خانه » نقد و بررسی نقد بازی Call of Duty: Black Ops 3 | تجلی شایستگی در عین ناباوری × توسط سید احمد شاهرخی در ۱۳۹۴/۰۹/۰۶ , 14:30:56 34 ندای وظیفه: عملیاتهای سری ۳ سهگانهی عظیم «عملیات سری» (Black Ops) ساخته شده توسط Treyarch با اسلحههای دیوانه کنندهاش جزء عجایب مجموعه ی «ندای وظیفه» ( Call Of Duty) است. بخش داستانی خیلی زود شما را هم در خط داستانی و هم در قابلیتهای جدید بازی غافلگیر میکند، و خوشحالم که بگویم «عملیاتهای سری ۳» نه تنها به این روند خوب خودش را در بازی ادامه میدهد بلکه به طرز هوشمندانهای غافلگیریهای ترسناکش را بیشتر از قبل به رخ می کشد. اما نکته قابل توجه در مورد عملیاتهای سری ۳ خوش آهنگ بودن روند آن نیست، بلکه مقدار عظیم محتواهای کار شده در آن است که در بعضی موارد جزء بهترینهای ندای وظیفه است. حالت چندنفره هنوز عمق جذابیت همیشگی و مورد انتظار را دارد. سازندگان بازی تنظیمات جدیدی را در بخش ۴ نفره co-op قرار دادهاند و همچنین خواستهی بازیکننده را در مود campaign و مود زامبیها بیشتر تاثیر دادهاند که بازی کننده میتواند با انتخابهای خود آنها را جذابتر و جایزهبخشتر از گذشته کند. در کل سازندگان ارزش بیشتری برای بازیکننده قائل شدهاند. بازیهای ذهنی داستان شش ساعتهی بازی در آیندهی نه چندان دور اتفاق میافتد و مشابه بقیهی بازیهای این سبک از تکنولوژیهای عجیب در بطن داستان استفاده میشود که باید به آنها عادت کنید. داستان و گیم پلی عملیاتهای سری ۳ بر پایهی «رابط مستقیم عصبی» یا به اختصار DNI بنا شده است. این تکنولوژی همهجا حاضر به انسانها اجازه میدهد تا به صورت ذهنی با رایانهها، اسلحهها و بقیهی انسانها ارتباط برقرار کنند. تکنولوژی رابط مستقیم عصبی هم باعث ایجاد تواناییهای فوقالعاده و جدید شده است و هم باعث محدودیتهایی که طرز تفکر شما دربارهی ندای وظیفه را تغییر میدهد. به عنوان مثال شما نمیتوانید اسلحههای دشمن که بر روی زمین افتادهاند را بردارید چون آن اسلحه برای سیستم عصبی شخص دیگری ثبت شده است. از اینرو تمرکز عملیاتهای سری ۳ بیشتر بر روی قدرتهای مبارزهای جدید است. عملیاتهای سری ۳ وقت زیادی را برای برقراری ارتباط با شخصیتهای بازی به ما نمیدهد بنابراین صحنههای احساسی بازی اهمیت مورد انتظار سازنده را برای بازیکننده ندارد. این موضوع خیلی ناامیدکننده است چون با وجود این مشکل شخصیتها، عملیاتهای سری ۳ دست روی موضوعات هیجانانگیزی میگذارد و سوالهای خوبی را بیان میکند. این سوالها را به خوبی در طول داستان بازی در ذهن بازیکننده ایجاد میکند. ولی متاسفانه به خودش زحمت پاسخ دادن به این سوالها را نمیدهد. و تنها پاسخی که دریافت میشود این است: «روباتهای بیشتری را بکش». به لطف قدرتهای جدید، کشتن روباتهای بیشتر و بقیهی دشمنها واقعا سرگرم کننده است. و کشتن دشمن ها سه طعم مختلف دارد؛ ترکاندن دشمنها، شلیک به دشمنها و کنترل ذهنی دشمنها و مجبور کردن آنها به کشتن و ترکاندن دیگر دشمنها برای شما. هر منوی شاخهبندی شدهی تکنولوژی قدرت، یک سبک بازی خاص را ارتقا میدهد. شما امتیاز کافی برای باز کردن همهی قدرتهای همهی شاخهها را کسب نمیکنید مگر اینکه پول و وسایل، بهروز کردن اسلحهها و موارد دیگر را فدای این کار کنید. حتی آن زمان، شما معمولا فقط میتوانید از یک سبک بازی در هر مرحله استفاده کنید. بنابراین انتخاب یک مسیر در منوی ارتقای قدرتها بسیار مهم است. بنابراین برگهای شاخههای منوی ارتقای تکنولوژی برای تقویت کردن اسلحهی اصلی مورد اعتماد شما، امتیازهای کافی دارند که اهمیت این مسئله بیشتر از قبل شدهاست. چون اسلحهای که انتخاب میکنید در تمام طول یک مرحله در دستان شما باقی خواهد ماند. هر شخصیت یک سلاح قوی و یک توانایی خاص دارد. که چند بار در طول یک مرحله شارژ میشود و از حالت استراحت خارج میشود. این دو قابلیت یک شخصیت همزمان کار نمیکنند و در یک زمان فقط یکی از این دو را میتوانید مسلح کنید. به عنوان مثال یکی از شخصیتها اسلحهی قویاش یک تیروکمان است که تیرهای انفجاری پرتاب میکند و توانایی خاص این شخصیت پالس بینایی است که این پالس به شما و همرزمانتان این قدرت را میدهد که سایهای از دشمنان خود در آن سوی دیوار ببینید. و میتوانید با توجه به مکان دشمن موقعیت بهتری در نقشه بگیرید که در مراحل سخت بسیار کارآمد است. قدرتهای انتخاب من، مهارتهای مبارزه از نزدیک و روی هم رفته ماموریتهای شناسایی بود. مهارتی که من بیشتر از بقیهی مهارتها از آن استفاده کردم، مهارتی بود که باعث میشد من در سراسر میدان نبرد با سرعت باورنکردنیای پرواز کنم، دشمنهای ضعیفتر را بکشم و بزرگترهای آنها را گیج کنم. دیگر مهارت مورد علاقه من، انتخاب و ضربه زدن و متلاشی کردن یک منطقه خاص روی زمین بود که به خصوص در مواردی که از بالا به یک منطقه نگاه میکنیم بسیار ایدهآل است. نامریی شدن هم هنگامی که میخواهیم به یک سنگر بهتر برویم یا هنگامی که میخواهیم سلامتی یکی از افرادمان را بازیابی کنیم بسیار مفید است. قبلا چنین خصوصیاتی در ندای وظیفه نبود و این یک پیشرفت فوقالعاده است. این قدرتهای جدید در بازیهای بخش co-op و چندنفره فوقالعاده مفید هستند و ترکیب قدرتهای هر تیم ۴نفره بسیار مهم و کارآمد است. یک تاکتیک کلی برای من این بود که با استفاده از قدرت پرواز به سرعت به جناح دیگری از میدان نبرد بروم و از آن زاویه به دشمن حمله کنم که این جابجایی با دویدن معمولی امکانپذیر نیست. بسیاری از تاکتیکهای وفق دادهشده با مراحل مثل پرواز کردن، استفاده از محیط، قدرتها و همکاری درست با همرزمان در بخش تکنفره حس رضایتی دارد که هیچ کدام از قسمتهای ندای وظیفه تا کنون نداشتهاند. این قدرتها بسیار کارآمد هستند و هنگامی که از آنها استفاده میکنید قویتر از حالتی هستید که تنها اسلحهتان را دردست دارید. ولی همانطور که گفته شد، این قدرتها در حالت استراحت cooldown هستند و دسترسی شما به استفاده از آنها نامحدود نیست. پس یعنی شما نمیتوانید تمام یک مرحله را فقط با ابن قدرتها پشت سر بگذارید و ما با یک بازی تیراندازی غیرمعمولی سروکار نداریم. اغلب احساس میشود که قدرتها دقیقا هنگامی که تفنگها مهمات تمام میکنند از حالت استراحت درمیآیند. این مسئله به ما اجازه میدهد که به جنگ ادامه دهیم، پناه بگیریم یا زمانی بیشتر زنده باقی بمانیم تا همرزمهایمان ورق را برگردانند. دشمنان عملیاتهای سری ۳ متنوع و خوب هستند، اما وقتی یک مرحله را چند بار انجام میدهید متوجه رفتار دشمنانتان میشوید که بسیار شبیهه دفعات قبلی است. و این تنها قدرتهای جدید هستند که شما را به انجام دوباره بازی ترغیب میکنند، نه گیمپلی. و عطش باز کردن بقیهی تواناییهای شخصیتها و اسلحههای قویتر باعث میشود که بازی را دوباره تا پایان انجام دهید. در اولین مرتبهای که بازی میکنید یک تاکتیک را انتخاب میکنید، در دفعات بعدی شما برای استفاده از قدرتهای مختلف، گسترهی انتخاب بیشتری دارید و میتوانید در وسط یک مرحله نوع قدرت خود را تغیر دهید و ترکیبهای جالب قدرتها را به وجود بیاورید. مرتبه اول که بازی را انجام دادم از یک منطقه پرواز کردم و به یک طرف دیگر رفتم و از آن سوی میدان نبرد دشمنان را قتل عام کردم. مرتبه دوم یک گوشه پناه گرفتم و با آسودگی یک هواپیمای بدون سرنشین را هک کردم و با استفاده از آن مسیر را پاک سازی کردم. این تنوع در انتخاب روش بازی کردن یک مرحله، بسیار خوشحال کنندهاست. در واقع انتخاب های شما بیشتر از «همون آدم رو دوباره بکش، فقط این دفعه یا یک اسلحهی دیگه» هستند! تقریبا استفاده از قدرتها اجباریاست اگر بخواهید در مود سختی Realistic جان سالم به در ببرید، جایی که فقط یک گلوله تقریبا حکم مرگ شما را دارد. من برای چالش این حالت سختی آماده نیستم ولی اگر شما میخواهید برای هر اینچ بجنگید، این درجهی سختی شما را برای چالشی سخت فرا میخواند. روزهای خوب قدیمی وقتی نتوانستم بسیاری از مکانیزمهای حرکات پیشرفته را پیدا کنم متعجب و ناامید شدم. حرکاتی مثل شلیک کردن هنگام انجام دادن فعالیتهای دیگر یا شلیک کردن هنگام راه رفتن روی دیوار. ابتدا به نظر میرسید که در بخش تکنفره این قابلیتها غیرفعال شدهاند. ولی در نگاهی عمیقتر این قابلیتها را در بخشی از منوی شاخهای ارتقای تکنولوژی پیدا میکنید. ندای وظیفه به شما حق انتخاب چشمپوشی از قابلیتهای جدید و بازی کردن به همان شیوه ی کلاسیک گذشته را میدهد که این کار قابل ستایش است. مثلا حتی برداشتن اسلحههای روی زمین را میتوان در منوی ارتقا باز کرد، درست مثل روزهای قدیم. از طرف دیگر ای کاش نبود بعضی از این قابلیتها رخ نمیداد به طوریکه من در دور اول بازی کردن ندای وظیفه، نتوانستم قابلیت قدیمی دوبار-پرش را باز کنم. هرشخصیتی یک موتور پرتابی دارد که به صورت یک پک به لباسش چسبیدهاست. که تقریبا شبیه «جنگاوری پیشرفته» Advanced Warfare)) است. آموزش کار با آن اندکی چالشبرانگیز است. این پک همراه با قابلیت اسلحههای قوی و تواناییهای خاص تا حد زیادی گیمپلی را کنترل میکنند و شما باید طریقهی کار کردن با آنها را یاد بگیرید و در بهترین شرایط از آنها استفاده کنید. بهترین مدل پیادهسازی این پک در مود چندنفره است و در مود campaign با محدودیتهایی مواجه است و این موتور پرتابی در مود زامبیها اصلا وجود ندارد! چون مود زامبیها در یک شهر تخیلی در سال ۱۹۴۰ رخ میدهد. مود زامبیها همه را به تحسین وا داشتهاست. حتی منتقدین عملیاتهای سری ۳ و کسانی که معتقدند مود چندنفره بعد از چند ساعت تکراری میشود از مود زامبیها چیزی جز تحسین ننوشتهاند. جابجاییهای موتور پرتابی متصل به لباس جدید بسیار نرم، راحت برای کنترل و دارای دقت بالا هستند. این جابجاییها در تعقیب و گریز، فرار کردن از دست دشمن، رسیدن سریع به «اهداف مراحل» objectives و گشت و گذار در مراحل بدون نیاز به تیراندازی دوباره به هدف، بسیار عالی هستند. برای بالا و پایین رفتن از دیوار تردید نکنید، چون شما تقریبا در هر شرایطی می توانید با اسلحهی خود شلیک کنید. بیرون ماندن از سنگر شما را در دید دشمن قرار میدهد و از شما هدف بزرگی میسازد ولی در عوض شما هدفی هستید که میتوانید آتش بازیهای دشمن را پاسخ دهید. وجود موتور پرتابی و قابلیتهای جدید (اسلحه قوی و توانایی خاص) در هر شخصیت، مود چندنفره را شگفتانگیز کردهاست. نقشههای متنوع و بسیار عالی این مود را هم که مد نظر میگیرید متوجه میشوید که با یکی از بهترین مودهای چند نفره ندای وظیفه مواجهید. از حالت بازی تک نقره گرفته تا مکانیزمهای حرکتی جدید، از حالت خیلی خوب و قوی زامبیها گرفته تا بخش چندنفره، عملیاتهای سری ۳ مجموعه بازیهای ندای وظیفه را به جلو کشانده و در چندین جبهه پیشرفت دادهاست. حتی در جاهایی که نوآوری نداشته، هنوز هم استانداردهای بالای ندای وظیفه را همانطورکه طرفداران انتظار دارند در خود دارد. عملیاتهای سری ۳ بهترین بازی ندای وظیفهای نیست که تا کنون ساخته شده، اما بهترین و با جزئیاتترین بازی سری عملیاتهای سری است. نویسنده: سید احمد شاهرخی نویسنده سید احمد شاهرخی نقد و بررسی 34 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. یکی از اشتباهاتی که درباره ی سری black ops صورت گرفت بحث پرش های زمانی بصورت سرسام آوره,یعنی بنظرم خیلی راحت میتونستن این سری از بازی رو به جنگ سرد اختصاص بدن. چیزی که خیلی در سری cod جاش خالیه اما بجای اینکار خیلی سریع بعد از بسته شدن پرونده mason alex سراغ پسرش رفتن و بازی رو ۵۰ سال به جلو بردن ,بنظرم باید اینجوری تفکیک میکردن :black ops برای جنگ سرد_advanced warfare برای جنگ های آینده_ghosts برای جنگهای آینده نزدیک ولی درحال حاضر خیلی شلخته کار میکنن الان با وجود بلک اپس هیچ لزومی به ادامه ادوانس وارفر نیست چون جفتشون ازلحاظ گیمپلی و قابلیت ها شبیه به هم هستن داستان هم که هیچ تفاوتی نداره فقط یونیفرم دشمن هارو عوض میکنه ولی هیچوقت نگاه به جنگ در هیچکدومشون فرقی نداره و همیشه دلایل پیش پا افتاده برای جنگ اراعه میده و اکثرا شبیه فیلم های هالیوودی که البته نمیشه به این مورد آخر ایراد گرفت چون تم کلی cod همینجوریه . احتمالا سال بعد یه فرنچایز دیگه میسازه که اونم در آینده جریان داره. در کل black ops3 بد نبود ولی ایکاش یه اسم دیگه میداشت. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید من فکر میکنم هر چه ورژن بازی بالا میره داستان تخیلی تر میشه امیدوارم اینجوری نشه چون خودم از طرف دار های بازی هستم نمیخوام زیاد تخیلی بشه و جذابیتش از بین بره . ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید کلا دیگه با ندای وظیفه حال نمیکنم خییییلی خز شده ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید دوستم که بازی می کرد خیلی تعریف می کرد،البته می گفت Advance بهتر بود ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید داستان زیاد جالب نیست بعضی از جاهاش از ;کالاف قبلی تقلید کردن همون قسمتش که دستمون قطع می شه : ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید نمیدونم پارسال بود یا دو سال پیش بود، نمیدونم کجا خوندم و رئیس اکتیویژن بود یا آبدارچی هرچی بود یکی از مسئولین در جواب به یه خبرنگار گفت ما هر ساله سود خوبی از این فرنچایز درمیاریم حالا چه گیمرهای حرفه ای از بازی انتقاد داشته باشن یا نه. من کلا بعد از این حرفشون کلا قطع امید کردم از این فرنچایز. البته بنظرم این مصاحبه واسه بعد از ghost بود. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید کسی مولتی رو ۳۶۰ میزنه من نمیتونم بازی پیدا کنم ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید تشکر از نقد. این قسمت رو همانند دو نسخه پیشین تجربه نکردم،ولی تریلرا و نقدا و نظر دوستان خودش گویا همه چیزه. اینکه تریارک بیشترین زحمتی که سر یه کال کشیده رو صرف این نسخه کرده،بیشترین پول ها رو،وقت رو،انرزِی رو.حتی پر محتوا ترین نسخه سری رو عرضه کرده.پس چرا بازی چنگی به دل نمیزنه؟نه بخاطر اینکه بازی بده.بلکه به این دلیل که تکراری شده،پشت سره هم همینطور میان.در بین نظرات دوستان یکی سجاد و دیگری هم علی بیگ ددی خوب چیزایی گفتن،مهم نیست نسخه های بعدی کال چه قدر خوب باشن،باید این سری استراحت کنه.اگه همین بلک اپس سه ۲ سال بعد و با مقداری داستان بهتر عرضه میشد مصلما بازخوردا سراسر متفاوت میبود.بجان خودم اگه والو هم هرسال یه دکتر فریمن میداد بیرون ملت العان درحال بالا اوردن اسلحه جاذبه بودن!!ولی بجاش دارن در خماری عینک دکتر میهلاکند… نمیگم کال استراحتی به گل و گشادی گوردون بکنه،ولی لا اقل ۳ سالی خبری از ش نباشه.همین که چند سال نام این سری رو نشنویم خودش خیلیه!!خیلی تصور اینکه بعد از ۳ سال یه نسخه خوب هم عرضه بشه چه قدر خوشاینده.هرچند که فقط یه خیال باطله و چند ماه بعد با سوپرایزی قافل گیر کننده،جنگ های سوپر مدرن ۵ عرضه میشه و نسخه به نسخه شروع میکنه به برگشتن به عقب!!نو اوریی تازه،یونیک،برای اولین بار،فقط در اکتیویژن!!مگر به این روشای صابونی بشه هنوز سری رو هرساله نگه داشت… ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید بعد AW به خودم قول دادم بعد ۵ شماره جدید شاید برم سراغش . یه استراحتی بدن به بازی مطمئنا بهتر میشه . ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید من تو یه روز نصب کردم. اپدیتشو گرفتم که یه خورده سریع تر شد . بعد تمومش کردم. بعدشم حذف! انقدر ضعیف بود که الانم مرحله ی خاطره انگیزی ازش تو ذهنم نیست. اصلا چی بود این؟ ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید نمایش بیشتر
یکی از اشتباهاتی که درباره ی سری black ops صورت گرفت بحث پرش های زمانی بصورت سرسام آوره,یعنی بنظرم خیلی راحت میتونستن این سری از بازی رو به جنگ سرد اختصاص بدن. چیزی که خیلی در سری cod جاش خالیه اما بجای اینکار خیلی سریع بعد از بسته شدن پرونده mason alex سراغ پسرش رفتن و بازی رو ۵۰ سال به جلو بردن ,بنظرم باید اینجوری تفکیک میکردن :black ops برای جنگ سرد_advanced warfare برای جنگ های آینده_ghosts برای جنگهای آینده نزدیک ولی درحال حاضر خیلی شلخته کار میکنن الان با وجود بلک اپس هیچ لزومی به ادامه ادوانس وارفر نیست چون جفتشون ازلحاظ گیمپلی و قابلیت ها شبیه به هم هستن داستان هم که هیچ تفاوتی نداره فقط یونیفرم دشمن هارو عوض میکنه ولی هیچوقت نگاه به جنگ در هیچکدومشون فرقی نداره و همیشه دلایل پیش پا افتاده برای جنگ اراعه میده و اکثرا شبیه فیلم های هالیوودی که البته نمیشه به این مورد آخر ایراد گرفت چون تم کلی cod همینجوریه . احتمالا سال بعد یه فرنچایز دیگه میسازه که اونم در آینده جریان داره. در کل black ops3 بد نبود ولی ایکاش یه اسم دیگه میداشت. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
من فکر میکنم هر چه ورژن بازی بالا میره داستان تخیلی تر میشه امیدوارم اینجوری نشه چون خودم از طرف دار های بازی هستم نمیخوام زیاد تخیلی بشه و جذابیتش از بین بره . ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
داستان زیاد جالب نیست بعضی از جاهاش از ;کالاف قبلی تقلید کردن همون قسمتش که دستمون قطع می شه : ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
نمیدونم پارسال بود یا دو سال پیش بود، نمیدونم کجا خوندم و رئیس اکتیویژن بود یا آبدارچی هرچی بود یکی از مسئولین در جواب به یه خبرنگار گفت ما هر ساله سود خوبی از این فرنچایز درمیاریم حالا چه گیمرهای حرفه ای از بازی انتقاد داشته باشن یا نه. من کلا بعد از این حرفشون کلا قطع امید کردم از این فرنچایز. البته بنظرم این مصاحبه واسه بعد از ghost بود. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
تشکر از نقد. این قسمت رو همانند دو نسخه پیشین تجربه نکردم،ولی تریلرا و نقدا و نظر دوستان خودش گویا همه چیزه. اینکه تریارک بیشترین زحمتی که سر یه کال کشیده رو صرف این نسخه کرده،بیشترین پول ها رو،وقت رو،انرزِی رو.حتی پر محتوا ترین نسخه سری رو عرضه کرده.پس چرا بازی چنگی به دل نمیزنه؟نه بخاطر اینکه بازی بده.بلکه به این دلیل که تکراری شده،پشت سره هم همینطور میان.در بین نظرات دوستان یکی سجاد و دیگری هم علی بیگ ددی خوب چیزایی گفتن،مهم نیست نسخه های بعدی کال چه قدر خوب باشن،باید این سری استراحت کنه.اگه همین بلک اپس سه ۲ سال بعد و با مقداری داستان بهتر عرضه میشد مصلما بازخوردا سراسر متفاوت میبود.بجان خودم اگه والو هم هرسال یه دکتر فریمن میداد بیرون ملت العان درحال بالا اوردن اسلحه جاذبه بودن!!ولی بجاش دارن در خماری عینک دکتر میهلاکند… نمیگم کال استراحتی به گل و گشادی گوردون بکنه،ولی لا اقل ۳ سالی خبری از ش نباشه.همین که چند سال نام این سری رو نشنویم خودش خیلیه!!خیلی تصور اینکه بعد از ۳ سال یه نسخه خوب هم عرضه بشه چه قدر خوشاینده.هرچند که فقط یه خیال باطله و چند ماه بعد با سوپرایزی قافل گیر کننده،جنگ های سوپر مدرن ۵ عرضه میشه و نسخه به نسخه شروع میکنه به برگشتن به عقب!!نو اوریی تازه،یونیک،برای اولین بار،فقط در اکتیویژن!!مگر به این روشای صابونی بشه هنوز سری رو هرساله نگه داشت… ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
بعد AW به خودم قول دادم بعد ۵ شماره جدید شاید برم سراغش . یه استراحتی بدن به بازی مطمئنا بهتر میشه . ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
من تو یه روز نصب کردم. اپدیتشو گرفتم که یه خورده سریع تر شد . بعد تمومش کردم. بعدشم حذف! انقدر ضعیف بود که الانم مرحله ی خاطره انگیزی ازش تو ذهنم نیست. اصلا چی بود این؟ ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید