رنگها، ناجی دنیایمان | نقد و بررسی بازی De Blob
اولین نسخه بازی De Blob تقریبا یک دهه پیش منتشر شد و یادم میآید همان یک دهه پیش و قبل از انتشار بازی، چهقدر جذب آن شده بودم و چهقدر دلم میخواست آن را تجربه کنم. De Blob با اینکه عنوانی در انحصار کنسول موفق Wii بود، از حیث فروش نیز بسیار موفق ظاهر شد و همین مهم باعث شد تا THQ در آن زمان بیشتر روی این IP سرمایهگذاری کند و سپس بعد از گذشت یک دهه، THQ Nordic نیز این بازی را برای کسانی مثل من که از تجربه نسخه Wii آن محروم ماندند، برای کنسولهای نسل هشتمی و PC منتشر کند. De Blob به این دلیل برای من و بسیاری از مخاطبهایش جذاب بود که یکی از رویاهای مشترک کودکی همهمان را در قالب یک بازی ویدیویی پیادهسازی کرده بود. حتی اگر کودک درونتان نیز خواب باشد و یا در حال چرت زدن، De Blob توجهتان را جلب میکند و اگر هم نخواهید کنترل حبابی که قابلیت ذخیره رنگ را دارد و میتواند شهر خاکستری و تیره اطرافش را رنگآمیزی کند، در دست بگیرید؛ برای چند لحظهای محو تماشای رنگها خواهید شد. در ادامه با نقد و بررسی بازی De Blob همراه دنیای بازی باشید.
این دنیا کمی نیاز به رنگآمیزی دارد
De Blob شما در نقش حبابی مستحکم(!) قرار میدهد که میخواهد دنیای خود را از دست شرکت خبیث INKT (بهاصطلاح INKT Corporation) نجات دهد که به جان رنگها افتادهاند و همه چیز را تیره و خاکستری کردهاند. شما نقش قهرمان و ناجی Chroma City را بازی میکنید که در حین قهرمانبازی و رنگبازی خود، با گروهی انقلابی و البته زیرزمینی با نام Color Underground آشنا میشوید. کلیت داستان بازی همن سه خطی بود که مطالعه کردید و داستان بازی بیشتر بهانهای است برای پیشبرد گیمپلی و نمایش صحنههای سینمایی (Cutscene) بعد اتمام هر مرحله. البته، ناگفته نماند که صحبتهای افراد گروه Color Underground و صحنههای سینمایی گاهی انتقادهایی نهفته در خود دارند که باتوجه به فضای کارتونی و طنز جاری در آن، این لحظات بسیار جالب جلوه میکنند؛ برای مثال، در همان اوایل بازی است که رهبر گروه Color Underground به شما میگوید که ما فقط منتظر پیدایش قهرمانی چون تو بودیم (ما همگی بودیم، اما منتظر تو بودیم تا فعالیتمان را شروع کنیم)!
خیلی خوب، شما قهرمان و ناجی Chroma City هستید و چشم تمامی مردم و گروه انقلابی شهر نیز دنبال شماست. همانطور که گفته شد، شما قابلیت ذخیره رنگ و حتی مخلوط کردن آن با دیگر رنگها را دارید (مثلا از مخزن رنگ زرد گذر کردید و زرد رنگ شدهاید که اگر از مخزن رنگ قرمز نیز گذر کنید، نارنجی خواهید شد). مخزنهای رنگ که در تصویر بالا نیز دو عدد قرمز آنها قابل رویت است، در تمامی مناطق و مراحل بهوفور و در تنوع رنگی مناسب یافت میشوند، پس لازم نیست نگران این مهم باشید. یکی از نکات جالب توجه گیمپلی بازی، وابستگی موسیقی به رنگها و پیشرفت شما در هر مرحله است. هر رنگ (حتی رنگهای ترکیبی) نتها و موسیقی خاص خود را دارند و هر چه شما بیشتر آن مرحله و آن قسمت از شهر را رنگ کنید و در چالشها شرکت کنید، موسیقی رفتهرفته کامل میشود، نتها کنار هم میآیند و هارمونی نهایی را شکل میدهند. مثلا اگر آبی رنگ هستید و دارید همه جا را آبی میکنید، آبی فقط مختص به یک ساز است (برای مثال ساکسیفون) و بعد از اینکه آبی را با قرمز مخلوط کردید و بنفش یا سرخابی شدید، با رنگآمیزی صدای گیتار میشنوید و کمکم تمامی سازها کنار هم میآیند تا موسیقی آن مرحله تکمیل میشود.
قبل از شروع هر مرحله، میتوانید قطعه موسیقی مورد نظر خود را انتخاب کنید و با آن موسیقی حین رنگآمیزی سرگرم شوید. این قابلیت انتخاب بسیار خوب است، مخصوصا وقتی که در مراحل امتیازات زیادی کسب میکنید و در هر معیار (که در ادامه بیشتر در اینباره توضیح میدهیم) بهاندازه کافی پیشروی میکنید و این پیشرویها، موسیقیهای بیشتری را برای شما آزاد میکند. در هر مرحله، علاوه بر درصد رنگآمیزی کل ساختمانها، خیابانها و تمامی آیتمهای موجود که بهخودی خود یکی از معیارهای سنجش امتیاز کلی شما در آن مرحله است، معیارهایی وجود دارند که انجام و تکمیل هر کدام، باعث میشود امتیاز بیشتری کسب کنید و موسیقیهای بیشتر، چالشهای بیشتر و ویدیوها و Concept Artهای بیشتری از آنتان شود؛ این معیارها عبارتند از:
- بیلبوردها: بیلبودرهای تبلیغاتی موجود روی دیوارها و آسمانخراشهای شهر یکی از معیارهای سنجش امتیاز و عملکرد شما هستند و هر چه بیلبورد بیشتری را رنگ کنید و آن را از پروپاگاندای شرکت INKT رها سازید، امتیاز بیشتری میگیرید.
- Landmarkها: اینها ساختمانهای ویژه و مهم در شهر هستند که توسط نیروهای INKT اشغال شدهاند و محافظت میشوند. شما طی انجام چالشهای رهبر گروه Color Underground که با فلش طلایی رنگ مشخص هستند، میتوانید این مکانها را آزاد کنید.
- درختها: هر چه درختهای بیشتری را رنگ کنید، امتیاز بیشتری کسب میکنید و در De Blob میبایست توجه ویژهای به درختها داشته باشید.
- Styleها: اینکه فقط رنگ ساده بزنید و بروید کافی نیست. آیتمهای استایل که بهشکل حلزونی با رنگ بنفش هستند، به شما قابلیت رنگآمیزی در طرحها و قالبهای خاص را میدهند، شهر را زیباتر میکنند و امتیازات شما را بیشتر.
- زمان: زمان در De Blob اهمیت ویژهای دارد. اگر در زمان مشخص شده، مرحله را به پایان نرسانید، میبایست کار را از اول شروع کنید. با انجام دادن چالشها و رنگآمیزی کامل مناطق هر مرحله (در ادامه بیشتر در این مورد توضیح میدهیم)، میتوانید برای خود زمان بخرید و برای انجام کارهای بیشتر، وقت بیشتری داشته باشید؛ اما یادتان نرود که هر چه زودتر یک مرحله را به پایان برسانید و سریعتر تمامی معیارها را رعایت کنید (انجام دهید)، امتیاز بیشتری خواهید داشت.
- چالشها: تمامی اعضای گروه انقلابی و زیرزمینی معروف Chroma City، چالشهای مجزا و متنوع برای شما دارند که انجام هر کدام از آنها خالی از لطف نیست و تا الان باید بدانید که چهقدر در تنوع بازی و امتیازات آن موثر هستند.
- ترنسفورمرها: در تمامی مراحل بازی، معمولا وقتی ۵۰٪ از شهر را رنگ کرده باشید، Transformer Engine شهر فعال میشود که با ضربه زدن به آن، قسمتهای مرکزی و قسمتهای بیشتری از شهر به خود رنگ میگیرند و کار شما برای ادامه رهاسازی شهر آسانتر میشود و دروازههای ورودی بیشتری برای ادامه مرحله را باز میکنید.
- Raydianها: این موجودات کوچک و دوستداشتنی بعد از رنگآمیزی به اصطلاح خود بازی، Liberate کردن یک منطقه از یکی از ساختمانها بیرون میریزند و شما با عبور از میان آنها و رنگ کردنشان، آنها را آزاد میکنید و زمان خود را بیشتر میکنید.
تمامی معیارهایی که در بالا دیدید، تمامی کارها و فعالیتهایی هستند که در میتوانند در گیمپلی بازی شما را سرگرم خود کنند. با اینکه کمیتشان قابل قبول است، اما کیفیت و تنوعشان ضعیف است و همین مهم است که شما را پس از مدتی از بازی زده و خسته میکند.
در ویدیوی بالا یکی از خلاقیتهای سازندگان را میبینید که برای تنوع بخشیدن به گیمپلی بازی از چنین سیستم پلتفرمری بهره بردهاند که گاهی اوقات نیز واقعا لذتبخش و باعث تنوع در بازیست.
همانطور که گفته شد، با اینکه سازندگان سعی کردهاند با جایگذاری آیتمها و اهداف متفاوت برای کسب امتیاز و سرگرم کردن مخاطب به تنوع گیمپلی بیفزانید، اما تمامی آن آیتم و اهداف تحت پوشش دو سیستم کلی قرار میگیرند که یکی کلیت گیمپلی بازی و نوع طراحی و پیادهسازی آن و است، و دیگری نیز بخش چالشهای بازی هستند. وجود دشمنان متفاوت و مکانیکهای جدید پلتفرمر طی پیشرفت در بازی و مراحل آن نیز کمکی به تکراری نشدن گیمپلی بازی نمیکند. در این بین، سیستم موسیقی بازی و وابسته بودن آن به گیمپلی است که نمیگذارد بازی کاملا خستهکننده شود؛ هر چند از این حیث نیز بازی مشکلی اساسی دارد و مشکل اینجاست که رنگآمیزی ۱۰۰٪ یک مرحله و انجام تمامی چالشها و معیارها وقت زیادی میگیرد، در حالیکه شما هر چه سریعتر یک مرحله را به اتمام برسانید و تمامی فعالیتهایش را انجام دهید، امتیازتان بیشتر میشود. وجود چنین محدودیتی غیرمنطقی است و سیستم نهچندان خوب پرش (Jump) حباب تحت کنترلمان، بهعلاوهی زمان طولانی برای انجام تمام و کمال یک مرحله با یک قطعه موسیقی مشخص، باز هم به نفع بازی تمام نمیشود.
در ویدیوی بالا Raydianها را میبینید که پس از رنگآمیزی کل آن سه منطقه، به بیرون آمدند و در انتظار آزادی بودند.
بازی علاوه بر بخش تکنفره یا حالت داستانی، بخش Free Paint و Blob Party نیز دارد که بهترتیب بخش اول شامل تمامی مراحل اصلی و فرعی بازی میشود بدون وجود داستان و بخش دوم نیز بخش چندنفرهی بازی است. وجود این بخشها، مخصوصا بخش چندنفره، واقعا خوب است و اگر سازندگان یک Mini-Map برای بازی در نظر میگرفتند، این بخشها و بخش داستانی بهتر نیز میشدند. نبود نقشه در مراحل بزرگ و مناطق وسیع De Blob گاهی اوقات سردرگمتان میکند و وقتتان را نیز بیهوده میکشد.
مگر میشود رنگارنگ باشد و چشمنواز نه!؟
بهنظر من که میشود، اگر شما اینطور فکر نمیکنید حتما در بخش نظرات بگویید چرا که دوست دارم نظرتان در اینباره را بدانم. De Blob از نظر جلوههای دیداری دارای گرافیکی کارتونی با طراحیهای مناسب و رنگآمیزیهای چشمنواز است. طراحی شخصیتها و آیتمها تنوع خوبی دارد، اما در مقابل طراحی محیطها و ساختمانها میتوانست متنوعتر و خلاقانهتر کار شود؛ وگرنه ایرادی به آنها وارد نیست.
همانقدر که دربارهی موسیقی بازی صحبت کردیم و از خوبی آن تعریف، صداگذاری بازی نیز در جای خود خوب کار شده و تمامی افکتهای صوتی بهجا کار شدهاند و جای نقصانی را باقی نگذاشتهاند. ناگفته نماند که بازی دارای صداپیشهای نیست و تمامی شخصیتهای اصوات نامفهوم از خود درمیآورند که آن نیز در جای خود بامزه و سرگرمکننده است.
درنهایت
در پایان کار، باید بگویم که De Blob (نسخهی نسل هشتمی) همان عنوانی است که من و بسیاری از مخاطبان را یک دهه پیش جذب خود کرد و گرافیک کمی ارتقا یافته در دسترس نسل هشتم داران و PCداران نیز قرار گرفته است. هرچند که تجربه گیمپلی بازی با کنسول Wii تجربهای متفاوتتر بوده و نوآوریهای نینتندو در آن زمان تجربه این بازی را سرگرمکنندهتر میکرد، اما در اصل De Blob همان بازی دوستداشتنی است که برای فاصله گرفتن از کشتوکشتار و خونریزی و بخشیدن تنوعی به اوقات فراغت چه بهتنهایی و چه با دوستان و خانواده به همهی کودکان درون بیدار و در خواب ناز پیشنهاد میشود.
Resolution
Platform: Xbox One – Score: 7.9 out of 10
De Blob is a colorful fun Platformer game to play for all gamers. If you need to get away from killing and violence in other games for a while, De Blob is one of the best choices available. You get to free a world with making it colorful while listening to incredible soundtracks in De Blob. Although the game’s gameplay lacks a little more of variety, it entertains the gamer well enough.
(نقدی که مطالعه کردید، نسخهی منتقد بازی De Blob بود که توسط ناشر آن یعنی THQ Nordic برای دنیای بازی ارسال شده است.)