گرگهای مکزیکی
خانه » نقد و بررسی
بازیهای گرافیک ادونچر همیشه طرفداران خاص خود را دارند. بازیهایی که تصمیم گیری و فکر کردن به عاقبت در آن بالاترین اولویت را دارد و شما باید مسئولیت هر تصمیمی را بر عهده بگیرید. لذا سازندگان این بازیها در تمام عناوین گرافیک ادونچر قبل از شروع بازی به گیمر هشدار میدهند که عاقلانه و با فکر تصمیم بگیرد. یکی از این عناوین، بازی Life Is Strange 2 است. حالا بعد از منتشر شدن کامل این عنوان در دنیای بازی به بررسی بازی Life Is Strange 2 میپردازیم.
در نسل هشتم و با ادامه موفقیت تل تیل تنور این بازیها داغتر از قبل شد. در بین بازیهایی مانند مردگان متحرک «Walking Dead» و گرگی میان ما «Wolf Among Us» که گل سر سبد تل تیل بودند؛ یک بازی دیگر همه را عاشق خود کرد. اما این بار خبری از تل تیل در نام سازنده نبود. استودیو دونت ناد با بازی Life Is Strange تنور گرافیک ادونچرها را داغتر از قبل کرد. طبق اعلام سازنده، داستان مکس و کلویی در قسمت اول به پایان رسید و مشخص نبود که در آینده چه چیزی در انتظار ما است. بعد از تعطیلی استودیو تل تیل و آینده مبهم بازیهای آنها، چشم طرفداران گرافیک ادونچر به استودیو دونت ناد و سری لایف ایز استرنج «Life Is Strange» بود. اینجا بود که آنها با معرفی قسمت دوم Life Is Strange مرهمی روی زخم طرفداران نهادند. بازی مانند باقی برادران خود ساختار اپیزودیک دارد و در پنج اپیزود روایت میشود. از این مهمتر اینکه تصمیمهای شما و اتفاقات از قسمت اول بازی نیز در این قسمت تاثیر گذار است.
این نقد و بررسی پس از ۲۰ ساعت تجربه بازی روی کنسول Xbox One انجام شده است.
شاون دیاز شخصیتی است که شما کنترل آن را در بازی بر عهده دارید. علیرغم اینکه بیشتر تصمیم گیریها در بازی روی دوش او بوده اما قدرت واقعی در دست برادر کوچکتر یعنی دنیل است. در شروع بازی رابطه این دو برادر آنچنان که باید خوب نیست و این دو دائما در حال دعوا هستند. با این حال رفته رفته و با توجه به تصمیمهایی که میگیرید، رابطه بین دو برادر شکل میگیرد. در نتیجه باید در تصمیم گیری و دیالوگهایی که انتخاب میکنید محتاط باشید. زیرا اگر رابطه شما با دنیل خوب نباشد ممکن است او خلاف گفته شما عمل کند و داستان به سمت دیگری برود. اما حس برادری و اعتماد بین این دو خصوصا در لحظات حساس به وضوح قابل مشاهده است. برای اثبات فقط به ساعت مچی دنیل در اپیزود دوم توجه کنید.
شاون ۱۶ ساله و دنیل ۹ ساله هنوز آنقدر بزرگ نیستند که بتوانند روی پای خود ایستاده و مشکلات را درست مدریت کنند. در این بین اما وظیفه برادر بزرگتر سنگینتر است. زیرا بار آینده و کارهای برادرش نیز روی دوش او بوده و باید در تصمیم گیریها او را نیز در نظر بگیرد. در نتیجه باید حواس خود را بیشتر بر روی دیالوگهای خود با دنیل جمع کنید. دنیل بسیار بازی گوش و عاشق نشان دادن قدرت خود است. همین موضوع باعث به دردسر افتادن دو برادر شده و سیل عظیمی از بدبختی را روی سر این دو برادر روان میکند. اما دنیل آنچنان هم که فکر میکنید بی دست و پا نیست و در بسیاری از وضعیتهای دشوار به کمک برادر بزرگتر آمده و او با قدرتهایش او را از مخمصه نجات میدهد. تجربه سفر این دو برادر اما جالبتر از اینها بوده و به همین جا ختم نمیشود.
داستان دلیل اصلی برای تجربه بازی Life Is Strange 2 است. بازی شروع آرامی دارد و در ابتدا عجلهای برای روایت داستان ندارد. اما این کندی در روایت به هیچ عنوان خسته کننده نیست و شما را از بازی دور نمیکند. این موضوع مربوط به نیم ساعت ابتدایی بازی بوده و پس از سکانس افتتاحیه بازی، همه چیز بهتر از قبل ادامه پیدا میکند. انسجام در روایت داستان بازی تجربه لذت بخشی را برای شما به ارمغان آورده است.
اما این داستان آنچنان هم بی عیب و نقص نیست و یک ایراد دارد. دومین قسمت بازی که قوانین «Rules» نام دارد؛ مشکل اصلی بازی است. سازندگان در استفاده از پتانسیل این قسمت کمی ناکام مانده و آنطور که باید داستان را خوب روایت نمیکنند. پس داستان این قسمت جذابیت کمتری نسبت به قسمتهای دیگر دارد. اما همچنان هم سرگرم کننده بوده و به نحوی نیست که شما را از بازی کردن منصرف کند. برای ارتباط بهتر با این قسمت پیشنهاد میشود Awesome Adventures Of Captain Spirit که یک تجربه یکی دو ساعته و رایگان است را تجربه کنید. اگر این بازی کوتاه که درواقع پیش درآمدی برای نسخه دوم بوده را بازی کنید؛ بصورت خودکار تصمیمات شما روی این قسمت و در واقع کل بازی تاثیر میگذارید. یکی دیگر از استادیهای دونت ناد نیز همین ریزه کاریها است. همه چیز با زیرکی و هوشمندی و جذاب ساخته شده و کاری کرده که اصلا خسته نشوید.
برای حسن ختام داستان بازی باید به پایانهای بازی بپردازیم. هر اپیزود چند پایان متفاوت داشته و پایان هر اپیزود در اتفاقات و پایان اپیزود بعدی تاثیر مستقیم دارد. تصمیمهای کوچک و بزرگ سرنوشت سازی که در بازی گرفتید نوع پایان بازی را رقم میزند. در واقع در هر پایان شخصیت و روحیات شاون و دنیل با پایان دیگر متفاوت است. این موضوع باعث هر چه بیشتر شدن ارزش تکرار بازی میشود.
در ادامه سفر در نیمه دوم بازی برادران دیاز و دوستان جدیدشان دور آتش جمع میشوند. حرفها و خاطراتی که هر یک به نوبت میزنند شما را از زندگی واقعی و جریان بازی جدا میکند و در واقع شما را به یکی از اعضای کمپ اضافه میکند. بخشی که نیم ساعتی از بازی را اشغال کرده اما شما آرزو میکنید که هیچ وقت تمام نشود. اما آیا فکر میکنید که بازی تا به اینجا هر چه در چنته داشته را رو کرده است؟ کاملا در اشتباه هستید. نیمه دوم بازی که در واقع از همین دورهمی کوچک شروع میشود تا لحظه آخر بازی بی نقص است. همه چیز در بهترین حالت ممکن بوده و شما را بیش از پیش میخکوب میکند.
دونت ناد در نیمه دوم بازی Life Is Strange 2 سنگ تمام گذاشته و هر چه بلد بوده رو کرده تا روح شما پرواز کند و از دنیای واقعی فاصله بگیرد. پرداخت شخصیتها و ارتباطی که هر کدام با دو برادر دارد در این نیمه به غایت رسیده و حرفی برای گفتن باقی نگذاشته است. دونت ناد با این بازی جای پای خود را در قلب عاشقان گرافیک ادونچر محکمتر کرد و روایتی کم نظیر و تجربهای منحصر به فرد را خلق کرد. به جرعت میتوان گفت که این بازی بهترین گرافیک ادونچر چند سال گذشته بوده و برای همیشه در قلب شما باقی میماند.
تا به اینجای کار از داستان و روایت بازی تعریف و تمجید کردیم. اما یک داستان خوب به تنهایی نمیتواند برای مخاطب کافی باشد و در ذهن او نقش ببندد. اولین محرک و یاریگر داستان، صدا است. دونت ناد اینجا نیز سنگ تمام نهاده و بهترینها را برای مخاطب به ارمغان آورده است. قطعات موسیقی لایسنس شده و قطعاتی که به صورت خاص برای بازی ساخته شده در یک کلام شاهکار هستند. موسیقیهایی که بعضی اوقات شما را مجبور میکند بازی را بیخیال شده و چشمها را بسته و فقط به موسیقی گوش دهید. ریتم و محل استفاده این قطعات نیز بدون ایراد بوده و با تم بازی نهایت همانگی دارند. صدا پیشه ها و تیم صدا گذاری نیز چیزی از ما دریغ نکردند و تمام تخم مرغهای خود را در سبد نهادند. همه این خوبیها باعث میشود زبان از وصف صداها قاصر شود.
راستی تا یادمان نرفته باید تشکر ویژهای نیز از تیم کارگردانی بازی به عمل آوریم. قاب بندی و کارگردانی میان پردهها و گفت و گوهای بازی در القا و انتقال حس شاون و دنیل به گیمر کمک شایانی کرده و باعث شده شما حس کنید واقعا درون بازی هستید و جای شاون تصمیم میگیرید. در کل کارگردانی بدون نقص و خوبی را شاهد هستیم که با ترکیب آن با موسیقیهایی که به تمجید آن پرداختیم؛ همیشه در قلب شما جای خواهند داشت.
بازی Life Is Strange 2 فقط در مورد برادران دیاز نیست. پیامهای اجتماعی و سیاسی و انتقادات زیادی را مخصوصا از جامعه آمریکا در خود جای داده است. از همان لحظه اول و شروع بازی نیز این پیامها به وضوح قابل رویت است. نژاد پرستی و خشم برخی از افراد نسبت به مهاجران خارجی یکی از دلایل همین بدبختی و سفر طولانی شاون و دنیل است. تصمیمات ترامپ برای ساخت دیوار در مرز مکزیک نیز یکی دیگر از موضوعات بولد و مهم بوده که اشارات زیادی در داستان بازی به آن میشود. در واقع دونت ناد با Life Is Strange 2 با یک تیر دو نشان زده و انتقادات سیاسی و اجتماعی را نیز در بازی جای داده است. بازی تصویری از همه اقشار جامعه آمریکا نشان داده و رویای آمریکایی را به مبارزه طلبیده است.
در بازی تعداد زیادی از افراد را ملاقات میکنید که به دلیل ساختار جامعه از استعدادها و آرزوهای خود دور شده و مجبور به انجام کارهای خلاف خواسته خود شدند. شاون که کنترل او را در بازی برعهده داریم نیز یکی از همین افراد است. او که در نقاشی استعداد زیادی دارد و علاقه زیادی به هنرمند شدن نیز دارد؛ به دلیل مشکلات و اتفاقات ناخواسته از رویای خود دور شده است. البته شاون یکی از این افراد بوده و همانطور که اشاره شد، از این دست افراد با استعداد و رویاپرداز در بازی کم نیستند.
بازیهای گرافیک ادونچر یک تفاوت عمده با دیگر عناوین صنعت دارند. در اکثر بازیها گیمپلی اولویت اصلی بوده و داستان در خدمت گیمپلی است. اما گرافیک ادونچرها در خلاف جهت آب شنا کرده و گیمپلی را به خدمت داستان درآوردند. بخش زیادی از بازی عاری از گیمپلی خاصی بوده و به میان پردهها خلاصه میشود. اما همین گیمپلی اندک هم بدون مشکل و متنوع از آب درآمده و به هیچ وجه نزدیک به تکراری شدن هم نمیشود.
در کل کارهایی که در این بخش میتوانید بکنید زیاد نیست. میتوانید نظر دنیل را در مورد موضوعات مختلف بپرسید. از همه مهمتر تصمیم بگیرید یا دیالوگی انتخاب کنید. خودتان نظر دهید یا نقاشی کنید. از دنیل برای پیش بردن بازی کمک بگیرید. گیمپلی از بازیهای هم سبک خود بسیار بهتر بوده و همیشه تازه است. نهایت پیچیدگی گیمپلی بازی فشردن دو دکمه پشت هم در زمان مشخص است. مثلا در قسمت سوم بازی باید در بخشی از بازی زمان بندی فشردن دکمهها را رعایت کنید. جز این موضوع گیمپلی بازی به همان سادگی بوده که بالاتر شرح دادیم.
قبل از پرداختن به گرافیک باید گفت که این یک گرافیک ادونچر است. در نتیجه انتظار گرافیک واقع گرایانه نداشته باشید. اما گرافیک هنری بازی آنچنان که فکرش را میکنید هم بد نیست. در واقع Life Is Strange 2 بهترین گرافیک هنری را در بازیهای هم سبک خودش دارد. در اینجا باید دوباره از تیم کارگردانی بازی برای بهتر نشان دادن این موضوع تشکر کرد. محیطهای بازی که از جنگل گرفته تا دریا و سحرا را شامل میشود؛ تنوع خوبی دارند و به بهترین شکل طراحی شده است. سازندگان از کنار ریزترین جزئیات نیز به راحتی عبور نکرده و همه چیز را در نظر داشته اند. ساعت روی دیوار در اپیزود پنجم نیز یکی از این ریزبینیها بوده و در نوع خود جالب است.
از نظر فنی نیز بازی چیزی کم ندارد. بازی روی Xbox One با رزولوشن ۱۰۸۰ اجرا میشود. در هر ثانیه هم فریمها ۶۰ بار به ما سر زده و تجربه نرم و روانی را به ارمغان میآورند. در طول تجربه بازی تنها یک بار در پایان اپیزود چهارم افت فریم خیلی کوتاه و ریزی را شاهد بودیم که مشکل ساز نبود. همچنین باگ دردسر سازی نیز در بازی وجود ندارد. تنها یک بار چراغ قوهای برای چند ثانیه در فضا معلق بود که البته چیز بزرگی هم نبود. در کل این بخش هم مانند دیگر بخشهای بازی خوب بوده و شما را راضی میکند.
از ابتدای کار به تعریف از بازی پرداختیم. در پایان بندی نیز کاری جز این از دستمان ساخته نیست. آخرین دست پخت دونت ناد یعنی Life Is Strange 2 همان چیزی بود که طرفداران انتظار داشتند و بهترین بازی گرافیک ادونچر این چند سال است. همه چیز در بازی عالی بوده و شما را دل سرد نمیکند. گل سر سبدش نیز داستان و موسیقی است. این بازی را با توجه به پایان بندیهای متفاوت باید چند بار تجربه کرد تا دِینمان را به سازندگان ادا کنیم. حالا که سازندگان از امتحان برای بار دوم سر بلند بیرون آمدند؛ به شدت منتظر بازی Tell Me Why ساخته بعدی آنها بوده و این بازی را در لیست بازیهایمان قرار میدهیم. در انتها تنها پیشنهاد میکنم که بازی را با حوصله و به دور از عجله تجربه کنید تا آن گونه که باید لذت ببرید.
Verdict
Platform: Xbox One – Score: 9.5 out of 10
Life Is Strange 2 is the best graphic adventure game for so long. Everything in the game is great. Just hope that second episode was better. Overall it’s a must play for graphic adventure lovers.
+ روایت جذاب داستان
+ گرافیک بسیار خوب
+ سیستم تصمیمگیری بازی
– روایت و اتفاقات قسمت دوم میتوانست بهتر باشد
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.