خانه » نقد و بررسی سینما: بررسی فیلم «بتمن در مقابل سوپرمن: طلوع عدالت» × توسط دنیای بازی در ۱۳۹۵/۰۵/۰۶ , 14:00:11 30 در ادامه مطلبی میخوانید متشکل از یک نقد و دو یادداشت در مورد فیلم بتمن در مقابل سوپرمن: طلوع عدالت که در دنیای بازی با مشارکت حامد محمدپور، نیما امامی و سعید زعفرانی تهیه کردهایم. غروب عدالت – حامد محمدپوراسترس خاصی از همان ابتدای فیلم در وجودم حاکم بود، از وقایعی که ممکن بود در طول فیلم رخ بدهد ترس داشتم و نگرانی کل وجودم را فرا گرفته بود، این استرس و نگرانی از زمان معرفی و اکران فیلم در من وجود داشت و دلیل آن هم چگونگی فلسفهای است که قرار است این دو ابر قهرمان را به جان هم بیاندازد. از این که ممکن است یکی از طرفین قربانی شده و کشته شوند نگران نبودم فقط و فقط از فلسفهای که قرار است این دو قهرمان محبوب را به جان هم بیاندازد نگران بودم، از اینکه چه دلیلی میتواند وجود داشته باشد تا دو ابر قهرمان به جان هم افتاده و تا سر حد مرگ با هم مبارزه کنند. استرس داشتم از این که کارگردان و فیلمنامه آن طور که باید مثبت عمل نکنند و اثری دور از شان و منزلت دو ابر قهرمان مذکور ارائه دهند، ابرقهرمانانی که هر دو آنها در چند سال اخیر با شخصیت پردازی پخته و منسجمی روبرو شدند و مهمتر از آنها شخصیت «بتمن» است که زیر دستان «نولان» کبیر! مرزهای شخصیتپردازی یک ابر قهرمان را گسترش داده و ماهیت جدیدی به فلسفه ابرقهرمانان اضافه کرده است، این استرس تا زمان رویایی «بتمن» و «سوپر من» ادامه داشت و در انتها فیلم با کوله بازی از سوالات بیجواب و اندوهی ناشی از استرس به پایان رسید. در قدم اول باید اشاره کنم که آقای «زک اسنایدر» (کارگردان فیلم) یکی از تاریکترین اثار ابرقهرمانان در تاریخ را ساخته است و «بتمن علیه سوپرمن» بی آن که خودتان بخواهید نگرانی و غم اندوه را از همان ابتدا در وجود شما ایجاد خواهد کرد، در این که اقای اسنایدر توانسته این تاریکی را به بهترین شکل ممکن ایجاد و در فیلم تزریق کند شکی نیست اما ضربآهنگهای مکرر و از هم گسیختگی داستانی در فیلم باعث ضربه زدن به روایت داستانی فیلم شده است. در گام اول شخصیت پردازی فیلم است که به هیچ وجه شخصیتهای داخل فیلم به آثار قبلی خود حتی نزدیک هم نمیشوند و بتمن و سوپرمن به خوبی زیر سایه شخصیتپردازی نقشهای قبلی خود قرار میگیرند، شاید بتوان از بازی «هنری کاول» (Henry Cavill) در نقش سوپرمن چشم پوشی کرد اما از افت محسوس و قابل توجه بتمن جدید نسبت به بتمن نولان نمیتوان به راحتی عبور کرد. شخصیت بتمن انعطافپذیری خوبی در تغییر هنرپیشه دارد بنابراین ایرادی به بازی «بن افلک» (Ben Affleck) در نقش بتمن وجود ندارد و ایراد وارده بستر در فلسفهای دارد که کارگردان و فیلمنامه به او داده است. بتمن خشن، کم تحمل و در برخی مواقع مغرور است و عجیب است که تحمل حضور شخصی مثل سوپرمن را در کنار خود ندارد و بعضا به او به چشم یک رقیب نگاه میکند، در واقع پاشنه آشیل فیلم دقیقا همینجا خودش را نمایان میکند و دلیل نزاع بین این دو ابر قهرمان واقعا ریز و بیهوده است. از سوی دیگر سوپرمن با این که نسبت به بتمن آرامتر و فردی با گذشت است اما دلایل او نیز برای کینه ورزیدن به بتمن پیشپا افتاده و ناچیز است چه بسا که سوپرمن نسبت به بتمن منطقیتر و حساب شده رفتار میکند. اتفاقی بس عجیب که اصلا در فلسفه ابرقهرمانی همچون بتمن نمیگنجد. فیلم «بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت» همچنان در زمینه شخصیتپردازی رنج میبرد و از دیگر اتفاقات مهم اولین حضور شخصیت «زن شگفت انگیز» (Wonder Woman) با بازی «گل گدوت» است که به یکباره و بدون هیچ پیش زمینهای وارد داستان فیلم میشود. از این که کمپانی «دی سی» سعی بر این دارد تا با معرفی زن شگفت انگیز بستر حضور او برای دیگر قسمتهایی با حضورش فراهم سازد اما حضور او در «بتمن علیه سوپرمن» زیاد پخته ظاهر نشده است و از طرفی مدت زمان حضور «گل گدوت» به حدی است که نمیتوان به خوبی بر ایفای نقشش تمرکز داشت. از شخصیتهای مهم دیگر فیلم حضور «لکس لوتر» با بازی آقای «جسی آیزنبرگ» (Jesse Eisenberg) است که از قضا نقشش را بسیار خوب و عالی بازی کرده است و یکی از نقاط قوت فیلم نیز محسوب میشود. آیزنبرگ نیت و هدف خود را به خوبی پیاده کرده و به زیبایی در کالبد لکس لوتر فرو رفته است. هیجان خاصی به فیلم وارد میکند. اما «امی آدامز» (Amy Adams) برخلاف نقشش در «مردپولادین» در اینجا فقط به عنوان کسی که شاید بتواند خلاء عاطفی کلارک یا سوپرمن را پر کند ظاهر میشود و به خوبی نتوانسته همانند مردپولادی در شخصیت خود فرو رفته و مهم جلوه کند. بزرگترین چالش من در فیلمهای چند وقت اخیر بهانهای است که فیلمسازان برای به جان هم انداختن ابرقهرمانان در فیلمهای خود ایجاد میکنند. عدم رضایت عموم مرد و دولتها از حضور ابرقهرمانان به خاطر نداشتن هیچ چهارچوب کنترلی در عملکردشان در زمان حال به یک موضوع ساده تبدیل شده است چیزی که حتی در «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» نیز شاهد آن بودیم. آیا ابرقهرمانان برای زمین و بشریت خطرناک هستند و آیا نهادی باید آنها را تحت کنترل خود نگاه دارد٬ سوالی است که برای من و شاید بسیاری شکل بگیرد که آیا همین قهرمانان نبودند که دنیا و بشریت را نجات دادند و این امر بدیهی است که در این بین هم انسانهایی جان خود را از دست بدهند موضوعی که برای پردازش درست و بهینه آن نیازمند یک نویسنده و فیلمنامه نویس ماهر به همراه یک کارگردان چیره دست است که بتواند از درون آن یک اثر ناب بیرون آورده و بیننده را قانع کن،٬ نمیخواهم که اثار نولان و سهگانه بتمن را مثال بزنم ولی باید اعتراف کرد که اقای زک اسنایدر در این امتحان خود شکست خورده و اثر ساخته شده کمبودهایی دار،٬ کمبودهایی از جنس فلسفه و درک مطلب که ابرقهرمانان امروزی نیازدارند تا از آنها بهره ببرند تا اثر نهایی به یک اثر شاهکار یا فوقالعاده تبدیل شود. اما یک سوال در کل فیلم ذهنم را مشغول کرده و هنوز جوابی برایش پیدا نکردم٬ در ابتدای فیلم «بروس وین» یا همان بتمن را میبینیم که درست در لحظات مبارزه سوپرمن با «زاد» در شهر حاضر شده و به اندک باقی مانده مردم شهر کمک میکند و شاهد نبرد زاد و سوپرمن است؛ سوال من این است که آیا بتمن کلا از حضور این اشخاص بر روی کره زمین و شهر مطلع نبود که دقیقا در همان لحظه حاضر شد! یا مطلع بود و حرکتی نمیکرد؟! پلی بد ساخت به سوی عدالت – نیما امامی به تازگی فیلمی بر روی پرده سینماها رفته است که مردم و به خصوص طرفداران دنیای کامیکها به شدت منتظرش بودند، «بتمن در برابر سوپرمن: طلوع عدالت» فیلمی است که «دیسی کامیک» آن را رو کرده تا در برابر دنیای بزرگ «مارول» و «انتقامجویانش» حرفی برای گفتن داشته باشد؛ اما این جواب متاسفانه به ضعیفترین شکل ممکن داده شده و همگان را ناراحت کرده است. در اولین هفتهی اکران فیلم شاهد نقدهایی بودیم که فیلم را به شدت کوبیده و از کارگردان فیلم، آقای «زک اسنایدر»، انتقادهای زیادی کرده بودند اما از طرفی استقبال مردم از فیلم به قدری خوب بود که باعث شگفتی شده بود و رکوردهایی در زمینه فروش نیز به نام بتمن در برابر سوپرمن ثبت شد، اما هفتهی دوم اکران فیلم افت چشمگیری پیدا کرد تا به دیسی بفهماند که فیلم ضعیفش در زمینهی فروش نیز به توفیقی دست نخواهد یافت. حال سوالی که پیش میآید این است که دید ما نسبت به فیلم باید چگونه باشد؟ این فیلم یک پل است، پلی که ما را از داستان قبلی سوپرمن، «مردی از جنس فولاد»، جدا کرده و به دنیای داستانهای «لیگ عدالت» میبرد، دنیایی که قهرمانان دنیای دیسی را درست مانند انتقامجویان مارول در برابر دشمنان قرار خواهد داد! اما این پل متاسفانه به ضعیفترین شکل ممکن ساخته و پرداخته شده است و ما را از سرنوشت لیگ عدالت نیز نگران میکند. آقای زک اسنایدر که کارگردان فیلم مردی از جنس فولاد نیز بود باز یک فیلم ابرقهرمانی ضعیف ساخته است، دنیایی که در آن مشخص نیست داستان به کدام سمت و سو کشیده میشود و قهرمانان داستان به هیچوجه نمیتوانند از عهدهی ایفای نقششان برآیند؛ این اثر به قدری ضعیف است که خاطرات خوب ما از بتمن ساختهی «کریستوفر نولان» را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. بتمن در برابر سوپرمن یک فیلم شلوغ است که تکلیفش با خودش نیز مشخص نیست؛ مهمترین صحنههای این فیلم را میشود به مبارزه بتمن و سوپرمن، مبارزه پایانی فیلم و معرفی شخصیتهای لیگ عدالت تقلیل داد که فیلم در هر سه مورد به شدت ضعیف عمل کرده است! شخصیتهای فیلم بدون کوچکترین معرفیای به داستان تزریق شده و از آن میروند، داستان فیلم مدام از این شاخه به آن شاخه میپرد و به خوبی برای تماشاگر روایت نمیشود و متاسفانه تدوین صحنههای فیلم هم این وضع را بدتر کرده است، به موارد قبل مصنوعی و بی منطق بودن مبارزه بتمن و سوپرمن و هزاران مورد ریز و درشت دیگر را اضافه کنید تا متوجه شوید تجربهی این فیلم یک تجربه طاقت فرسا و خسته کننده است. شاید با خودتان بگویید که واقعا نمیشود در این فیلم به این بزرگی یک یا دو نکتهی مثبت پیدا کرد؟ جواب این سوال ختم میشود به موسیقی و شخصیت «زن شگفتانگیز»؛ موسیقی بتمن در برابر سوپرمن را آقای «هانس زیمر» خلق کرده است و همین نام کافی است تا موسیقی خوب فیلم تضمین شود، شخصیت زن شگفتانگیز هم جدای از معرفی بد و شلختهاش خوب از پس وظیفهاش برمیآید و در اولین ارتباطش با مخاطب او را جلب خود میکند. باید دید دیگر شخصیتهای لیگ عدالت که در آینده معرفی خواهند شد نیز مانند زن شگفتانگیز ما را درگیر خود میکنند یا تبدیل به شخصیتهای سطحی میشوند. مدتها بود دیسی مسیر روایت داستانی ناب را برای قهرمانانش در پی گرفته بود و آنها را از جو معمول دنیای ابرقهرمانها دور نگه داشته بود، تصمیمی که به شدت با استقبال هواداران روبهرو شد و نمودش را هم میتوان در سهگانه نولان از بتمن دانست که مفاهیم فلسفی را با یک ابرقهرمان گره زد و چنان دنیایی خلق کرد که تا مدتها در یاد علاقهمندان به کامیکها باقی خواهد ماند؛ اما فیلم بتمن در برابر سوپرمن و عنوانهای در پی آن بازگشت به مسیر استودیوهایی چون مارول است، مارول سنگینترین هزینه را برای جلوههای ویژه فیلمهایش میکند و داستان برایش در درجهی چندم قرار دارد، ما این رویه را در بتمن در برابر سوپرمن شاهدش بودیم. فیلم سرشار از جلوههای ویژهای بود که شاید زیبا بودند اما به شدت اضافی و کلافه کننده به نظر میرسیدند. اگر دیسی میخواهد تا در دنیای کامیکها فراموش نشود و مارول جای او را نگیرد باید هرچه زودتر به روش سابقش بازگردد و تفکرات کارگردانهایی چون زک اسنایدر را نادیده بگیرد. مردم از دیسی ضدقهرمانهایی چون جوکر میخواهند، ضدقهرمانهایی که از میان خود مردم برخواسته بود و دردی مشترک با اجتماع را فریاد میزد، ضدقهرمانهایی که کلمه به کلمه حرفهایشان معنا و مفهوم دارد و مخاطب با او احساس ارتباط و نزدیکی میکند؛ نه هیولاهایی مصنوعی و تخیلی که از سیارهی دیگر آمده باشند تا ما را نابود کنند! شاید این متن پر از ارجاع به سهگانهی بتمن نولان باشد اما باید در نظر داشته باشیم که آن سهگانه آرزوی خیلی از استودیوهای فیلم سازی هستند و استودیویی که به این فرمول موفقیت آمیز میرسد نباید از روی دست دیگران کپی کند تا به فروش بیشتر در گیشه برسد؛ امیدواریم که دیسی از بتمن و سوپرمن دوستداشتنی و زخم خورده در این فیلم عبرت گرفته باشد و لیگ عدالت حداقل از یک داستان مناسب برخوردار باشد. حاشا و کلاً – سعید زعفرانی حقیقت این است که هجمهها علیه فیلم آنقدری هستند که این نوشتنهای بی سر و ته در دفاع از فیلم و این یکی به میخ یکی به نعل کوبیدنها نمیتواند کارساز واقع شود. از طرف دیگر نظرها در رد صلاحیت فیلم و فیلمسازش آنقدر زیاد و متنوع هستند که یکی یکی جواب دادن آنها عمر نوح میخواهد و صبر ایوب و حالا اینکه بزند و به حضرات بر بخورد که شما چطور از این فیلمِ بدِ افتضاحِ به دردنخورِ حوصلهسربرِ نولان نساخته دفاع میکنید هم معضل بعدی است. اینکه مخاطب اصلا چه حقی دارد که از این فیلم خوشش بیاید هم حرف دیگری است که ما را یارای مخالفت باقی نمیگذارد. در عین حال، من روبروی تلویزیون وسیع خانهمان نشستهام و یک کاسهی بزرگِ پاپکورن دم دست گذاشتهام و فیلم پخش میشود. از ابتدا تا انتها لذت میبرم و از آن لذتهای خودآگاه که از فهمیدنِ فرمِ سینما ناشی میشود هم. از بتمنِ جدی و مغرور و عصبانی از تهدید شدنِ باورهایش توسط بیگانهای که عادل نیست لذت میبرم. از بازیِ خوب و به اندازهی بن افلک که بعد از Chasing Amy به بازیگران مورد علاقهام اضافه شد لذت میبرم. از هیجانی که کارگردانی زک اسنایدر، معلق در زمان، به سبکِ همیشهاش به فیلم اضافه میکند لذت میبرم. از اینکه چالشِ پیشِرویِ دو ابرقهرمان که یکی را بیشتر دوست دارم من را هم درگیر خودش کرده لذت میبرم. بعد لِکس لوتر اضافه میشود که یک جاهایی اضافه است. آیزنبرگ را در چند فیلمِ اخیر به شدت دوست داشتهام. بازیِ خوبِ او به اضافهی دیالوگ نویسی همواره فریبندهی فلسفینمای دیوید گویر با هم چفت و بست میشوند تا سطح فیلم کمی بالا برود اما نهایتا اینکه میفهمم اینها فقط تلاشی بوده برای ساختن یک بدل از جوکرِ شوالیهی تاریکیِ نولانِ نه چندان کبیر، و جسی سعی دارد هیث را تکرار کند زده میشوم که سکانسهای هیجانانگیزِ بعدی با تعلیقِ به جا و دغدغهی درست و تاریکیِ بیش از حدِ مصنوعی دوباره سر میرسند و در اوجِ سر و صدا و همانطور که پاپکورنها را مشت مشت توی دهان میگذارم و قرچ قرچ میکنم یادم میرود که داشتم به چی فکر میکردم و چرا نباید از فیلم لذت برد. موسیقیِ هانس زیمر وارد میشود که لذت فیلم را تکمیل کند. همه چیز را کنار میزنم و به این فکر میکنم که شاید اگر یک کمی از شلختگی فیلمنامه کمتر کرده بودند و یک کمی هم جلوههای ویژهی فیلم، درستتر اجرا میشد و مخصوصا دوومزدی بهتر بود و در اجرا اینطوری کم نمیآورد و زن شگفتانگیز هم اینقدر بیسر و ته وارد داستان نمیشد و نچسبیاش کمی کمتر توی ذوق میزد دیگر هیچچیز نبود که فیلم را بخواهد از مرحله پرت حساب کند. شاید فقط بازی فاجعهی هنری کاویل که انگار اصلا هیچ تلاشی نمیکند که نقش را در بیاورد. که در نمیآید مسلما، ایمی آدامز هم هر چقدر سعی کند نمیشود از چوب لباسی سوپرمن ساخت. این وسطها یادم میافتد به نولان و بتمن و فلسفهی وجودی و فیلمِ روشنفکری و این خزعبلات و نقدهای اینجا و آنجا که خواندهام و همه بدِ فیلم را گفتهاند. ولی سه ساعت گذشته من از فیلم راضیام و لذت بردهام و سرگرم شدهام و حاشا و کُلّاً. نویسنده دنیای بازی وبسایت خبری تحلیلی دنیای بازی نقد و بررسی 30 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. خب به نظرم هر سه مطلبی که در مورد فیلم نوشتین بد بود :)) کاملن بد بود :)) ضعف اول، انتخاب بازیگره… که دی سی به طور کلی ازش رنج می بره. از گل گدوت و بن افلک بگیر، تا همین فیلم سوئساید اسکواد که داره می آد و یکی از بدترین انتخاباش، خوشگل خانوم رابی که هارلی کوئین رو بازی می کنه :دی ضعف بعدی و به نظرم بدترین ضعف این فیلم، زک اسنایدره :)) صرفن یه یادآوری کنم. واچمن رو دیدین؟ واچمن خیلی غنیه. خیلی پتانسیله. خیلی چیز محشریه… و فقط زک اسنایدر قابلیت گند زدن به همچین چیزی رو داشت. حالا بتمن وی سوپرمن؟ قضیه اینجوریه که به نظرم زک اسنایدر انیمیشن دارک نایت ریترنز رو دیده (و یحتمل کمیک فرانک میلر رو هم نخونده) و بعد گفته که مثلن فلان و بیسار و اینجوری کنیم شبیه اون شه. بعد واندروومن رو هم اضافه کردن که بپره عقب و جلو. به نظرم اگه جا داشت، از گرین ارو و مارشن من هانتر و شزم و هر کرکتر دیگه ای که می تونست اجازه اش رو بگیره هم استفاده می کرد :/ عملن اسنایدر نشون داد شعور فیلمسازی نداره. و بعد بر می گردیم به مرگ سوپرمن. دقیقن یارو، بدون هیچ خلاقیتی، از قضیه ی مرگ سوپرمن به دست دوومزدی توی سال ۱۹۹۶ کپی کرده. یه کم انگولک هم کرده البته :دی یه کمی فرق داره :دی و لکس لوثر. فقط می تونم پوکرفیس شم. بذارین یه دید کلی به لکس لوثری که توی یونیورس کمیک دی سی هس بندازیم. یارو نابغه اس. نفرتی که از سوپرمن داره، بیشترین شباهت رو به نفرت بتمن از سوپرمن داره: پارانویا. علی رغم چیزی که بدبخت آیزنبرگ مجبور شد نشون بده، لوثر تعادل روانی داره :)) یارو حتی یه دوره ای رئیس جمهور آمریکا یم شه :)) شما می تونی این لوثری که آیزنبرگ نشون داد رو رئیس جمهور تصور کنی؟ :)) دقیقن یه اشتباه بزرگ بود. لوثر از بهترین ویلن های تاریخه، و پرداختش اینجوری می شه… یه فاجعه. بازم می گم، جسی آیزنبرگ عالی بازی کرد، فقط نقش اشتباهی رو بازی کرده :)) اینی که ما دیدیم، لکس لوثر نیست. بیشتر شبیه یه نرد دیوانه اس که تحت تاثیر جوکر هیث لجره :)) حیف هانس زیمر که برای همچین فیلمی موزیک ساخت :)) +ضمن اینکه انقد نولان رو شاخ نکنین :)) این نولان نبود که بتمن ساخت، بتمن بود که باعث شد نولان برگرده به بازی :)) من خودم نولان رو دوست دارم، ولی الکی بزرگش نکنین :)) فجایع بزرگی هم توی تریلوژی بتمنش اتفاق افتادن که نمی دونم چرا بهش توجه نمی کنین :)) ۲۱ برای پاسخ، وارد شوید باهات موافقم اما نمیدونم چرا اینقدر به این جوخه انتحاری امیدوارم ۱۰ اوهوم… سوئساید اسکواد از انتخاب بد بازیگر رنج می بره… ولی کارگردانش زک اسنایدر نیست :)) و فلش هم توش شرکت می کنه. بگی نگی امیدوارکننده تره… ۰۰ کاملا کپی از مارول حتی محیط ها و اتمسفر فیلم هم اونجرزه فیلمی سراسر اکشن بی پایان و تمام نشدنی در حد این که با سر بری تو تلویزیون اینم که چرا از این فیلم اینقدر انتقاد شد و اونجرز نقدهای مثبتی داشت دلیلش اینه همه از مارول و قهرماناش همینو توقع دارن اما جامعه هدف بتمن و…تفکرشون چیز دیگه ایه اونا یه درام حماسی با پبچیدگی داستانی زیاد و قهرمان و ابر قهرمان با داستان زندگی پر پیچ و خم و طولانیو….درواقع کمیک های دی سی این ویژگی رو داره در مورد بتمن نولان هم به نظر من ایرادی نداره که به کامیکش وابسته نیست چون در واقع کامیکها وحی منزل نیستن بجاش اثر نولان یه اقتباس بود با همون ویژگی های مورد انتظار طرفداران بتمن که نه تنها به شخصیت ضربه نزد بلکه محبوبیتش رو بسیار بیشترم کرد ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید تا اواسط فیلم عالی بود و احساس میکردم یه فیلم جنایی و پلیسی تماشا میکنم اما از بعدش تبدیل شد به یک فیلم تماما اکشن/ از مبارزات و تعقیب و گریز با بت موبیل هم واقعا لذت بردم/ کلا به نظر من قرار گرفتن بتمن تو همچین فضاهایی زیاد جالب در نمیاد/ شخصا دوست دارم بتمن رو یا در سبک فیلمهای برتون (هنری با فضای اکپرسیونیسمی) ببینم یا نولان (رئال، معمایی، جنایی) ببینم تا فانتزی (شوماخر) و تخیلی (اسنایدر)/ ولی در کل بخاطر حضور بتمن برای من فیلم راضی کننده ای بود/ امیدوارم لیگ عدالت بهتر از اینها باشه ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید بدترین ترکیب ممکن همینه سوپر من و بتمن و وندر ومن واقعا مضحک هستش یک انسان معمولی که چندان ویژگی خاصی نداره با دو ابر انسان که یکیش حروم زاده زئوس و دیگری هم چندان اطلاعی ندارم ———————- ایرون من حداقل دو زار پرواز میکنه و یا ثور چندان به وندر ومن و سوپرمن به لحاظ قدرت نزدیک نیست مقایسه اونجرز و این فیلم حداقل یه بالانسی تو اونجرز یا حداقل تو محصولات مارول وجود داره ولی تو بخش DC هیچ بالانسی وجود نداره ———————- چهار دادم بخاطر لوکس لوتر وگرنه یک هم از سرش زیاده ۰۴ برای پاسخ، وارد شوید جا داره بگم این چه کامنتیه آقا؟ :)) اولن اون حروم زاده ی زئوس یه جنگجوی آمازونه :)) دومن اون یکی هم یه موجود اهل کریپتونه، یه فضایی یا بهتر بگم، یه بیگانه :دی و اینکه حد اطلاعات شما پایینه، و الا اینا لیگ عدالت با هم می چرخوندن، رفقای گرمابه و گلستان همن :)) ۰۰ همینطوره عزیز. مادر داینا با زعوس اره و نتیحه میشه دایانا. کلا رسم قبیله امازون به این صورته که چند وقت به جند وقت بانوان این قبیله راهی دریا میشن و با دریا نوردا همخوابگی انجام میدن و اره. اگه بچه دختر بود که نگهش میدارند،اگرم پسر بود به یه فرد دیگه ای میسپارنش که خیلی هم سرنوشت خوبی در انتظارشون نیست. یجورایی تمامی امازونیا،حرام زاده اند. خیالت راحت ۰۰ بنده فیلم زیاد دیدم، اما در کل نظر مساعدی نسبت به آثار سینمایی که از روی کتاب های کمیک ساخته میشن ندارم، بگذریم، حالا برداشت بنده حقیر از فیلم: توی دنیای بازی و سینما فرنچایز داریم، که هر کدوم دنیا و قوانین خودشون رو دارن، و اگه با هم قاطی شن مسخره میشه، مثال: کریتوس رو توی یک بازی بندازن جلوی الطیر !!!! یا مکس پین بیاد و جلوی سالید اسنیک قد علم کنه! اینم داستان همین فیلم شده، سوپر من: توانایی های ماورایی داشته و دارد، بیمن: صرفا یک آدم پولدار است که تجهیزات نظامی پیشرفته در اختیار دارد، . چه فکری کردن این فیلم و ساختن؟؟ بعدشم به نمره نسبتا بالای فیلم توی imdb نگاه نکنید، گزارش شده یه سری اکانت فیک درست شده و همه به این اثر ۱۰/۱۰ دادن، برید توی سایت imdb و تعداد آرا رو به تفکیک ببینید تا متوجه عرضم بشید. ۰۲ برای پاسخ، وارد شوید عزیز دل بتمن و سوپرمن در یک دنیای واحد زندگی میکنند.در یک زمان. اگه کریتوس هم با سالد در یک زمان و مکان بودند،برخوردشون کمترین ایرادی نداشت. ۱۰ هم زمان بودنشون رو قبول دارم، ولی توی یک دنیا نیستند، خیر توی دنیای بتمن هیچ اتفاق ماورا طبیعی اتفاق نمی افتاد. ولی فیلم های سوپر من رو ببین، توی یکی از فیلم ها کره ی ماه رو جابجا کرد جناب سوپر من !!!!! ۲۱ عزیز با کمیکای dc اشنایی داری شما؟ بتمن،سوپرمن،واندروومن،فانوس سبز،سایبورگ،اکوامن،شزم،فلش و کلی کلی شخصیت دیگه همگی در یک دنیا و زمان واحد زندگی میکنند. بتمن هم اتفاقات فراطبیعی کم نداره.مثلا چشمه جاودانگی راس الغول.زیاد نیستند،چون همونطور که بتمن یک انسان است،دشمناش هم باید در سطح خودش قرار داشته باشند. سوپرمن یه فرا زمینی ابر مرده،دشمناش هم باید در همین رنج قدرت ظاهر بشوند.همین تفاوتشون رو نشون میده.ولی در یک دنیای مشخص حضور دارند و در لیگ عدالت بصورت یک تیم واحد در کنار هم قرار میگیرند. ۰۰ من عذر خواهی میکنم، منظورم رو بد رسوندم، من اون بتمنی رو میگم که با سه گانه نولان جدا شد از بقیه قهرمان های کمیک های دی سی! ۰۱ عزیز بتمن نولان بکلی بحثش جداست. نولان از دنیای کمیک های بتمن اقتباسی باب میل خودش کرد که از قضا بسیار هم زیبا و خوب از اب درومد. ولی این بتمن،تمام و کمال بتمن کمیک ها نیست.یه بتمن نولانیه. ۱۰ این فیلمو به زور ff میشه دید. نقد که جای خود دارد ۰۲ برای پاسخ، وارد شوید چون به شدت از فیلمای مارول بدم میاد ازینم اصن خوشم نیومد…نه شخصیت پردازی نه هیچی… ۰۱ برای پاسخ، وارد شوید نمایش بیشتر
خب به نظرم هر سه مطلبی که در مورد فیلم نوشتین بد بود :)) کاملن بد بود :)) ضعف اول، انتخاب بازیگره… که دی سی به طور کلی ازش رنج می بره. از گل گدوت و بن افلک بگیر، تا همین فیلم سوئساید اسکواد که داره می آد و یکی از بدترین انتخاباش، خوشگل خانوم رابی که هارلی کوئین رو بازی می کنه :دی ضعف بعدی و به نظرم بدترین ضعف این فیلم، زک اسنایدره :)) صرفن یه یادآوری کنم. واچمن رو دیدین؟ واچمن خیلی غنیه. خیلی پتانسیله. خیلی چیز محشریه… و فقط زک اسنایدر قابلیت گند زدن به همچین چیزی رو داشت. حالا بتمن وی سوپرمن؟ قضیه اینجوریه که به نظرم زک اسنایدر انیمیشن دارک نایت ریترنز رو دیده (و یحتمل کمیک فرانک میلر رو هم نخونده) و بعد گفته که مثلن فلان و بیسار و اینجوری کنیم شبیه اون شه. بعد واندروومن رو هم اضافه کردن که بپره عقب و جلو. به نظرم اگه جا داشت، از گرین ارو و مارشن من هانتر و شزم و هر کرکتر دیگه ای که می تونست اجازه اش رو بگیره هم استفاده می کرد :/ عملن اسنایدر نشون داد شعور فیلمسازی نداره. و بعد بر می گردیم به مرگ سوپرمن. دقیقن یارو، بدون هیچ خلاقیتی، از قضیه ی مرگ سوپرمن به دست دوومزدی توی سال ۱۹۹۶ کپی کرده. یه کم انگولک هم کرده البته :دی یه کمی فرق داره :دی و لکس لوثر. فقط می تونم پوکرفیس شم. بذارین یه دید کلی به لکس لوثری که توی یونیورس کمیک دی سی هس بندازیم. یارو نابغه اس. نفرتی که از سوپرمن داره، بیشترین شباهت رو به نفرت بتمن از سوپرمن داره: پارانویا. علی رغم چیزی که بدبخت آیزنبرگ مجبور شد نشون بده، لوثر تعادل روانی داره :)) یارو حتی یه دوره ای رئیس جمهور آمریکا یم شه :)) شما می تونی این لوثری که آیزنبرگ نشون داد رو رئیس جمهور تصور کنی؟ :)) دقیقن یه اشتباه بزرگ بود. لوثر از بهترین ویلن های تاریخه، و پرداختش اینجوری می شه… یه فاجعه. بازم می گم، جسی آیزنبرگ عالی بازی کرد، فقط نقش اشتباهی رو بازی کرده :)) اینی که ما دیدیم، لکس لوثر نیست. بیشتر شبیه یه نرد دیوانه اس که تحت تاثیر جوکر هیث لجره :)) حیف هانس زیمر که برای همچین فیلمی موزیک ساخت :)) +ضمن اینکه انقد نولان رو شاخ نکنین :)) این نولان نبود که بتمن ساخت، بتمن بود که باعث شد نولان برگرده به بازی :)) من خودم نولان رو دوست دارم، ولی الکی بزرگش نکنین :)) فجایع بزرگی هم توی تریلوژی بتمنش اتفاق افتادن که نمی دونم چرا بهش توجه نمی کنین :)) ۲۱ برای پاسخ، وارد شوید
اوهوم… سوئساید اسکواد از انتخاب بد بازیگر رنج می بره… ولی کارگردانش زک اسنایدر نیست :)) و فلش هم توش شرکت می کنه. بگی نگی امیدوارکننده تره… ۰۰
کاملا کپی از مارول حتی محیط ها و اتمسفر فیلم هم اونجرزه فیلمی سراسر اکشن بی پایان و تمام نشدنی در حد این که با سر بری تو تلویزیون اینم که چرا از این فیلم اینقدر انتقاد شد و اونجرز نقدهای مثبتی داشت دلیلش اینه همه از مارول و قهرماناش همینو توقع دارن اما جامعه هدف بتمن و…تفکرشون چیز دیگه ایه اونا یه درام حماسی با پبچیدگی داستانی زیاد و قهرمان و ابر قهرمان با داستان زندگی پر پیچ و خم و طولانیو….درواقع کمیک های دی سی این ویژگی رو داره در مورد بتمن نولان هم به نظر من ایرادی نداره که به کامیکش وابسته نیست چون در واقع کامیکها وحی منزل نیستن بجاش اثر نولان یه اقتباس بود با همون ویژگی های مورد انتظار طرفداران بتمن که نه تنها به شخصیت ضربه نزد بلکه محبوبیتش رو بسیار بیشترم کرد ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
تا اواسط فیلم عالی بود و احساس میکردم یه فیلم جنایی و پلیسی تماشا میکنم اما از بعدش تبدیل شد به یک فیلم تماما اکشن/ از مبارزات و تعقیب و گریز با بت موبیل هم واقعا لذت بردم/ کلا به نظر من قرار گرفتن بتمن تو همچین فضاهایی زیاد جالب در نمیاد/ شخصا دوست دارم بتمن رو یا در سبک فیلمهای برتون (هنری با فضای اکپرسیونیسمی) ببینم یا نولان (رئال، معمایی، جنایی) ببینم تا فانتزی (شوماخر) و تخیلی (اسنایدر)/ ولی در کل بخاطر حضور بتمن برای من فیلم راضی کننده ای بود/ امیدوارم لیگ عدالت بهتر از اینها باشه ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید
بدترین ترکیب ممکن همینه سوپر من و بتمن و وندر ومن واقعا مضحک هستش یک انسان معمولی که چندان ویژگی خاصی نداره با دو ابر انسان که یکیش حروم زاده زئوس و دیگری هم چندان اطلاعی ندارم ———————- ایرون من حداقل دو زار پرواز میکنه و یا ثور چندان به وندر ومن و سوپرمن به لحاظ قدرت نزدیک نیست مقایسه اونجرز و این فیلم حداقل یه بالانسی تو اونجرز یا حداقل تو محصولات مارول وجود داره ولی تو بخش DC هیچ بالانسی وجود نداره ———————- چهار دادم بخاطر لوکس لوتر وگرنه یک هم از سرش زیاده ۰۴ برای پاسخ، وارد شوید
جا داره بگم این چه کامنتیه آقا؟ :)) اولن اون حروم زاده ی زئوس یه جنگجوی آمازونه :)) دومن اون یکی هم یه موجود اهل کریپتونه، یه فضایی یا بهتر بگم، یه بیگانه :دی و اینکه حد اطلاعات شما پایینه، و الا اینا لیگ عدالت با هم می چرخوندن، رفقای گرمابه و گلستان همن :)) ۰۰
همینطوره عزیز. مادر داینا با زعوس اره و نتیحه میشه دایانا. کلا رسم قبیله امازون به این صورته که چند وقت به جند وقت بانوان این قبیله راهی دریا میشن و با دریا نوردا همخوابگی انجام میدن و اره. اگه بچه دختر بود که نگهش میدارند،اگرم پسر بود به یه فرد دیگه ای میسپارنش که خیلی هم سرنوشت خوبی در انتظارشون نیست. یجورایی تمامی امازونیا،حرام زاده اند. خیالت راحت ۰۰
بنده فیلم زیاد دیدم، اما در کل نظر مساعدی نسبت به آثار سینمایی که از روی کتاب های کمیک ساخته میشن ندارم، بگذریم، حالا برداشت بنده حقیر از فیلم: توی دنیای بازی و سینما فرنچایز داریم، که هر کدوم دنیا و قوانین خودشون رو دارن، و اگه با هم قاطی شن مسخره میشه، مثال: کریتوس رو توی یک بازی بندازن جلوی الطیر !!!! یا مکس پین بیاد و جلوی سالید اسنیک قد علم کنه! اینم داستان همین فیلم شده، سوپر من: توانایی های ماورایی داشته و دارد، بیمن: صرفا یک آدم پولدار است که تجهیزات نظامی پیشرفته در اختیار دارد، . چه فکری کردن این فیلم و ساختن؟؟ بعدشم به نمره نسبتا بالای فیلم توی imdb نگاه نکنید، گزارش شده یه سری اکانت فیک درست شده و همه به این اثر ۱۰/۱۰ دادن، برید توی سایت imdb و تعداد آرا رو به تفکیک ببینید تا متوجه عرضم بشید. ۰۲ برای پاسخ، وارد شوید
عزیز دل بتمن و سوپرمن در یک دنیای واحد زندگی میکنند.در یک زمان. اگه کریتوس هم با سالد در یک زمان و مکان بودند،برخوردشون کمترین ایرادی نداشت. ۱۰
هم زمان بودنشون رو قبول دارم، ولی توی یک دنیا نیستند، خیر توی دنیای بتمن هیچ اتفاق ماورا طبیعی اتفاق نمی افتاد. ولی فیلم های سوپر من رو ببین، توی یکی از فیلم ها کره ی ماه رو جابجا کرد جناب سوپر من !!!!! ۲۱
عزیز با کمیکای dc اشنایی داری شما؟ بتمن،سوپرمن،واندروومن،فانوس سبز،سایبورگ،اکوامن،شزم،فلش و کلی کلی شخصیت دیگه همگی در یک دنیا و زمان واحد زندگی میکنند. بتمن هم اتفاقات فراطبیعی کم نداره.مثلا چشمه جاودانگی راس الغول.زیاد نیستند،چون همونطور که بتمن یک انسان است،دشمناش هم باید در سطح خودش قرار داشته باشند. سوپرمن یه فرا زمینی ابر مرده،دشمناش هم باید در همین رنج قدرت ظاهر بشوند.همین تفاوتشون رو نشون میده.ولی در یک دنیای مشخص حضور دارند و در لیگ عدالت بصورت یک تیم واحد در کنار هم قرار میگیرند. ۰۰
من عذر خواهی میکنم، منظورم رو بد رسوندم، من اون بتمنی رو میگم که با سه گانه نولان جدا شد از بقیه قهرمان های کمیک های دی سی! ۰۱
عزیز بتمن نولان بکلی بحثش جداست. نولان از دنیای کمیک های بتمن اقتباسی باب میل خودش کرد که از قضا بسیار هم زیبا و خوب از اب درومد. ولی این بتمن،تمام و کمال بتمن کمیک ها نیست.یه بتمن نولانیه. ۱۰
چون به شدت از فیلمای مارول بدم میاد ازینم اصن خوشم نیومد…نه شخصیت پردازی نه هیچی… ۰۱ برای پاسخ، وارد شوید