پلکان طبیعت | نقد Ori and the Blind Forest

در ۱۳۹۳/۱۲/۲۲ , 16:00:11
Ori and The Blind Forest

دندان‌تیزی برای تجربه‌ی بازی‌های سه بعدی از آغاز هزاره‌ی سوم میلادی، آتش به خرمن پلتفرم‌های سایداسکرولر کشید و این سبک پرافتخار از بازی‌ها را به حاشیه راند. با این وجود نمی‌توان انکار کرد که بخش بزرگی از خاطرات شیرین هر کدام از ما از ویدئوگیم، اختصاص به همین دسته از بازی‌ها دارد. ماریو، سونیک، کسل‌وانیا، ریمن، لیمبو و…. در دفتر خاطرات فراموش‌ناپذیر خود، جایی هم برای Ori باز کنید. خواننده‌ی نقد Ori and the Blind Forest در دنیای بازی هستید.

ori_2015_03_13_13_47_34_865

معلوم نیست نارو از کی روی این تخته سنگ نشسته و به فکر فرو رفته است که اصلا حواسش به طوفان سهمناکی که سرتاسر جنگل نیبل را در آغوش کشیده نیست. پری از روی سرش عبور کرده و موجود خپل را به خود می‌آورد. بلند می‌شود و درحالی‌که تله‌ی چاقش با موسیقی تند باد و باران می‌رقصد، چشمانش چیزی را که دیده است تعقیب می‌کند. نه، این پر نیست. فرشته‌ی کوچک و ضعیفی است که از خانه‌ی خود دور افتاده و نیاز به پرستاری دارد. برای نارو مهم نیست این فرشته‌ی زیبا از کجا آمده است. فقط به این فکر می‌کند که می‌تواند مثل پدری از او مراقبت کند. نارو و اوری، روزهای پیش رو را در در کنار هم و با آرامش سپری می‌کنند. اما دیری نمی‌پاید که این طمانینه رنگ تاریکی به خود می‌گیرد. جنگل بیمار شده و روبه‌نابودی می‌رود. گرسنگی به دو دوست جدید فایق آمده و آن‌ها را از هم جدا می‌کند. برای جنگل چه پیش آمده است؟ چرا حیات از آن رخت بسته و جولانگاه درندگان شده است؟ بازی کنترل اوری را به دست شما می‌سپارد تا از این موضوعات پرده بردارید و اوضاع را سر و سامان دهید.

ori_2015_03_13_13_48_14_831
گرافیک بازی از بدو ورود شما را شیفته‌ی خود خواهد کرد.

گرافیک Ori، دریایی است که امواج لطیف آن بر ساحل چشمان شما جز خوشه‌های مروارید چیزی نمی‌نشاند. هر صحنه و هر موقعیت از این بازی، همچون تابلوی نقاشی منحصربه‌فردی است که دیوار اتاق آرزوی به تن آویختن آن را دارد. هماهنگی بی‌مانندی میان این گرافیک هنری چشم‌نواز و موسیقی آکنده از احساس پس‌زمینه دیده می‌شود که چشم و گوش را به تحسین وا خواهد داشت.

ساین، کاراکتر دیگری است که به صورت گوی نورانی در این ماجراجویی اوری را همراهی کرده و اسلحه‌ی‌ او در مبارزات نیز محسوب می‌شود. با نگه داشتن دکمه‌ی حمله ساین به دشمنان اطراف اوری هجوم آورده و در طول بازی، شما را راهنمایی می‌کند. اوری نیز به مرور، تکنیک‌های جدیدی خواهد آموخت که می‌توانند راه‌های جدیدی برای نابودی دشمنان پیش پایتان بگذارند. به عنوان مثال تکنیکی به شما اجازه می‌دهد دشمنان را به سمتی پرتاب کرده یا پرتابه‌های آن‌ها را به سمت خودشان برگردانید. سیستم مبارزات بی‌آلایش است و پیچ ‌و ‌تاب ندارد.

ori projectile

دشواری نسبی همواره بخشی از بازی‌های پلتفرم بوده است. این مسئله را می‌توان در سه حوزه در مورد Ori بررسی کرد؛ سیستم ذخیره‌ی بازی، معماها و دشمنان. ذخیره‌ی بازی در شرایط خاص خودکار است اما اغلب این شما هستید که تصمیم می‌گیرید کی و کجا بازی را ذخیره کنید. البته برای ذخیره‌‌ی بازی، لازم است Soul Link ایجاد کنید که خود نیازمند صرف آیتم خاصی است. بنابرین نمی‌توان دم به دم بازی را ذخیره کرد. معماهای بازی جالب اما اندک‌اند و لم آن‌ها به سادگی دستتان می‌آید. دشمنان نیز از تنوع خوبی برخورداراند در عین حال کشتن آن‌ها زمان زیادی نخواهد گرفت. طعم مرگ را به وفور در Ori خواهید چشید اما به لطف قابلیت ذخیره‌ی دلخواه، لازم نیست هر بار یک منطقه را از نو شروع یا راه زیادی را دوباره طی کنید. با این وجود اگر آدرنالین چیزی است که از Ori می‌خواهید، جای نگرانی نیست. جاهایی وجود دارد که باید یک مسیر طولانی را بدون امکان ذخیره‌ی پیشرفت به سرعت طی کنید و کمی حواس‌پرتی، تمام آن چیزی است که نیاز دارید تا به اول خط منتقل شوید. در مجموع یک تجربه‌ی روان با دشواری تصاعدی و هرازگاهی توام با چالش‌های غافل‌گیرکننده، نشان می‌دهد Ori استانداردها را زیر پا نگذاشته است و بازی چندان ساده‌ای نیست.

ori_2015_03_13_03_06_47_299
شما هیچ طرح قبلی برای دوست شدن با این دو نفر در ذهن نداشتید.

مهم‌تر از همه‌ی این موارد، با این که محیط Ori بسیار وسیع است و ۱۰ الی ۱۵ ساعت گیم‌پلی دارد، اما جزء به جزء آن منحصربه‌فرد طراحی شده است. به گونه‌ای که در تمام طول بازی، پویایی و زنده‌بودن در بازی به شکل مشهودی موج می‌زند و حس خستگی و تکراری بودن گیم‌پلی به آدم دست نخواهد داد.

امکان ارتقای توانایی های کاراکتر وجود دارد؛ مثلا یک مهارت موقع ایجاد Soul Link اندکی از درجه‌ی سلامتی را تجدید می‌کند و دیگری قدرت ضربه‌های ساین را بیش‌تر خواهد کرد. البته دستیابی به این مهارت‌ها هرگز موجب آسانی بازی نخواهد شد. خیلی بیش‌تر از آن که دشمنان برای شما مشکل ایجاد کنند، این موانع محیطی و سکوبازی‌ها هستند که صدها بار شما را در بن‌بست مرگ سلاخی می‌کنند. دست بازی از حس کنجکاوی و کاوشگری، که خمیرمایه‌ی یک ادونچر را می‌سازد خالی نیست. آیتم‌های خاص ازجمله آن‌هایی که ماکسیمم درجه‌ی سلامتی را افزایش می‌دهند، در نقاط کوری تعبیه شده اند تا شما را به گشت و گذار وادار کنند. نقشه‌ی بازی یکپارچه است و صفحه‌ی لودینگی در بین مکان‌ها وجود ندارد. اما یک روند خطی برای طی‌کردن مراحل درنظرگرفته شده است؛ یک مسیر را دنبال می‌کنید، ماموریتی را به پایان می‌رسانید، توانایی جدیدی بدست می‌آورید که اجازه عبور از موانع سد راه مسیر دیگری را می‌دهد، برمی‌گردید و بازی را در این مسیر جدید ادامه می‌دهید و به همین شکل محیط بازی را به صورت خطی طی خواهید کرد.

ori_2015_03_13_01_43_40_643
واقعیت‌هایی در مورد داستان وجود دارد که از آن خبر ندارید.

Moon Studios با ساخت Ori and the Blind Forest به روشنی نشان داد که تا چه اندازه فرصت برای عرض اندام این سبک از بازی‌ها در بین پلتفرم‌های حرفه‌ای گیم فراهم است. بی‌تردید، این یکی از بهترین بازی‌هایی است که اکس باکس وان تاکنون به خود دیده است و شاید توصیف زیبایی و ظرافت آن در این فرصت کم و در قالب واژگان، کم از آهن سرد کوبیدن نباشد. خلاصه‌ی کلام این‌که تجربه‌ی این بازی را به شما پیشنهاد می‌کنیم.


8 دیدگاه ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

  1. تازگی ها پلتفرمر ها همه شاهکار از آب در میاند. خیلی خوشم میاد که برای اینجور بازی ها یه جای ثابت تو بازار (و قلب گیمر ها) باز شده. فقط کاش بازم از اینجور بازی ها مخصوصا بازی های UbiArt و مخصوصا سری جدید ریمن منتشر بشند.

    ۱۰
  2. ممنون از نقد
    بازی از نظر هنری فوق الهاده عمل کرده اما من توی گیمپلی سریع تری رو انتظار داشتم همینطور ترک های موسیقی بازی کم هستند و حس حالو به اندازه ی بازی های “یوبی ارتی” منتقل نمی کنن (شاید هم یوبی سافت منو سخت گیر کرده باشه)

    ۱۰

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر