یک نقشآفرینی کارتی | نقد و بررسی بازی Hands of Fate 2
نادانی، حاصل بیاطلاعی است. به عنوان کسی که سالهای مدید گیمر بوده و نه فقط گیمر و به معنای کسی که بازیهای ویدیویی بازی میکند، بلکه کسی که از بازیهای رومیزی و حرکتی نیز لذت زیادی میبرد و همیشه پای ثابت فعالیتهای دسته جمعی در این سبک عظیم از سرگرمی است، همیشه با خودم یک عقیده احمقانه داشتم؛ بازیهای رومیزی/کارتی تکنفره بیارزش هستند.
به همین سادگی، حتی فکر انجام بازیهای رومیزی به صورت تکنفره با خودم احمقانه به نظر میرسید. چرا باید روبهروی یک بازی رومیزی با مهرهها و کارتهای مختلف بنشینم و تکی با خودم بازی کنم!؟ اصلاً ممکن است چنین موقعیتی درست و سرگرمکننده از آب در بیاید. خب، من هیچ وقت بازیهای تختهای/کارتی تکنفره را امتحان نکردم برای همین عقیدهام ثابت ماند تا این که بالاخره موفق به تجربهی Hands of Fate 2 شدم. یک بازی ویدیویی که شاید در ظاهر هیچ ربطی به بازیهای تختهای نداشته باشد ولی به طرز عجیبی نظر من را راجع به بازیهای تختهای تکنفره عوض کرد. با دنیای بازی همراه باشید تا نگاهی جامع و مختصر بر این دنبالهی عجیب و سرگرم کننده بر یکی از بازیهای خوب عرضه شده در چند سال بیندازیم. با نقد و بررسی بازی Hands of Fate 2 همراه ما باشید.
Hands of Fate 2 بازی در سبک نقشآفرینی و اکشن ماجراجویی است که توسّط Defiant Studios اواخر سال ۲۰۱۷ برای PC ،PS4 و Xbox One عرضه شد و بعد از چیزی حدود هشت ماه تاخیر برای کنسول نینتندو سوییچ عرضه شده و نقد بر پایه نسخه پورت شده روی سوییچ است. بازی بدون شک یک بازی نقشآفرینی استاندارد است اما قالب آن نه در چهارچوب نقش آفرینیهای غربی مثل Skyrim و Witcher است که Loot کردن پایه اصلی بازی است و نه در چهار چوب نقش آفرینیهای شرقی همچون Final Fantasy، Chrono Trigger که بر اساس سیستم نوبتی بودن مبارزات جلو میروند. مجموعهی Hands of Fate برای تشکیل چهارچوب خود به شیوههای بسیار قدیمیتری از سبک نقش آفرینی رجوع میکند. چیزی کهنتر از آن چه که The Elder Scrolls: Arena و اولین Final Fantasy خالق آن بودند. درست است! داریم در مورد بازیهای رومیزی/کارتی نقش آفرینی صحبت میکنیم! جایی که کارتها و تاسها، شانس و اقبال و انتخابهای شما سرنوشت ماجراجوییتان را رقم میزد. شاخهای از دنیای بازیهای نقش آفرینی که این روزها در صنعت بازیهای ویدیویی به فراموشی سپرده شده است و سوال اینجاست که آیا Hands of Fate 2 به عنوان وارث این سبک در دوران کنونی میتواند در نقش احیاکننده عمل کند یا خیر؟ خب جواب ساده است: خیر! به عنوان احیاکننده یک سبک کهن، یک بازی باید چیزهای فوق العاده ناب و زیادی برای عرضه داشته باشد که Hands of Fate 2 فاقد این المانهاست. با این حال به هیچ وجه این برداشت اشتباه که این بازی یک بازی نقش آفرینی رومیزی/کارتی ضعیف است را نکنید. Hands of Fate 2 در بدترین حالت یک تجربهی خاص در دنیای بازیهای ویدیویی است که می تواند چندین ساعت شما را با خود همراه کند.
گیم پلی بازی همانگونه که گفتم بر اساس بازیهای نقش آفرینی رومیزی/کارتی گذشته (که البته هم اکنون هم در دسترس هستند) بنا شده. اما این بازیها چه ویژگی خاصی داشتند. اولین نکتهای که در مورد این بازیها وجود دارد و صد البته شالودهی اصلی بازیهای نقش آفرینی را تشکیل میدهد؛ اهمیت و تمرکز بازی روی شخصیسازی شما است و تاثیری که بر روند بازی دارد. به عنوان شخصی که با خودش روبروی یک بازی رومیزی/کارتی نشسته و با المانهای مختلف آن در حال کلنجار رفتن است، اگر روند بازی در هر دست بازی کردن یکسان باشد، در نهایت بعد از مدت کوتاهی از بازی کردن دست میکشد. شخصیسازی باعث میشود یک بازی در هر دست آن متفاوت باشد. نکتهی بعدی در مورد بازیهای نقش آفرینی عنصر پر اهمیت، شانس است. خب این ربط خاصی به سبک نقش آفرینی ندارد و بیشتر از پایههای تشکیل دهندهی هر عنوان رومیزی/کارتی است و همین وجه متمایز کنندهی این بازی از دیگر نقش آفرینیها در دنیای بازیهای ویدیویی است. به هر حال در یک نقش آفرینی رومیزی اگر رویاروییها شما را نکشند، قطعاً یک تاس اشتباه یا بدبیاری در کشیدن کارت اصلی دخل شما را میآورد و در نهایت سومین و آخرین مورد در مورد بازیهای نقش آفرینی عنصر رویارویی و نبرد با دشمنان است که این جا کار با آمار و ارقام و ریاضیات پیش میرود. قدرتهای شما بر اساس اعداد است و این اعداد نیز بر اساس شخصیسازیهایی که انجام دادهاید، بهدست میآید. با اندکی عنصر شانس و البته محاسبات خاص بسته به موقعیتهای مختلف شما میتوانید متوجه شوید در نبرد بین مهرههای خودتان و مهرههای حریف چهقدر تلفات دادهاید. خب این موارد، پایهها و المانهای مربوط به یک نقش آفرینی رومیزی بود. بهتر است حال به سراغ Hands of Fate 2 برویم تا ببینیم به عنوان یک بازی که خود را یک نقش آفرینی رومیزی/کارتی معرفی میکند چه چیزی برای نمایش دارد.
به سراغ اولین المانی که معرفی کردیم برویم؛ شخصیسازی. رک بگویم؛ بازی در زمینه شخصیسازی خیلی عجیب و غریب و غیر قابل هضم عمل میکند. اساس بازی این گونه است که شما با انتخاب خود وارد مراحل مشخصی میشوید و ماموریت خاصی را به انتها میرسانید. قبل از وارد شدن به هر مرحله شما میتوانید سه مورد را شخصیسازی کنید. اولین مورد، همراه شما است. از میان افرادی که در ماجراجوییهای خود پیدا کردهاید میتوانید یکی از آنها را به عنوان همراه خود انتخاب کنید که هر کدام قابلیتها و داستان خودشان را دارند. مورد دوم، شخصیسازی اسلحهها و تجهیزات است. این جا من با بازی به مشکل بزرگی برخوردم. بازی اجازه نمیدهد شما اسلحههایی که از مراحل قبل بهدست آوردهاید را در مراحل جدید با خود حمل کنید. بلکه به شما این اجازه را میدهد تا قبل از آغاز بازی انتخاب کنید که چه آیتمهایی به طور قطع در مسیر شما قرار بگیرد و بتوانید آنها را بدست آورید. به نوعی شما هر بار که یک مرحله را شروع میکنید از لحاظ تجهیزات در نقطهی صفر قرار دارید که کمی آزاردهنده است و بخش غیر قابل هضم داستان را تشکیل میدهد. و در نهایت سومین شخصیسازی که میتوانید قبل از شروع هر مرحله انجام دهید، انتخاب eventها و اتفاقاتی است که در سر راه برای شما اتفاق میافتد. ایدهی جالبی که به شدت روند هر مرحله را برای شما متفاوت میکند. مخصوصاً این که در اکثر مواقع شما کارتهای مربوط به اتفاقات و Eventهای خاصی را در دست دارید که نمیدانید چه چیزی هستند و امتحان کردن آن ها خیلی لذت دارد. البته، به مانند هر بازی اتفاقاتی که انتخاب میکنید در مسیرتان وجود داشته باشد میتواند در یک چرخش ناگهانی به جای سودرسانی به شما، حسابی به روند پیشروی شما در هر مرحله ضربه بزند و این موضوع تماماً به انتخابات شما بستگی دارد.
به سراغ دومین المان مشخص در این سبک برویم، شانس. بازی در این زمینه بینظیر عمل میکند. نه تنها لوتها و آیتمهایی که بهدست میآورید کاملاً بخت و اقبال شما را میآزماید، بلکه نحوه برخورد شما با بسیاری از موانع بازی و کارتهای اتفاقات بازی مبتنی بر کشیدن کارتهای اتفاقی و تاس انداختن است. المانی که با وجود ساده بودناش بسیار به بازی هیجان میدهد. جدا از این مورد انتخابهای شما، در ترکیب با شانستان، در اکثر موقعیّتها تاثیرات ریز و درشتی بر درگیریها و اتفاقات هر مرحله میگذارد. هر چند در داستان اصلی تاثیری ندارند. المان پایهای سوم و نهایی این سبک نیز در نهایت به رویارویی و مبارزات برمیگردد. در این جا Hands of Fate 2 به طور کامل از بازی ویدیویی بودن خود استفاده میکند و به جای رویارویی اتوماتیک کارتها و نتیجهگیری هر نبرد به واسطهی اعداد و کمی شانس، یک مبارزه اکشن تمام عیار را به شما ارائه میدهد. نکتهای که به شخصه انتظارش را از یک بازی رومیزی نداشتم. ولی وقتی کار به رویارویی رسید و کارتهای من و دشمنانم از طریق یک پورتال و صفحه بازگذاری خیرهکننده وارد دنیای سه بعدی و ریل تایم شدند و روبهروی من شروع به شکل گرفتن کردند، دسته سوییچ خود را دو دستی چسبیدم. چرا که بازی در یک تغییر موضع ناگهانی از یک بازی رومیزی/کارتی به یک اکشن مبارزاتی تبدیل شده بود. بعد از این تغییر ناگهانی تصوّر من این بود که با سیستم مبارزاتی ضعیف و ساده و در بهترین حالت معمولی روبرو باشم. هر چند بازی کمی از تصورات من جلوتر پیش رفت و با خلق یک اکشن درست و حسابی بر پایه سیستم مبارزاتی مجموعه بتمن آرکام و اضافه کردن المانهای نقشآفرینی حسابی در این زمینه گل کاشت. دشمنان بازی در بخش مبارزات به طرز عجیبی تنوع خوبی دارند. چه از لحاظ طراحی و چه از لحاظ شیوهی نبرد و جدا از این موارد، یاری که در ابتدای مرحله انتخاب میکنید نیز تاثیر قابل توجهی در پیش روی مراحل میگذارد. هر چند هوش مصنوعی یاران و دشمنان آنچنان شگفتانگیز نیست و حرکت عجیب و هوشمندانهای از دشمنان و یاران نمیتوانید ببینید که با توجه به ابعاد بازی قابل توجیه است. اما چیزی که مبارزات بازی را جالب میکند تعداد زیاد دشمنان در هر کدام از رویاروییها است. این مورد به شدت بر انتخابات شما در روند پیش روی مراحل بستگی دارد. شما میتوانید با چندین انتخاب اشتباه و البته بدشانسی نه تنها کاری کنید که غیر از یار خود هیچ هم پیمانی برای مبارزه برایتان باقی نماند، بلکه حسابی دشمن تراشی کنید و تعداد افراد روبروی خود را بیشتر کنید که روند مبارزات را به شدت مشکل میکند. با چیزهایی که گفتم تا الان باید به یک نتیجهگیری کلی رسیده باشید که گیمپلی بازی چیز خوب، سرگرمکننده و اعتیادآوری است. اما خب متن خوانیهای طولانی و سردردآور بازی حسابی به این چهارچوب گیمپلی منظم آسیب میزند و در نهایت باعث میشود نتوانید مدت زیادی بازی کنید. نه تنها متنهای نمایش داده شده در بازی تنها راه قصهگویی در بازی هستند، بلکه آنها بسیار زیاد، از لحاظ لغوی سنگین و به شدت یکنواخت نوشته شدهاند. اگر سازندگان زحمت میدادند و اسامی مکانها و اشخاص و لغات کلیدی را در متون بازی هایلایت میکردند کار برای کسانی که میخواستند بیشتر از دو ساعت این بازی را مداوم بازی کنند بسیار راحتتر میشد.
گرافیک بازی جای زیادی برای صحبت کردن ندارد. اکثر مدّت زمان بازی شما پشت یک میز نشستهاید و به مرد مرموزی که کارتهای مراحل را برایتان میچیند و از زبان شیرین خود وقایع را بازگو میکند، نگاه میکنید. بازی برای هیچ شخصیتی صداپیشه ندارد، هیچ شخصیتی البته به جز این مرد مرموز که البته اسم خاصی ندارد و او را مرد مرموز میشناسیم؛ مخصوصاً با نقابی که در چهرهاش پیچیده. به صورت اختصاصی اما همه چیز از مدل کاراکتر تا انیمیشنها و صداگذاری در مورد این مرد مرموز فوقالعاده است. به هر حال این مرد، چهرهایست که ساعتهای باید به او زل بزنیم و صدایش را بشنویم و الحق و الانصاف سازندگان از او شخصیت جالب و قابل تاملی ساختهاند که میتوانید به او به عنوان ناظر این تخته و کارتهای جادوییاش اعتماد کنید. گرافیک بازی در سکانسهای مبارزه بازی نیز کار قابل قبول با توجه به قیمت ۳۰ دلاری خود انجام داده. سازندگان از موتور Unity نهایت استفاده را بردهاند و تجربهای که از لحاظ بصری ارائه شده شاید چشمگیر نباشد ولی قطعاً عذابدهنده هم نیست و در نهایت به موضوع پورت این بازی روی سوییچ میرسیم؛ نسخهی اول بازی به علت مشکلات ساخت، نتوانست راه خود را به کنسول دستی سونی یعنی PS Vita باز کند و این سوال پیش آمده بود که این مشکل برای پورت نسخهی دوم برای کنسول هیبریدی نینتندو نیز پیش میآید و در حالت دستی این کنسول به اجرای آبرومندی خواهیم رسید یا خیر؟ سخن کوتاه، هیچ مشکلی وجود ندارد. میتوانم از مقایسههای ویدیویی و متنی گوناگون برایتان بهراحتی این نتیجهگیری را انجام دهم که با انجام این بازی بر روی نینتندو سوییچ در عوض پلتفرمهای نسل هشتمی دیگر نه تنها هیچ نکته پرفورمنسی خاصی را از دست ندادهاید، بلکه توانایی انجام این بازی در هر مکانی را به واسطهی حالت دستی سوییچ نیز به دست آوردهاید. مخصوصاً اینکه بدانید بازی روی این حالت به زیبایی تمام اجرا میشود.
در نهایت، Hands of Fate 2 شاید عنوانی خارقالعاده یا انقلابی نباشد. شاید متنهای طولانی و سردردآورش، سیستم شخصیسازی عجیب و غریباش و گرافیک و انیمیشنهای معمولی مبارزاتاش آن را از یک بازی اعتیاد آور پایینتر بیاورد. ولی حداقل برای من به راحتی روشن کرد که ایدهی یک بازی رومیزی/کارتی تکنفره کاملاً شدنی است و ریشههای بازیهای نقشآفرینی در این حیطه چگونه پرورش یافتهاند. Hands of Fate 2 در صورتی که حوصلهی خوبی داشته باشید کاملاً محتوای با ارزشی برای ارائه دارد و تجربهی خاصی از بازیهای رومیزی تکنفره که تهیهشان سخت است را روی کنسولهای نسل هشتمی فراهم میکند.
Resolution
Platform: PC – Score: 8.5 out of 10
Hands of Fate 2 is not a revolutionary title, but it is a worthy experience which is combined with RPG elements and it shows you how a card game can be an entertaining game. If you are into card games, Hands of Fate 2 is a good game for you.
(نقدی که مطالعه کردید، نسخهی منتقدین بازی Hands of Fate 2 بود که توسط ناشر آن یعنی Defiant Development برای دنیای بازی ارسال شده است.)