روایت یک عقدهگشایی | نقد و بررسی بازی Warhammer: Vermintide II
یکی از بزرگترین محرکهای جذاب برای یک بازیباز به قتل رساندن و سلاخی کردن دشمناناش در دنیای بازی میباشد. جذابیتی که اگر یک بازیباز نباشد، تصور آن هم برای شما ممکن است دیوانهوار به نظر رسد. برای بسیاری از افراد بالاتر از بریدن سر یک موجود فضایی با اره برقی هیچ لذت دیگری در Gears of War نیست. یا دونیم کردن دشمنان با Blades of Chaos توسط کریتوس بخش جداییناپذیر God of War است. همین جذبه سادیستیکی ما گیمرهاست که بسیاری از بازیسازان را بر آن داشته تا به خلق عناوین مشابه L4D دست بزنند. عناوینی که تمام تمرکز آنها بر غرق کردن مخاطب در دنیای وحشیگری و سلاخی بازی است. در این نوشتار به نقد و بررسی یکی از عنوانی که تمرکز خود را بر این مسأله قرار داده است یعنی Warhammer: Vermintide II میپردازیم. در ادامه با نقد بررسی بازی Warhammer: Vermintide II با دنیای بازی همراه باشید.
در زمینه گیمپلی، بازی تفاوت چشمگیری با نسخهی قبلی ندارد. دوباره شما باید با همراهانتان به جنگ با نیروهای پلید دنیای وارهمر روید و آنها را زمینگیر کنید. یک Left4Dead دیگر که در دنیای وارهمر جریان دارد و اینبار هم در این راه شما باید دو خروار موش غولپیکر و تعداد متنابهی سرباز گنده آشوب بکشید و سلاخی کنید. البته، بازی اصلا یک نسخهی کپی شده از نسخهی اول نیست و هرچند در نگاه اول شما را شگفتزده نکند، اما یقین بدانید که تغییرات بسیار بازی در تجربهی شما به گونهای تاثیرگذارند و ناخودآگاه شما را متوجهی تفاوت این نسخه با نسخهی پیشین میکنند. از یک سو با وجود اینکه شخصیتها همان شخصیتهای پیشیناند اما در اینجا برای هر شخصیت شما سه کلاس مختلف دارید که هر کدام با دیگری در Passive Ability و Career Skill تفاوت دارند.
در این نسخه علاوه بر دشمنان قبلی شاهد حضور نیروهای آشوب نیز هستیم؛ همچنین «اسکیون»ها نیز اندکی وسیعتر از گذشته شدهاند و در میان آنها نیز تغییراتی شاهدیم. از سمتی به خلاف نسخهی پیشین حضور باسفایتهای بازی هرچند تعداد اندکی دارند به جذابتر شدن بازی کمک شایانی داشته است.
با وجود تمام نکات مثبت ذکر شده بازی همچنان از مشکل خستهکننده بودن رنج میبرد؛ هرچند با اضافه شدن نکاتی که پیشتر عنوان شد و وجود تنوع و خلاقیت بیشتر در این نسخه نسبت به نسخهی پیشین، این مشکل کمتر از قبل خود را بروز میدهد. یکی از دلایل بازی که آن را دچار ویروس تکراری شدن میکند، سختی بازی است و نکتهای که در نسخهی اول نیز شاهد آن بودیم؛ اما در این نسخه دیگر به نوعی شورش درآمده بود! سختی بازی موجب میشد که بازی روند سریع خود را از دست بدهد و از دست دادن این ریتم سریع کمی بازی را ملالآور میکند. مسألهای که مشابه آن را اصلا در نسخهی اول Left4Dead شاهد نیستیم. از طرفی فقط این سختی نسبی نیست که موجب کند شدن این ریتم میشود، بلکه در بسیاری موارد هوش مصنوعی به شدت کم یاران شماست که موجب بروز این مشکل حاد و اساسی است. البته، این ضعف در قسمت تکنفره بازی دیده میشود و نظیر آن در قسمت چندنفره دیده نمیشود. مشکل دیگر نبود پارامترهای مناسب برای توانمندیهای یک اسلحه است. در حقیقت شما فقط با یک فاکتور یعنی قدرت اسلحه روبهرو هستید. در واقع بهتر میبود اگر سازندگان کمی وارد جزییات میشدند و مثلا برای یک سلاح مانند شمشیر به جای استفاده از یک پارامتر قدرت از جزییاتی چون میزان دمیج (Damage)، میزان سنگینی و سرعت و یا قدرت دفاعی آن استفاده میکردند، بهتر میشد. در اینجا با استفاده از مقایسهی قدرت دو پارامتر حتی یک تفنگ را با یک شمشیر در بوتهی قیاس قرار دهید؛ مطلبی که کمترین تخریباش در نظر نگرفتن استراتژی شماست. بگذارید قدری این نکته را با یک مثال روشن کنم. بهعنوان مثال شما از استراتژی استفاده میکنید که در آن نیاز دارید اسلحهتان به جای قدرت زیاد در هر ضربه، سرعت زیاد در ضربه زدن داشته باشد؛ اما چهطور با چنین سیستمی میتوانید این مهم را لحاظ کنید؟ یا اینکه ترجیه میدهید اسلحهی نزدیکزن شما نسبت به دیگر گزینهها توان دفاعی بیشتری داشته باشد و بقیه مسائل چندان برای شما مطرح نیست؛ اما چهطور ممکن است از تنها یک فاکتور قدرت که حتی ماهیت آن نیز چندان معین نیست متوجه این پارامتر شوید؟ جاخالی دادن و دفاع کردن در بازی در عموم لحظات موجب کند شدن ریتم بازی میشود که با طراحی بهتر این قسمت میتوانستیم شاهد این نکتهی منفی نباشیم. همین مسأله باعث میشود در طول مدت بازی کمتر از این حربه استفاده کنید و در نتیجه به حضور آن عادت نداشته باشید؛ بهگونهای که شاید فراموش کنید چنین تواناییهایی نیز در اختیارتان قرار دارد.
در زمینه نورپردازی، هرچند بازی در حد Left4Dead عمل نکرده و هنوز راه زیادی تا بدانجا دارد، اما به شدت از نسخهی پیشین بهتر شده و کاملا رضایتبخش عمل میکند. در بسیاری از موارد همین نورپردازی درست در کنار همان تکنیک عالی غافلگیری باعث میشود کاملا میخکوب شوید. این دو در کنار موسیقی فوقالعاده و صداگذاری عالی در بسیاری از موارد همان چیزی است که شما انتظار دارید. موسیقی در واقع کاملا ساده اما تاثیرگذار است و سوار بر گیمپلی بازی اضطراب و ترس را به شما القا میکند. وقتی تعداد زیادی از موشها و سربازان آشوب بر سرتان ریختهاند، هیچ چیز عالیتر از یک موسیقی با یک ایقاع سریع و شدید نمیتواند اثر کند و تازه در کنار صداگذاری بینظیر اثر که به نظر من از بهترین صداگذاریهای نسل حساب میشود بهترین تجربه را فراهم میکند. بهشخصه هیچ عنصری از بازی لذتبخشتر و جذابتر از صدای بوق جنگی که قبل از حمله نواخته میشد نبود و با اینکه در این قسمت بازی آنقدر هم ایجاد اضطراب نمیکرد، اما التهاب شدیدی را در من بهوجود میآورد؛ قطعه موسیقی که قبل از حضور یک باس نواخته میشد و کری خواندنهای طرفین جنگ نیز بهشدت درست و کارآمد طراحی شده بود.
در زمینه داستانی، همان داستان کاملا ساده نسخهی قبل را شاهدیم؛ داستانی که مشابه آن نیز در Left4Dead نیز مشاهده میشود. هر چند در اینجا با بیان دیالوگها و جملاتی که بین شخصیتها رد و بدل میشود، بازیسازان قصد داشتهاند به پرسوناژها کمی شخصیت بدهند و کمی سمپاتی و نزدیکی میان شما و شخصیتها ایجاد کنند؛ موردی اضافی که با درست از آب در نیاوردناش تبدیل به یک نکتهی به شدت منفی در بازی میشود. در واقع، دیالوگهایی که در کل تعدادشان خیلی کم است و به همین دلیل هم چندین و چندبار و بیوقت تکرار میشوند، بهجای ایجاد رابطه میان بازیباز و جهان بازی بیشتر اعصاب بازیباز را خرد میکنند.
طراحی هنری بازی در زمینهی اکوسیستم بازی عالی بوده و هرچند از تنوع کافی برخوردار نیست، اما بهخوبی توانسته یک جهان آخرالزمانی را تداعی کند. در نقطه مقابل این نکته، طراحی دشمنان بازی است که با وجود پیشرفت نسبت به نسخهی پیشین اما اصلا رضایتبخش نیست (چه بسا این مورد در Left4Dead نیز اصلا رعایت نشده و عمده ضربه را نیز به آن اثر در همین قسمت زده) و شاید یکی از مهمترین عوامل در جهت تکراری شدن بازی باشد. در کنار این یکی دو باگ که در برخی موارد حتی در تجربه بازی نیز اثر سو داشت را باید در نظر گرفت.
در پایان باید بگویم که بازی Warhammer: Vermintide II یکی از مفرحترین عناوین نسل هشتم بوده و مخصوصا در زمینه بخش چندنفره کاملا رضایتبخش و جذاب بوده و این پتانسیل را در خود دارد که به عنوان یک بازی به شدت زیبا و سرگرمکننده، ساعتها شما را مجذوب خود و در لذتی ناب غرق کند.
Resolution
Platform: PC – Score: 6.6 out of 10
Warhammer: Vermintide II is more plenary in comparison to its predecessor. Although the developer could pay more attention to details like ability and power measures of different weapons and AI in the single player mode, the multiplayer mode of the game presents hours of joyful gameplay.
(نقدی که مطالعه کردید، نسخهی منتقدین بازی Warhammer: Vermintide II بود که توسط ناشر آن یعنی Fatshark برای دنیای بازی ارسال شده است.)
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
بازی به شدت کژوال هست و با اینکه بسیاری منتقدین و بازیکنان اشاره به وجو عناصر نقش آفرینی درش دارند ولی بازی رو از اون حالت خارج نمی کنه تنها استفاده از درجه سختی بالا هست که بازی رو اندکی چالش برانگیز و جذاب می کنه اما گرایندینگ خیلی زیادی داره، برای فول لول کردن یه کرکتر از میان ۵ کارکتر موجود حد اقل به ۲۰ ساعت یا شاید هم بیشتر بسته به درجه سختی ای که انتخاب می کنید زمان نیاز دارید و نهایتا چیزی که به دست میارید ارزش این گرایند رو نداشته لوت باکس ها هم سیستم عجیب و غریبی دارند و اصلا جالب نیستند علی الخصوص سیستم دریافت آیتم ها ، آیتم هایی که از لوت باکس ها دراپ میشه به لول کرکتر و آیتم های شما بستگی داره و به شخصه تا الان هیچ آیتم لجندری دریافت نکردم و بیشتر آیتم هایی که دراپ میشه سطح پایینی داره و به نوعی هر چی لوت باکس بیشتری دریافت کنید سطح آیتم هایی که دریافت می کنید هم به مرور میره بالاتر و به کل اصلا جالب توجه نیست، بازی به کل داستانی نداره اگر یه داستان آبکی هم برای بازی فراهم می کردند حد اقل یک هدفی برای ادامه داشتید اما کل بار بازی روی دوش گیمپلی هست و اگر کوچکترین نقصی هم داشته باشه کاملا به چشم میاد و باید گفت که به صورت تعجب برانگیزی گیمپلی بی نقصی رو این بازی بهتون ارایه می ده درسته بعد از مدتی خسته کننده میشه اما درجات سختی بالاتر بازی رو چالش برانگیز می کنه و لحظات هیجان برانگیزی رو رقم می زنه
گرافیک بازی برای یک بازی تقریبا ایندی فوق العاده هستش و با عناوین AAA رقابت می کنه بازی کاملا استیبل هست با وجود حجم زیاد دشمنان توی بسیاری از صحنه ها فریم ریت دستخوش تغییر چندانی نمیشه فقط در یکسری از فضا های باز دچار افت فریم میشه که اون هم قابلچشم پوشی هست
هوش مصنوعی همراهانتون کاملا قابل قبول هست به شخصه به جز یکی دو مرتبه رفتار های عجیب و غریب ازشون شاهد نبودم ریوایو های به موقع دارند و تقریبا از نظر اسکیل با یک پلیر معمولی برابری می کنند اما فقط در درجات سختی پایین ، هوش مصنوعی دشمنان هم به خوبی طراحی شده
در زمینه صدا کیفیت کلی مناسب هست تنها مشکلی که با این بازی داشتم نبود دیالوگ های متنوع بین کرکتر ها هست! بار ها و بارها در میانه بازی کرکتر ها دیالوگ های تکراری رو به کار می برند و به نحوی عجیبهست به راحتی می شد با اضافه کردن چند خط دیالوگ این مشکل رو برطرف کرد نمی دونم چرا سازنده در این زمینه کم کاری کرده!
من خودم ریجن روس بازی رو تهیه کردم و قیمتی حدود ۹-۱۰ دلار داشتش برای کانتنتی که ارایه می ده به شخصه کاملا رضایت خاطر دارم اما توی ریجن های دیگه به نظرم منتظر بمونید تا بازی آف بخوره اما نهایتا بازی حتی ارزش پرایس تگی که روش خورده رو داره
دنیای بازی از وجود سروران فهیمی چون شما احساس شادمانی و غرور میکنه. ممنون از اینکه تجربه خودتون از بازی رو با ما به اشتراک گذاشتید امیدوارم باز هم شاهد این نوع نظرات باشیم.