تعریفی جدید از بازیهای جهان باز | نقد و بررسی بازی The Legend of Zelda Breath of the Wild
جدیدترین نسخهی سری بازیهای افسانهی زلدا در اسفند سال گذشته با نام «افسانهی زلدا: نبض طبیعت» (The Legend of Zelda Breath of the Wild) منتشر شد و توانست نظر اکثر مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کند؛ به گونهای که با بیش از ۱۰۰ نقد میانگین نمرات ۹۷ را بهدست آورد. از دیگر موفقیتهای این محصول میتوان به کسب ۳ جایزه در مراسم بهترین بازی سال اشاره کرد که البته به عنوان بهترین بازی سال نیز شناخته شد. نهتنها نبض طبیعت تحول بزرگی را در مجموعه بازیهای زلدا به وجود آورد؛ بلکه حتی استانداردهای جدیدی را در صنعت بازیهای ویدیویی نیز تعریف کرد. در ادامه با نقد و بررسی بازی The Legend of Zelda Breath of the Wild همراه دنیای بازی باشید.
قهرمان زمان
لینک شخصیت اصلی مجموعه بازیهای زلدا در ابتدای داستان در خوابی ۱۰۰ ساله فرو رفته است که توسط صدای یک زن از خواب بیدار میشود. این صدا که متعلق به شاهزاده زلدا است، از وی میخواهد تا دنیا را از شر «گنون» (Ganon) نجات بدهد.
لینک بعد از بیدار شدن با پیرمردی مواجه میشود که سعی دارد علاوه بر آموزشهای اولیه، تجهیزات مورد نیاز وی را در قالب مأموریتهای مختلف به وی ارائه بدهد تا بتواند به مقابله با دشمن همیشگی هایرول برود.
روند پیشروی داستان بازی کاملاً به عملکرد و تصمیم بازیکنها بستگی دارد که در ادامه این موضوع بیشتر توضیح داده خواهد شد. از طرفی اگر کاربران تنها بخواهند به داستان اصلی و میانپردههای آن بپردازند، احتمالاً جزییاتی از رویدادهای ۱۰۰ سال گذشته و اتفاقات بهدست نمیآورند. بهمنظور آگاهی از تمام رویدادها میتوان با مردم شهرها صحبت کرد، دفترچههای خاطرات را خواند یا بعضی از مأموریتهای فرعی را انجام داد.
بهطور کلی داستان بازی از جذابیت بسیار بالایی برخوردار است و اگر میخواهید به عنوان مثال دلیل پیر نشدن بعضی شخصیتها در طول زمان را متوجه شوید باید به نقاطی از هایرول سر بزنید.
آزادی عمل کامل
همانطور که گفته شد، اولین و مهمترین تغییر بازی نبض طبیعت نسبت به گذشتگان خود، آزادی عمل کامل در آن است. برخلاف دیگر آثار در سری که کاربر را برای پایان دادن به بازی مجبور به طی کردن خط داستانی میکند، در این بازی کاربران خود تصمیم میگیرند هدف بعدی آنها چه چیزی باید باشد. برای مثال شما میتوانید از همان ابتدا برای شکست گنون اقدام کنید یا تمام سرزمین هایرول را زیرپا گذاشته، مأموریتهای فرعی و اصلی را تکمیل کنید.
از همین رو ممکن است اگر از خط داستانی خارج شده و بخواهید در هایرول گشت و گذار کنید، کارهایی را زودتر از موعد به پایان برسانید یا حتی مشاهده کنید. یکی دیگر از تغییرات مذکور، جایگزین شدن معبدها به جای سیاهچالهها است. در واقع بهجای تعداد محدودی سیاهچالهی بسیار بزرگ، بیش از صد معبد کوچک به وجود آمدهاند که یکسوم آنها نیز مخفی هستند. در نتیجه، دستیابی به همهی آنها، کاربر را با چالشهای متنوعی روبهرو میکند. از طرفی، این معبدها خود محتوای متفاوتی دارند که جلوی تکراری شدن را میگیرد. این گوناگونی از بهدست آوردن بدون چالش آیتم انتهای آن، تا آزمایش قدرت، سرعت و تفکر را شامل میشود.
به جز ۴ معبد اول که بخشی از داستان محسوب می شود، ورود به همهی آنها اختیاری است؛ اما کاربر با به پایان رساندن چالش هرکدام، آیتمی را برای تقویت سلامتی یا استقامت بهدست میآورد. بازی با سه قلب و یک نوار استقامت شروع میشود. با وجود این ترتیب تقویت آن کاملاً به خود گیمر بستگی دارد؛ اما باید توجه داست که تقریباً تمام اعمال وی مانند زدن ضربات قدرتی، دویدن یا بالارفتن از موانع محیط از میزان استقامت لینک کم میکند و اگر این نوار پایان یابد با مشکل موجه خواهید شد.
کولهپشتی لینک نیز تغییر کرده و –بهغیر از بخش سلاح، سپر و کمان- فضایی تقریباً نامحدود دارد که میتوان با پیدا کردن دانهی کوروک آن را ارتقا داد. از طرفی هیچ افزایش سطحی برای لینک وجود ندارد و قدرت و مقاومت او را زره و سلاحهایی که حمل میکند، تعیین خواهند کرد. بهعلاوه، تمام سلاحها و سپرها دارای عمر محدودی هستند و با استفادهی زیاد از بین میروند؛ در نتیجه کاربر مجبور خواهد بود همهی آنها را که کاربرها و شیوهی مبارزهی متفاوتی دارند، بهکار ببرد.
مبارزات در این بازی بسیار سخت است و از همان ابتدا باید مراقب باشید از چه راهبردی استفاده کرده و از کجا عبور میکنید؛ زیرا همه نوع دشمن با هر سطح قدرتی در سراسر نقشه پراکنده شدهاند. موضوعی که کار را سختتر میکند، هوش مصنوعی بالای دشمنهاست که حتی ممکن است در بعضی موارد شما را غافلگیر بکنند. همچنین، شکل کار با هر سلاح متفاوت است و شیوهی حمله و دفاع خاصی را برای هر دشمن باید اتخاذ کرد. علاوه بر مبارزه به شکل طبیعی، میتوان دشمنها را با نفوذ مخفیانه از بین برد که در این شرایط، بهرهمندی از شرایط طبیعت نیز کاملاً مفید واقع میشود. برای نمونه، در منطقهای که باد موافق میوزد با آتش زدن چمنها میتوانید تمام پایگاه هیولاها را با خاک یکسان کنید.
بازی دارای محیطهایی با پوشش گیاهی و آب و هوایی کاملاً متفاوت است. به همین دلیل، کاربر باید در هر منطقه یا آب و هوا، لباس مخصوص به آن را بپوشد، در غیر این صورت لینک آسیب خواهد دید. برای نمونه، در مناطق کوهستانی، لباس گرم موردنیاز است و در مناطق صحرایی گرمای صبح و سرمای شب دو پوشش متفاوت میطلبند؛ همچنین بارش باران، صعود از ارتفاعات یا دویدون سریع یا سواری نیز باعث تغییر دما خواهند شد. برای بیان جزئیات این بخش تنها کافی است به هوای طوفانی اشاره کرد؛ در چنین شرایط هوایی، اگر لباس یا تجهیزات فلزی بهکار ببرید، رعد و برق به شما اصابت میکند.
علاوه بر پوشش گیاهی، اکوسیستم جانوری بازی نیز از تنوع خوبی برخوردار است و در هر منطقه با جانوران بومی آن مواجه میشوید.
تنوع بازی به نکات بالا ختم نمیشود. در این بازی کارهای بسیاری برای انجام دارید، میتوانید مأموریتهای فرعی انجام دهید، به شکار بروید، به تماشای ستارههای شب بنشینید، شهابسنگ پیدا کنید، اسبسواری کنید، در مسابقات مختلف شرکت کنید، به جمعآوری کوروکها بپردازید، کایت سواری یا اسکی کنید، عرق جوین بریزید، سنگهای معنی استخراج کنید یا حتی آشپزی کنید. البته، طرفداران قدیمی کار جذاب دیگری نیز برای انجام دارند که چیزی نیست جز افتادن به جان چمنها.
برخلاف نسخههای گذشته، با چمنزنی دیگر جان یا سکه به دست نمیآید و کاربرد آن عوض شده است. به این معنی که با انجام این کار میتوان به شکار حشرات پرداخت یا گیاهانی خاص بهدست آورد. از آنجایی که دیگر نمیتوان با این کار به جمعآوری جان یا سکه پرداخت، پس لینک خودش باید دست به کار شود.
کاربر میتواند با استفاده از مواد معدنی، گیاهان، میوهها، حیوانات شکار شده و اعضای هیولاها آشپزی کند، غذا یا معجونهایی را برای بازیابی سلامت خود یا تقویت موقتی قابلیتها ایجاد بکند. به علاوه، از آنجایی که آیتمهای موجود در بازی بهخصوص تیرها بسیار گران هستند، از این طریق امکان کسب درآمد نیز بهوجود میآید. لازم به ذکر است تنوع غذاها، داروها و معجونهای قابل ایجاد به اندازهای زیاد است که نویسنده این مقاله، حتی با وجود بیش از ۱۰۰ ساعت بازی و مطالعهی نوشتههای درون آن به تازگی به ترکیب غذایی جدید با تأثیری فوقالعاده دست پیدا کرد.
با توجه به اطلاعات موجود، نقشهی بازی ۱۲ برابر از محیط اسکایریم بزرگتر است و با این وجود، هیچگاه احساس خالی بودن محیط به شما دست نمیدهد؛ زیرا حتی در دورافتادهترین نقاط نقشه نیز چیزهایی برای اکتشاف وجود دارند.
در پایان این بخش باید یادآور شد، لینک برای اولین بار در کل مجموعه است که میتواند بپرد.
غروب چشمنواز هایرول
با وجود اینکه نقشهی بازی بسیار بزرگ است؛ اما تمام محیط آن (به جز زمان ورود به معبدها) در یک نوبت بارگذاری میشود و کاربر دیگر صفحهی لودینگ خستهکنندهی بازیها را نخواهد دید. محیط بازی دارای گرافیکی انیمهگونه و زیباست. تنوع محیطها و تأثیرگذاری اعمال شما مانند آتش زدن چمنها و بوته بسیار خوب کار شده و بعضی مواقع فقط میخواهید ایستاده و اطراف را تماشا کنید؛ بهخصوص در زمانهای طلوع و غروب خورشید اگر روی یک بلندی قرار داشته باشید، لذتی خاص از نورپردازی بازی خواهید برد.
گروههای گرافیک فنی و هنری بهخوبی کار خود را انجام دادهاند و هیچگونه باگی در طول بازی مشاهده نخواهید کرد که اذیتکننده باشد. از طرفی، بهینهسازی بازی بهاندازهای خوب صورت گرفته است که در دو حالت قابلحمل و خانگی باکیفیتی یکسان روبهرو هستید.
صدای دلنشین طبیعت
برای اولین بار در مجموعه بازیهای زلدا، شخصیتهای اصلی آن به جز لینک صداگذاری شدهاند. خوشبختانه ترس طرفدارها از خراب شدن خاطراتشان بیمورد بوده و همهی صداپیشهها بهخوبی کار خود را انجام دادهاند و میتوانند حسهای شخصیتها را به کاربر منتقل بکنند.
صداگذاری محیط نیز از دقت بالایی برخوردار است. صدای برخورد ضربات سلاحها به یکدیگر، حرکت در محیطهای مختلف، جانوران، نسیمی که عبور میکند، همه به خوبی پیاده شده و مطمئناً بعضی وقتها دوست دارید در محیطی زیبا ایستاده و تنها به محیط گوش دهید. موسیقی بازی نیز به این موضوع کمک بزرگی میکند؛ زیرا با وجود کیفیت بسیار خوبی که دارد، تنها در مواقعی خاص مانند مبارزه یا ورود به معبدها نواخته میشود؛ در نتیجه کاربر با صدای دلنشین طبیعت هایرول تنها میماند.
نتیجهگیری
بسته به نحوهی بازی شما، نبض طبیعت میتواند یک بازی کوتاه ۵ یا ۶ ساعته باشد یا یک بازی طولانی تا بالای ۱۰۰ ساعت. تنوع کارهای قابل انجام در بازی و وجود محیطی کاملاً آزاد هیچگاه باعث خستگی شما نمیشوند؛ به همین دلیل میتوانید به راحتی در هایرول غرق شده و گذر زمان را از یاد ببرید.