خانه » نقد و بررسی شکست نوستالژی در منهتن | نقد و بررسی Teenage Mutant Ninja Turtles Mutants in Manhattan × توسط سورنا رضایی در ۱۳۹۵/۰۴/۱۲ , 18:00:46 2 استودیوی ژاپنی پلاتینیوم گیمز که عناوین بسیار محبوبی همچون «بایونتا» را در پرونده خود دارد، مدتی قبل با همکاری شرکت اکتیویژن جدیدترین قسمت از مجموعه بازیهای لاکپشتهای نینجا را با نام «جهشیافتگان در منهتن» (Teenage Mutant Ninja Turtles Mutants in Manhattan)عرضه کرد که بههیجوجه نتوانست موفق ظاهر شود و انتظارات ما را از استودیویی که تجربه بالایی از توسعه عناوین هک اند اسلش دارد برآورده کند. در ادامه همراه دنیای بازی باشید. غولآخرها در بسیاری از عناوین یکی از ارکان اصلی برای افزایش جذابیت و چالشبرانگیز کردن بازی هستند، اما در اینجا و در این عنوان غولآخر تنها فایدهای که در بازی دارد، افزایش مدت زمان گیمپلی است. اگر یک حساب سر انگشتی کنید به این نتیجه خواهید رسید که بخش بسیار زیادی از بازی را باید صرف کشتن این دوستان عزیز کنید که به معنی واقعی کلمه بسیار خستهکننده و کسالتبار است. پس از اینکه اعلام شد استودیو پلاتینیوم گیمز وظیفه توسعه جدیدترین قسمت از سری بازیهای لاکپشتهای نینجا را برعهده دارد، بسیاری از ما را که خاطرات فراوانی با این مجموعه کارتونی داشتیم امیدوار کرد تا پس از مدتها و عرضهی چندین عنوان ضعیف و ناموفق از این مجموعهی محبوب، اینبار تجربهای لذتبخش را در دنیای بازیهای ویدئویی بچشیم، زیرا این استودیو عناوین بسیار موفقی در سبک اکشن و هک اند اسلش همانند دو قسمت بایونتا، «متال گیر رایزینگ: انتقام» را در پرونده خود داشت. نکته امیدوار کننده نیز عرضه «تبدیلشوندگان: ویرانی» در همین سبک در تاریخ چهاردهم مهرماه سال ۱۳۹۴ بوده است، زیرا پس از انتشار اولین اطلاعات و تصاویر از این عنوان مشخص شد که استودیو پلاتینیوم گیمز قصد دارد تا از همان فرمولی که در توسعه تبدیلشوندگان از آن بهره گرفته بود، استفاده کند؛ فرمولی که خود را پیش از این به اثبات رسانده و نشان داده بود که میتواند برای مخاطبان تجربهای لذتبخش را رقم بزند. اما پس از انتشار نقدها و نمرات در سایت متاکریتیک مشخص شد که این بار برخلاف انتظارمان، این استودیوی با تجربهی ژاپنی عنوانی را عرضه کرده که دریایی از مشکلات مختلف بهخصوص در گیمپلی را در حود دارد. اما از آنجایی که زمان زیادی از عرضه این عنوان میگذشت و برای جلوگیری از بیات شدن! آن تصمیم گرفتم تا بر روی حالت سختی «ساده» (Easy) به تجربه بازی بپردازیم تا بهسرعت آن را به اتمام رسانده و نوشتن نقد را آغاز کنم. اما پس از آغاز اولین مرحله و تجربه کوتاهی از این عنوان، پی بردم که این بازی چیزی فراتر از افتضاح محسوب میشود، البته نه برای تمامی سنین! زیرا این بازی بهشدت برای خردسالان مناسب است که به چرایی آن در جلوتر میپردازیم. اما پس از آغاز داستان که اطلاعات درستی از وقایع آن بهمخاطب داده نمیشود، شما در داخل بخش منهتن (یکی از پنچ بخش شهر نیویورک) قرار میگیرید. در اینجا از طرف آپریل که نقش بسیار مهمی را در داستان چند خطی بازی ایفا میکند، دستورهای مختلفی داده میشود. دستوراتی که برای انجام آنها، هر بار به یک منطقه میروید و پس از یک نبرد بسیار آسان و بدون چالش با نینجافوتها دوباره به یک نقطه دیگر رفته و همین مبارزات را تکرار میکنید. مهمترین بخش یک بازی سبک هک اند اسلش دقت بالا در مبارزات است. اما در عمل چیزی که مبارزات عنوان لاکپشتهای نینجا به آن احتیاجی ندارد، همین دقت است! شما بهعنوان مخاطب کافی است یک انگشت را بر روی کلیک راست و دیگری را بر روی کلیک چپ موس قرار داده و سپس پشت سر هم آنها را بفشارید و بقیه کارها را کاراکتری که پیش از آغاز مرحله انتخاب کردهاید، انجام خواهد داد. البته شاید بگویید هر چقدر هم مبارزات به شکل بد و ناپخته طراحی شده باشند، دقت در مبارزات بازیهای هک اند اسلش یک مسئله جدا نشدنی است. اما واقعیت اینجا کمی متفاوت است. بهلطف جلوههای دیداری بازی هنگام ضربات و مبارزات، هیچ چیزی مشخص نیست. تنها چیزی که شما میتوانید مشاهده کنید جلوههای بصری و افکتهای رنگارنگ و پرتعداد است. حالا فرض را بر این بگذارید که نه تنها شما بلکه دیگر لاکپشتهای نینجا نیز مشغول مبارزه با همان دشمنی باشند که هدف شما است، آنگاه افکتهای بسیاری بر اثر حرکات و ضربات آنها در صفحه مانیتور بهنمایش گذاشته میشود، در چنین زمانی است که بازی تبدیل میشود به یک شنبه بازار واقعی! البته این تصویری که میبینید تازه از صحنههای خوب بازی است، حال این حجم از افکتها و جلوههای بصری را چند برابر کنید، آن وقت است که باید گفت: کی به کیه، فقط بزن! البته این پایان کار نیست، طراحی مراحل نیز از مشکلات مهم و تاثیرگذار بازی است. اساس و پایه تمامی مراحل این است که شما در محیطهای نسبتاً وسیع بازی قرار گرفته، با دشمنان مختلف که هیچ واکنشی نسبت به ضربات شما در مبارزات نشان نمیدهند، مبارزه کرده و پس از پیمودن مسافتی در پایان کار به غولآخر برسید که بدترین اتفاق در اینجا رخ میدهد. هر غولآخر دارای چندین نوار سلامتی است که پس از به اتمام رسیدن اولین آن، دیگری بهنمایش در میآید و دوباره باید همان ضربات تکراری را انجام دهید. اتفاقی که در برخی مواقع حتی تا هفت بار نیز تکرار میشود. شاید در نگاه اول این اتفاق هر چند تکراری، اما چالشبرانگیز باشد، اما اگر مقداری در گیمپلی و یکی از قابلیتهای آن یعنی «بازیابی» (Revive) نگاهی بیندازید، متوجه میشود یکی از بیهودهترین کارهای ممکنی بوده که از دست سازندگان برمیآمده است، زیرا در بازیبینهایت بازیابی وجود دارد و پس از کشته شدن یکی از چهار لاکپشت، پس از گذشت مدت زمان معینی او دوباره به بازی بازمیگرد. این روال در تمامی مراحل ادامه داشته و تنها چیزی که تغییر کرده و تمایز ایجاد میکند، لوکشینهای متفاوت هستند. زیرا حتی در بازی سیستم ارتقا آنچنانی نیز وجود ندارد که دلتان را خوش کنید و پس از کسب امتیاز بتوانید از آنها برای دسترسی پیدا کردن به ضربات جدید استفاده کنید و تنها مهارتهای نینجیتسو هستند که کاربردی زیادی ندارند. این مسئله بدان معنا است که دقیقاً همان حرکاتی که در مراحل ابتدایی بازی برای از بین بردن دشمنان استفاده میکردید، باید همانها را نیز در مراحل پایانی بدون کوچکترین تفاوتی تکرار کنید. تمامی اینها باعث میشوند تا بازی بههیچوجه ارزش تکرار نداشته باشد، مگر اینکه کشته و مرده لاک پشتهای نینجا و البته علاقهمند به مواردی همچون کاور کمیکها و … باشید که برای جمعآوری آنها از مراحل مختلف دوباره به تجربهی بازی بپردازید. تمامی شخصیتهای مهم بازی در یک قاب! البته اگر بشود اسم آنها را شخصیت گذاشت! عنوان لاکپشتهای نینجا: جهشیافتگان در منهتن بر خلاف دیگر عناوین سبک هک اند اسلش بههیچوجه چالشبرانگیز نبوده و دقت در آن جایی ندارد. بههمین دلیل نمیتواند برای طرفداران این سبک و البته طرفداران جوان لاکپشتهای نینجا مناسب باشد. اما این عنوان برای کودکان و خردسالان که نگران تاثیرگذاری تجربه بازیهای اکشن و تاثیر خشونت بر روی آنها هستید، بسیار مناسب است. نه مراحل و مبارزات بازی آنقدر چالشبرانگیز است که آنها را از ادامه بازی باز داشته و نه برای به اتمام رساندن آن به مهارت خاصی نیاز دارند. داستان بازی نیز نه دارای خشونت است و نه چیزی برای نگرانی خانوادهها دارد. بنابراین اگر آنها از تکرار کردن بازیهای ورزشی و ماشینرانی خسته شدند، این عنوان میتواند انتخاب مناسبی باشد. نویسنده سورنا رضایی زمین کتابی است و ما واژههای آن که با هم داستان زندگی زمینیان را مینویسیم Platinum GamesTMNTپی سی گیمینگ (PC Gaming)شرکت اکتیویژنکنسول Xbox One نقد و بررسی 2 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. حالا اگه همینو ایرانیا میساختن کلی ازش تعریغ و تمجید میشد… ۲۰ برای پاسخ، وارد شوید ممنون سورنا رضایی :۲۴: :۱۵: به معنای واقعی کلمه فاجعه! مرحله ی اول و دوم رو بازی کردم؛بلافاصله دیلیت کردم هیچ چیز خوبی نداشت!حتی همون موسیقی هم خوب نبود! مرحله ی اول که فرا فاجعه بود! توی یه شهر که چه عرض کنم،بین ۴ تا ساختمون ولت میکنه همون اول مرحله،حالا هی باید بگردی توی این خیابونا و فوت نینجا پیدا کنی و از بین ببری تا قدم به قدم به باس فایت نهایی نزدیک تر شی گفتم شاید مرحله ۲ بهتر بشه اما مرحله دوم هم به همین شکله!با این تفاوت که به جای شهر،توی مترو و خطوطشه ماموریت های زمان دار مسخره که فقط طولانی کردن بازی رو باس فایت های مسخره تر:۱۱: یه الگوریتم مشخص رو دنبال میکنن؛راحت هم از بین میرن اول روی ساده بازی کردم؛بعد ۲۰ دقیقه روی سخت؛اما به همون سادگی و مسخرگی بود برای خودم متاسفم که همچین تجربه ی تلخی از یکی از مجموعه های مورد علاقه ام داشتم :lol: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
ممنون سورنا رضایی :۲۴: :۱۵: به معنای واقعی کلمه فاجعه! مرحله ی اول و دوم رو بازی کردم؛بلافاصله دیلیت کردم هیچ چیز خوبی نداشت!حتی همون موسیقی هم خوب نبود! مرحله ی اول که فرا فاجعه بود! توی یه شهر که چه عرض کنم،بین ۴ تا ساختمون ولت میکنه همون اول مرحله،حالا هی باید بگردی توی این خیابونا و فوت نینجا پیدا کنی و از بین ببری تا قدم به قدم به باس فایت نهایی نزدیک تر شی گفتم شاید مرحله ۲ بهتر بشه اما مرحله دوم هم به همین شکله!با این تفاوت که به جای شهر،توی مترو و خطوطشه ماموریت های زمان دار مسخره که فقط طولانی کردن بازی رو باس فایت های مسخره تر:۱۱: یه الگوریتم مشخص رو دنبال میکنن؛راحت هم از بین میرن اول روی ساده بازی کردم؛بعد ۲۰ دقیقه روی سخت؛اما به همون سادگی و مسخرگی بود برای خودم متاسفم که همچین تجربه ی تلخی از یکی از مجموعه های مورد علاقه ام داشتم :lol: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید