بتمن باش! | نقد قسمت اول بازی Batman: The Telltale Series

در ۱۳۹۵/۰۵/۱۹ , 14:00:01
Telltale, بازی Batman: Telltale Series, بتمن (Batman)

من عاشق تل‌تیلم. عاشق دنیایی هستم که می‌سازند، عاشق داستان‌هایی که تعریف می‌کنند. عاشق گرافیک خاص بازی‌های‌شان و عاشق مغز نابغه کارکنانش هستم. تمام بازی‌های این استودیو به نظر من از لحاظ داستانی یک سر و گردن بالاتر از عناوین دیگر هستند و همین موضوع منی را که به دنبال داستان بازی‌ها هستم، ارضا می‌کند. تل‌تیل مدت‌هاست با ساخته‌هایش سعی می‌کند ما را از عواقب تصمیم‌ها و صحبت‌هایمان بترساند، در این امر به‌شدت هم موفق بوده‌اند و شما هر حرکتی که می‌کنید باید منتظر نتایجش باشید؛ اگر این نشان‌دهنده‌ی یک بازی فوق‌العاده نیست پس چه چیزی خوب است؟ چند خط قبل را نوشتم تا بدانید در این نقد قرار است با چه دیدی به بازی نگاه شود؛ من از انجام دادن بازی‌های تل‌تیل لذت می‌برم و بتمن جدید هم از این قاعده مستثنا نبود. با این عاشق تل‌تیل و دنیای بازی همراه باشید تا برایتان قسمت اول بازی بتمن، یعنی «قلمروی سایه‌ها» (Realm of Shadows) را نقد کنیم.

بازی از همان صحنه‌ی اولش شما را به درون «گاتهام» و تمام کثافت‌هایش پرت می‌کند؛ هرچه باشد شما قرار است بتمن باشید و این کثافت‌ها از اول باید کوبیده شوند تو صورتتان. بتمن تل‌تیل با تمرکز بر «بروس وین» درون لباس «شوالیه‌ی تاریکی» ساخته شده؛ شما باید انتخاب کنید بروس وینِ داستان‌تان فردی درست‌کار باشد و عزت خودش را حفظ کند یا دست «فالکونی» را بفشارد و با او عقد اخوت ببندد تا بتوانند «هاروی دنت» را به مقام شهرداری شهر گاتهام برسانند. شما باید انتخاب کنید بتمن‌تان قهرمانی باشد که با پلیس همکاری می‌کند و به خلاف‌کاران آسیبی نمی‌رساند یا او را هیولایی کنید که برای رسیدن به جواب سوال‌هایش دیگران را شکنجه دهد. در بتمن تل‌تیل شما چهره‌های آشنایی می‌بینید؛ «آلفرد» نگران همچنان در کنار شما است و می‌خواهد شما را از گزند خطرات دور نگه دارد، «جیمز گوردن» باز هم در نقش همیشگی پلیس درست‌کار ظاهر می‌شود و دست شما را در صحنه‌های جرم باز می‌گذارد، «سلینا کایل» را هم می‌بینید که مثل همیشه خودخواهانه وارد صحنه‌های مبارزه می‌شود ولی نشانه‌هایی از خوبی را در او می‌توان یافت. اما هنوز یک چهره کم است، چهره‌ای که قرار است در نقش دشمن بتمن و گاتهام باشد؛ گاتهامی که مانند همیشه به انسان‌های شریفش اجازه‌ی بهبود دادنش را نمی‌دهد و درست زمانی‌که احساس می‌کنید قرار است اوضاع درست شود خودی نشان می‌دهد و شما را بدترین وضع ممکن قرار می‌دهد. چیزی‌که در این بازی به چشم می‌آید وضعیت روحی و روانی بروس وین است؛ او در تلاش است تا بتواند خوب را از بد تشخیص دهد و به گذشته‌ی مرموز والدینش پی ببرد، در این بین افرادی وارد زندگی او می‌شوند و حرف‌هایی زده می‌شود که او را گیج‌تر از همیشه می‌کند و ما را با هزاران علامت سوال رها می‌کند تا به قسمت‌های بعدی بازی چشم بدوزیم.

تل‌تیل در این بازی موتور بازی‌سازی‌اش را عوض کرده تا بتواند گرافیک و گیم‌پلی بهتری را به ارمغان بیاورد؛ باید بگویم که در این امر موفق هم بوده است. گرافیک بازی نسبت به ساخته‌های پیشین این استودیو پیشرفت چشم‌گیری کرده است و شما از گرافیک خاص و هنری بازی لذت می‌برید. بافت‌ها بسیار بهتر شده‌اند و شما از گشت زدن در بازی لذت می‌برید؛ در این میان دیدن غار بتمن و شهر سیاه گاتهام یکی از لذت‌های خاص است. گیم‌پلی بازی هم پیشرفت مناسبی کرده است؛ هر چه باشد این بازیِ بتمن است و شما باید بتوانید کارهای بتمنی بکنید و از وسایل خفن او  استفاده کنید. دو مورد جالب گیم‌پلی بازی که مختص به بتمن است بخش حل معماها و طراحی مبارزات بود؛ زمانی‌که شما وارد صحنه جرم می‌شوید می‌توانید با گشت زدن در محیط و آنالیز کردن جنازه‌ها و موارد دیگر آن‌ها را به هم لینک کرده و صحنه‌ی جنایت را بازسازی کنید. در بخش مبارزات هم به شما اجازه داده می‌شود قبل از وارد عمل شدن یک برنامه برای حمله طراحی کرده و سپس وارد شوید و مانند بازی‌های دیگر تل‌تیل با دکمه‌زنی‌ها به موقع دشمنان را از سر راه بردارید. با طراحی کردن مبارزات بدین صورت تل‌تیل کمی از جنبه‌های بتمن را وارد بازی‌اش کرده است ولی در این میان گاهی در دکمه‌زنی‌ها کم می‌آورید و نمی‌توانید دکمه‌ی درست را بزنید اما این دلیل نمی‌شود که بتمن ضربه‌ی ضعیفی بزند یا این‌که مشتی بخورد که او را نقش بر زمین کند؛ هرچه باشد او ابرقهرمان است و باید قوی و محکم ظاهر شود، هر اتفاقی غیر از این می‌افتاد مسخره به نظر می‌آمد.

شاید تنها چیزی‌که در بازی‌های تل‌تیل کمی کمتر به چشم بیایند موسیقی‌شان باشد؛ انتخاب قطعات بازی‌های تل‌تیل عالی است (به‌خصوص «داستان‌هایی از سرزمین‌های مرزی») ولی نمی‌توانند نواهای خاص خود را بسازند (به جز مورد «گرگی میان ما»). در بتمن هم این مورد به چشم می‌آید اما حضور «تروی بیکر» در نقش بروس وین صداگذاری بازی را دل‌نشین می‌کند.

بتمن تل‌تیل را دوست داشتم؛ به جرات می‌گویم که این بازی، تنها عنوان اقتباس شده از قهرمان تاریکی است که به من احساس بتمن بودن می‌داد. در بازی‌های بتمن ساخته شده توسط «راک‌استدی» شما تنها یک بزن بهادر هستید که قلدرها را یکی پس از دیگری از سر راه بر می‌دارید اما این‌جا شما تصمیم می‌گیرید که در نقش بتمن یا بروس چه بگویید و چگونه عمل کنید؛ آیا همه‌ی شما آرزوی چنین بتمنی را نداشتید؟ بتمنی که تمام جنبه‌هایش دست‌تان باشد و شما مسیرش را انتخاب کنید. مثل تمام ساخته‌های تل‌تیل قسمت اول بتمن هم تنها آغازگر داستان بود و هنوز خیلی مانده تا ما بیشتر او را بشناسیم؛ در حال حاضر ما نمی‌دانیم دشمن بتمن، بروس و گاتهام چه کسی است و در این میان چه کسی دست یاری به طرف ما دراز خواهد کرد. ما تنها باید منتظر قسمت‌های بعدی بازی باشیم تا تل‌تیلی‌ها با داستان‌گویی ناب‌شان ما را کیش و مات کنند.


10 دیدگاه ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

  1. از اولشم با بازی های تلتیل حال نمیکردم!
    نمیدونم اینا از خودشون هیچی ندارن؟ یه مشت آدم بدون خلاقیت، فقط میان فرنچایز های دیگه رو میسازن
    اینم که دیگه فاجعس، حتی نتونستم بیشتر از ۵ دقیقه بازی کنمش
    افت فریم و… هیچ
    اصلا چیزی نگم بهتره
    والا

    ۱۳
  2. ممنون از نویسنده ی عزیز بابت نقد زیبا و به موقعشون. :*:
    امیدوارم همین سرعت عمل رو برای بقیه ی بازی هایی که در راه هستند هم داشته باشین چون خیلی وقته از نقدهاتون خبری نیست. :۱۲:
    با بیشتر نکات ذکر شده موافقم به جز قسمتی که از بتمن ـه راک استدی صرفا یه بزن بهادر دیدین.
    برعکس ترسی که داشتم قسمت اول خیلی خوب بود, تصمیمات و تفاوت دیالوگ ها به خوبی حس میشد, گرافیک بازی هم یه لول بالاتر رفته بود هرچند خیلی بهتر میشد که رو بهینه کردن بازی هم اندکی وقت میزاشتن.
    نکته ی عجیب ماجرا اینجا بود که آنچنان با شخصیت منفی خاصی رو به رو نشدیم, البته باعث مرموز تر شدن داستان شد ولی ترجیح میدادم که ردپاهای بیشتری ازش ببینیم.
    درکل بتمن تل تیل در قسمت اول همون معجون دوست داشتنی بود که انتظار داشتم و همه ی موارد خوب و در حد استاندارد بود و امیدوارم در قسمت بعدی شاهد پیشرفت باشیم.

    ۰۰

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر