ترساندن مخاطبین همواره یکی از چالشهای اساسی سازندگان عناوین ترس و بقا بوده است. تعادل میان دو بخش اکشن و ترس و بقا مسلما از موضوعات درگیر کننده برای سازندگان بوده و دقت و ظرافت به خصوصی را میطلبد؛ چرا که در صورتی که کفه ی ترازو به سمت هر یک از طرفین میل کند، کل معادله به هم ریخته و سازنده در رسالت خود شکست میخورد. در ادامه با آخرین مقالات بازی و نقد بازی Silver Chains در دنیای بازی همراه ما باشید.
عناوینی چون Resident Evil و Dead Space را میتوان به عنوان نمونههای بسیار خوبی در این زمینه مثال زد و نشان داد که چگونه سازندهها در کنار هم قرار دادن دو بخش اکشن و ترس و بقا موفق بوده و درک صحیحی از این قضیه داشتهاند.
با این حال، دیگر سازندهها برای القای حس ترس در شدیدترین حالت خود، بازیکنان را در موضع ضعف قرار داده و بخش اکشن را به کلی از بازی حذف کردهاند. عناوینی چون Amnesia و Outlast از موفقترین عناوین ترس و بقا در سالهای اخیر بوده و نشان دادهاند که تا چه میزان نبود هیچگونه امکانات دفاعی در این سبک، حس ترس به مخاطب را دوچندان میکند.
عنوان Silver Chains با الهام گیری از دستهی دوم و ارائهی داستانی نسبتا خوب، سعی در ترساندن مخاطب داشته است اما به وضوح نشان میدهد که تنها الهام گرفتن کافی نیست و باید خلاقیت را نیز چاشنی کار کرد تا بتوان عنوانی تازه در این سبک به بازار عرضه کرد و حرفی تازه برای گفتن داشت.
عنوان Silver Chains به صورت اول شخص بوده و عمده گیمپلی بازی به گشت و گذار در محیط اصلی بازی که یک عمارت متروکه در وسط جنگلهای ناکجا آباد است، صرف میشود.
بازیکن در نقش فردی به نام Peter ظاهر میشود که در شبی تاریک و هنگام گذر از جاده، با ماشین خود با درختان جنگل تصادف میکند و برای کمک گرفتن، به نزدیکترین مکان که از قضا یک عمارت متروکه است، پناه میبرد. ولی در هنگام ورود به عمارت، با ضربهای بیهوش شده و در یکی از اتاقهای خانه به هوش آمده و متوجه اتفاقات عجیب و غریبی میشود. از همین ابتدا میتوانید روند شروع کلیشهای بازی را به وضوح ببینید، به گونهای که از خود سوال خواهید پرسید که آیا سازندهها هیچ تلاشی برای خلق شروعی جدیدتر کردهاند یا به جای آن ترجیح دادهاند که از کلیشهایترین حالت ممکن بهره بگیرند.
در هنگام گشت و گذار در محیط عمارت که خوشبختانه طراحی خوبی دارد، با دست نوشتههای مختلفی که در جای جای بازی پراکنده شدهاند، روبرو خواهید شد که هر کدام گوشهای از داستان بازی و آنچه را که در عمارت رخ داده است، بازگو میکنند. علیرغم اینکه این نوشتهها در نوع خود خوب هستند، اما در کلیت چیز خاصی را بازگو نمیکنند و به نوعی برای شما پیرامون اتفاقات غیر طبیعی که در عمارت رخ داده است، سوالاتی ایجاد نمیکند.
از همان دقایق ابتدایی بازی متوجه گنجههایی برای مخفی شدن خواهید شد که بدین معنا است که شما در این عمارت تنها نیستید. همانطور که در ابتدای مقاله نیز گفتیم، سازندهها راحتترین کار ممکن را انجام داده و همانند بسیاری از عناوین دیگر در این سبک، موجودی را که همواره در عمارت به دنبال شما است، برای ترس مضاعف به بازیکن تدارک دیدهاند. اما به نظر میرسد سازندگان هیچ ایدهای در اجرای این طرح نداشته و این موجود فقط در بخشهای خاصی از بازی و پس از انجام یک سری کارهای خاص، پیدایش میشود. به عبارتی میتوانید با خیال راحت در عمارت به گشت و گذار بپردازید و تنها هر زمان که به یک معما برخورد کردید، اندکی گوش به زنگ باشید چرا که اصولا پس از حل کردن این معماها، این موجود به صورت اسکریپت شده به دنبال شما میآید.
در واقع سازندگان حتی موجود را به صورت دائمی در بازی قرار ندادهاند که احساس امنیت را در طول بازی از بازیکن سلب کنند. به همین دلیل کل پتانسیل این موجود از همان نخستین تعقیب و گریز به صورت کامل هدر میرود. نقطه ضعف دیگر در طراحی این گریز و فرار، جایگذاری گنجهها برای پنهان شدن است که در طول بازی با فاصله کمی از مکانی که آن موجود ظاهر شده و دنبالتان میآید، قرار گرفتهاند و در عین حال پس از پنهان شدن به مدت چند ثانیه، آن موجود غیب شده و تا سکانس اسکریپت شده بعدی ظاهر نمیشود.
با این حال در طول بازی شاهد چند Jump Scare خواهید بود که به خوبی برای ثانیهای، شما را به لرزه خواهند انداخت. تقریبا تمام این Jump Scare ها به واسطهی صدای بلندی که ناگهان از دل سکوت بیرون آمده و شمایلی چندشآور آن را همراهی میکند، ارزش پیدا میکنند اما تعداد این موارد بسیار کم بوده و در نهایت کمکی به بهبود اوضاع کلی بازی نمیکنند.
علاوه بر گشت و گذار در محیط خانه، دیگر چالش پیش روی شما حل معماهای مختلف است اما ضعف دیگر بازی در طراحی این معماها به چشم میخورد. برخی از این معماها تنها در صورتی که بخشی از بازی را کامل کنید، قابل حل شدن خواهند بود و تا پیش از آن و با اینکه میتوانید با آنها تعامل داشته باشید، قادر به حل آنها نخواهید بود. معماها بسیار ساده و راحت طراحی شده و تنها چند دقیقهی کوتاه شما را به خود مشغول خواهند ساخت و در عین حال هیچگونه هدفی را دنبال نمیکنند و تعدادی از آنها بر خلاف آنچه که فکر میکنید و نشان میدهند، باید حل شوند.
در حیطهی گرافیکی، شاهد گرافیک و طراحی عمارت نسبتا خوبی هستیم. اتاقهای مختلف، سالنهای غذاخوری و کتابخانه به خوبی طراحی شدهاند اما مشکلات دیر لود شدن بافتها در جای جای بازی دیده میشود. علاوه بر این، بارگذاریهای طولانی بدنام که معمولا عناوین بسیاری را آلوده کردهاند نیز در بازی وجود دارند و این مساله با توجه به اینکه بازی از نظر گرافیکی آنچنان مبهوت کننده نیست، غیر قابل قبول است.
عنوان Silver Chains حاصل تلاش سازندگانی است که که تنها به ایده گرفتن از دیگر عناوین مطرح سبک ترس و بقا بسنده کرده و هیچ تلاشی برای ارائهی چیزی منحصر به فرد از خود نمیکند. به عبارتی سازندگان هیچ ایدهای در چگونگی پیاده سازی حس ترس نداشتهاند و در عین حال خود را با تمام وجود وقف آن نکردهاند. سکانسهای اسکریپت شده، پتانسیل هدر رفتهی عامل فیزیکی ترس، معماهای بیمعنی و آسان و مشکلات تکنیکی سبب شده تا این عنوان چیزی بیشتر از یک کپی ناقص از عناوین معروف نباشد که داستان خوب بازی را در سایه خود کاملا پنهان کرده است.
Resolution:
Platform: PC
Score 5/10
Silver Chains is a title that tries to imitate the elements that other, more successful horror games boast, but fails to implement them in an engaging manner.
(این نقد بر اساس نسخه منتقدین بازی نوشته شده که توسط توسعه دهندگان بازی در اختیار دنیای بازی قرار گرفته است.)