خانه » نقد و بررسی سفر مرد پیاده | نقد و بررسی بازی موبایلی The Trail × توسط علی فتحآبادی در ۱۳۹۶/۰۳/۰۸ , 14:00:28 0 بازیکنها «پیتر مولینیو» را با آثاری مثل Black & White ،Fable ،Populous میشناسند. بازیساز خلاق و نوآوری که از همان اولین آثارش عنصر انتخاب و اخلاق را در محصولاتش وارد کرد و بازیکنها را با چالشی جدید و جذاب روبرو ساخت. آثار مولینیو ضمن فانتزیبودن بیحد و حصرشان، همیشه از عناصری برخوردار بودند که آنها را حتی بیشتر از محصولات واقعگرای دیگر به دنیای خودمان و درگیریهایش ربط میداد و به این شکل بازیهایش را خاص و مختص به خود میکرد. البته همانند هر هنرمندی، کارنامهی این بازیساز ۵۸ ساله انگلیسی نیز پستی و بلندیهای متعددی دارد و همیشه این عناصر خاص و مورد علاقهاش درست به خورد بازی نرفتند و در شکلدادن به یه محصول تمام مولینیویی باز ماندند. با رایجشدن هرچه بیشتر گوشیهای همراه و متقاعبا افزایش تعداد بازیکنهای کژوال و آثار مرتبط با این دست بازیکنها، سبک «دونده بیپایان» (Endless Runner) نیز از اهمیت زیادی برخوردار شد و محصولات ریز و درشت پرتعدادی در کیفیتهای گوناگون در این ژانر هر سال مهمان سایتهای فروش و دانلود بازیهای موبایلی هستند. از میان این خیل پرتعداد، چند اثری که توانستند از محبوبیت بیشتری برخوردار شوند میتوان به Subway Surfers ،Temple Run ،Altos Adventure ،Ski Safari ،Jet Pack Joy Ride اشاره کرد. اگر برایتان سوال پیشآمده که اینوسط ارتباط مولینیو با این ژانر بازی چیست، جواب اثر جدید ایشان است؛ The Trail. یک دونده بیپایان متفاوت که خلاقیت و نوآوری مولینیو بهوضوح در آن قابل مشاهده است و همین موضوع آن را به محصولی متفاوت و خوب در بین بازیهای تقریبا بیانتها و یکشکل موبایلی بدل کرده؛ اثری که البته زیربنا و ساختارش وامدار یکی از رایجترین سبکهای بازیهای موبایلی است و متاسفانه همانند اغلب این دست آثار، بعد از چند ساعت شنا در دریای زیبا و نیلگوناش و استشمام رایحهی دلنشین آن، درگیر تکرار و یکواختی میشود و از آن نقطه تا هرجایی که شما همراهیاش کنید، درحال تکرار خودش است. هرچند که این عامل دلیل نمیشود چندین ساعت از وقت خود را به این بازی اختصاص ندهید؛ چند ساعت سفر همراه پیادهروی که خالق «افسانه» برایمان تدارک دیده است. با نقد و بررسی بازی موبایلی The Trailهمراه دنیای بازی باشید. بعد از انتخاب ظاهر، جنسیت و نام شخصیتتان، سوار بر یک کشتی وارد روستایی کوچک میشوید. شخصیتاصلی از زادگاهاش به این محل جدید مهاجرت کرده و در سودای دستیافتن به یک زندگی جدید و پر رونق است. ولی برای رسیدن به این هدف، باید به Eden Lake برسد و تا آنجا نیز بیست کیلومتر با پایپیاده راه است. بازی سپس لیستی از کارهایی که شخصیت شما قصد انجامشان را دارد نشانتان میدهد. لیستی که مشتمل بر رسیدن به این منطقهی جدید، پیدا کردن یک راهنما، طیکردن مسیر و رسیدن به «ایدن لیک»، درست کردن یک خانه و ازدواج و شکلدادن یک جامعه است. در همان بدو ورود، راهنمایی پیدا میکنید و دقایقی مشغول یادگرفتن قوانین مختلف بازی هستید و سپس این شمایید و طبیعت وحشی، گرافیک سلشید و بازیکنان آنلاین دیگری که آنها نیز هدف مشترکی با شما دارند؛ به The Trail خوش آمدید. گیمپلی بازی بر چند بخش استوار است؛ بخش اول موقع حرکت شخصیتتان رو میشود. در این هنگام شما فقط سرعت حرکت وی را با بالا و پایین کشیدن انگشتتان بر او کنترل میکنید و در خارج شدن از مسیر مشخصشده یا عقبرفتن کنترلی ندارید. در هر محیط، آیتمهای پرتعداد و گوناگونی وجود دارد که با کشیدن انگشت در جهت پایین بر رویشان، آنها را به کولهپشتیتان اضافه میکنید. از آیتمهای گوناگونی که جمع کردهاید میتوانید لباس، شلوار، کفش، کلاه، تبر، تیرکمان، کیف و … جدید بسازید و مجهزتر به مسیر خود ادامه بدهید. شخصیت شما از نوار استقامتی برخوردار است که با حرکت بیشتر، سرعت بالاتر و وزن بیشتر کولهپشتی شما شروع به کاهش میکند. با تمامشدن نوار استقامتتان نیز، شخصیت شما بهطور موقت بیهوش برروی زمین میافتد. در این هنگام دو راه پیشروی شماست: یا با صرف دو نعل اسب کمیاب شخصیت خود را بهسرعت سرپا کنید، یا چند ثانیه صبر کنید تا با استراحت کافی حالش جا بیاید و خودش بلند شود. نکتهای که در این بخش وجود دارد این است که با بیهوش شدن شخصیت شما، هر چند ثانیه یکی از محتواهای کیف شما به بیرون میافتد و اگر بازیکنی در حال عبور از آن قسمت باشد میتواند آنها را برای خودش بردارد. همین عامل بیهوششدن را به امری ریسکی و پراسترس بدل ساخته است. خصوصا بعد از چند ساعت بازیکردن که کنترل وزن کیف و محتوای کیف، بدست آوردن پول و آیتمهای لازم و کرفتکردن بهموقع لباس و تجهیزات دیگر به امری ناگذیر بدل میشود. کمپهای متعددی نیز در بازی قرار دارد که حکم بونفایرهای «دارکسولز» یا کمپهای «تومرایدر» را دارند. در کمپها استقامت شخصیت شما کامل میشود و علاوه بر این میتوانید وسایل مورد نیاز خود را بسازید و یا با آیتمهای ناکارمد خود بهقصد بدست دستیافتن به پول، آنها را با بقیه بازیکنان به حراج بگذازید. بخش معماله یک مینیگیم تقریبا یک دقیقهای است و شامل افرادی است که در آن لحظه در کمپ حضور دارند. در این بخش شما باید هرچه سریعتر آیتمهای مورد نظر خود را بر روی صفحه مخصوصی بگذارید، اگر دیگر بازیکنان احتیاجی به آیتمهای شما داشتند آنها را میخرند و در غیر اینصورت خردکنندهای آنها را از بین میبرد. در هر دو صورت، پولی نصیب شما میشود، ولی سود بدستآمده از خرید دیگر بازیکنان بیشتر است. شما نیز میتوانید آیتمهای به معامله گذاشته بقیه را تهیه بکنید. در کمپ، بانوی کلاهپوش طوطیدار حاضر است تا ماموریتهای مختلفی به شما پیشنهاد دهد. با قبول کردن هر ماموریت، آیتمهای مخصوصی را باید بدست بیاورید و بعد از جمعکردن تمامی آنها، وی به شما دستور درستکردن یک محصول جدید را میدهد. کفشی بهتر، لباسی کاراتر، کیفی جادارتر که کمتر نگران پرشدن و دستوپنچه نرم کردن با فضای کم آن باشید (یکی از کارهایی که تقریبا در تمام مدت بازی درگیرش هستید پرشدن کولهپشتیتان است و جلوگیری از سرزیر شدن آیتمهای جمع شده است). درستکردن هر محصول نیز احتیاج به آیتمهای مشخصی دارد. با درستکردن تبر میتوانید تنه درختها را قطع کنید و الوارهای چوبی بدست بیاورید؛ یا با تیرکمان حیوانات را شکار کنید و پوستبدنشان و گوشت بدست بیاورید. در هنگام حرکت نیز از میوههای مختلف و گوشت برای بازیابی استقامتتان میتوانید بهره ببرید. بعضی وقتها نیز نامهرسانی، نامهای از خانواده شما برایتان میآورد. شما نیز در جواب نامهای برایشان میفرستید. در هنگام نوشتن نامه، گزینههایی پیشروی شما قرار میگیرد که با انتخاب هرکدام، محتوای نامهها و نحوه برخورد شخص نامهنویس را تا حدودی دچار تغییر میکند. همین مساله شاید اندکی محتوای هر نامه را از بازیکننده به بازیکننده متفاوت و خاص بکند. این بخش شاید از هیچگونه تاثیر خاصی در روند بازی بهغیر از تنوعبخشیدن و اندکی عوضکردن حال و هوا نداشته باشد، ولی در ملموسکردن بازی و نزدیکتر کردن حداقلی بازیکن با شخصیت اصلی مقداری موفق ظاهر میشود و در مقام مقایسه با دیگر آثار این ژانر، حرکت بسیار خوب و هوشمندانهای محسوب میشود. با نگاه داشتن انگشتتان بر شخصیتتان، چند باکس ساده دیالوگ فعال میشود و از طریق آنها میتوانید خیلی ابتدایی با دیگر بازیکنان تعامل داشته باشید. یک فروشنده سیار چشمبادامی نیز بعضی وقتهای سروکلهاش پیدا میشود و در ازای چند نعل اسب طلایی کمیاب، پیشنهادات بسیار خوبی بهتان میدهد. همانطور که میدانید، بازی Free To Play است و سود بازیسازان از طریق خریدهای درون برنامهای بدست میآید. به همین منظور، در بعضی بخشها رودخانههایی قرار دارد که برای عبور از آنها نیاز به خرج کردن پول قابل توجهی دارید. رفته رفته نیز میزان پول درخواستی در بازی بیشتر میشود. شما میتوانید این مبلغ را یا از طریق نعلاسب بپردازید، یا با پولی که خودتان جمع کردهاید. همانطور که هم پیشتر ذکر کردم نعل اسب آیتم کمیابی است و بهغیر از چند عددی که در ابتدای بازی همراهتان است، مگر به ندرت بهشان بربخورید. درنتیجه اگر وقت کمتری داشته باشید و حوصلهی طیکردن چندباره مسیرهای بازی و تکرار چرخه متنوع و جذاب را نداشته باشید، بعد از چند ساعت مشخص بازی یکنواخت میشود؛ یا مجبور به خرج پول و خرید نعل اسب میشوید یا عطای بازی را به لقایش میبخشید. بعد از رسیدن به ایدنلیک هم خانهای میخرید و شروع به ساخت بخشهای مختلفاش و سپس گسترش دادنش میشوید. در نتیجه احتیاج بیشتری به آیتم و پول دارید و یعنی طیکردن دوباره و بیشتر مسیرهای قبلی. همانطور که مشاهده کردید گیمپلی بازی بسیار متنوع است و در حالحاضر یکی از آثار بسیار نوآور در این ژانر محسوب میشود و در مقام مقایسه با دیگر محصولات این سبک، از حیث پیچیدگی و تنوع، به راحتی چندین پله با بقیه فاصله دارد و به راحتی شما را مشغول خود و دنیای زیبایش میکند. فقط تنها مشکلی که به آن وارد است تکرار است، چیزی که رسم رایج این قسم محصولات است. مولینیو و یارانش در استودیو ۲۲Cans همه تلاششان را برای خلق یک اثر تازه در این سبک به کار بردهاند، ولی حتی بهترین نقشآفرینیها و شوترها نیز بعد از مدتی و تکرار کردن فرمول موفق خود، آن خاصبودن اولیه خود را در انداختن طنابشان به دور گردن بازیکنها از دست میدهند و این مساله بهعلاوه چالشبرانگیز شدن بازی در ساعات دهم به بعد و مجور کردن شما به خرید درون برنامهای که در ذات بازیهای فریتوپلی است، تجربه The Trail را مقداری دچار خدشه میکند و در نهایت به آن اجازه فراتر رفتن از یک اثر صرفا خوب موبایلی نمیدهد. بازی صداگذاری ندارد و موسیقیهایش نیز کمتعداد است. همان چند قطعهی موجود کیفیت بسی خوبی دارند و صدای محیط و پرندهها نیز عالی است. ولی باز هم فقدان و کمبود موسیقی بعد از چند ساعت احساس میشود و ناگزیر شما را به پلیلیست شخصی خودتان رجوع میدهد. گرافیک و طراحی هنری نیز بسیار خوب است. تنوع محیطی و رنگزنی عالی است و خصوصا گرافیک سلشید بسیار به بازی نشسته است و در همان بدو ورودتان به سرزمین تازه همراه شخصت ژنده پوشتان، چشمانتان را حسابی درگیر خودش میکند و تا انتها نیز مگر بعد از طیکردن چندباره بعضی محیطها از جذابیتاش کاسته بشود. The Trail اثر خوبی است که ارزش چندساعت صرف وقت را دارد. ایدهها و عناصر جذابی درش دخیل است و در مقام مقایسه با آثار همسبکش، از محتوا و درگیر کنندگی بالاتری برخوردار است. فقط فریتوپلی بودن و ویژگیهایی که به خاطر این قسم آثار وارد بازی شده و تکراری شدن فرمول جذابش بعد از چند ساعت، از به اوج رسیدن و فراتر رفتناش از یک بازی موبایلی دیگر جلوگیری میکند. نویسنده علی فتحآبادی Peter Molyneuxبازی فیبل (Fable)گوشی موبایل - Mobile Phones (Smart Phones) نقد و بررسی دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.