هر چند ACIV: Black Flag جمعآوری و مکاشفه در مناطق بسیار اعتیادآور بود ولی در AC: Rogue کاملاً اِلمانی منسوخ شده است و هیچ انگیزهای برای جمعآوری موجود نیست. مگر آنکه بخواهید بازی را پلات یا ۱۰۰% کنید.
بنای شهرهای موجود در بازی مانند گذشته، از معماری و طراحی بسیار ضعیفی رنج میبرند. دیگر خبری از ساختمانهای رومی مربوط به رنسانس یا آن شهرهایی که بوی انقلاب به خوبی در آنها دمیده شده نیست. جایگزینی این بناها همگی به جزایر و شهرهایی کوچک سپرده شده که همگی پس از چند ساعت کاملاً تکراری میشوند. این در صورتی که است که ساختمانهای بلند نسخههای پیشین آنقدر جلوهگاه مناطق زیبا بودند که شما را تا چند ثانیه مات و مبهوت خود میکردند؛ ولی در Rogue هنگام مشاهده شهرها یا بناهای بسیار تکراری چیزی جزء لعن و نفرین نثار سازندگان نمیکنید!
مبارزات و کمبوهای اساسینها همیشه جزئی از موارد بسیار لذتبخش این سری بوده است اما در AC: Rogue مبارزات کاملاً تکراری و دقیقاً شبیه مبارزات ادوارد هستند. شما هنگام اولین مبارزه کاملاً اعصابتان بههم ریخته میشود. همیشه مشغول دعا هستید تا با مبارزه برای دشمنان روبهرو نشوید! این در حالی است که این مبارزات همیشه جزئی از لذتهای این سری بوده که متاسفانه در این نسخه رو به نابودی رفتهاند. حتا باگهای زیاد مبارزات نسخههای قبل هم برطرف نشدهاند و مثل بقیهی چیزهای بازی به این نسخه هم منتقل شدهاند! حرکات پارکور نیز دقیقاً شبیه به ACIV: Black Flag است. همچنان آیتمهای محیط تکراری و بدون تغییر هستند. تنها تفاوت این بخش، باگهای مختلفی بوده که به این بخش افزوده شده و شما را هنگام گرفتن یک برگ Shanty بسیار عذاب میدهد.
در دشمنان هیچ تنوعی ایجاد نشده است. شاید تنها در لباس اساسینها یک تنوع جزئی شاهد باشید که آن هم از لباس ارتشهای آن زمان هاوانا الگوبرداری شده است. لباس، شکل و شمایل تمپلارها نیز دقیقاً شبیه به گذشته هستند. به طور کلی در صورت افراد و حتی NPCها تعییرات زیادی نمیبینیم. دشمنان همچنان از هوش مصنوعی فوقالعاده ضعیفی رنج میبرند؛ در حقیقت، دشمنان برای شما تنها مشتی هویج (!) هستند که هیچ چالشی به وجود نمیآورند. آنها تنها منتظرند تا شما به آنها نزدیک شده و سپس با یک Counter-Attack خیل عظیمی از آنها را قلع و قمع کنید!
Level Design یا طراحی مراحل به شدت ساده و ضعیف هستند. هیچ تغییراتی در آنها ایجاد نشده است؛ تقریباً مانند گذشته، همیشه در مواقع مخفیکاری به شکلی پیشفرض پشت سرباز چندین بوته برای قایم شدن موجود است. به همین ترتیب مخفیکاری عنصری کاملاً نچسب بوده و پس از چند دقیقه از آن خسته خواهید شد. البته همانند Black Flag، مخفیکاری نقش بهتری را در بازی ایفا میکند. حداقلاش این است که میتوان بیش از ۷۰ درصد مراحل موجود در خشکی را بدون راهاندازی حمام خون به پایان رساند. اما این بخش نسبت به نسخه قبلی هیچ پیشرفتی نداشته و سازندگان همچنان به مشکلات ریز و درشت آن اکتفا کردهاند.
جدا از مشکلات بسیار فراوان گیمپلی که هیچانگیزهای برای شما در ادامه بازی به وجود نمیآورد، خوشبختانه یک نکته مثبت بسیار ارزشمند دارد. آن هم کمتر شدن فواصل مکانی بین مراحلاصلی است. دیگر مانند گذشته مجبور نیستید چندین ساعت از وقت خود را مشغول پیشروی برای رسیدن به یک مرحله باشید! البته این مورد تنها برای مراحل اصلی صادق بوده وگرنه هنوز هم برای مراحل فرعی نهچندان جذاب بازی باید فواصل زیادی را در خشکی طی کنید.اما در شهر نیویورک خوشبختانه بین قلعهها نیز Fast Travel افزوده شده تا شما را راحتتر از پیش به محل مورد نظر برساند.
AC: Rogue در زمینه گیمپلی، تماماً یک کلیشه به حساب میآید که سعی دارد با کپی / پیست المان و فرمولهای گذشته نقصهای خود را پوشش دهد. تغییرات موجود در گیمپلی بسیار اندک است. اگر تغییری هم وجود داشته باشد، استفاده از عناصر منسوخ شدهی گذشته مانند حمله Stalkerهاست. به طور کلی، گیمپلی این بازی یک ضعف محسوب شده و انگیزه شما را برای ادامه بازی کمرنگ و کمرنگتر خواهد کرد.
Assassin’s Creed: Rogueجدال یک قانونشکن
قرار گرفتن در نقش یک تمپلار نتوانست تجربه خیلی جدیدی رقم بزند. اگر بخواهیم توصیفی کوتاه از AC: Rogue داشته باشیم، باید گفت AC: Rogue مجموعهای از Modهای مختلف بوده که به ACIV: Black Flag افزوده شده است! به طور کلی، این نسخه در تمامی زمینهها جزء داستان چیز خاصی برای ارائه ندارد و همچنان مشکلات گذشته را یدک میکشد. با این حال، اگر این نسخه قرار است اولین تجربه اساسین کریدی شما باشد، قادر است تا ساعتهای متوالی شما را با دنیای بزرگ خود میخکوب کند. در غیر این صورت بهتر است از خیر بازی گذشته و تصور کنید اصلاً چنین عنوان افتضاحی وجود خارجی ندارد!
پلتفرم تست: Xbox 360
نویسنده: یونس بهرامی
[review]
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
نمیدون چرا همه از یونیتی ایراد میگیری بازی به این قنگی گرافیک بالا پارکور روان فقط نبرداش یه خورده سختن که واقعی تر شده و نمیشه همرو سلاخی کرد به نظر من ارنو از کانر خشک خیلی بهتر بود تازه داستانشم افتضاح نیست همینکه دوست دختر یارو تمپلاره خودش داسانه
عزیز اساسنس یونیتی بهترین اساسنس بعداز نسخه ی دوم هست این که می گن بده فن بازی نیستن :ps:
بولشتی دیگر …!
اما به خاطر داستان هم که شده باید تجربه بشه!
ممنون برای خبر من خودم که فن ac هستم به شخصه می گم این بازی بد بود نسبط به نسخه های قبل.. اما اما نه افتضاح که بگیم داغون بود ….اتفاقا خیلی سینمایی تر شده بود خوب چه می شه کرد بازی رو که دیگه نمی شه ویچر یا شاهزاده پارس کد باید درشو بست .. خوب حالا که نبسته این ای پی رو خوب نتیچه می شه این واین حق این بازی نیست که بهش نمره ۵ بدیم؟؟حداقلش۷.۵ الان متای بازی بیشتر از این نمره ۵ هسته
این بازی از اول هم قرار نبود تغییر کنه . فقط داستان باز یهست که مورد توجه میگیرد و قشنگ است .من بازی دارم داستانش شروع خوبی داشت و کلا جالب طراحی شده ول یکم سربسته است .باگ خم که نباشه من تعجب میکنم :lol:
۳۶۰
—————————
داستان:۸
گیم پلی :۷.۵
صداگذاری و موسیقی : ۸
باگ:۹.۹ :lol:
—————————
:ps: 4
یعنی غلط املایی هام منو کشته
assassins-creed-rogue رو بازی نکردم ، اما Unity رو که بازی کردم یه زره حالم رو گرفت . باری ایده خوبی داره اما متاسفانه کاملا از روی عجله ساخته شده و توی همه چیش یه مشکلاتی رو داره . اگه این بازی روش یه سال دیگه کار میشد خیلی بهتر از آب در می امد . بازی خوبی اما پر از باگ های برنامه نویسی و نا هم خوانی با کارت های گرافیکی داره و کنسول ها داره . Unity به شدت منو یاد ویندوز ویستا میندازه ، خوب اما از روی عجله و پر باگ
تعبیر جالبی بود. ممنون
:pc: :pc: :pc: :pc: :pc: :pc:
عالی میشه
:pc:
من این بازی رو انجام ندادم و انجام هم نمیدم ولی کسایی که میان میگن اقا اعتراض نکنید زورتون نکردن که بازی کنید از این حرف ها بر عکس خیلی هم حق اعتراض داریم کلا نسل هفت ما رو با بازی مثل اساسین شروع کردیم با داستان های الطایر اون دوران جنگ های صلیبی مرحله اخر اساسین کرید یک جزه سخت ترین مراحلی بود که بازی کرده بودم سازنده اصلی بازی که ایده اساسین رو داده بودش قصدش این بودش که تو دو سه نسخه اصلی و یکی دوتا اسپین اف به یک ماجرایی برسه و تمومش کنه خیلی ها از ما ها به خاطره دزموند و ماجرای های اون بازی رو انجام میدادیم ولی از وقتی یوبی برداشت اون بنده خدا رو اخراج کرد این فرانچایز فاجعه شدش .نسخه دوم چقد پیشرفت کرده بود کوچکترین اجزای بازی هم پیشرفت کرده بودن Brotherhood هم واقعا خوب بودش میتونستی انجمن اساسین ها تشکیل بدی گروهی بجنگید واقعا عالی بود نسخه Re هم دیگه از نسخه سوم به بعد فاتحه این بازی خونده شدش و سلام نامه تمام .امیدوارم روزی برسه یوبسافت نابود بشه از صحنه روزگاره با نسخه پرنس ۲۰۱۰ فاتحه تمام خاطراتمون رو با پرنس خوند با بازی های مثل unity iii blackflag هم فاتحه خاطراتمون با اساسین ها رو خوند .یادش بخیر سره نسخه اول رفتم کتاب خداوند الموت ۱۰۰۰ صفحه رو خوندم ببینم این ریششون از کجا میاد
خوب معلومه
فرقه ی اسماعلیه
سلطان حسین
اساسینز ها یا حشاشین ها
تو قسمت یک اون نشانه ی گروه بود و اسم علی وسطش بود.
تو قسمت دوم هم تو یه جاییش گروهی با اتزیو یه قسم خوردن که کلمه ی اسماعیله ویا سموعلیه توش بود. :۲۱:
اساسین ها اساسینز خودش جمعه! :۲۴:
البته اون اس جمع نیست
بازی دو تا ۵ تو نمراتش داره. در ضمن مگه اختیار ما دست خودمون نیست؟ یعنی اون طرف که یکی مثل من و شماست نمره فلان داده ما هم باید حتماً اون نمره رو بدیم؟
حیف وقت که پای اساسین کرید تلف شه!
دوستان یه چیزی میگم خواهشا قبول کنید: واقا با واچ داگزحال نکردم.درضمن این کمپانی خیلی هایپ میکنه من نمیدونم چه مرضی داره.
یوبیسافت فقط و فقط دنبال پول هستش.اکتیویژن هم همینطور.
شما راک استار رو نگاه کنید.برای هر gta حدود ۵ سال زمان میذاره یا شایدم بیشتر!
اما یوبیسافت بازی واچ باگز رو دیدید؟سال ۲۰۱۲ که تو e3 معرفیش کرد همه گفتن اوه اوه این محشره و…..
۱ سال و نیم بعد بازی اومد.هیچکس تغییر گرافیک و حتی تغیری در هوش مصنوعی مردم در بازی و ….ندید.
همون باگ ها و افت فریم ها بود و تغییری نکرده بود.داستان بازی بد نبود درواقع ایدش ولی اوبی سافت گند میزنه همیشه.
سر همون واچ داگز میگفت ۱ ماه برای گشت و گذار تو لوس سانتوس کافیه.ولی دیدیم……. :۲۶:
اساسینز هم دیگه قدیمی شده و ایده نوعی نداره.حداقل باید ۲ سال به این بازی استراحت بدند.
البته گیمرهای اونور(مخصوصا uk )هیچی حالیشون نمیش کلا هرچی میاد اسم و رسم دار میرن سری میخرن تو جدول ۱ میشن.برای همینه که اینطوری هر سال بازی میده بیرون.من جاش بودم ۲ سال این عنوان رو استراحت میدادم توجه کنید استراحت یعنی تو این مدت قشنگ رو داستانش فقط کار میکردم و چیزای دیگه و بعد شروع به ساختش میکردم.
واچ داگز ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ هم که قراره بیاد و سرش داره شلوغ میشه……
ولی اکتیویژن چیز امیدوار کننده این هستش که امسال کود بد نبود خدایی و از فاجعه گوست خیلی بهتر بود خیلی.ولی کود از ریشه هاش جدا شده بود یکم…خیلی دیگه تو کار اینده زده بود……….
فارکرای۴ هم داستانش و محیطش و …..خدایی فرقی با نسخه ۳ داشت؟
همون بود دیگه.فقط طرف اونجا تو نسخه ۳ گیر افتاده بود.تو این نسخه برای انتقام مادرش رفته بود.حالا واکس و…
فرقی نداره ۲ شخصیت منفی هر ۲ نسخه عین هم هستند دیگه.محیطم همونه.
کلا اوبی سافت خلاقیت نداره. :۱۸:
موافق نیستم