پایان یک زیبایی | نقدی بر عنوان Uncharted 4: A Thief’s End

در ۱۳۹۵/۰۲/۲۹ , 12:13:49
Uncharted 4, Uncharted 4 : A Thief's End, شرکت سونی (Sony)

از زمانی که بازی به دستم رسید تا وقتی که آن را شروع کنم هیجان وجودم را فرا گرفته بود؛ نمی‌دانستم آنچارتدی که قرار است شروع کنم می‌تواند جوابگوی باری باشد که در ذهنم برای‌اش ایجاد کرده بودم یا نه. بازی شروع شد و من در میانه‌ی دریا و داستان رها شدم، کمی زد و خورد آنچارتدی انجام دادم و بازی مرا پرت کرد به ابتدا و یا بهتر است بگویم گذشته‌ی خود، گذشته‌ای که باعث شد به پهنای صورت اشک بریزم. فکر اینکه دیگر «نیتن دریک» را نخواهیم دید که از این صخره به دیگری بپرد و از لبه‌های تنگ و باریک عبور کند؛ دیگر نیتن دریک را نخواهیم دید که به سمت دشمنانش بدود و آن‌ها را از میان بردارد؛ دیگر نیتن دریک را نخواهیم داد که با دیدن گنجی بزرگ چشمانش بدرخشد؛ غمگینم می‌کرد. آنچارتد به چهارمین شماره‌ی خود رسیده و قرار است که داستان نیتن دریک را تمام کند و ما را با خاطرات‌مان رها کند. ناتی‌داگ داستانی ساخته بود که این‌گونه مرا درگیر کرده و حال قرار است که از آن جدا شوم. در ادامه با دنیای بازی همراه باشید تا با هم «آنچارتد ۴: پایان یک دزد» را بررسی کنیم و از آخرین داستان نیتن دریک برای‌تان بگوییم.

در شماره‌ی چهارم آنچارتد و همان ابتدای بازی یک مورد بیش از همه‌چیز به چشم می‌آید؛ رابطه نیتن و «النا فیشر». این دو که در پایان شماره‌ی سوم با یکدیگر ازدواج کردند در آنچارتد ۴ یک خانواده خوب و آرام را تشکیل داده‌اند. نیتن یک زندگی ساده برای خود ایجاد کرده و قصد ماجراجویی‌های پرخطر را ندارد؛ اما زندگی طبق نقشه پیش نمی‌رود و ناگهان سروکله‌ی «سم دریک»، برادر نیتن، که تصور می‌شد مرده پیدا می‌شود و نیتن را به یک ماجراجویی بزرگ دیگر دعوت می‌کند. سم از نیتن می‌خواهد که به دنبال گنج بزرگ و گمشده‌ی دزدان دریایی بروند تا او بتواند حسابش را با یکی از تبهکارهای بزرگ که برای‌اش دردسر درست کرده صاف کند. ‌در آنچارتد ۴ دیگر خبری از آن نیتن دریک کله‌شق شماره‌های قبلی نیست؛ حالا نیتن حساب شده‌تر عمل می‌کند و مراقب است تا خود و اطرافیانش را به خطر نیندازد.  ویکتور سالیوان هم مانند همیشه خوب و خونسرد وارد داستان می‌شود و در مواقع حساس با حضورش ما را نجات می‌دهد. و در نهایت در بازی سم دریکی آمده که می‌خواهد بعد از پانزده سال زندان کشیدن به دنبال گنجی بزرگ برود و در میانه‌ی مسیر با بذله‌گویی‌هایش حسابی سرحال می‌آوردمان؛ حضور سم ریز قصه‌ها و امکان جدیدی برای قصه‌گویی و تعریف داستانی جدید است که به شدت جواب داده است. در شماره‌ی چهارم دشمنان ما دو شخصیت «ریف ادلر» و «ندین راس» هستند؛ اولی به دنبال اثبات کردن خودش است و دومی با ارتشش به دنبال یافتن گنجی بزرگ. در طول داستان این شخصیت‌ها به قدری خوب وارد داستان می‌شوند که تا مدت‌ها در ذهن‌تان باقی می‌مانند و شما را درگیر می‌کنند.

گیم‌پلی بازی ترکیبی از آنچارتدهای قبلی و «آخرین ما»‌ است؛ در شماره‌های قبل دیدید که سنگر گرفتن پشت جان‌پناه‌ها در بازی نقشی اساسی داشت. در آنچارتد ۴ نیز ماجرا بدین‌گونه است و شما در مبارزات بیشتر زمان‌تان را پشت سنگر سپری می‌کنید اما در این میان یک تفاوت وجود دارد؛‌ در چهارمین شماره دیگر شاهد این نخواهید بود که دشمنان فوج فوج به‌تان هجوم آورند، بلکه در این میان آن‌ها با بهره‌گیری از یک هوش مصنوعی خوب و فضای باز بازی در مسیرهای مختلف حرکت کرده و شما را غافل‌گیر می‌کنند و همین مبارزات را سخت‌تر کرده است. یکی از لذت‌های این بازی، کشتن مخفیانه دشمنان است؛ در شماره‌ی چهارم بخش مخفی‌کاری بازی به قدری خوب کار شده که شما تنها در مواقعی که بازی مجبورتان می‌کند به تیراندازی و برخورد فیزیکی روی می‌آورید. وجود گیاهانی بلند و ساختمان‌ها و صخره‌ها در بازی، محیطی مناسب برای کشتن مخفیانه دشمنان را فراهم آورده است. از طرفی ابزار مورد نیاز و مکانیک‌های شسته و رفته برای انجام مخفی‌کاری را هم در اختیار دارید و تنها هنر شما در اینجا مشخص می‌کند که چگونه از این موارد استفاده کرده و دشمنان را بکشید. برخورد فیزیکی هم که یک‌جورهایی امضای ناتی‌داگ بر پای بازی‌هایش محسوب می‌شود در شماره‌ی چهارم نیز حضور دارد و این بار با همکاری سم می‌توانید دشمنان را به زیبایی هرچه تمام از پای دربیاورید. شاید تنها ضعف سیستم مبارزات را بتوان در هوش مصنوعی یارتان دانست؛ گاهی در حال مخفی جلو رفتن هستید و ناگهان یکی از همراهانتان را می‌بینید که از مقابل چشمان یک سرباز می‌گذرد و او نیز انگار که چیزی ندیده است به مسیر خود ادامه می‌دهد، درحالی‌که شما باید مراقب باشید تا مبادا نوار توجه دشمنانتان را پر کنید و محل حضورتان لو برود؛ این مشکل در دیگر ساخته‌ی ناتی داگ یعنی آخرین ما هم وجود داشت و باعث گلایه‌های زیادی شده بود.

چه کسی می‌تواند آنچارتد را بدون صخره‌نوردی و حل معما تصور کند؟ این مکانیک جذاب در آنچارتد ۴ هم وجود دارد و بسیار کار شده و تمیز از آب درآمده است. در این میان یک طناب هم به وسایل‌تان اضافه شده تا سکوبازی‌هایتان را جذاب‌تر و کمی راحت‌تر کند. اما متاسفانه این بار دیگر با معماهای سخت و درگیرکننده شماره‌های قبل طرف نیستیم و هر معمایی که با آن روبه‌رو می‌شوید با کمی فکر کردن حل می‌شود. در این میان اضافه شدن مواردی چون راندن ماشین و قایق تنوعی خیلی خوبی به بازی داده و شما از ثانیه ثانیه راندن آن‌ها لذت می‌برید؛ البته در بخش ماشین رانی هم گاهی اوقات پیدا کردن مسیر مناسب برای جلو رفتن کمی سخت می‌شود که همین بهانه‌ای است برای گشت‌وگذار در دنیای زیبا بازی.

حرف از زیبایی بازی شد؛ به جرات آنچارتد ۴ را می‌توانم زیباترین بازی‌ای بنامم که تا کنون انجام داده‌ام. هر صحنه از بازی به قدری زیبا است که شما را مبهوت خود می‌کند و مجبورتان می‌کند که لحظه‌ای آرام بایستید و از مناظر لذت ببرید. وجود قابلیت عکاسی هم در بازی به شما اجازه می‌دهد تا عکس‌هایی زیبا از صحنه‌ها و محیط‌های بازی بیاندازید؛ به هر محیطی که پای می گذارید جزییات و ساخت عالی آن‌ها شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد و هرگز از نگاه کردن به آن‌ها خسته نمی‌شوید. این زیبایی را با بزرگترین دنیایی که تا به حال در آنچارتدها دیده‌اید ترکیب کنید تا متوجه شوید چه ترکیب اغواگرانه‌ای انتظارتان را می‌کشد؛ البته بزرگ شدن دنیای بازی برای کسانی مثل من که دوست دارند تمام گنجینه‌های بازی را بیابند کمی آزاردهنده است ولی خب زیبایی محیط و سازه‌ها این مورد را از ذهن‌مان بیرون می‌کند. ناتی‌داگ با ساخت آنچارتد ۴ سرانجام قدرت واقعی نسل هشتم را به ما نشان داد و فهماند اگر استودیوها از قدرت واقعی کنسول‌ها استفاده کنند چه بازی‌ها زیبایی را جهت تجربه‌ی ما عرضه می‌کنند؛ ولی شاید این زیبایی به خاطر جادوی خاص ناتی‌داگ باشد، استودیویی که در آخر عمر نسل هفتم کنسول‌ها آخرین ما را عرضه و همه را شگفت‌زده کرد.

نقطه‌ی قوت بعدی آنچارتد ۴ صداگذاری و موسیقی است؛ «نولان نورث» و «تروی بیکر» باری دیگر در هنرنمایی‌ای مثال زدنی یک زوج بسیار عالی را تشکیل داده‌اند و دیالوگ‌هایی که بین‌شان رد و بدل می‌شود فوق‌العاده جذاب از آب درآمده است. در این بین «امیلی رز» با صداگذاری النا و حس فوق‌العاده‌ای که به نقشش داده است و «ریچارد مک‌گونگل» با صداگذاری سالی لذت ما را از بازی دو چندان کرده‌اند. صداهای محیط و تیراندازی‌ها به بهترین نحو ممکن پیاده سازی شده‌اند و گاهی همراهانتان با جمله‌هایشان شما را راهنمایی می‌کنند تا این بخش کاملا بی‌نقص شود. موسیقی بازی هم که توسط  «هنری جکمن» ساخته شده فوق‌العاده است؛ جکمن در عین وفادار بودن به موسیقی شماره‌های قبلی نواهایی ساخته سرشار از تازگی و در لحظه‌های خاص‌شان که پخش می‌شوند نفس را بند می‌آورند.

در بخش چند نفره و در ابتدای مسیر، شما چند مد مسابقه مرگ گروهی، تصاحب کردن مناطق و غارت را در دسترس دارید و می‌توانید در نقشه‌هایی که به هنرمندی هر چه تمام از مناطق اصلی بازی گرفته شده‌اند به کشت و کشتار تیم‌های حریف بپردازید. اعضای تیم‌های پنج نفره که در دو گروه قهرمانان و ضد قهرمانان با یکدیگر به انجام بازی می‌پردازند را می‌توان از میان شخصیت‌‌های این شماره و شماره‌های قبلی انتخاب کرد. در این بخش با اسلحه‌ها، کلاس‌ها و موارد جادویی چون مجسمه ال‌دورادو می‌توانید یک درگیری جذاب را آغاز کنید و لذت ببرید. در این میان محتواهای قابل دانلود بخش چند نفره بازی را هم می‌توانید بدون هیچ‌گونه هزینه‌ی اضافی و تنها با بازی کردن در این بخش دریافت کنید. در چند روزی که مشغول امتحان کردن بخش چند نفره‌ی بازی بودم قطع شدن‌های پی‌درپی ارتباطم با سرور باعث می‌شد روند بازی از دستم در برود. این برای منی که بتل‌فرانت و دیویژن را به راحتی و با قطعی کم بازی می‌کنم امری عجیب بود، شاید این مسئله در آینده و با قوی‌تر شدن سرورها درست شود.

رسیدیم به پایان داستان‌مان، پایانی که ناتی‌داگ توانست با هنرنمایی هر چه تمام آن را خلق و نیتن دریک را در یادها جاودانه کند. در این شماره شما یک نیتن دریک پخته را می‌بینید که تنها می‌خواهد زندگی برادرش را نجات دهد و هیچ توجه‌ای به گنجی که پیش روی‌اش قرار دارد نمی‌کند. شما سرانجام از گذشته و داستان زندگی نیتن دریک باخبر می‌شوید، شما می‌بینید که نیتن دریک یک خانواده خوب و یک زندگی آرام تشکیل داده و تلاش می‌کند که آن را حفظ کند. آنچارتد ۴ یک عنوان زیبا و شسته و رفته است. شما در هیچ جای بازی لحظه‌ای آرام نمی‌گیرید و هر لحظه، بازی یک چالش جدیدتر و بزرگ‌تر در مقابل‌تان قرار می‌دهد و شما را به درون آن پرتاب می‌کند؛ احساس می‌کنید که ریتم بازی کند شده است که ناگهان تعقیب و گریزی جذاب با ماشین‌ها حالتان را جا می‌آورد، در حال بالا و پایین رفتن از در و دیوار هستید و فکر می‌کنید همین روند ادامه خواهد داشت که ناگهان زمین و زمان بر سرتان خراب می‌شود تا بدانید که در بازی لحظه‌ای شما به حال خود رها نخواهید شد. چند مرحله‌ی اول بازی تقابل اشک‌ها و لبخندها است؛ شما مواردی را می‌بینید که تکان‌تان می‌دهد و وقایع شماره‌های قبلی مجموعه را به‌تان یادآوری می‌کند؛ آنچارتد ۴ در نهایت زیبایی نوستالژی‌هایش را در برابرتان قرار می‌دهد و شما را غرق خاطره می‌کند و در نهایت، وقتی بازی تمام می‌شود، شما نمی‌دانید از پایان یافتن داستان نیتن دریک ناراحت باشید یا خوشحال؛ اما مطمئنید که دل‌تان برای این شخصیت دوست‌داشتنی و همراهان خاصش بسیار تنگ خواهد شد.


38 دیدگاه ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

  1. نقد رو خوندم و بنظرم عالی بود!! بخشهای مهم به خوبی توضیح داده شد…
    البته برای این بازی ۴ ۵ هزار کلمه هم کمه…
    امیدوارم اون کاری که شاهین برای داستان آخرین ما کرد و ۷هزار کلمه نوشت یکی برای آنچارتد۴ بکنه چون واقعا لازمه…
    در مورد نکات منفی!!ماشین که واقعا نمیدونم چرا ایراد گرفتید…اولا مسیرها کاملا مشخصه،و شاید حداکثر زمانی که طول بکشه مسیر اصلی رو گم بکنید ۳۰ثانیه بشه که اونم باز بازی با یک دکمه L3 مسیرو بهتون نشون میده که کجا باید برید!!!…
    در مورد معماها گفتید که بنسبت بازیهای گذشته ساده است!!باید بگم تو این قسمت فقط آنچارتد۳ بود که معماهای چالشی تقریبا داشت وگرنه نسخه اول و دوم بمراتب معماهاشون ساده تر از آنچارتد۴ بود…هرچند بازی( از همون نسخه اول)نمیخواد گیمر رو سر معماها اذیت کنه و هدفشم اینه چنددقیقه رو استراحت کنه و بعد به مسیر ادامه بده!! اگر میخواست این بخشو چالش برانگیز کنه نیازی به اون راهنماهای دفترچه نبود!!!…
    ایراد هوش مصنوعی همراهان رو هم درک نمیکنم!!میشه دقیق تر توضیح بدید :/

    ۰۰
  2. برای من که ۹ساله فن این سریم باید بگم آنچارتد۴ بهترین بازی تو این سری هست…
    یادمه آنچارتد۲ یک انقلابی بود و همه رو مات و مبهوت کرد…
    آنچارتد۴ دقیقا همانند نسخه دوم این سری یک انقلابی هست در بازیهای رایانه ای!!…
    گرافیک،گیم پلی ارتقایافته و تکمیل شده،موسیقی و داستان داستان داستان….
    همه آنچارتد رو با گرافیک میشناسن!!یعنی اسم بازی میاد ناخوداگاه ذهن آدم میره سمت پرگرافیک ترین بازی کنسولی!…
    در مورد این بخش بگم اینقدر بازی زیباست و اینقدر تاثیر عوامل محیطی و آب و هوا رو شخصیتهای بازی عالی کار شده که حتی قدم زدن تو بازی هم لذت بخشه…
    و به لطف همین گرافیک بسیار زیبا میتونید گشت و گذار بزنید و گنجینهای بیشتری پیدا کنید!
    من همیشه تنها نکته ضعف آنچارتد رو گیم پلی میدونستم!!یعنی ضعف برای چنین بازی بزرگی وگرنه این بخشم ایراد آنچنانی نداشت در بازیهای قبلی…
    گیم پلی به معنای واقعی کلمه عالیه!!اینقدر عالی که اگر ساعتها صخره نوردی کنید،ساعتها راه برید،ساعتها با دشمن ها مبارزه کنید بازم خسته نمیشید!!اما تو این بازی همه اینها باهم ترکیب شده و اینقدر خوب و به موقع تو بازی گنجونده شده که واقعا میگید این گیم پلی همون چیزیه که من میخواستم و از آنچارتد انتظار داشتم…
    ماشین سواری،صخره نوردی،تیراندازی،شناکردن همه و همه در بالاترین سطحه وحتی میتونه با بازیهای اون سبکی هم رقابت کنه و پیروز بشه….
    شاید تنها چیزی که تو آخرین ما اذیت میکرد این بود که دشمنها اصلا الی رو نمیدیدن و به نوعی کور بودن،تو این بازی این مشکل شاید کامل برطرف نشده باشه اما اکثراوقات همراهان ما که سم،الینا و سالیوان هستن تو بهترین مکان ها مخفی میشن و میشه گفت باهوش تر شدن…
    موسیقی بازی!! تو چپتر۱۷ و بعد از گفتگوی احساسی الینا و نیتن موقعی که سوار ماشین میشن و موسیقی که نواخته میشه…حس یک فیلم سینمایی رو بهتون میده!!
    داستان بازی خوبه اما روایتش شاهکاره…زیاد نمیخوام توضیح بدم!آخر چپتر ۱۵ یه شوک عجیبی بهتون میده و تازه میفهمید اینهمه وقت بازی خوردید…
    دیالوگ ها حرفی برای گفتن نمیذاره…حتی دیالوگهای رد و بدل شده در حین بازی که باید کلید مثلث رو بزنیم!…همشون تو تاثیر پذیری داستان و باورپذیری شخصیتها کمک فراوانی میکنه…
    آنچارتد رو کمتر با صحنه های احساسی میشناختیم اما آنچارتد۴ پایان یک دزد با کمک گرفتن از عناصر بازی آخرین ما که تو تک تک لحظات بازی داد میزنه بار احساسی زیادی داره…
    بخصوص چپتر ۱۶ که میریم به گذشته نیتن و سم و اونجاست که میفهمیم چطور ماجراجویی و اکتشافاتشون شروع شد دقیقا مارو یاد بخش left behind بازی TLOU میندازه!!…
    ———————-
    متین ایزدی گفته بود آنچارتد ۳ چندین سال از هم نسلان خودش جلوتره،من صحبتشو تکمیل میکنم و میگم آنچارتد۴ ده ها سال از هم نسلان خودش جلوتره
    ———————
    هنوز بازی رو تموم نکردم ولی امیدوارم این نسخه پایان این سری نباشه و بعد سالها دوباره نیتن رو زیارت کنیم♥
    ———————

    ۰۰
    1. راستی به یه چیز جالب تو چپتر۱۶ برخورد کردم…
      ۸pic .ir/images/785ploqev5576clxcyud.jpg
      بعد از ۸pic یه فاصله داره…اونو درست کنید!

      ۰۰
  3. به عنوان یک فن دو اتیشه انچارتد و به عنوان کسی که جونش در میره برای این سری… شماره ۴ انچارتد اصلا و ابدا بهترین در سری نیست! برای من تجربه ای که انچارتد ۳ و ۲ داشتم بسیار بسیار یونیک تر از انچارتد ۴ بود. اشتباه نکنید بازی شاهکاره… شاهکار مطلق و بهترین بازیه نسل هشت تا الان بدون شک. اما به نظرم بازی یه مقدار خیلی در شباهتش به لست اف اس زیاده روی کرده و این شباهت بیشتر از همه در موسیقی متن بازی ازار دهنده است و به همین دلیل است که بازی بار ادونچرش خیلی بیشتر از اکشنش شده و این موضوع در انچارتد های قبلی دقیقا برعکس بود

    ۱۰
    1. برادر با نکات منفی که ذکر کردی کاملا موافقم بیشتر از همه چیز منتظر یک پایان جذابتر بودم ولی حداقلش برای من یک پایان معمولی ولی خوب بود.

      ۰۰
    2. داش رضا به آخر بازی که هنوز نرسیدم اما با حرفایی که گفتی موافقم که بازی خیلی شبیه آخرین ما شده،هرچند بنظرم چون این سری پایان داستان نیتن دریک بود خواستن روند بازی رو اینطور کنن و از بخش اکشن و هیجانیش کم کنن و نمیشه خرده گرفت…
      بنظرم روند داستان بازی طوری بود که بخش اکشن و هیجانی بهش لطمه میزد!!نمیدونم چطور منظورمو برسونم :|

      ۰۰
  4. بازی عالیه! نقد هم خوب بود
    چپتر ۱۲ دهم و همچنان با گیمپد شکسته ادامه میدم :lol:
    نکات منفی کاملا درسته بجز یه مورد:
    منظورتون از پیدا کردن راه درست ماشین چیه؟ بازی که اپن ورلد نیست از هر نقطه ایی که حرکت کنی اخرش به نقطه ی A میرسی

    ۰۰
    1. محیط بازی به شدت بزرگ شده و این بزرگی هنگام راندن ماشین بیشتر هم میشه و گاهی همین مسئله باعث میشه یک راهی رو اشتباه رفت و به بن‌بست خورد.

      ۱۰
  5. گیم پلی بخش اول
    .
    .
    گرافیک بخش دوم
    .
    .
    داستان بخش سوم
    .
    .
    صدا گذاری بخش چهارم
    .
    .
    Easter egg
    .
    .
    باگ
    .
    گیم پلی:کسی که یکی از آنچارتد ها را بازی کرده باشد می داند که یا باید از صخره بپرد یا مخفی کاری کند و یا با دشمنان بجنگد و البته معما هم حل کند.این مسئله قبل انتشار بازی ما را نگران کرده بود زیرا فکر کردیم که باز هم گیمپلی تکراری تحویل ما بدهند(مثل ao که کپی شده ی ac بود)ولی به لطف پیش فروشانبازی زود تر به دستمان رسید و خیالمان از این مسئله راحت شد چون حالت رانندگی ، آزادی عمل بیشتر و گان پلی های بهتری به آن اضافه شده بود.(برعکس نسخه ۳ که چند فینیشر مزخرف به آن اضافه کرده بودند)
    مشکل گیمپلی که به آن سختگیری نمی کنم هما هوش مصنوعی است که بعضی اوقات نارنجک را به جای دیگری پرتاب می کردند و حتِیِ بعضی اوقات با یار های خود شان می جنگیدند!
    در کل مشکل اساسی داخل گیمپلی ندیدم
    گرافیک: نمره دادن به گرافیک کار سختی است چون یک بار موقع جنگ با دشمن افت فریم بسیار زیادی کرد. ولی کیفت ۱۰۸۰ و موشن کپچر بسیار قوی هست که کار را سخت کردند!
    موشن کپچر بازی نسبت به نسخه ۳ پیشرفت چشم گیری کرده(وقتی در گودال یا جاهای تاریک به صورت نیتن توجه می کردم متوجه می شدم که صورت و مو های نیت بسیار کج و کوله شده بود ولی نسخه چهار در گودال وقتی به صورت نیت توجه می کنم نه تنها به جزئیات صورتش پی می برم بلکه تعداد مو های او را نیز بشمارم)
    مشکل اساسی گرافیک نسخه ها قبل (مخصوصا ۱)این بود که انفجار نارنجک را خوب نشان نمی داد ولی در نسخه ۴ انفجار بسیار خطرناک تر و واقعی تر به نظر میرسند.
    نکته:این بخش دارای اسپویل بازی هست.
    داستان: داستان آنچارتد ۴ به شدت از آنچارتد های قبلی عمقی تر است.اگر آنچارتد های قبلی را بازی کرده باشید می فهمید که نیتن با کلی مشقت دنبال گنج می رود و گنجی نه گیر خودش و نه گیر دشمنانش می آید. ودر آخر سالی چند تا سکه گیر می آورد و با آن سکه ها زندگی می کنند.
    به نظر من سازنده های بازی هم همین گله را داشتند چون وقتی سم بعد از ۱۵ سال به دیدنتان می آید
    هر کدام از دیالوگ ها را انتخاب کنید در آخر او می گوید: (این همه سختی می کشیدی هیچ گنجی گیرت نمی اود و آخر با کلی بد بختی در میرفتی.)
    داستان (پایان یک دزد) فراز و نشیب بیشتری به داستان های قبلی اش دارد(در اینجا باید یادی از کوجیما کنیم زیرا در بعضی از بازی هایش انسان های مختلفی به بیگ باس خیانت می کردند.که سم هم به نیتن خیانت کرد و حقیقت را به او نگفت.به همین خاطر است که فراز و نشیب زیادی دارد.)
    نسخه ۴ نیز هم گنجی گیر نیتن نمی آید ولی نشان می دهد که نیتن دیگر خانواده را به گنج ترجیح می دهد و زندگی آینده نیتن را نشان میدهد.
    موقع جنگیدن با ریف هی با خودم می گفتم الان هست که سرنوشت نیتن و ریف مثل سرنوشت avery و tew شود.این نشان دهنده ی داستانی غیر قابل حدس است که نکته بسیار خوبی است.
    موسیقی و صدا گذاری: موسیقی بازی جالب و دوست داشتنی بود.موقعی که با دشمنان می جنگیدم آهنگ هایی بازی تنها همدم من بودند (به جای سم :/) و موقع مخفی کاری موسیقی بازی بسیار استرس را بیشتر می کرد.که نکته ی خوبی بود.
    صداگذاری: به نظر من در هر بازی که نولان نورث و تروی بیکر کبیر صداگذار بازی باشند به صدا گذاری بازی نمی توان نمره کمی داد.به همین خاطر در این باره سر شما را درد نمی آورم.
    Easter egg: در این بازی فقط یک ایستر اگ بود که آن همه می دانند که (کراش بندیکوت) هست.
    این ایستر اگ از نظر گیمر هایی مثل pewdiepie بهترین ایستر اگ در دنیای گیم بود.کسی فکر نمی کرد که ناتی داگ اسم این بازی را بگوید چه برسد آن را در بهترین بازی خود بیاورد.
    باگ:در این بازی باگ ها بسیار کم بودند ولی ۳ تا از مهم ترین باگ ها را می گویم.
    ۱- هوش مصنوعی: اگر دقت کرده باشید دشمنان در هنگام مخفی کاری اصلا و ابدا متوجه وجود سم در یک منطقه نمی شوند.
    ۲- کاور گیری:کاور گیری در بیشتر بازی ها مثل زهر مار است ولی در آنچارتد ۴ واقعا زهر مار است.بعضی اوقات وقتی کاور بگیرید و دشمنان کاور شما را نابود کنند بازی باگ می دهد و باید بازی را ری استارت کنید.
    ۳- لودینگ:بعضی اوقات که لودینگ بازی به ۹۹ درصد می رسد بازی قفل می کند و باید بازی را ری استارت کنید.

    ۲۱
  6. می فهمم که ناراحتی داره تموم شدن ماجراهای نیتن دریک، ولی خب واقعن جنبه ی منفی قضیه اس؟ :) یه پایان عالی، بهتر از دنباله های خوبه. و بخوایم روراست باشیم، یه جورایی زیاده روی بود که آنچارتد پنج و شیش هم مثلن ببینیم و نیتن دریک هم مثلن باز از در و دیوار بپره

    ۴۰

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر