نقد بازی A Mortician’s Tale
تاکنون در بازیهای ویدئویی در قالب هر نقشی که فرو رفتهاید، مصلما مردهشوری! یکی از آنها نبوده. دومین بازی استودیو مستقل Laundry Bear Games، «داستان یک متصدی کفن و دفن» (A Mortician’s Tale) اثری جمعوجور و دو ساعتهاست که شما در آن باید عزیزان فرو رفته در خواب ابدی را برای مراسم تدفین آماده بکنید. با آخرین مقالات بازی و نقد بازی A Mortician’s Tale همراه دنیای بازی باشید.
گیمپلی بازی برعکس آن چیزی که توقعش را داشتم بسیار سادهاست و حتی از آن سادگی نیز در راستای جذابیتی حقیقی بهره نمیۤبرد. «مدارک لطفا» (Papers Please) را بهیاد بیاورید. مستقلی پیکسلآرت که تمام مدت بازی در یک کابین کوچک و مشغول به انجام فقط و فقط یک کار دنبال میشد. ولی بهقدری سازندهی خلاقش در پرداخت درست مکانیکها و چم و خمشان و ترکیب آنها با داستان و روایتی درگیرکننده و زیبا موفق عمل کرد که بهراحتی بازیکنان را تا ده ساعت پای محصول چند صد مگابایتیش نگه میدارد. A Mortician’s Tale نیز مکانیکهای کلی سادهای دارد. هر روز شما باید زحمت یک مردهی جدید را بکشید و بسته به نوع کفن و دفنی که خویشاوندانش درخواست دادهاند بلاهایی گونهگونی را باید بر سر عزیزشان بیاورید. بعضیها مراسم خطم با تابوت بسته میخواهند، درنتیجه لزومی به شستوشو و اصلاح صورت آنچنانی احساس نمیشود، بعضیها نیز میخواهند بدن بیجان عزیزشان بسوزد و خاکسترش را بهعنوان یادگاری از وی داشتهباشند. درخواستهای متفاوت فعالیتهای متفاوتی را هم پیش روی شما قرار میدهد. که البته هیچکدامشان نیز سخت یا چالش برانگیز نیست. برعکس بقدری سادهاند که بعضی وقتها احساس میکنید دارید یک بازی با درجه سنی بالای سه سال را تجربه میکنید و کلیت بخش شستوشو بیشتر شبیه به یک راهنما و اطلاعات عمومی درخصوص نحوه انجام این کار است تا تجربهای سرگرمکننده و مناسب یک بازی ویدئویی. بشخصه توقع داشتم از یهجایی به بعد بازی دستم را باز بگذارد و بدون هیچ توضیحات و آموزش خاصی، بگوید خوب دیگر، موقعش است که آن مردهشور درونت را بیدار کنی و خودت از صفر تا صدشان را انجام بدهی. دقیقا مشابه مدارک لطفا، با سیستم مجازات و پاداش عینی و شدید که در شما انگیزه کافی را برای جدیت بوجود بیاورد.
ولی متاسفانه نه مکانیکهای کلی بازی آن پختگی و جذابیت را دارند که بتوانند شما را در انجام پیوستهاش مجاب و مشتاق نگهدارند، و نه سازندهها همچین کاری را انجام میدهند. کل بازی از ابتدا تا انتها به اینصورت دنبال میشود. وارد محل کارتان میشوید، ایمیلهایتان را که داستان بازی بوسیله آنها پیش میرود چک میکنید، کارهای بدن بیجان جدید را انجام میدهید و راهی مراسم خطمش که در اتاق بغلی محلکارتان است میشوید. با خویشان مغمومش چند کلمهای صحبت میکنید و بعد از ادای احترامی به متوفی، آنجا را ترک میگویید و لوپ را مجددا از سر میگیرید.
صحبت با خویشان متوفی مجددا برعکس پیشبینم، هیچ عمق محتوایی و مضمونی ندارد. توقع داشتم که با توجه به تم کلی A Mortician’s Tale که بهطور مستقیم با موضوع مرگ و نبودن ابدی در ارتباط است، صحبتها و صحنههای بسیاری را مختص به صحبت و کنکاش در مساله هستی شناسانه و کلیت مرگ ببینم. در بخش صحبت با بازماندگان فرد مرده صحبتهای احساساتی و محنتزده بسیاری را شاهد باشم، از زندگی و غمها و شادیهای وی و بازتاب نبودن و مرگش بر خانوادهاش اطلاع حاصل کنیم و به درک و آگاهی خیلی بهتری از کسی که همین چند لحظه قبل در حال شستوشو و آمادهسازیش بودیم و همینطور خانوادهاش برسیم. علاوه بر این خود شغل مردهشوی و کفن و دفن فعالیت متفاوت و جالبیست که بسیاری از افراد بنا به دلایلی کاملا مشخص، نه تمایلی به آن دارند و نه علاقهای درخصوص صحبت درخصوصش. همین مساله و شغل شخصیت اصلی نیز جای صحبت و مانوور بسیار زیادی داشت که متاسفانه همانند دیگر بخشهای بازی، سازندهها بنا به دلیلی که اصلا از آن خبر ندارد و درکش نمیکنم، بهراحتی از کنارش عبور کردند.
داستان A Mortician’s Tale بهتنهایی پتانسیل بسیار زیادی برای تبدیلکردنش به محصولی خاص و جذاب را داشت. میتوانست بر روی زندگی شغلی شخصیت اصلی و امثالش تمرکز بیشتر و دقیقتری پیدا کند، میتوانست درخصوص مرگ و مفهوم بسیار مشکلش برای بشریت سخنسراییها و کنکاشها کند و معجون احساسی و محنتبار درجه یکی را خلق کند که از همان اولین دقایقش نورونهای عصبی و سلولهای احساسی بازیکنندهاش را فعال میکردند و قطرات کوچک اشک و غم را بر روی گونههایشان روانه میساختند. ولی افسوس که خبری از هیچکدام از این ویژگیهای جذاب نیست و بازی در هیچ بخشش عمق و کیفیت مطلوب را پیدا نمیکند و صرفا در سطحی رنگین و گذرا درحال قدمزدن و فراموششدن است.
البته لازم به ذکر این مسالهای که عدم استفاده از پتانسیلهای داستانی دال بر این مساله نیست که در این بخش ضعف فاحش و کمبود چشمگیری دارد. داستان کلی بازی مشابه Cibele و Emily Is Away تماما از طریق ایمیلها دنبال میشود و از طریق آنها میتوانید به درک بهتری از شخصیت چارلی، دوست صمیمی و رییسش دست پیدا کنید.
گرافیک و رنگزنی بازی زیباست. در عکسهایی که از آن در این متن قرار گرفته این امر کاملا مشهود است. تم کلی بنفش بازی و استفاده از توتالیتههای رنگی مختلفش ظاهر خاصی را بر اثر حکمفرما کرده که در کنار موسیقی آرامش، موفق به ایجاد اتمسفر گیرا و دلنشینی شده و در مدت زمان کوتاه گیمپلیش، اثر خوبی را بر روی بازیکن از خودش بهجا میگذارد.
موسیقی A Mortician’s Tale دلنشین و آرامشبخش است و همخوانی و هارمونی بسیار خوبی با حال و هوای آرام و سراسر سکون بازی دارد. البته برای سی دقیقه و در ادامه مدت زمان دو ساعته بازی بدل به لالایی تکراری و پشت سر هم میشود که حسابی حوصلهتان را سر میبرد. نجوای زیبایی را تصور کنید که کسی دارد با صدای زیر آن را اجرا میکند، بدون هیچ اوج و فرود مشخص و خاصی. برای پنج یا نهایتان ده دقیقه بسیار خوشایند و پراحساس است، ولی بیشترش کلافه و خسته میکند. خود بازی از حیث تنوع فعالیتها تعریفی ندارد و در روندی مستمر درحال تکرار ده دقیقه ابتدایی خودش بهطور مداوم است و ترکیب این رخداد با موسیقی آرام پسزمینه، سر رفتن حوصله و کلافگی را سبب میشود که اصلا مناسب همچین اثری نیست و بدل به وزنه منفی میشود که هم زیباییهای موسیقیایی اثر را زیرسوال میبرد و هم اتمسفر آرام و دوستداشتنی جاری در بطن بازی را.
A Mortician’s Tale اثر متفاوت و آرامش بخشیست. پتانسیلهای بسیارش میتوانست آن را بدل به یکی از بهترین و تاثیرگذارترین مستقلهای چندسال اخیر کند که متاسفانه با هدفگذاری متفاوت خالقانش و کلیت جمع و جور بسیار ساده و بهدور از تمامی آن تصورات دوستداشتنی که برایش متصور بودم، در دستیابی به کیفیت و اثرگذاری درخور و ماندگاری حداقلی در اذهان بازیکنندههایش ناکام میماند و صرفا میتواند دوساعتی آرام و سراسر سکون، آمیخته با مفهوم مرگ را در اختیارتان قرار دهد.
Resolution
Platform: PC – Score: 6.5 out of 10
A Mortician’s Tale is a different and relaxing effect. Many of its potential could have made it one of the best and most influential independents of recent years. Unfortunately, with its different goal-setting and a very simple overall complexity of all the lovely imaginations I had imagined, it was in pursuit of its quality and efficacy and durability. Minimality in the minds of its players fails, and it can only provide a two-time quiet and all-too-quiet, blended with the concept of death.
(این نقد بر اساس نسخه منتقدین بازی نوشته شده که توسط Laundry Bear Games در اختیار دنیای بازی قرار گرفته است.)