فیلم هفته: آیا کودکان دروغ می گویند؟

در ۱۳۹۳/۱۰/۰۴ , 18:00:49

“قدر دوران بچگیت را بدان” این جمله را بار ها و بار ها از افراد مختلف شنیده ایم. جمله ای که احتمالا در آن زمان برای همه ما بی معنی بوده است. اما شاید حالا که دیگر به قول معروف بزرگ شده ایم و سنی از ما گذشته، ما هم این حرف را به کودکان بزنیم. نمی دانم چه سری است که تمام کودکان رویای بزرگ شدن را دارند، آن هم هر چه سریع تر و تمام انسان های پیر حسرت لحظه ای کودکی را. این تضاد همیشه در این دنیا وجود داشته است. اما اتفاق وحشتناکی که این روز ها در حال وقوع است، وارد شدن کودکان به دنیای بزرگ تر ها است. اتفاقی که معلوم نیست چه نتایجی را برای ما در آینده خواهد داشت و احتمالا باز هم زمانی به فکر می افتیم که دیگر دیر شده. مانند تمام مشکلاتی که انسان ها در این سال ها در تلاش برای رفع آن ها هستند.

پاراگراف بالا، مختصری از حال و هوای این روز های دنیای ماست. دنیایی که همه جایش وارونه شده است. فیلم “The Hunt” هم موضوع و هدف خود را همین قرار داده.  فیلم “The Hunt” محصول کشور دانمارک به کارگردانی Thomas Vinterber است. این فیلم توانست سال پیش در بزرگترین جشنواره از جمله اسکار، گلدن گلوب و بفتا به عنوان نامزد بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان شرکت کند که متاسفانه نتوانست جایزه ای را نصیب خود کند.

فیلم هفته

4454785b29f8170e6487d16c245e6b13
به جرات می توان گفت بازی این کودک در این فیلم فوق العاده است

فیلم هفته

داستان این فیلم درباره معلمی است که به تنهایی زندگی میکند و در حال تلاش برای بدست آوردن حق حضانت فرزندش است در حالی که در این راه به موفقیت نزدیک شده است و از طرفی عشق تازه ای یافته , ناگهان زندگی اش به طرز وحشتناکی با یک دروغ کوچک از هم می پاشد …

فیلم نامه این فیلم، شاید ساده به نظر برسد اما با ایجاد گره هایی، شما را تا آخر پای فیلم می نشاند. فیلمی که موضوعات بسیاری را در خود جای داده است. می توان گفت بخش عمده ای از دغدغه های نویسندگان این فیلم یعنی Tobias Lindholm و Thomas Vinterberg در این فیلم منعکس شده است. در داستان این فیلم، به موضوعات مختلفی همچون تربیت ناصحیح، تهمت زدن به دیگران، بی عدالتی و قضاوت زود هنگام می پردازد. اما شاید اصلی ترین مسئله ای که فیلم می خواهد به ما بگوید این است که کودکان نیازمند توجه اند. کودکانی که قرار است نسل های بعدی را بسازند و دنیا به دست آن ها سپرده شود. پس شاید یه تربیت ناصحیح و عدم توجه کافی منجر به پیش آمدن گرفتاری ها و مشکلات فراوان شود.

فیلم هفته

The-Hunt-5

بازیگران این فیلم همه دانمارکی هستند اما در بین آن ها نام یک نفر بسیار آشناست. Mads Mikkelsen بازیگر دانمارکی است که در فیلم های هالیوودی هم بازی می کند. از بهترین فیلم های او می توانم به بازی اش در فیلم کازینو رویال و سریال هانیبال اشاره کنم که در آن بازی فوق العاده ای در نقش هانیبال لکتر داشته است. اما این بازیگر در این فیلم هم بازی بی نقصی از خود به نمایش می گذارد. می توان گفت نقش میکلسن در این فیلم زیر فشار روحی و روانی سنگینی است که یک بازی پر انرژی را می طلبد اما میکلسن در تک تک دقایق این فیلم، بازی قابل قبول و خوبی را از خود به نمایش می گذارد. برای مثال سکانس های حساسی در این فیلم وجود دارد که دیالوگ زیادی ندارند اما بازی میکلسن که گاهی در نگاه کردن اوست، گاهی در تعجب و یا ناراحت شدن اوست،همه و همه در کیفیت بسیار بالایی قرار دارد و می توان به جرئت گفت میکلسن بهترین انتخاب این کارگردان بوده است. بازی دیگر بازیگران فیلم جای حرف زیادی ندارد و حتی بعضی از آن ها مصنوعی و ضعیف اند. مانند بازی Anne Louise Hassing مادر کلارا که تقریبا در تمامی نقد ها نقطه ضعف فیلم بوده است. نقشی که بسیار مهم است اما به طرز عجیبی ضعیف از کار در آمده. 

فیلم هفته

88

موسیقی فیلم کار آقای Nikolaj Egelund است. موسیقی ای که  دقایق کمی از فیلم را همراهی می کند اما در همان لحظات کوتاه هم اثر خود را می گذارد. یک موسیقی دلنشین که در لحظات حساس به کمک فیلم می آید. فیلمبرداری فیلم هم در سطح قابل قبولی قرار دارد. مخصوصا در سکانس شاهکار کلیسا. این سکانس که می توان گفت بهترین سکانس این فیلم است، ترکیبی است از یک کارگردانی حرفه ای، بازی های درجه ۱ و فیلم برداری فوق العاده. سکانسی که مطمئنا تاثیرش را روی بیننده خواهد گذاشت.

848
سکانس مربوط به کلیسا فوق العاده است. تنها به بازی ها در این سکانس نگاه کنید مخصوصا بازی آقای میکلسن

در کل پیشنهاد می کنم که این فیلم را از دست ندهید. سینما مساوی با امریکا و هالیوود نیست. سینما مساوی با جلوه های ویژه آن چنانی نیست. سینما مساوی با بازیگر ها میلیون دلاری نیست. سینما می تواند درباره یک شهر کوچک باشد. یک معلم ساده و یک بحران بزرگ. بحرانی که کشور خودمان را هم در بر گرفته است. بحرانی که معلوم نیست چه زمان انسان ها به فکر یافتن راه چاره ای برای آن بیفتند و در این بین این کودکان معصوم هستند که بیشترین ضرر را میبینند.

the-hunt
پوستر فیلم
  • نام فیلم: The Hunt
  • کارگردان: Thomas Vinterberg
  • نویسندگان: Tobias Lindholm و Thomas Vinterberg
  • بازیگران: Annika Wedderkopp ، Thomas Bo Larsen ، Mads Mikkelsen
  • موسیقی: Nikolaj Egelund
  • مدیر فیلمبرداری: Charlotte Bruus
  • محصول ۲۰۱۲ دانمارک

19 دیدگاه ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

  1. فیلم واقعا جلوه خاصی از مردم و قضاوتشون رو بهمون نشون میده….
    اگه از خود فیلم بگذریم.میبینیم فیلم داره در یه وجه دیگه مارو هم نشون میده.فیلم خوبی که چون هزینه ساخت بالایی نداشته.چون بازیگر هالیوودی مشهور نداشته در حالی که میتونه بین ۱۰ فیلم عالی ۲۰۱۲ قرار بگیره مورد توجه قرار نمیگیره.مثلا باگذشت یک سال از اومدنش تعداد رای هاش از یک دهم فیلم های مزخرف سال تو یکی دو هفته اول اکرانشون در سایت imdb کمتره.منتقدینی که هنوز فیلم هالیوودی بی ارزشی نیومده براش نقد مینویسن برای این فیلم نقدی ننوشتن.چون سروصدا نکرده … چون نمیخواسته طبق سلیقه یه مشت نوجوون پیش بره.. هدفش خیلی بالاتر از این چیزا بود و واقعا باید کارگردان فیلمو تحسین کرد….
    فیلم بهمون نشون میده که ما مدام درحال قضاوت هستیم(بدون هیچ اطلاعی)… بدون هیییچ اطلاعی به قول فیلم در حال شکار دیگران هستیم و خودمون هم در حال شکار شدن

    ۲۰
  2. بعضی جملات هستند که در رابطه با موضوعات مختلفی آنقدر تکرار میشن که دیگه اون معنای عمیق اولیشون رو از دست میدند، یکی از این ۱۰۰ها جمله در عالم سینما این هست که “برای این نقش هیچ بازیگر دیگری رو نمیشه تصور کرد”، اما این جمله در این فیلم حسابی معنا پیدا می‌کنه. چهره‌ی بازیگر اصلی فیلم هم به درد شخصیت منفی می‌خوره (مثل اکثر کارهای هالیوودیش) و هم چهره‌ی معصومی داره و اتفاقا با نوع نگاه و چشماش میتونه حسابی بیننده رو میخکوب کنه. این فیلم واقعا یکی از اون عناوینی بود که تو این چند ساله اخیر بسیار بسیار به دلم نشست. قبلا هم جایی گفته بودم که کارگردان این اثر دوست داشتنی یه درس بزرگ به کارگردان داخلی خودمون میده که همیشه از این مینالند که دست ما در سینما بسته هست و نمیتونیم موضوعاتی رو به تصویر بکشیم و مثل خارج از هر چیزی تصویر سازی کنیم. این فیلم با وجود موضوع تلخی که در جریان داره هیچ صحنه‌ی غیر اخلاقی‌ای رو نشون نمیده، در حالی که میتونست این فیلم رو برای سر در گم کردن بیننده پر از سکانسهای مشابه کنه، اما بجای این کار با اتمسفر سازیِ خوب و دیالوگهای مربوطه موفق شده که به بهترین حالت و بالاترین درجه حس تنفر رو در مورد موضوع در مخاطب سر و شکل بده. اونوقت مقایسه‌ی کوچکی داشته باشید با فیلم ضعیف داخلی “هیس! دخترها فریاد نمیزنند…” که چقدر ابتدایی و بد بعضی از صحنه‌ها کارگردانی شده بودند که … . در هر صورت از نظر من هم اگر این فیلم رو تماشا نکردید از دستش ندید که اثری قابل قبول و محترم رو از دست دادید…
    با سپاس فراوان از علیرضای عزیز و گرامی…

    __________________________
    (بابابزرگ طهرون ۱۳۰۳ – ۱۳۹۳)

    ۱۲۰

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر