بازسازی به معنای واقعی کلمه | نقد و بررسی بازی Dark Souls Remastered
با شرایط کنونی دلار و وضعیت کنونی اقتصادی، حداقل در ایران شاید هزینهی ۴۰ دلاری برای یک عنوان بازسازی شده که ۵۰۰ هزار بار هم تجربه شده است کار عاقلانهای به نظر نرسد. مخصوصا اگر این عنوان بازسازی شده دقیقا یک عنوان بازسازی شده باشد (!) بی هیچ کم و کاست و دقیقا همانچیزی که اولین بار ارائه شده است، بدون هیچ محتوی اضافهای؛ صرفا یک بازسازی به معنای دقیق کلمه. پس اگر بازی Dark Souls را قبلا تجربه کردهاید و آنهم نه یکبار و دوبار بلکه به مانند خود نویسنده، آن را هزار بار رفته و صفر تا صدش را n بار پر کردهاید و هنوز هم عناوین محشر و خوب تجربه نشده در لیست خود دارید و به لحاظ مالی هم چندان دستتان باز نیست، بهتر است کمی بیشتر سبک سنگین کرده و بیشتر در این خصوص فکر کنید. اما اگر به دلایلی موفق به تجربهی نسخهی اصلی نشدهاید و یا لذت آن را تجربه نکرده و یا به کل فراموش کردهاید و یا حتی اگر به مانند نویسنده عاشق این بازی هستید، فرصت تردید برای خود باقی نگذاشته و سریعا این عنوان را تهیه کنید؛ چراکه واقعا ارزش ۴۰ دلار هزینه را در خود میبیند. در ادامه به بررسی تحولات و تغییرات جزئی و کارای نسخه ریمستر بازی خواهیم پرداخت؛ با نقد و بررسی Dark Souls Remaseterd همراه دنیای بازی باشید.
اولین تجربهی من از بازی (و همچنین تمام تجربیات قبلیام از بازی قبل از انتشار نسخهی جدید) عنوان Dark Souls Prepare To Die Edition نسخهی پورت شدهی PC بود. یک پورت زباله که کاملا زیباییهای بازی را له میکرد. در واقع، بازی به شدت نیاز به عکسالعملهای سریع داشت و زباله در همان بحبوحه که نیاز بود که جاخالی یا یک parry خفن میدادی، همه چیز را خراب میکرد. وقتی تنها تجربهی شما از یک بازی تا این حد آزاردهنده بوده، بسیار خوشحال خواهید شد وقتی ببینید که عنوان بازسازی شده درهمهی پلتفرمها، تقریبا در همهی بازی روی فریم ۶۰ قفل میکند. فرقی نمیکند که کنسول شما پلیاستیشن باشد و یا حتی بازی را روی پرو به صورت ۴K Upscale اجرا کنید و یا حتی پلتفرمتان PC باشد، فریم به ندرت چیزی کمتر از ۶۰ خواهد بود. این مسئله حتی برای کسانی که بازی را روی PS3 و یا XBOX 360 نیز تجربه کردهاند بهشدت سرورآور بود، چراکه نسخههای کنسولی نیز در برخی مواقع (بهطور خیلی خاص و اعصاب خردکن در قسمت Blighttown) دچار افت فریم اساسی میشد و تازه اگر بخواهیم دقیقتر و وسواسانهتر نگاه کنیم، تقریبا نیمی از باسها را بایستی با فریم زیر ۳۰ از بین میبردیم؛ اما حالا در این بازسازی چه بشود که فریم از ۶۰ پایینتر بیاید.
بازی از لحاظ گرافیکی رشد چشمگیری پیدا کرده است. جزییات باعث زیباتر شدن بازی شدهاند و کاملا بازی را امروزی کردهاند. محیط به خلاف نسخهی قبل زندهتر و پویاتر شده و این تغییر و پویایی کاملا مرهون همین جزئیات است. همین جزئیات که به عقیدهی من دست کمی از جزئیات نسخهی اخیر یعنی نسخهی سوم ندارند، باعث شدهاند بازی کاملا یک عنوان نسل هشتمی باشد و از این حیث به عقیدهام از اکثر بازسازیهای چند سال اخیر هم بهتر عمل کرده است.
اما، اساسیترین چیزی که به عنوان یک طرفدار قلب مرا به تسخیر درآورد، نورپردازی بازی بود. در واقع همین ضعف بازی (البته نسبت به نسخههای بعدی) بود که برای من تفاوت میان بازیهای بعدی سری (به علاوه بلادبورن) و نسخهی اول را رقم میزد. نورپردازی در نسخهی دوم و سوم و بلادبورن محشر شده بود و به خوبی توانسته بود شکوه و جلال و زیبایی دنیای بازی را در کنار تیرگیاش به بهترین نحو تصویر کند. حال همانطور که شاید هم باید انتظار میرفت، شاهدیم که نورپردازی بازی چهقدر شگفتانگیز و زیبا شده و چهقدر بیانگر خمودی و رخوت این دنیای مرده است.
در دیگر زمینهها نیز بازی اندک تغییرات ریز اما مفید در خود ایجاد نموده. در این بازسازی فرقه خود را در بنفایرها نیز میتوانید تغییر دهید. همچنین در قسمت PvP بازی تغییرات جزئی جالبی بهوجود آمده که منجر به منصفانهتر شدن این قسمت شده است.
اما اینها همهی امیدهایی که طرفدارانی چون من به آنها دل بسته بودیم نبود. نسخهی اول و همچنین کل سری چند مشکل ریز اما ضربهزننده در خود میدیدند که امید آن میرفت با عرضهی این عنوان برطرف شوند؛ اما یک بازسازی به معنای صرف کلمه همه چیز را منتفی کرد. مهمترین اشکالی که من در نسخهی نخست بازی حس کردم، ضعف شدید و آشفتگی اساسی در خط داستانی DLC بازی بود. در واقع، اساس ارواح تاریک بیان یک دنیای بدون نقص در گیمپلی و طراحی هنری است که اتفاقا با دقت در آن داستان برای شما به طور کامل و بیکم و کاست روایت میشود، اما در محتوای اضافی بازی قدری از آن کمال خود فاصله میگیرد و کمی غیرمنطقی و آشفته و در جاهایی نیز با جایخالیهای بزرگ شما را گیج کرده و در ذهنتان سوالاتی بهجای میگذارد. این نقص هرچند متوجه داستان اصلی بازی نیز است، اما در محتوی اضافی بسیار بیشتر از قبل خود را نشان میدهد. این مورد که در میان نسخههای بعدی بسیار کمتر است (به طور مثال عنوان بلادبورن در این زمنیه تقریبا بهبود یافته) تصور میشد در این نسخه نیز با توجه به رویکرد سازندگان در خصوص این نوع ضعف در نسخههای بعدی اصلاح شود، اما بازسازی صرف این ابزار را از دست آنها خارج میکند.
ضعف دیگر اما مربوط است به کل سری. در میان بازیهایی که شخصیت اصلی سوبژهی شناخت و ادراکات نیست، نیازی اساسی برای ایجاد کاریزما برای این شخصیت حس میشود؛ چراکه علاوه بر تولید حس سمپاتی برای بازیباز که موجب غرق شدن وی در بازی و ماکسیمم کردن حس صحیح بازیباز از بازی میشود، نیاز است که با این کاریزما به نوعی سازنده ارتباط منطقی بین اتفاقات و توانمندیهای شخصیت را برای مخاطب شرح دهد. مثلا با خلق کاریزمای درست به این پرسش پاسخ دهد که چرا این شخص، بهخصوص اینکه توسط شما هدایت میشود، کسی است که بعد از همهی این سالهای بدبختی پدر خود را در میآورد تا به دنیا روشنی بخشد؟ چهطور این میزان توانایی در او وجود دارد؟ کجا به مخاطب میفهماند که این شخصیت به قدری بلند منش و خاکسار است که حاضر است برای نجات جهان حتی خودش را فدا کند؟ یک مثال ساده و بهتر (اما همچنان مشکلدار) در این زمینه در بازی Gears Of War و شخصیت فینیکس است؛ کسی که در چند دقیقهی اول بازی چنان کاریزمایی مییابد که همه را شیفتهی قدرت و صلابت خود میکند. وقتی عنوان بلادبورن را تجربه میکردم، متوجه شدم که سازندگان به این ضعف کمکم پی بردهاند و در حال اصلاح آن هستند، کما اینکه در بلادبورن کمتر از بقیهی سری این مشکل احساس میشد و همین مرا هنگام معرفی Dark Souls Remastered بسیار امیدوار کرد؛ اما با عرضهی عنوان متوجه شدم که «زهی این خیال باطل».
در مجموع، تجربهی بازسازی ارواح تاریک هرچند دقیقا یک بازسازی به معنای واقعی کلمه است، اما همچنان شیرینیهای زیادی دارد و ابدا شما را از اینکه برایش وقت صرف کنید پشیمان نمیکند و شاید کمی اغراقآمیز به نگر رسد، اما به عقیدهی من بهترین بازسازی به معنای واقعی کلمهی چند سال اخیر (که البته نویسنده با آن مواجه شده است) همین بازسازی است.
Resolution
Platform: PC – Score: 8 out of 10
In general, Dark Souls Remastered is a genuine remaster of the first DS which improves the game in several aspects and offers the original experience much better. Some fundamental issues with the series are still there, but DS Remastered, as I believe, is the best remaster published in recent years.
(نقدی که مطالعه کردید، نسخهی منتقدین بازی Dark Souls Remastered بود که توسط ناشر آن یعنی Bandai Namco برای دنیای بازی ارسال شده است.)