خانه » نقد و بررسی نقد بازی Fairy Fencer F: Advent Dark Force × توسط فرشاد پرهیزکار در ۱۳۹۸/۰۱/۰۸ , 17:45:12 0 اکثر دوستداران بازیهای ژاپنی، با نامهای Compile Heart و Idea Factory آشنایی دارند. استودیوهایی که با همکاری یکدیگر بازیهای متعددی را روانه بازار کردهاند. میتوان گفت تمامی بازیهای ساخته شده توسط این استودیوها، حال و هوای یکسانی داشته و تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند. همگی دارای شخصیتهایی با طراحیهای جذاب بوده که خواهان نجات دنیا هستند. این بار هم کار جدید این دو استودیو فرمان همیشگی را گرفته و یک بازی تکراری را روانه بازار کردهاند. در ادامه با آخرین مقالات بازی و نقد بازی Fairy Fencer F: Advent Dark Force همراه دنیای بازی باشید. این نقد بعد از حدود ۳۰ ساعت تجربهی بازی Fairy Fencer F: Advent Dark Force روی پلتفرم Nintendo Switch نوشته شده است. کاملتر و بهتر عنوان Fairy Fencer F در سبک JRPG نوبتی است که شما کنترل ۶ شخصیت از ۹ شخصیت موجود را در مبارزات در دست دارید که همگی خواستار نابودی پلیدی و به وجود آمدن صلح همیشگی در دنیا هستند. نسخه Advent Dark Force در واقع نسخهی ریمستر شده و کامل نسخهی اولیه بازی است که برای پلتفرمهای PS4 – PC – Switch عرضه شده است. البته با شنیدن کلمهی ریمستر انتظار گرافیک بالا نداشته باشید چرا که پیشرفت بصری بازی بسیار محدود و به سختی قابل رویت است. ولی خبر خوب این است که در این نسخه شاهد پیشرفتهایی از جمله مبارزات بیشتر، بخشهای داستانی جدیدتر و پایانهای جدیدتر و مخصوص به هر شخصیت هستیم. نسخهی Switch این بازی دارای تمامی محتوای قابل دانلود به صورت رایگان است. کلیشههای همیشگی داستان بازی با شخصیت اصلی «فنگ» Fang شروع میشود؛ پسر جوانی که جز خوردن و خوابیدن کار دیگری بلد نیست. روزی فنگ با یک شمشیری که در زمین فرو رفته است مواجه میشود و شنیدهها حاکی از آن است که هرکس بتواند این شمشیر را از زمین بیرون بکشد، میتواند یک آرزوی خود را برآورده کند. فنگ با امید به برآورده شدن آرزوی خود یعنی غذای بینهایت تا آخر عمرش دست به کار میشود و به راحتی میتواند شمشیر را از زمین بیرون بکشد. و اینجاست که با «ارین» Eryn که یک پَری موجود در آن شمشیر است آشنا میشود و به فنگ میگوید که اگر میخواهد آرزویش را برآورده کند باید به او کمک کند تا الهه روشنایی را از طلسمی که گرفتارش شده، نجات دهد و با خدای پلیدی مبارزه کند. تا الان مطمئن هستم فهمیدهاید این داستان فوق العاده کلیشهای و دریغ از یک نکتهی تازه است. در تمامی طول بازی امید به بهتر شدن داستان داشتم، ولی از ابتدا تا انتهای بازی چیزی جز کلیشههای تکراری ندیدم. حتی در انتخاب کلیشهها نیز خوب عمل نکردهاند و کلیشههای جذابتری در دسترس بود تا بتوانند اندکی داستان را جذاب کنند. این مورد وقتی کسل کنندهتر میشود که از اواسط بخش داستانی اتفاقاتی میافتد و شما مجبور به انجام همهی ماموریتها و سیاهچالهها از اول میشوید. البته کلیشههای داستانی به خودی خود نکتهی منفی نیستند و میتوان گفت اکثر بازیهای سبک JRPG همگی پر از کلیشهاند و خیلی از داستانهای جذاب نیز به نوبه خود کلیشهای هستند. مشکل اصلی روایت نه چندان جالب و اتفاقات قابل پیش بینی داستان است که این کلیشه را کلیشهایتر از همیشه و بدون جذابیت کرده است. شکل روایی داستان به صورت بازیهای در سبک «رمان تصویری» Visual Novel است که خوبیهای خود را دارد از جمله دیدن شخصیتها در حالت طراحیهای دو بعدی و چشم نواز که این شکل روایی به بهتر شدن بازی کمک کرده است اما خود داستان و اتفاقات قابل پیشبینی و جهت کلی آن باعث شدهاست تا با داستانی نه چندان جذاب رو به رو شویم. موردی که پیش بردن بازی را جذاب میکند شخصیتهای دوست داشتنی بازی است. شخصیتهایی که نه تنها طراحی آنها بلکه خصوصیات شخصی آنها نیز جذاب و دوست داشتنی است و بارها در طول بازی لبخند بر لبهای من آوردند. هر یک از شخصیتها به ظاهر هدف جداگانه خود را برای همراهی با فنگ دارند ولی در کل همگی خواهان نجات الهه روشنایی هستند. تمرکز بسیاری بر روی بخش کمدی بازی انجام شده است و در طول بازی شاهد صحنههای بسیاری از جمله درگیری بامزهی شخصیتها و یا تصمیمهای احمقانه و خنده دار آنها هستیم که ارتباط شخصیتها با یکدیگر و نحوهی صحبت آنها باعث خندهدار شدن بیشتر این صحنهها میشود. صداگذاری شخصیتها بسیار عالی کار شده است که به برقراری بهتر با شخصیتها و لذت بردن بیشتر از روایت رمان تصویر گونهی آن کمک بسیاری میکند. روایت به صورت رمان تصویری نمونهای از یکی از شخصیتهای عجیب و بامزه که شمشیر اکسکالیبر را در سر خود دارد یکی من، یکی تو همانطور که گفته شد، گیمپلی بازی به صورت نوبتی است، ولی شخصیت شما به صورت کامل ایستا نیست و میتوانید در نوبت خود به صورت محدود، شخصیت خود را جا به جا کنید. این کار برای انتخاب یک جایگاه مناسب برای استفاده از مهارتهای شخصیتها است، چرا که خیلی از مهارتهای شخصیت ها تنها یک دشمن را هدف قرار نمیدهند و یک محدودهای از محیط را مورد هدف قرار میدهند. اگر جایگاهی که برای حمله انتخاب کردهاید، خوب باشد، میتوانید دشمنان بیشتری را با مهارتهای خود مورد ضربه قرار دهید. مهارتهایی که بسیار جذاب و چشم نواز طراحی شدهاند. هر شخصیت، قابلیت تبدیل شدن را دارد که با انجام این کار با پَری مربوط به خودشان ادغام شده و پَری آنها به یک حالت رباتمانند که روی بدن شخصیت اصلی قرار میگیرد، تبدیل میشود. با انجام این کار شخصیتها قویتر میشوند و تنها در این حالت میتوانند از قویترین مهارت خود استفاده کنند. جدا از این موارد هر شخصیت یک قابلیت منحصر به فرد دارد. برای مثال فنگ با فعال کردن قابلیت خود ضربههایش قدرت بیشتری میگیرد ولی از طرفی انرژی بیشتری مصرف میکند و یکی دیگر از شخصیتها به نام هارلی قابلیت آنالیز کردن دشمنان را دارد که با این کار میتوانید نقاط ضعف و قدرت هر دشمن را مشاهده کنید. قابلیتهای منحصر به فرد هر شخصیت باعث شده است که شما از تمامی شخصیتها استفاده کنید و فقط به چند شخصیت محدود که خودتان خوشتان میآید، بسنده نکنید. نمائی از بخش مبارزات بازی نمونهای از تبدیل شدن شخصیتها پستی و بلندی با تجربهی نسخهی نینتندو سوئیچ بازی از مشکلات افت فریم و رزولوشن پایین در حالت دستی رنج خواهید برد که مشکلی بسیار عجیب است. چرا که وقتی در حالت دستی بازی میکنید، رزولوشن پایینتر از ۷۲۰P را همراه با یکی از بیثباتترین نرخ فریمها بین بازیها تجربه خواهید کرد که بین ۲۵ تا ۳۰ معمولا بالا و پایین میرود. ولی نکتهی عجیب آن است که وقتی در حالت مبارزه هستید و از مهارتهای مختلف استفاده میکنید، وقتی بازی انیمیشن مهارت را نمایش میدهد که معمولا پر از افکتهای مختلف است، انتظار افت فریم یا رزولوشن را دارید. ولی با کمال تعجب شاهد فریم تقریبا ثابت ۶۰ هستید با رزولوشن ۷۲۰P که هم از نظر فریم بالاتر از بخش گشت و گذار است و هم از نظر رزولوشن، که این مورد در حالت خانگی نیز است. عملکرد ضعیف روی کنسول نینتندو سوئیچ یکی دیگر از مشکلات بازی، ساختار بسیار ساده و یکنواخت سیاهچالههای بازی است که هیچ پیچیدگی نداشته و همه چیز زیادی ساده است. که این مورد میتواند برای طرفداران سرسخت بازیهای سبک JRPG ناامید کننده باشد. ولی از طرفی بازی دارای سیاهچالههای متعددی هست و تعدادی از آنها مخصوص محتوای آخر بازی هستند که شخصیت شما بعد از اتمام داستان بسیار قوی شده است و نیاز به چالش دارد. که شما میتوانید با ورود به این سیاهچالههای بیرحم، هم توانایی و قدرت خود را بسنجید و هم از پاداشهای تمام کردن این سیاهچالهها بهرهمند شوید. اگر چالش بیشتری نیاز دارید میتوانید درجه سختی بازی را بالا ببرید که با این کار دشمنان شما علاوه بر بیشتر شدن قدرتشان، از حرکات جدید نیز در مبارزات استفاده خواهند کرد. ولی یکی از مشکلات بازی، سختی غیر منطقی بعضی از باس های بازی است. بارها پیش آمد که بدون هیچ مشکلی تمامی دشمنان یک مرحله را با یک ضربه پشت سر میگذاشتم ولی وقتی به باس آن مرحله رسیدم تفاوت غیرمنطقی قدرت آن باعث شد با مشکلاتی رو به رو بشوم. یکی از مواردی که باعث میشود از بازی کردن خسته نشوید و هر جای نقشهها را بگردید و همهی ماموریتهای فرعی را انجام دهید آزاد کردن لباس ها و زیور آلات بازی است که از تنوع بسیار بالایی برخوردار هستند و میتوانید ظاهر شخصیت محبوب خود را قشنگ تر و یا احمقانه کنید. چند نمونه از بخش شخصی سازی بازی نیاز به پیشرفت استودیوی Idea Factory بار دیگر نشان داد که قدرت ساخت بازیهای متنوع را ندارد و بازیهای آنها عمدتا حول شخصیتهای نوجوانی است که با قدرت عشق و دوستی به مبارزه با پلیدی میروند و روشنایی را به دنیا نشان میدهند. استفاده از این کلیشههای داستانی، با گیمپلی معمولی و مشکلات پرفورمنسی باعث شده است تا این عنوان تنها برای طرفداران سرسخت این شرکت قابل پیشنهاد باشد. Resolution Platform: Nintendo Switch – Score: 6.5 out of 10 Clichy story, non-challenging gameplay and performance issues on Switch make the game a suggest to play only for the developer’s hardcore fans. (نقدی که مطالعه کردید، بر اساس نسخهی منتقدین بازی Fairy Fencer F: Advent Dark Force بود که توسط ناشر آن یعنی Idea Factory برای دنیای بازی ارسال شده است.) نویسنده فرشاد پرهیزکار کنسول نینتندو سوییچ (Nintendo Switch) نقد و بررسی دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.