خانه » نقد و بررسی هک اند اسلش با طعم کلوسی | نقد و بررسی بازی Extinction × توسط نریمان عبدی در ۱۳۹۷/۰۱/۲۲ , 21:08:00 1 عنوان Extinction آخرین ساخته استودیو Iron Galaxy است که بازی Killer Instinct را در کارنامه خود دارد. سازندگان این بازی با الهام گرفتن از مبارزات بازی Shadow of the Colossus و ترکیب آن با عناصر گیم پلی هک اند اسلش سعی در ارائه اثری نو و جذاب به مخاطب خود دارند. آنچه که در یک بازی مستقل بیش از هر چیزی جلب توجه کرده و مخاطب را به خود جذب میکند، این است که آن عنوان مورد نظر چهقدر نوآورانه و سرگرمکننده است. با توجه به محدودیتهای موجود برای اینگونه آثار، میزان خلاقیت به کار رفته در ارائه یک بازی جذاب از اهمیت بالایی برخوردار است. بازی Extinction به عنوان اثری مستقل سعی در ایجاد نوآوری با ترکیب المانهای ذکر شده در ابتدای متن دارد، اما آنطور که باید از عهده این کار، برنیامده است. در ادامه با نقد و بررسی بازی Extinction همراه دنیای بازی باشید. شخصیت اصلی بازی، یک جنگجوی تمامعیار. تکرار مکررات گیمپلی این بازی به صورت تلفیقی از گیمپلی عناوین هک اند اسلش و الهام گرفته از مبارزات خیرهکننده عنوان Shadow of Colossus است. در این بازی شما در نقش یک جنگجوی ماهر وظیفه دارید با متخاصمانی که به شهر و دیار شما حمله کرده و در حال نابودی آن و مردماناش هستند، مبارزه کنید. بازی از چند فصل مختلف تشکیل شده است که هر فصل خود از چند بخش کوچکتر تشکیل میشود. در هر بخش شما باید یک مأموریت را به سرانجام برسانید، مثلاً از برجهای دیدهبانی برای مدت زمان خاصی مراقبت کنید یا تعداد مشخصی از شهروندان را نجات دهید. ساختار مأموریتهای بازی حالتی کژوآل دارد و بدون هیچ ربطی به مأموریتهای قبلی و بعدی در هر بخش شما با یک مسئله خاص روبهرو شده و باید آن را حل کنید. همین موضوع باعث شده است که بعد از انجام چند مأموریت، بازی خستهکننده شده و انجام ماموریتها به تکرار مکررات تبدیل شود. مبارزات بازی، یکی از بخشهای جذاب آن است. در Extinction دو نوع سیستم مبارزهای وجود دارد. اول مبارزات با دشمنان کوچک است که باید با فشردن سریع دکمه مربع (در پلیاستیشن ۴)، کومبوهای مختلفی را اجرا کنید و با استفاده از دایره از دست حملات آنها فرار کرده و جاخالی دهید. با کشتن هر دشمن و نجات شهروندان نوار انرژی شما پر میشود. نوع دوم مبارزاتی که در بازی وجود دارد، جنگ با غولهای هر مرحله است. این غولها که Ravenii نام دارند بسیار قدرتمند بوده و با ضربات معمول از پا در نمیآیند. شخصیت اصلی بازی دارای یک ویژگی به نام Rune است که میتوانید با نگه داشتن کلید L2 آن را فعال کنید. با استفاده از این ویژگی میتوانید مثلاً پای یک غول را نشانه گرفته و آن را قطع نمایید. چالشیترین بخش مبارزات بازی، جنگ با همین غولهاست. بسیاری از آنها از محافظهای مختلفی در نقاط حساس بدنشان استفاده میکنند که باید ابتدا این محافظ را از بین ببرید که گاهی کاری دشوار است. مثلاً غولی را در نظر بگیرید که کلاهی آهنی بر سر داشته و برای از بین بردن کلاه باید قفلی را که جلوی کلاه نصب شده است، بشکنید! مطمئن باشید اصلاً کار راحتی نیست. مبارزه با غولها از مبارزات کلوسیها در SOC الهام گرفته شده است. باید از غولها بالا رفته و ضمن حفظ تعادل خودتان به نقاط حساس او ضربه بزنید. برای کشتن هر غول باید گردن او را قطع کنید و برای این کار حتماً لازم است نوار انرژی شما به طور کامل پر باشد. این نکته را هم در نظر بگیرید که غولها از ویژگی عجیبی بهره میبرند، یعنی دست و پایی را که قطع کردهاید دوباره رشد کرده و به سر جایش بر میگردد؛ پس با خیال راحت نمیتوانید مشغول کشتار غولها شوید. از طرفی برخی از آنها از محافظهای مستحکمی استفاده میکنند که مبارزه با غول و نابودی آن را چالشیتر کرده است. با تمام این اوصاف مشکل بزرگی در این بخش گریبانگیر بازی است و آن طراحی مراحل و ساختار مبارزات تکراری است. مبارزه با غولها به سرعت هیجان خود را از دست داده و تبدیل به فرآیندی کسلکننده و تکراری میشود که مطمئناً مخاطب را خسته کرده و مخاطب دیگر تمایل ندارد تا بیش از یک مرحله در روز را به اتمام برساند. هر مرحله از یک هدف اصلی و چندین هدف فرعی تشکیل شده است که با انجام رساندن آنها به شما ستارههایی داده میشود. از طرفی با انجام مأموریتها، کشتن غولها و نجات شهروندان میتوانید امتیاز مهارتی (Skill Point) بهدست آورده و مهارتهای خود را ارتقا دهید. با استفاده از این امتیازات، شما میتوانید نوار سلامتی خود را ارتقا داده و جان بیشتری در مبارزات داشته باشید و همچنین دیگر مهارتها مانند پرش، استفاده از طناب، قدرت مبارزه و مدت زمان حرکت آهسته حالت Rune را بهبود دهید. با ارتقاء مهارتها، این امکان برای شما فراهم میشود که راحتتر بتوانید دشمنان و بهویژه غولهای بازی را از پای در بیاورید. به جز بخش اصلی بازی که بخش تکنفره آن است، بخش دیگری در بازی وجود دارد که از سه حالت Daily Quest ،Skirmish و Extinction تشکیل شده است. در این بخشها که به نوعی حالت چندنفره رقابتی دارد، شما باید با انجام مأموریتهایی امتیاز خود را افزایش دهید و تنها در جدول Leaderboard بازی با دوستان خود رقابت کنید. این ساختار بیشتر یادآور بازیهای موبایلی رقابتی و کژوآل است. شما وارد یک مرحله شده و امتیاز کسب میکنید و با دوستان در جدول امتیازها به رقابت میپردازید. این ساختار کژوآل امتیازدهی و رقابت چندنفره باعث شده است که این بخش فاقد جذابیت باشد و عملاً بود و نبود آن در بازی تفاوتی ایجاد نکند. قبل از اینکه این غول شهر را خراب کند او را از پا دربیاورید. دیدنی اما خستهکننده عنوان Extinction با استفاده از موتور «آنریل انجین» ساخته شده است و با استفاده از ساختار گرافیکی «سِل شِید» (Cell Shade) جلوههای بصری زیبایی را به مخاطب خود عرضه میکند. بازی از نظر گرافیکی بسیار زیبا و تحسینبرانگیز است و به راحتی و بدون هیچگونه افت فریمی اجرا میشود. طراحی انیمیشنهای بازی مخصوصاً طراحی انیمیشنها مبارزات بسیار دیدنی است. رابط کاربری ساده و مناسب بازی از دیگر ویژگیهای مثبتی است که بخش گرافیکی بازی از آن بهرهمند است. هرچند گرافیک بازی از نظر فنی در سطح بسیار بالایی قرار دارد ولی از نظر هنری، اثری متوسط است. به جز طراحی هنری عالی شخصیت اصلی بازی، طراحی دشمنان و غولها، ساختمانها و شهرها تکراری و بدون روح است و چندان جذابیتی ندارد. با این وجود بخش گرافیکی عنوان Extinction از نقاط قوت آن است و به جز چند اشکال جزیی در دوربین بازی و طراحی هنری معمولی، اشکال دیگری ندارد. هرچند عنوان Extinction دارای بخش داستانی است و در بازی دیالوگهای زیادی رد و بدل شده و صحنههای سینمایی نیز در آن وجود دارد، ولی عملاً بازی فاقد ساختار داستانی درست و حسابی است. در حقیقت داستان بازی، پیرنگی است که روایت میشود و بسیار ساده است. تعدادی غول و هیولا به شهرها حمله کرده و یک جنگجوی قدرتمند باید آنها را نابود کرده و از شهرها حفاظت کند. داستان بازی به همین یک خط ختم شده و فاقد هرگونه شخصیتپردازی و فراز و فرود است و همانطور که پیش از این اشاره شد، مانند این است که بازی اصلاً داستان ندارد و این موضوع بیش از پیش کژوآل بودن این عنوان را نشان میدهد. در بخش موسیقی هم Extinction حرفی برای گفتن ندارد و عملاً چیزی به اسم موسیقی در بازی وجود خارجی ندارد. جا داشت که در بازی، حداقل در مبارزات با غولها، موسیقی هیجانانگیز شنیده شود تا کمی از احساس تکراری بودن بازی کاسته شود. برای کشتن این غول باید از او بالا بروید و گردنش را قطع کنید. کلام پایانی ایده عنوان Extinction با ترکیب عناصر مختلف، یک ایده نوآورانه و خلاقانه بوده که به درستی پرداخت نشده است و در نتیجه خروجی کار تنها یک اثر مستقل متوسط است. هرچند این بازی جذابیتهایی دارد و در نگاه اول هیجانانگیز به نظر میرسد؛ اما پس از گذراندن چند مرحله به ورطه تکرار افتاده و بسیار کسلکننده میشود. بازی پتانسیلهای بسیار خوبی برای تبدیل شدن به یک عنوان مستقل زیبا را داشته که به هر دلیلی از این پتانسیلها استفاده نشده است. اگر دلتان میخواهد گاهی در میان دیگر بازیها خود را به چالش بکشید و به دنبال یک بازی تفننی/ چالشی هستید، تجربه بازی Extinction خالی از لطف نیست و با تمام ایراداتی که دارد میتواند این مهم را برای شما برآورده کند. Resolution Platform: PS4 – Score: 6.3 out of 10 Extinction had the opportunity to be a great Hack n Slash game with creative innovations, but the lack of detailed/ various level design and the lack of an engaging narrative wastes that chance. The game becomes repetitive after playing for a few hours, but if you are into a challenging/ casual game, Extinction is a good choice for you. (نقدی که مطالعه کردید، نسخهی منتقدین بازی Extinction بود که توسط ناشر آن یعنی Maximum Games برای دنیای بازی ارسال شده است.) نویسنده نریمان عبدی طراح، توسعهدهنده و نویسنده حوزه بازیهای ویدیویی ExtinctionIron Galaxyکنسول Xbox One نقد و بررسی 1 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. کاملا منصفانه ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید