خانه » نقد و بررسی نقد بازی Trine Enchanted Edition × توسط محمد حسین بطحایی در ۱۳۹۷/۱۰/۲۹ , 17:30:54 1 Trine بازی عجیبی است. البته بازی کار عجیبی نمیکند؛ بخش عجیب ماجرا این است که بعد از گذشت نزدیک به ۱۰ سال از عرضهی بازی بر روی ویندوز در سال ۲۰۰۹، بازی با تمامی اشکالات عمده و جزئیاش و گرد و خاک گرفتناش طی گذر زمان (حتی با وجود ریمیک شدن در نسل هشتم) و تمام موارد دیگر هنوز نیز یک پازل پلتفرمر لذت بخش است. این را میتوانم با اطمینان بگویم که Trine همانطور که زمان خود بازی خوبی بود، الان نیز بازی خوبی است. با دنیای بازی همراه باشید تا مروری بر ریمیک اولین نسخه از Trine داشته باشیم. در ادامه با آخرین مقالات بازی و نقد بازی همراه ما باشید. نفرین جداناپذیری تراین بازی پازل سکوبازی دو بعدی است که در سال ۲۰۰۹ برای ویندوز عرضه شد و در طی عمر نه سالهی خود تا به حال راه خود را به تقریباً همهی پلتفرمهای ممکنه به غیر از برند ایکس باکس باز کرده است. داستان بازی به شدت ساده است؛ یک شوالیه بیکله، یک جادوگر شاکی و یک دزد مرموز به واسطهی یک شیء باستانی به نام تراین سرنوشتشان به گونهای به هم رقم می خورد که هر سهی آنها را به بخشی جداناپذیر از یکدیگر تبدیل میکند. آنها که از این وضعیت راضی نیستند راهی سفری میشوند تا با پیدا کردن دو شیء باستانی دیگر این نفرین را خنثی کنند و از یکدیگر جدا شوند. در میانهی سفر آنها متوجه میشوند که پادشاهی با بحران فجیعی روبهرو شده و سرتاسر آن را آنددها فرا گرفتهاند و مرگ و ویرانی بر همه جا پرده افکنده. ماجرای آنها برای حل کردن معمای تراین و خیزش آنددها آغاز میشود. بازی شروع بسیار خوب، جمع و جور و سریعی دارد و شما را با سه یک شخصیت اصلی که کنترل میکنید آشنا میکند. زویا، زن دزدی که به یک تیر و کمان مجهز است و قلابی نیز دارد که به سطوح چوبی متصل میشود و میتواند از آن تاب بخورد. برلین، جادوگری که علاوه بر این که میتواند اشیاء را تکان دهد، توانایی خلق مکعبهایی را دارد که حکم سکو را ایفا میکنند و در نهایت پونتیوس شوالیه، نیروی رزمی گروه، مجهز به شمشیر و سپر که بهترین استفادههای خود را در نبردهای این ماجرا و مواجهه با تلهها از خود نشان میدهد. ساختار بازی بر اساس استفاده مداوم از این شخصیتها برای پیشبرد مراحل است و از این لحاظ طراحی مراحل به شدت استاندارد و عالی است و همین عاملی است که باعث شده بازی بعد از ۹ سال به این خوبی عمر کند. اما نمیتوان به این سادگی گفت گیمپلی بازی بینقص است. جدا از برخی مشکلات در طراحی مراحل، در بخشهای جزئی که کمی روند بازی را، مخصوصاً در مراحل ابتدایی، خستهکننده میکند مشکلات عدیدهای دامنگیر گیمپلی است که تجربهی بازی را تحتالشعاع قرار میدهد. اسکلتهای یک شکل اولین مشکل عمدهی گیمپلی به نحوهی کنترل و حرکت شخصیتها و حرکتهایشان بازمیگردد که کمی درک آنها و عادت کردن به آن سخت است. هر چند هر از گاهی این کنترل عجیب و غریب شخصیتها به شما اجازهی خلق استراتژیهای عجیبی را میدهد تا به نقاط صعبالعبوری دست پیدا کنید. این آزادی که به واسطهی فیزیک و انجین خاص بازی به وجود آمده ویژگی منحصر به فرد مجموعه تراین به صورت کلی است. این که میتوانید از هر کدام از قابلیتهای شخصیتها(مخصوصاً جادوگر) به صورتی کاملاً اسکریپت نشده و از پیش تعیین نشده استفاده کنید تا به نقاط خاصی که به صورت طبیعی نمیتوان به آن رسید، دسترسی پیدا کنید، لذتی است که در تراین به کرات احساس میکنید ولی همین موضوع در نقطه مقابل به دومین مشکل عمدهی گیمپلی متصل میشود که آن مبارزات بازی است. تنوع دشمنان، شیوههای مبارزه و سختی آنها و در نهایت باس فایتهای بازی همگی به طور همزمان ضعیفاند. و این به پاشنهی آشیل بازی تبدیل میشود. از آن جا که یکی از سه شخصیت قابل بازی یک شوالیه با تمرکز بر نبردهای نزدیک است می توانیم مطمئن باشیم ۳۰ درصد گیمپلی هر مرحله به این بخش تعلق دارد و تراین در زمینه ارائه تجربهای حتی متوسط در این بخش در ابعاد یک بازی پلتفرمر دو بعدی نیز شکست سنگینی میخورد. اگر از این موضوع عبور کنیم و بخواهیم فقط از سکوبازی و پازلهای بازی لذت ببریم بازی واقعاً ناامیدمان نمیکند و تجربهای ارزشمند در اختیار بازیکنان خود قرار میدهد. تا وقتی که سومین قابلیت جادوگر را میگیرید. سومین قابلیت جادوگر به او اجازه میدهد که سکوهای معلق مثلث شکلی را در فضا ایجاد کند که در اثر فشار وزن وارد بر آن از جای خود تکان میخورند. این ایده و نحوه اجرای آن و طراحی مراحل متناسب با آن به طرز فوقالعادهای خوب از آب درآمده است. نکتهی منفی اینجاست که چنین قابلیت فوقالعادهای که گیمپلی بخش پازل و سکوبازی را حسابی بهبود میبخشد تنها در مراحل انتهایی بازی معرفی میشوند و مدام حس میکنید این المان بازی به شدت در کل روند بازی حیف و میل شده و پتانسیلهایش به هدر رفته است. معابد زیبا ولی مخروبه با توجه به ابعاد و قدمت بازی، حتی با وجود ریمیک شدن آن در سال ۲۰۱۴ انتظار گرافیک و طراحی بصری و فنی فوقالعادهای را از تراین نداشتم. بازی نیز با این وجود از انتظارات کمی پایین من مقداری فراتر رفت و محیطهای داینامیک و طراحی هنری جالبی را پدید آورد. ولی باز دو مورد به شدت روی تجربهی بازی تاثیر منفی گذاشته است؛ اولی نورپردازی بازی است که به شدت عجیب است و چشم را آزار میدهد. در محیطهای روشن به طرز زنندهای براق است و در محیطهای تاریک به طرز کورکنندهای تاریک و به طرز جالبی این مورد در حالت داک نمای بدتری به بازی میدهد تا حالت دستی و در مراحل تاریک هیچ چیزی را از بازی را روی تلویزیون خود متوجه نخواهید شد. مورد دوم لبهدار بودن نوشتههای منو و بازی است. از میان تمامی بافتها و آبجکتها و محیطها و… این باید نوشتههای بازی باشد که لبهدار، زشت و زننده است و این موضوع به شدت مهمی است؛ چرا که منوها و نوشتههای بازی اولین چیزی است که از یک بازی میبینید و این به طور کامل دید بازیکن را نسبت به طراحی بصری بازی تغییر میدهد. به غیر از این مورد، دیگر موارد بصری بازی معمولی و در بهترین حالت خوب هستند. داستان بازی برای پیشبرد گیم پلی بهانه خوبی است و روند جالبی دارد، هر چند پایانش آن چنان رضایتبخش نیست. صداپیشگیها و موسیقی بازی نکتهای به یادماندنی ندارد؛ ولی خب پتانسیل خود را نیز هدر ندادهاند و اثر خوبی را در این زمینه تحویل دادند و در نهایت با تمامی اوصاف سفر دلنشین ما با سه مسافر به هم گره خورده به پایان خود نزدیک میشود. سفر فراموش شدنی در نهایت دروغ است اگر بگویم تراین یک بازی بد و معمولی است و نمیتوان از آن لذت برد. خیلی از اوقات مشکلات و نقصهای یک بازی با هم دست در دست هم نمیتوانند لذت و ماندگاری یک بازی فوقالعاده را بکشند. ولی بهتر است قضیه را کمی روشنتر کنم؛ تراین با این که بازی خوبی است ولی به راحتی فراموش میشود. نکتهی به شدت متمایزکنندهای ندارد و طراحی محیطها و شخصیتها و معماهایش هیچ نکتهی شگفتانگیز و خاطرهانگیزی نیز به همراه ندارند. به واسطهی طراحی خوب مراحل و مکانیکهای جذاب این بازی، عمر کردن آن برای بیش از ده سال دیگر نیز محتمل است و حتی در آن زمان نیز به احتمال بسیار زیاد بازی قابل دفاع و عرضه کردنی باشد ولی هیچگاه در طی عمر خود تا حالا و از این به بعد تراین نمیتواند اثر مهم و تاثیرگذاری در ذهن مخاطبانش باشد و این مهمترین چیزی است که باید در مورد نسخهی آغازین این مجموعه دوستداشتنی بدانید. Resolution Platform: Nintendo Switch – Score: 7 out of 10 Trine is still very enjoyable notwithstanding all of its deficiencies after all these years since its initial publishing. Even though you enjoy playing it, it cannot become a timeless experience for you. (نقدی که مطالعه کردید، نسخهی منتقدین بازی Trine Enchanted Edition بود که توسط ناشر آن یعنی Nobilis برای دنیای بازی ارسال شده است.) نویسنده محمد حسین بطحایی یک نینتندو فن تنها یک ایندی فن تنها یک انیمه/مانگا فن تنها Frozenbyteکنسول نینتندو سوییچ (Nintendo Switch) نقد و بررسی 1 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. تشکر. بازی به شدت زیبایی بود و اینکه واقعا یکنواختی دشمن هاش تو ذوق می زد ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید