راک، رِیس، آمِررریکـا! | نقد و بررسی بازی The Crew 2
بازی The Crew 2 از دور یکی از جذابترین تجربههای ممکن برای کسانی است که سبک ریسینگ را میپسندند و علاقه دارند به هیجان، سرعت، ارتفاع و دیوانگیهای مشتق از این موارد. برای اینکه این تجربهی هیجانانگیز از نزدیک هم جذابیت خود را داشته باشد، بازی پر شده از ایدههای متفاوت و متنوعی که در مجموع، عنوانی بزرگ را خلق میکنند، اما در تمام لحظات احساس میشوند و این یعنی بازی به مراتب از آن چیزی که باید میبود فاصله دارد و به ندرت به تجربهی جذاب و هیجانانگیز مورد نظر، نزدیک میشود. در ادامه با نقد و بررسی بازی The Crew 2 همراه دنیای بازی باشید.
The Crew 2 از آن دست بازیهایی است که حرف زیادی در مورد آن نمیشود زد و اساسا حرف زیادی برای گفتن ندارد. تجمیع سبکهای مختلف مسابقه با وسایل نقلیه در بازی، اولین و مهمترین ویژگی آن است. اما آیا به اندازهی کافی یکدست و یکپارچه پیاده سازی شدهاند؟ آیا همهی این سبکها برای بازیکن به قدر کافی جذاب میشوند؟ و آیا اساسا جمع شدن این همه نوع مسابقه در یک بازی کار درستی است؟ The Crew 2 از اینکه به این سوالات پاسخ دهد ابایی ندارد، چون به هر حال تجربهی خود از این کار را ارائه داده و بهطور تقریبا مساوی نیز آنها را به کار گرفته است. گیمپلی بازی بینِ شما که به موتور کراس علاقه دارید و من که به ماشینهای غولآسا علاقهمند هستم فرقی نمیگذارد، پس اساسا به نظر میرسد که بازی این سوالات اولیه را از خود نپرسیده است.
سازندگان به ظاهر بازی توجه زیادی کردهاند. همچنین، حسِ رانندگی و مسابقه نیز در بازی بسیار لذتبخش است. این چینش برای من، که عاشق بازیهای ریسینگ هستم کافی است تا مدتها زمان خودم را به آن تخصیص دهم. اما آیا برای موفقیت یک بازی چنین چیزی کافی است؟ آیا بازی میتواند خارج از دایرهی علاقهمندان به سبک ریسینگ هم مخاطبی را جذب کند؟ و اگر بله، چهقدر اقبال دارد؟ به نظر من، اصلِ ایدهی جمع شدن تمام سبکهای مسابقه در یک بازی، برای جذب حداکثری مخاطبانی بوده که ظاهرا از دور به بازی علاقهمند شدهاند و همین برای موفقیت آن در بازار کافی به نظر میرسد. اما اینکه در پسِ اجرای این ایدهها، بازی موفق عمل کرده باشد، محل سوال اصلی است.
اگر قدم به قدم با همین ایده جلو برویم، ارزیابی نسبتا درستی میشود از بازی و موفقیت آن در پیادهسازی اصلیترین انواع گیمپلی ریسینگ داشت. اول از همه، مسابقات خیابانی است. تجربهای دلنشین، اما خالی از نوآوری و خلاقیت. تجربهای شناخته شده، آشنا و لذتبخش. بازی در این بخش تجربهای تقریبا کمنقص ارائه میدهد. اگرچه رقبای شما در طول مسابقه چالش زیادی برایتان ایجاد نمیکنند و اساسا بعد از درک و دریافت کامل قلقهای رانندگی (که معمولا بیشتر از نیم ساعت طول نمیکشند) تا پایان هیچ مشکلی برای سبقت گرفتن از آنها نخواهید داشت. بازی میتوانست در طراحی مسیرها و انتخاب پیستها دقت بیشتری کند و حال با اینکه این موضوع ضربهای جدی به تجربهی شما از مسابقه وارد نمیکند، میتواند در لحظاتی از بازی، گاه تاثیرگذار و تعیینکننده در برد و باخت شما، به سوهانی برای اعصاب تبدیل شود. مسیرها عمدتا مشخص هستند، اما گاهی حتا تابلوهای راهنمای خیابان هم میتوانند شما را به خطا بیاندازند. در همین حین است که متوجه ناکارآمدی نقشهی بازی میشوید و وقتی یک مسابقه با هایپر کار را چند بار تکرار کردید، فقط برای اینکه بتوانید به پیچ و خم جاده عادت کنید و از مسیر خارج نشوید، میفهمید که بازی اصلا در این بخش موفق عمل نکرده است و میتوانست با تکیه بر اصول و قواعد طراحی مرحله و جلوگیری از این اشتباهات مهلک به تجربهای لذتبخشتر دسترسی پیدا کند.
با این وجود، مراحلِ دریفت و درگ و جنبههای تخصصیتر آنها از لحاظ ریسینگ، کلاسِ مشخص ماشینهای این مراحل و تکنیکهایی که فراگیری آنها حتا در این سبک از بازی رانندگی بیشتر طول میکشند، شما را به وجد میآورند. تمرین و تکرار مورد نیاز برای رسیدن به بهترین نتیجهی ممکن و در نهایت رکوردشکنی قابل انتظار، میتواند شما را مدتها گرفتار مسابقات دریفت و درگ بازی کند. جایی که بازی با تلنگری به طرفداران ریسهای خیابانی، به شما یادآور میشود که رانندگی چیزی بیشتر از گاز دادن و پیچاندن فرمان است و به مهارت نیاز دارد.
اما بخش بعدی، آفرود یا مسابقات خارج از جاده است. جایی که بیشتر باید به غرایز خود تکیه کنید، فرمان ماشین را دودستی بچسبید و از گرد و خاک هوا کردن لذت ببرید تا به مقصد برسید. چالش اصلی این نوع از مراحل، خطای کم در پیدا کردن کوتاهترین مسیر و جلوگیری از ازدستدادن کنترل ماشین است. لذتِ مراحل آفرود بازی زیاد است، اما شما هیچگاه احساس نمیکنید که برای رسیدن به خط پایان کار خاصی انجام دادهاید و این از سرگرمکنندگی بازی میکاهد. مراحل موتور کراس، میزان زیادی کژوالیتهی غیرقابل هضم را به گیمپلی بازی تزریق میکنند و از این حیث به تجربهی جدی بازی لطمه میزنند. بهخصوص اینکه داستان در این مراحل جریان بیشتر و تندتری دارد و حریفِ مشخصتر، به شکلگیری یک درگیری (کانفلیکت) مشخص تمایل بیشتری دارد، اما همهی این تمایلات در چند دقیقهای که با موتورسیکلت میان زمین و هوا معلق هستید صرف میشود. حتا ادامهدار شدن آن هم جذاب نیست و باعث نمیشود شما بخواهید بازی را در این سطح جدی گرفته و ادامه دهید.
بهتر از بخش آفرود، مسابقات حرفهای هستند. «پرو ریسینگ» خانوادهی جذاب دیگری از انواع مسابقات جاری در بازی The Crew 2 است. شما لذتِ تبدیل شدن به یک رانندهی حرفهای را قرار است در این بخش از بازی بچشید، اما با اینکه تلاش زیادی شده تا مسابقات چالش بزرگتری برای شما به حساب بیایند و هوش مصنوعی شما را حداقل در برخی جاها به دردسر بیاندازد، اینجا هم The Crew 2 تنها حسِ درست و لذتبخش رانندگی را عاید شما میکند و بازیکننده را در جایگاهِ رانندهی قهرمان قرار نمیدهد. در بخش پرو ریسینگ، فقط ماشینهای تیون شده و مخصوص پیست نیستند که امتحان میکنید، از اتومبیلهای کلاسیک گرفته تا فرمول ۱ و حتا قایق مسابقهای و هواپیما نیز در این خانواده گرد هم آمدهاند تا تجربهی شما را متنوعتر کنند. با اینحال، برای شما فرقی نخواهد کرد که خردهداستانِ این مرحله شما را در موقعیتی عجیب از شرق آمریکا تا غرب با یک سوپراسپرت راهی جاده میکند یا در یک پیست حرفهای در میان چند رانندهی ناشی و کمعقل قرار میدهد یا در آبهای آزاد اقیانوس اسیر امواج میسازد. هیجان برای شما مهمترین چیز خواهد بود و اینکه جنس مسابقه در واقع تغییر کرده اما حسِ تجربی شما تغییر چندانی به خود ندیده است، نشانهی خوبی برای بازی نمیتواند باشد.
شاید فریاستایل ریسینگ، خانوادهی کمتر محبوب بازی برای شما هم باشند؛ اما حقیقت این است که بسیاری از بازیکنان با ورود به این بخش و تجربهی مسابقات لذتبخش و کمتر جدی آن، حاضر به رها کردن آن نباشند. به عقیدهی من، گنجاندن همهی این خانوادهها در کنار هم، یک تبحر خاصی میخواسته که سازندگان بازی داشتهاند، اما به لحاظ عملکرد آنچنان که شایسته بوده تلاش نکردهاند تا یک تجربهی یکدست حاصل شود. بخش فریاستایل بازی برای من حداقلِ محبوبیت را داشت و وقت بسیار کمی در آن گذراندم و البته از تصمیم خود ناراضی هم نیستم، چون بازی تنبیهی برای من در نظر نگرفته و من را به خاطر چسبیدن به مسابقات خیابانی و آفرود جریمه نمیکند، بلکه در همان بخشها به من امکانات بیشتری هم میدهد و هرگز راه لذت بردن من از بازی و از آن همه خیابان پرجزئیاتی که فراهم کرده را مسدود نمیکند. برتری بازی نسبت به دیگر عناوین ریسینگ، همین است.
The Crew 2 در شکل دادن به تجربهی شما از مسابقه، چندان بد عمل نمیکند، بلکه میتواند به عنوان یکی از درخشانترین عناوین ریسینگ جهان باز شمرده شود. بازی کاری میکند که به راحتی احساس کنید چهار حلقه لاستیک ماشینِ شما به آسفالت داغ جاده چسبیده و کنترل ماشین در دستانتان است. به راحتی احساس کنید برای بردن مسابقه کافی است خوب رانندگی کنید، به موقع عکسالعمل نشان دهید و بر مهارت خود بیفزایید. این که چنین حسی ایجاد شده و بازی به خوبی از پس شبیهسازی این هیجان و جذابیت برآمده، نکتهی مثبت بزرگی است که The Crew 2 را به چیزی بیشتر از یک بازی متوسطِ بزرگ و پر از مرحله و پیست و مسابقه و ماشین تبدیل میکند؛ به چیزی فراتر از اکثر بازیهای ریسینگ موجود در بازار حال و آینده.
حلقهی اتصال شما به عنوان بازیکن و مسابقات رانندگی داخل بازی، موسیقی است. راک، پخش میشود، شما را به وجد میآورد و لحظهای درنگ کافی است تا درون ریتم سرسامآور موسیقی جذاب بازی گم شوید و بعد خود را در جادهی گرند کنیون سوار بر ماشین آمریکاییتان بیابید! اینچنین بازی با موسیقی جذاب و انتخاب درستاش توانسته شما را به دامان خود بکشاند و در آن رها کند. اینکه بازی به وسعت آمریکا است، از بعد فرهنگی هم باید در نظر گرفته شود. بازی به نه تنها کوچهها، خیابانها، جادهها و جاهای بزرگ و دیدنی شناخته شدهی آمریکا را در خود جای داده، که شما را در آن محیط تنها نگذاشته است. موسیقی بازی شما را از محلهی چینیهای سانفرانسیسکو تا منهتن میکشاند، بدون اینکه لحظهای احساس غریبگی بکنید. راک، حرف اصلی را در این بازی میزند و عمدهی چسبندگی بازی مدیون موسیقی آن است.
این روزها در بررسی بازیهای ریسینگ نمیشود شبیهسازی و مدلهای ماشینها را بهانه کرد و آنها را بدون تخصص مورد توجه و بررسی قرار داد. اینطور که پیداست، بازی در این بخش به خوبی عمل کرده و کم و کاستی ندارد. تنها چیزی که به نظر عقبمانده میرسد، طراحی محیط بازی به خصوص محیط شهری آن است که نه تنها نسبت به بازی قبلی همین مجموعه که نسبت به بازی «درایور: سانفرانسیسکو» نیز پیشرفت زیاد و قابل توجهی نکرده است. انگار هنوز این بازی در این زمینه وارد نسل هشتم و آن هم با حضور کنسولهای قدرتمند پلیاستیشن ۴ پرو و اکسباکس وان اکس نشده باشد، محیط شهری آن بافت و ریزهکاری کم دارد.
در عوض، همین محیط مملو از مدلسازیهای دقیق و مو به مو است و از جزئیات زیادی برخوردار است. یعنی شما نه تنها در یک خیابان معمولی میتوانید یک کافه را با ورودی شیشهای پیدا کنید که میتوانید علاوه بر خواندن نوشتههای روی شیشه، دکوراسیون داخلی آن را هم ببینید و به ظرافت در ساخت آن ایمان بیاورید. بازی در حالی در محیط شهری اصلا به استانداردهای این نسل نزدیک نمیشود که احتمالا از بهترین کیفیت دیداری ممکن در محیط جنگلی و بیابانی برخوردار است.
به علاوه، حالت عکسبرداری بازی نیز یک موهبت برای کسانی به حساب میآید که میخواهند علاوه بر رانندگی، از مناظر زیبای بازی هم استفاده کنند. اگرچه امکانات کاملی را این بخش از بازی در اختیار بازیکنان قرار نمیدهد، به حد خود برای تبدیل شدن به یکی از بخشهای دوستداشتنی بازی تلاش کرده و همین اتفاق را هم رقم میزند. به طوری که شما با وارد شدن به این بخش میدانید که احتمالا حداقل چند ساعتی را در مجموع در آن سپری خواهید کرد. دسترسی به آن هم ساده است و از این لحاظ، میشود گفت که ممکن است در سبک رانندگی شما و هدفتان از گشت و گذار در خیابانها و جادههای نقشهی وسیع بازی، انتخاب ماشین و طراحی و رنگآمیزی و شخصیسازیهای دیگر که در تصویر قابل مشاهده باشد، تاثیر زیادی میگذارد.
The Crew 2 با خطوط داستانی محو خود در طول و عرض بازی، با الهام گرفتن از خردهپیرنگهای جاری در بازی درایور سانفرانسیسکو و شخصیتر کردن ماجرا، با دخیل کردن شخصیتهای استوک که ابدا شخصیتپردازی نمیشوند و کارکرد آنها تنها به پیش راندن انگیزهی شما برای رقابت است، تلاش میکند تا فلسفهی قهرمانی را در خود به نمایش بگذارد. در بازی، شما با داستانها و شخصیتهایی مواجه میشوید که بیش از هر چیز به بردن فکر میکنند. این بازی از شما میخواهد به برنده شدن فکر کنید، اخلاقمدار باشید و گاه بیش از حد توانتان تلاش کنید، چون میخواهد فلسفهای از قهرمانی ایجاد کرده و ارائه دهد. با اینکه جای داستان در بازیهای رانندگی اینجا نیست، این سبک جدید و خلاقانه از دخیل کردن روایت و شخصیتها در یک بازی ریسینگ، با این عظمت و کیفیت، جذاب و البته ستودنی است.
Resolution
Platform: Xbox One | PS4 – Score: 7.5 out of 10
The Crew 2 is not the ultimate racing game for all seasons, but it tries its best to become one. It falls short in so many details and aspects, but as long as it gives me the authentic racing feel, I’m more than happy to play and enjoy it.
(نقدی که مطالعه کردید، نسخهی منتقدین بازی The Crew 2 بود که توسط ناشر آن یعنی Ubisoft برای دنیای بازی ارسال شده است.)