آن سیاهچاله را قورت بده! | نقد و بررسی بازی Blackhole: Complete Edition
بازیهای پازل/ پلتفرمر از جمله بازیهایی هستند که از دیرباز همراه ما بودهاند و همیشه عضوی اصلی و جداییناپذیر از صنعت بازی هستند. این سبک بازیها در قالبهای ایدههای بسیار متفاوت و متنوعی ساخته شدند و روانهی بازار، اما کمتر عنوانی در این سبک منتشر شده که چون بازی Blackhole دو سبک پازل و پلتفرمر را در عین اینکه کنار یکدیگر قرار گرفتهاند، با یکدیگر تلفیق نکند و با این حال پکیجی سرگرمکننده و جذاب را ارایه دهد. در ادامه با نقد و بررسی بازی Blackhole: Complete Edition همراه دنیای بازی باشید.
توجه: از آنجا داستان در این سبک بازی نقش خاصی ایفا نمیکند و Blackhole عنوانی گیمپلیمحور است، نمرهی بخش داستان در میانگین کلی نمره بازی در نظر گرفته نشده.
من فقط یک قهوهسازم!
داستان از جایی شروع میشود که شما در نقش Coffee Guy در یک سفینه فضایی مشغول به کار هستید و کارتان نیز درست کردن و تحویل صحیح و سالم قهوه به مقامهای بالادستتان است. در واقع، شما در مجموعهای کار میکنید که سیاهچالههای فضایی را خنثی و خطر آنها را از زمین دور میکند! ناگهان همه چیز از کنترل خارج شده، یک سیاهچالهی فضایی شما را قورت میدهد و تقریبا به یک دنیای دیگر منتقل میکند. حال شما تنها کسی هستید که با کمک هوش مصنوعی سفینه میبایست کشتی را تعمیر کنید، دیگر افراد تیم را پیدا کنید و خودتان را از این مخمصه نجات بدهید!
بازی از همان اول که آن را آغاز میکنید، بهخوبی شما را دست میاندازد و میداند چگونه شما را با شوخیهایش بخنداند. هوش مصنوعی راهنمای شما در بازی Auriel نام دارد که علاوه بر راهنمایی شما، در واقع نقش شخصیتی Comic Relief را بازی میکند تا در سکوت بیشتر قسمتهای بازی حوصلهتان سر نرود و همیشه منتظر تکههای او باشید تا کمی تحقیر شوید و دلشاد!
تمام داستان و شخصیتهای بازی در دو پاراگراف بالا خلاصه میشود و تمرکز بازی روی گیمپلی، مخصوصا قسمت پازل آن است. هدف شما در بازی جمع کردن آیتمهایی با نام Selfburn است که برای تعمیر سفینه به آنها احتیاج دارید. Selfburnها در سراسر نقشه و محلهای بازی پخش شدهاند و برای پیدا کردنشان، وارد پرتالهایی میشوید که اصل بازی در این پرتالها جریان دارد. تصور کنید وارد یک شهربازی میشوید که فقط بازیهای فکری ارایه میکند، اما برای بازی کردن آنها باید راهرویی را بپیمایید و حین پیادهروی در راهرو، اتاق بازیهایی که میخواهید تجربه کنید را انتخاب کنید، وارد اتاق شوید و بازیتان را از سر بگیرید. روند طراحی Blackhole نیز اینگونه است، فقط برای اینکه پیادهروی در راهروی مذکور خستهکننده نشود، این راهرو از عناصر پلتفرمر بهرهمند شده تا کمی شما را برای رسیدن به در هر اتاق (همان پرتالها) به چالش بکشد.
وارد هر پرتال که شبیه به سیاهچالههای کوچک ظاهر میشوند، بشوید، Selfburnها در تعداد متفاوت در انتظار گردآوری شدن توسط شما هستند. همانطور که در عکس بالا و ویدیوی زیر نیز مشاهده میکنید، اگر بخواهید امتیاز و نتیجهی بهتری از جمعآوری این آیتمها دریافت کنید و در Leaderboard حرفی برای زدن داشته باشید، میبایست هر چه سریعتر آنها را جمعآوری کنید و به محلی که وارد این مرحله یا پرتال شدید، برگردید.
اصلیترین مکانیک و ویژگی گیمپلی بازی، تمرکز روی جاذبه است. وقتی شما پایتان را روی نقاط سفیدرنگ و درخشان بگذارید، صفحه میچرخد و جاذبه نیز تغییر میکند. با توجه به طراحی هر پرتال یا هر پازل، شما شاید مجبور باشید بارها از اول آن پرتال را بازی کنید تا تمامی Selfburnها را جمع کنید. Blackhole ذاتا یک بازی هاردکور است و مثل دیگر بازیهای هاردکور، تجربهای بسیار لذتبخش و سرگرمکننده اما کلافهکننده توام با تحقیر و شوخیهای فراوان تحویلتان میدهد. هر چه بیشتر در بازی پیشروی کنید و آیتمهای بیشتری جمع کنید، پازلها سختتر و پیچیدهتر میشوند و گاهی نیز بازی به شما لطف میکند و قابلیت یا آیتم جدیدی تقدیمتان میکند!
تکههای آبدار!
بعضی مواقع در بازی با خود میگفتم ای کاش برای جواب به برخی از تکهها و طعنههای Auriel حداقل یک تا دو گزینه طراحی میشد، مطمئنا به جذابیت بازی افزوده میشد و دل من هم خنک! یکی دیگر از نقاط قوت Blackhole صداپیشگی همین هوش مصنوعی باحال و روی اعصاب است! دیالوگهای Auriel و بقیهی دیالوگهای دیگر افراد تیم سفینه عالی نوشته شدهاند و درکل از این نظر، Blackhole نویسندگی بسیار قوی دارد. اما بزرگترین مشکل بازی، تکراری شدن آن است و گاهی اوقات سکوت بیانتهایش. تصور کنید در همان شهر بازی مذکور هستید، همان شهر بازی که فقط بازی فکری دارد، یک راهرو و اتاقهای متعدد. روند جمعآوری Selfburnها، هر چهقدر هم طراحی مراحل و پازلها خلاقانه و چالشبرانگیز باشد، بعد از مدتی خستهکننده میشود. در کنار این موضوع، بازی در کل و با ارفاق، دو قطعه موسیقی دارد که حین حل پازلها و پیشروی در بازی آنها را میشنوید و مدام همان را میشنوید؛ گاهی اوقات هم چیزی نمیشنوید جز صدای دویدن Coffee Guy. میتوان گفت بازی یک باگ دارد که اگر شما بیش از حد روی حل کردن یک پازل وقت بگذارنید، دیگر یادش میرود همان موسیقیهای تکراریاش را تکرار کند.
از نظر گرافیک و جلوههای بصری، بازی در نوع و سبک خود خوب عمل کرده و نمیتوان خیلی به آن خردهای گرفت. البته، بهشخصه ترجیح میدادم که استفاده از ساختارهای مربعی و مستطیلی در بازی کمتر میشد و از قالبها و ساختارهای منحنی و کروی نیز استفاده میشد تا محیطهای مراحل و پازلها بعد از مدتی یکنواخت نشوند. این یکنواختی را میشد با تغییر رنگبندی قالب بر بازی نیز تغییر داد که متاسفانه بازی دارای تنوع رنگی بالایی نیست و همین موضوع، حتی در منوها و منوی Pause بازی گاهی اوقات آزاردهنده میشود و نوشتهها را ناخوانا میکند.
در نهایت
Blackhole را به کسانی که دلشان برای یک بازی چالشبرانگیز مملو از پازلهای خلاقانه، طعنههای حسابی و حالوهوای فضایی با طعم شوخیهای ناب لک زده است، پیشنهاد میکنم و به دیگر بازیکنان نیز پیشنهاد میکنم این بازی را امتحان کنند، زیرا به امتحاناش میارزد.
Resolution
Platform: Xbox One – Score: 7 out of 10
I suggest Blackhole to those gamers who miss a challenging game with creative puzzles, juicy quips and that space spirit accompanied by humor. I also suggest other gamers to try this one because it is worth it.
(نقدی که مطالعه کردید، نسخهی منتقدین بازی Blackhole: Complete Edition بود که توسط ناشر آن یعنی ۱C Company برای دنیای بازی ارسال شده است.)
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
سلام.
لطفا عکسهایی از نسخه هایی که شرکتهای بازی ساز خارجی و داخلی برای نقد و بررسی برای شما ارسال می کنند در صفحه نقد و بررسی هر بازی قرار بدهید. من خیلی دوست دارم از محتویات ورژنهای مختلف بازیها مطلع شوم مخصوصا نسخه منتقدین یا presskit.
(یعنی از آنباکسینگ بازیها عکس یا فیلم قرار دهید.)
با تشکر.
حتما
بیشتر بازیها بهصورت کد دیجیتالی برای ما ارسال میشه و اخیرا بازیهای فیزیکی هم دریافت کردیم که توی نقد هر کدوم فیلم یا عکس از آنباکسینگ اون نسخه قرار میدیم