نقد و بررسی بازی Tom Clancy’s Rainbow Six Siege | با مغزت تیراندازی کن!
امروزه، بازیهای چندنفره آنلاین، به بخش مهمی از بدنه صنعت بازی تبدیل شدهاند. به نحوی که بسیاری از شرکتهای مطرح بازیسازی، بخش عمدهای از وقت خود را صرف ساخت و پشتیبانی از آنها میکنند. در واقع بازیهای آنلاین، به بخش عمدهی درآمدزایی شرکتهای بازیسازی تبدیل شدهاند. حال مهمترین ویژگی یک بازی آنلاین، تعداد بازیکنان آن است که این امر، خود ارتباط مستقیمی با گیمپلی بازی دارد. گیمپلی یک بازی آنلاین، خود باید دارای ویژگیهایی باشد. به عنوان مثال، گیمپلی نباید پس از مدتی خستهکننده باشد و تا جایی که امکان دارد به نحوی طراحی شود که بازی را بازیکنان پیش ببرند و نه طراحان بازی؛ همچنین بین بازیکنان تعاملات لازم برقرار شود، فرق یار خوب و بد مشخص شود و… . تمام این عناصر اگر در گیمپلی یک بازی آنلاین وجود داشته باشند؛ میتوان به موفقیت آن بازی امیدوار شد. مانند بازی Dota و یا League of Legends که هردو از گیمپلی پیچیده و بیانتهایی برخوردارند و همین پیچیدگی، طرفدار پر و پا قرصی را برایشان فراهم کرده است. از طرفی اگر این گیمپلی با موارد دیگری از جمله طراحی هنری و فنی خوب و پشتیبانی مناسب ترکیب شود، میتواند موفقیت آن بازی را تضمین کند. ما امروز در این مطلب قصد داریم به نقد و بررسی یکی از موفقترین بازیهای آنلاین در سبک تیراندازی، یعنی Tom Clancy’s Rainbow Six Siege بپردازیم. این نقد و بررسی، همانطور گفته شد، تمرکز اصلی خود را بر گیمپلی بازی قرار داده است. پس با نقد و بررسی بازی Tom Clancy’s Rainbow Six Siege همراه دنیای بازی باشید.
نویسندگان: سینا کیارستمی و سهیل حسینی
توجه: بهدلیل اینکه این بازی دارای بخش داستانی نیست، نمره داستان صفر وارد شده است و میانگین نمرات سه بخش دیگر بازی برای نمره نهایی لحاظ شده است.
وقتی بخواهیم راجع به مهمترین بخش این بازی، یعنی گیمپلی آن صحبت کنیم، حرفهای زیادی برای گفتن وجود خواهد داشت. با گذشت دو سال از انتشار بازی، شاهد تغییرات وسیعی در بازی بودیم که مهمترین آن، اضافه شدن تعداد زیادی اپراتور است که هر کدام قابلیتهای منحصر به فرد خود را دارند. اصولا سیستم گیمپلی این بازی بسیار خوب طراحی شده و علاوه بر نیاز داشتن به همکاری تیمی، به لطف گرافیک فنی خوب میتوان گیمپلی بازی را کمتکرار کرد. سیستم تخریب خوب بازی باعث شده تا استراتژیهای زیادی برای بازیکنان در هر دو بخش حمله و دفاع وجود داشته باشد. وقتی برای اولین بار بازی را شروع کنید، سه ویدئو اولیه وجود دارد که شما را با اصول اولیه بازی آشنا خواهد کرد، تا قبل از انتشار Operation Chimera، در شروع بازی تنها یک اپراتور اولیه داشتید که باید از طریق آن امتیاز (Renown) جمع میکردید تا بتوانید اپراتورهای جدید را باز کنید. اما، با انتشار جدیدترین بهروزرسان بازی، دیگر این مشکل برای افراد تازه وارد حل شده و میتوانید به ۲۰ اپراتور اول بازی در ابتدا دسترسی داشته باشید که خود نوعی پیشرفت محسوب میشود؛ چراکه بازیکن وقت خود را صرف باز کردن اپراتور نمیکند و در عین حال میتواند سریعتر با اپراتوری که میتواند بهتر بازی کند، تعامل داشته باشد. همچنین اپراتورهای بسته الحاقی با وجود سیاستهای خوب سازنده، برای بازیکنانی که Season pass هم ندارد، قابل دسترسی است؛ ولی با کمی هزینه. برای داشتن این اپراتورها، باید ۲۵هزار Renown داشته باشید که با بازی کردن در بازی، میتوانید آن را بهدست بیاورید. شاید این کار در نگاه اول سخت باشد، ولی با توجه به قانون جدیدی که ۲۰ اپراتور اولیه را رایگان کرده، فرصت بیشتر به بازیکنان داده میشود تا امتیازهای خود را ذخیره کنند. جنبههای تزیینی بازی نظیر پوسته، جاسوییچی و لباسهای الیت شامل بخش پولی بازی شده و میتوانید در صورت تمایل آنها را بخرید. ضمن اینکه آلفا پک در بازی نیز وجود دارد که اگر شانس خوبی داشته باشید، همین پوستهها را میتوانید (غیر از پوسته الیت) رایگان نیز دریافت کنید. از این قسمت به بعد تا سطح ۲۰، تنها میتوانید در دو بخش «تروریست هانت» و حالت کژوال بازی کنید. خب، بخش کژوال همانطور که از نامش پیداست برای افراد تازهوارد بوده تا بتوانند به نقاط مختلف نقشه و موارد شبیه به این تسلط پیدا کنند. با رسیدن به سطح ۲۰، بخش رنک برای شما باز میشود که مهمترین قسمت ماجراست که در آن بازیکنان هم خیلی جدیتر بازی را دنبال میکنند. اصولا، نقشههای قسمت رنک محدودتر از بخش کژوال بوده و تنها نقشههایی که از نظر کلی مناسب هستند و در لیگ حرفهای هم وجود دارد، در این بخش نیز هستند. با شروع هر کدام از دو بخش کژوال یا رنک، بازیکنان در دو تیم ۵ نفره دفاع یا حمله قرار میگیرند؛ سه حالت مختلف برای بازی وجود دارد که شامل Hostage ،Secure Area و Bomb بوده و در هر حالت وظایف خاصی به هر بازیکن محول میشود. در بخش حمله، شما فرصت این را خواهید داشت با کمک «درون» خود جایگاه دشمن و اپراتورها را تشخیص دهید، در همین حال که در حال پیدا کردن مکان موردنظر هستید، تیم حریف هم در بخش دفاع مشغول کار کردن روی دفاع از هدف خود بوده که شامل بستن دیوارها و غیره است.
از زمان منتشر شدن بازی تاکنون، اپراتورهای زیادی به بازی اضافه شدند که هر کدام قابلیت و توانایی منحصر به فرد خود را دارند. بعضی از این اپراتورها، بودنشان همیشه در بازی لازم بوده و بقیه هم بسته به نقشه و وضعیت تیم، میتوانند عوض شوند. به عنوان مثال، اپراتورهایی مثل «یگر» با دستگاه خود میتواند جلوی ورود نارنجک و امثالهم را بگیرد، در آن سو، اپراتورهایی مثل «توییچ» یا «تچر» میتوانند این دستگاه و سایر موارد دفاعی را غیرفعال کنند. تعامل با اپراتورها یک مزیت مهم در این بازی بوده و هر دو تیم به دنبال راهی هستند تا به هر نحو، جلوی شما را بگیرند. یک نکته مهم دیگر، ماجرای همکاری و انتخاب اپراتور است که قطعا برای کسانی که در بخش رنک بازی میکنند، فوقالعاده مهم خواهد بود. مثلا اگر کسی «هیبانا» یا «ترمایت» میگیرد، نفر سوم با داشتن تچر میتواند جلوی جمر «میوت» یا دستگاه برقی «بندیت» را بگیرد و دو اپراتور دیگر دیوار را منفجر کنند. این مساله در بخش دفاع هم وجود دارد، گاهی اوقات در تیم «میرا» وجود دارد که همین «بندیت» و «میتوت» میتوانند از شیشه مخصوص میرا محافظت کنند و جلوی تخریب آن توسط اپراتورهایی نظیر هیبانا را بگیرند. پیاده کردن استراتژی هم در این بازی یک مقوله فوقالعاده مفصل دارد. اصولا تجربه در این بازی یک معیار عالی است، هرچقدر در بازی پیشرفت کنید، موارد تازه کشف میکنید. حتی بعد گذشت ۵۰۰ ساعت هم مواردی وجود دارد که با دیدن آنها، قطعا شگفتزده خواهید شد. زیاد سرتان را درد نیاوریم، هر نوع برنامهای که دلتان بخواهد میتوانید در این بازی پیاده کنید! بخش دیگر ماجرا، وجود اپراتوهایی مثل «والکرای» هست که میتواند با دوربین اضافه خود، جای دشمنان را برای شما مشخص کند؛ چراکه بعد از مدتی بازی کردن، جای تمام دوربینهای اصلی را متوجه خواهید شد و نیاز به یک دوربین اضافه خواهید داشت (در صورت نیاز) که این اپراتور میتواند گزینه خوبی برای تیم دفاع باشد.
با گذشت زمان، تغییرات زیادی هم در بازی صورت گرفته است که از حذف شدن بعضی نقشهها تا تغییراتی در خود اپراتورها وجود دارد. مثلا، یکی از مواردی که قبلا بازیکنان تیم حمله را آزار میداد، دو اپراتور بندیت و یگر بودند که به دلیل سرعت، عکسالعمل بالا و داشتن اسکوپ ۴X، خیلی راحت بازیکنان را در همان نقطه شروع به خاک و خون میکشیدند! خب، این مورد مدتی هست که حل شده و اسکوپهای ۴X از اسلحه این دو اپراتور حذف شده و مثال دیگر اپراتور «الا» است که همین فصل دوباره قدرتش کاهش یافته و هماکنون هم لگد اسلحه آن بالا رفته و هم نارنجک تخریبکننده او حذف شده تا بتواند تعادل در بازی ایجاد شود. اگر بخواهیم در یک جمله کوتاه گیمپلی بازی را جمعبندی کنیم، باید بگوییم این بخش به مانند یک رود پر از شیر و عسل است که هرچهقدر از آن بنوشید، سیر نخواهید شد! البته، اگر اهل این سبک بازی هم باشید. جزییات گیمپلی بازی بسیار زیاد بوده و امکاناتی هم که در اختیار شما قرار میگیرد باعث میشود تا به این زودیها از آن زده نشوید. شاید تنها نکاتی که بازیکنان از آن اعتراض دارند، درمورد اسپاون کیل، گلیچ و این موارد باشد که یوبیسافت در این طی این سالها سعی در رفع کردن آن داشته و تا حدودی هم با عرضه نقشهای مثل «برج» که در فصل قبلی منتشر شد، خواسته طرفداران اجابت کرده و یک نقشه ضد اسپاون کیلی ساخته است. بقیه ماجرا مثل گلیچ و این موارد هم در هر فصل رفع میشوند که خود نکته رو به جلو و مثبتی است.
در بهروز رسان جدید، یک حالت جدید به اسم Outbreak اضافه شد که حال و هوای بازی را کلا دگرگون کرده است. این بخش شما را وارد دنیای زامبیزدهای خواهد کرد که تیم عملیاتی رین بو سیکس درگیر آن خواهد شد، تا مجموعهای از ماموریتها را انجام دهند. با توجه به ماهیت این بخش، حضور همه اپراتورها در بازی وجود ندارد. بنابراین ما شاهد تنها بخشی از اپراتورها هستیم که از جمله آنها میتوان به گلز، داک، یینگ، باک، تاچانکا (لُرد بزرگ) و غیره اشاره کرد. حوادث بخش Outbreak از این قرار است که یک کپسول فضایی حاوی ویروس ناشناختهای وارد شهر نیومکزیکو شده است و اهالی آن را تحت تاثیر خود قرار میدهد که نتیجه آن، ویرانی شهر و تبدیل شدن مردم عادی به موجودات کریهمنظر است. در همان ابتدای ورود به این بخش، تریلری پخش خواهد شد که شما را از اوضاع و احوالات آن آگاه خواهد کرد. برای انجام این بخش نیاز به ۲ بازیکن دیگر غیر از خود دارید که میتوان دوستان شما باشد، یا به صورت تصادفی بازیکنانی در این مسیر با شما همراه خواهند شد. این حالت دو درجه سختی دارد که اولی نرمال بوده و فرندلیفایر در آن غیرفعال است، دشمنان آسیب کمتری به شما میزنند و خلاصه راحتتر میتوانید از این بخش لذت ببرید؛ اما اگر دنبال چالش باشید، درجه سختی دوم میتواند حسابی روی روان شما راه برود! علاوه بر فعال بودن فرندلیفایر، رفتار دشمنان هم دگرگون خواهد شد و به یکباره خود را در محاصره تعداد زیادی موجود زامبیزده خواهید دید. تنوع و طراحی دشمنان هم در حد قابل قبولی است. کلا پنج نوع دشمن داریم که سرسختترین آنها Apex و Smasher است که برای کشتن آنها کمی مشکل خواهید داشت. طراحی نقشهها هم کمی متفاوتتر از بازی اصلی بوده و هم بزرگتر هستند، هم اتمسفر مردهای دارند. به صورت کلی، آوردن این بخش یک تجربه تازه به بازی تزریق کرده و انتظار میرود این بخش تنها برای یک ماه نباشید و با بهروزرسانیهای بیشتری، شاهد ارائه محتوای جدیدترین در این حالت باشیم.
یک نکته مهمی که در بازی آنلاین وجود دارد، سرورهای با کیفیت آن است؛ این بازی در زمان عرضه از نبود سرور خوب رنج میبرد و حتی تا همین یک سال پیش وصل شدن به بقیه، پینگ بالا (برای همه) و دیسکانکت شدن ناگهانی از بازی از مواردی بود که خیلی در آن زمان کیفیت بازی را تحت تاثیر خود قرار داد. اما، باز هم سازنده به خیلی از وعدههای خود عمل کرد بعد از Operation Health سرورهای بازی عملا چند گام رو به جلو حرکت کرد و مشکل وصل شدن و پینگ بالا و موارد شبیه این به حداقل رسیده است. برنامههایی که سازنده پیش گرفته، فوقالعاده موفق بوده و امیدواریم در فصلهای بعدی نیز شاهد پیشرفتهای هرچه بیشتر باشیم. در کل، Rainbow Six Siege در زمان انتشار خود بهخاطر مشکلات عدیدهای که داشت، یک بازی متوسط بود که به خاطر تلاش مستمر تیم سازنده، اکنون به یکی از بهترین عناوین تیراندازی آنلاین تبدیل شده است. مشکلات بازی به حداقل رسیده، سرورهای بازی فوقالعاده بهتر شده، پشتیبانی منظم و کاملا عقلانی و در نهایت ارائه یک محصول خوب با سیاستهای بهجا این عنوان را بعد از ۲ سال چندین گام رو به جلو برده است. یک ایراد بزرگ هم از گیمپلی بازی بگیریم و به سراغ بخشهای دیگر آن برویم. مهمترین ایرادی که به آن وارد است؛ تعبیه نشدن بخش داستانی یا همان کمپین است. البته، همانطور که گفته شد، بخشهای متعددی برای آموزش اولیه بازیکنان تازهوارد در نظر گرفته شده است اما اینجا صحبت از یک روایت میکنیم. شاید وجود یک روایت در بازی، جدای از همهی تشکیلات مولتیپلیر، معنای دیگری به تمام درگیریها و مبارزات میداد. شاید اصلا این دو بخش را میتوانست سوای از هم بکند؛ که مثالهایی بدین شکل وجود دارد. در کل گیمپلی بازی بسیار غنی و بیانتها طراحی شده است. وجود چندین و چند اپراتور با ویژگیهای منحصر به فرد خود، معنای دیگری را به سبک بازیهای شوتر داده است؛ به نوعی که دیگر مهارت بازیکن در تیراندازی و مبارزات «فقط» سنجیده نمیشود بلکه درک بازیکن از شرایط موجود، قدرت حریفان و توانایی یاران نیز اهمیت فراوانی دارد.
بازی Tom Clancy’s Rainbow Six Siege، توسط موتور قدرتمند خودِ شرکت سازنده بازی، یعنی Anvil Engine توسعه داده شده است. این موتور گرافیکی در سال ۲۰۰۷ میلادی توسط یوبیسافت طراحی و ساخته شد و هماکنون توانایی توسعه بازی در تمامی پلتفرمهای موجود را دارد. خود بازی Tom Clancy’s Rainbow Six Siege نیز در پلتفرمهای اکسباکس وان، پلیاستیشن ۴ و رایانههای شخصی توسعه داده شده است که در هر سه پلتفرم، تماما از موتور Anvil استفاده شده است. از لحاظ علمی و فنی، بازیهایی در سطح AAA، زمانی بسیار موفق بودهاند که شرکتهای سازنده، از موتورهای گرافیکی شخصی خود استفاده کردهاند. از آن جهت که توسعهدهندگان بازی، در چنین حالتی، تمام و کمال بر موتور گرافیکی تسلط دارند و اگر هم نیاز باشد، قسمتی از آن را جهت بهبود عملکرد بازی خود تغییر میدهند. حال بازی Tom Clancy’s Rainbow Six Siege خود از موتور شخصی یوبیسافت ساخته شده است که کیفیت ساخت آن در تخریب پذیری محیط و همچنین عملکرد بازی قابل مشاهده است. حجم زیادی از پردازشهای گرافیکی و محاسباتی به خوبی در حال انجام است. در کل این بازی از لحاظ فنی در موضوع گرافیکی، چیزی از شوترهای دیگر به خصوص شوترهای روایتگری چون Battlefield 1 کم ندارد. شاید جلوههای تصویری و یا مواردی از این دست، شما را از مقایسه کردن این بازی با غولی چون بتلفیلد ۱ متعجب کند؛ اما باید بگوییم که موارد گفته شده مربوط به بخش فنی نیست. در واقع اگر انفجارها در یک بازی دیگر نسبت به Tom Clancy’s Rainbow Six Siege بهتر شبیهسازی شدهاند، مقصر موتور بازی نیست. اگر از این بحث هم بگذریم، بهطور خلاصه باید گفت که این بازی در سطح خود، گرافیک قابل قبولی دارد و لذت و هیجان لازم و کافی را میتواند به شما منتقل کند. از آنجایی که در بازی، نقش صدا در مبارزات بسیار پررنگ است، یوبیسافت نیز به خوبی این موضوع را درک کرده و به خوبی نیز از پس آن برآمده است. شما در حین مبارزات، به خوبی متوجه قدم زدن و یا دویدن دشمنان و یاران خود در سمتهای مختلف میشوید. اصلا همین مورد، خود یکی از راههای مبارزه است. همچنین بهخوبی میتوان متوجه شد که از کجا شلیک شده است و یا دیوار کدام قسمت ریخته است. صدای شلیک و راه رفتن و همچنین تخریب اشیا، مهمترین صداهایی هستند که باید در طول بازی شنیده شوند که همینطور نیز است. گرچه موسیقی بازی چیزی نیست که بخواهیم به صورت جداگانه و اصطلاحا بولد شده درباره آن صحبت کنیم؛ اما کیفیت قابل قبولی دارد. گرچه در این بازی موسیقی متن، شاید خیلی مورد توجه بازیکنان قرار نگیرد و همین مورد باعث شده است تا کیفیت ساخت موسیقی با عنوانی چون Prey قابل مقایسه نباشد؛ اما در موجودیت خود، موسیقی بازی نیز کیفیتی مناسب را داراست.
بهعنوان حرف نهایی، باید بگوییم که بازیهایی چون Tom Clancy’s Rainbow Six Siege، هدف و رسالت طراحی و ساختشان با بسیاری از بازیهای همژانر خود متفاوت است که اگر این تفاوت را قائل نشویم؛ این بازی بهخوبی از پس وظیفهای که به آن محول شده برآمده است. گیمپلی فوقالعاده جذاب، گرافیک مطلوب و صداگذاری خوب، از مهمترین ارکان موفقیت این بازی بودهاند. با اینکه مدت زیادی از انتشار این عنوان گذشته است، اما بهخوبی توانسته بازیکنهای خود را راضی نگه دارد و روز به روز نیز بر تعداد آنها بیافزاید. پس میتوان از تمامی حرفهای گفته شده نتیجه گرفت که این بازی، درسبک و رسالت خود، جزو بهترینهاست.
Resolution
Platform: PS4 – Score: 8.5 out of 10
Tom Clancy’s Rainbow Six Siege is one of the bests in its genre. With its amazing and innovative gameplay, it presents a great multiplayer game in which strategies and tactics matter. If the game had a story mode, it would be more plenary and of course more enjoyable. Ubisoft supported this game very well after two years from its release and today, Rainbow Six Siege is one of the best multiplayer games.
(نقدی که مطالعه کردید، نسخهی منتقدین بازی Tom Clancy’s Rainbow Six Siege بود که توسط ناشر آن یعنی Ubisoft برای دنیای بازی ارسال شده است.)
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
رو اعصابترین بازی تاریخ مولتی پلیر مخصوصا موقعی که تنها میری تو بازی و سرور یه تیم رقیب هماهنگ میندازه جلوتون تو میمونیو رقیبایی که مدام دارن بهم موقعیت تیم تو رو به هم میگن حتی اگه یه تیم هماهنگ هم داشته باشین یه بازی اصلا ارزش این همه حرص خوردنو نداره حرص خوردنو بزار جاهای مهم زندگیتون
اگر عاشق تفنگ و تجهیزات جنگی و عملیات های خفن هستید این بازی رو از دست ندید.
بازی ای که ثانیه توش حرف اول رو میزنه.یک ثانیه کلیک دیرتر روی دکمه شلیک ممکنه تیم شمارو ببازونه.یک بازی فوق العاده از یوبیسافت که با قدرت داره ازش پشتیبانی میکنه و سیستم ضد چیتی که بر بازی حاکم کرده بالاخره و داره کیفیت کار خودش را بالا می بره.واقعا بازی ایه که شما رو به اوج هیجان میرسونه و اموزش های فوق العاده ای برای افرادی که تازه شروع میخوان بکنن در بازی قرار داده.
ممنون برای نقدتون
فکر کنم ۱۲۰۰ ساعت گیم پلی خالص دارم
بزرگترین مشکل این بازی هم فقط و فقط نبود یه سیستم
ضد تقلب درست و حسابی هستش
بعضی مواقع دوست دارم بازی کلا به کل پاک کنم بخاطر همین چیترها
——————————————————————————–
ناب ترین و بهترین لحظه رینبوسیکس دیده شدن بازی بازیکن
هستش و اینکه ستاره تیمت میشی تو حساس ترین ترین لحظه
برای تیمت میتونی یه ACE باشی راند یا یک مچ برای تیمت ببری
و همه از دیدن بازی کردنت لذت ببرند یا نفسشون تو سینه حبس بشه ( مخصوصا موقع رنک ) بعد از گرفتن مچ یا بردن راند
همه تحسینت میکنند لذت وصف ناپذیری داره
این موردی که نه توی COD و نه توی بتلفیلد اصلا وجود نداره
بازب بازیکن هیچگاه به چشم بقیه پلیر ها دیده نمی شود .
همین موردی که کانتر برای سالها تونسته سرپا نگه داره
ولی انواع و اقسام کودها و بتلفیلد ها می ایند و میروند
اینکه سازنده برنامه باند مدت هم برای این بازی داره بسیار عالی
هستش رینبوسیکس عنوانی پرکشش هستش که سالیان سال
میتواند درون لایبری خیلی از گیمران بدرخشد .
————————————————————————————
جناب نویسنده
هر راند رنک سه دقیقه نفس گیر هستش
هر راند کژوال چهار دقیقه هستش
توی رنک مهاجمین باید سریع وارد عمل شوند چون هیچ وقتی
برای مهاجمین وجود ندارد
بله با تمام حرفات موافقم. اتفاقا سیستم ضدتقلب و کلا چیترها چیزیه که رینبو بهش شدیدا احتیاج داره.
خیلی هم ممنون بابت توجه و بیان نظرت.
باعث افتخار هست که یوبی سافت برای دنیای بازی این کد فرستاده.
در اخر این بگم نقدتون بسیار کامل بود.
خیلی ممنون از توجه و لطفت.