وارث خلفی بر ماریو ۶۴ | نقد و بررسی بازی Super Mario Odyssey
به طور حتم گیمرهای قدیمی با «ماریو» خاطرات بسیاری دارند. اولین حضور ماریو به بازی «دانکی کانگ» (Donkey Kong) در سال ۱۹۸۱ باز میگردد. از آن زمان تاکنون این شخصیت بارها شغل خود را عوض کرده و در دهها عنوان مختلف حضور پیدا کرده است که هر یک روند خاص خود را داشته و بسیار لذت بخش بودند. ماریو بارها استانداردهای جدیدی را در صنعت بازیسازی تعریف کرده و تحسین همگان را در پی داشته است. برای نمونه، در حالی که بسیاری از شرکتها از حرکت به سمت دنیای سه بعدی وحشت داشتند، این ماریو بود که به عنوان یکی از اولین سرگرمیها به چنین فضایی پا گذاشت. به تازگی جدیدترین نسخهی مجموعهی یاد شده با نام «ادیسهی سوپر ماریو» (Super Mario Odyssey) منتشر شده است و قصد داریم در ادامه به نقد و بررسی جنبههای مختلف آن بپردازیم؛ در ادامه همراه دنیای بازی باشید.
همان داستان همیشگی
داستان جدیدترین نسخهی ماریو شباهت بسیاری به نسخههای قبلی آن دارد. در این نسخه بازر، لاکپشت شیطانی مجموعه شاهزاده «پیچ» را میدزدد تا با وی ازدواج کند و ماریو مانند همیشه باید سرزمینهای بسیاری را برای نجات وی پشت سر بگذارد؛ اما این بار وی با یک کلاه سخنگو به نام «کپی» که خواهر وی نیز توسط آنتاگونیست همیشگی مجموعه ربوده شده است، گروهی را تشکیل داده و این دو قصد دارند با همکاری یکدیگر به هدف مشترک خود دست پیدا کنند. داستان بازی از پیچیدگی خاصی برخوردار نبوده و بسیار سر راست است. همچنین این بار جملهی معروف «ببخشید ماریو، شاهدخت ما در قصر دیگری قرار دارد.» به مواردی مانند «ببخشید دیر رسیدی، ما همین الان هم به هدف دستیابی به فلان شی رسیدهایم» تغییر کرده است.
وقتی خلاقیت موج می زند
بازی ادیسهی سوپر ماریو را میتوان فرزند خلفی بر نسخههای سه بعدی گذشتهی این مجموعه، بهخصوص ماریو ۶۴ بهحساب آورد. در این نسخه نیز که سالها قبل منتشر شد، شخصیت اصلی با پوشیدن کلاه ماریو، «لوییجی» و «واریو» به آنها تبدیل میشد و میتوانست از ویژگیهای هر یک در شرایط گوناگون استفاده کند. در نسخهی ادیسه، این ایده بهشدت پرورش یافته و حالا میتوان به پرتاب کلاه ماریو به سمت دشمنان، افراد معمولی و حتی اشیا به روح و جسم بسیاری از آنها رسوخ کرده و کنترل آنها را در دست گرفت. این افراد و اشیا از یک گومبا یا درِ فاضل آب تا تیرکس و تکه گوشتی عظیم متغیر هستند و دهها انتخاب را پیش روی بازیکن قرار میدهد. از طرفی بیشتر حرکات ماریو نیز از نسخههای قبلی الگوبرداری شده و در محصول مورد بحث پیادهسازی شدهاند.
بازی از تنوع بسیار گستردهای برخوردار است و ماریو در جریان ماجراجوییهای خود به سرزمینهای مختلفی از کف دریا گرفته تا بالای ابرها سفر میکند؛ اما برای اینکار به انرژی ماه نیاز دارد تا بالون خود را تعمیر کند. به همین دلیل در هر سرزمین باید علاوه بر پیشبرد داستان اصلی به حل معماهای بسیار متنوع و پرتعداد (هر چند ساده) بپردازید؛ اما در نهایت حس شادی لذتبخشی شما را فرا خواهد گرفت.
همانند تازهترین نسخهی «افسانهی زلدا»، بازیکن آزاد است بدون توجه به حالت داستانی به جستجوی ماهها بپردازد؛ اما اینبار با محدودیتهایی طرف است؛ به این علت که دسترسی به برخی مناطق در هر نقشه تنها با پیشبرد داستان امکانپذیر خواهد شد.
در بازی دو نوع ارزش و واحد مالی (پول) وجود دارد؛ یکی از آنها سکههای همیشگی هستند که در تمام سرزمینها مشترک هستند و دیگری سکههای مخصوص هر سرزمین بهحساب میآیند. با جمعآوری سکهها (که بهخوبی مخفی شدهاند) میتوان لباسهایی بسیار متنوع خرید که بعضی از آنها در روند بازی و دستیابی به بخشهایی از هر مرحله تاثیرگذار هستند و تنوع خوبی به بازی میبخشند.
پایهی اصلی مبارزات بازی نیز به مانند گذشته با پریدن روی سر دشمنان انجام میشود؛ اما با تسخیر روح دشمنان مختلف میتوان از تواناییهای آنها برای حمله نیز بهرهمند شد. بازی دارای یک حالت دونفره نیز است که در این حالت یک نفر ماریو و فرد دیگر کلاه وی را کنترل می کند. بازی در این حالت لذتبخش است و دسترسی به بعضی آیتمها را نیز سادهتر میکند. با وجود این، شاید تنها مشکل این حالت را که در چند دقیقهی اول بازیکنان را اذیت میکند، عادت کردن به نحوهی تغییر زاویهی دوربین باشد.
جهانی گوشنواز و جشنوارهی رنگها
شاید ماریو از گرافیکی فانتزی برخوردار باشد؛ اما همین موضوع گرافیک هنری بسیار زیبایی را برای آن فراهم آورده است. سازندگان برای این بازی کم نگذاشته و محیطهایی بسیار متنوع، رنگارنگ و زیبا خلق کردهاند که دوست دارید به صورت پیوسته از آنها عکس بگیرید. دشمنان بازی نیز بسیار متنوع بوده و هر یک دارای پویانماییهای خاص خود هستند و محیطهای بازی نیز از جزییات بسیار زیادی بهره میبرند.
برای نمونه با کمی دقت میتوانید در سنگهایی که قابل خرد کردن هستند، فسیلهایی را مشاهده کنید. این فسیلها ۸ بیتی بوده و مستقیما اشارهای خاطرهانگیز به اولین نسخههای ماریو و دوران ۸ بیتی آن دارند؛ بهعلاوه سرما، گرما، باران و افتادن در مواد مذاب که هر یک تاثیر خاص خود را روی محیط و شخصیت اصلی بازی میگذارند. برای نمونه، زمانی که وی به داخل مواد مذاب میافتد، به بیرون پریده و صورت وی دچار سوختگی موقت میشود یا در مواجه با سرما شروع به لرزیدن میکند.
توجه به جزییات تا حدی پیشرفته است که در زمان رهایی کنسول و دستهها، مشاهده میکنید ماریو خمیازه کشیده و کمکم روی زمین به خواب میرود؛ اگر همین شرایط ادامه پیدا کند، پرندهای آمده و روی صورت او مینشیند. جالبتر اینکه نوع این پرنده با توجه به نوع سرزمینی یا محلی که در آن قرار دارید متفاوت است.
دربارهی صداگذاری بازی نیز باید گفت همانند نسخههای گذشته شخصیتها صامت بوده و جز در مواردی معدود، کلمهای را ادا نمیکنند. در مقابل موسیقیهای بازی با توجه به هر سرزمین، محیط و شرایطی که در آن قرار دارید تغییر کرده و بهخوبی با آن هماهنگ است. ناگفته نماند، در بازی محلهایی وجود دارند که میتوانید موسیقیهای مجموعه بازیهای ماریو را شنیده و از آن لذت ببرید.
غرق شده در دنیای ماریو
در تمام طول مدت انجام بازی ادیسه سوپر ماریو، لحظهای این سرگرمی برای نویسندهی این مطلب تکراری نشده و از تمام ثانیههای آن لذت بردم. همچنین بازی به اندازهای بهینه شده است که امکان برخورد شما با باگ و مشکلات فنی به سمت صفر میل میکند. در پایان توصیه میشود اگر میتوانید، حتما برای ساعتی این بازی را تجربه کنید تا در دنیای جادویی آن غرق شوید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فقط میتونم بگم یه شاهکاره من تازه سوییچ خریدم این بازی رو هم باهاش گرفتم ببینم نسبت به ماریو گلکسی ۲ که تو وی بازیش کردم چجوریه که واقعا تنوع بازی همین کلاسیک بودنش که منو یاد میکرو دورانش مینداخت برد خیلی خوشم اومد موسیقی های قشنگی داره از همه مهمتر اینکه فقط براتموم کردن بازی نیست و شما کنجکاو میشین که تمام جایزه ها ماهای جزیره هارو تکمیل کنین عین سایر سوپر ماریو ها پیشنهاد میکنم برای کسایی میخان این عنوان رو تجربه کنن حتما بخرن بازی کنن فقط تنها مورد همون دونفره بودن هست که کنترل جفت شخصیت ها واقعا مشکله ولی از مزیت های جالبش میتونم بگم شما میتونین کاپی رو به طول بیشتر پرتش کنین و کپی اختیار اینو داره که هر جا بخاد بره البته منظورم تا اطراف خود ماریو هست ولی با طول بیشتر و اینکه شما مسابقه والیبال رو که باید ۱۰۰ گل بزنین تو حالت دونفره خیلی راحت میتونین اینکارو بکنین
ممنون بابت نقد بازی.
متاسفانه به دلیل قیمت بالای بازی های سوییچ سعی میکنم بازی ای رو بخرم که گیمپلی بیشتری داره. فعلاً Xenoblade رو مد نظر دارم.
نکته ای که خیلی ها در مورد این بازی بهش گیر داده بودند، بحث موشن کنترل های زورکی نینتندو بود. چون من بیشتر در حالت پرتابل بازی میکنم، میخوام بدونم آیا این موضوع آزاردهنده است؟
سلام تشکر
موشن کنترل ها را نمیشه گفت زورکی بازی را میشه به هر صورت ممکن دیگه ای انجام داد. ولی مثلا برای انجام سریع تر یک سری حرکات بهتره که دسته ها حتی تو حالت قابل حمل هم جدا باشند.
کلا بیس اصلی کنترلر اصلی بازی که خودشم تو صفحه لودینگ پیشنهاد می کنه جدا کردن دسته ها هست. خیلی سریع بهش عادت می کنید