خانه » نقد و بررسی » نقد و بررسی بازی پرونده بازی MGS V: The Phantom Pain | فانتوم پینی که متال گیر نیست × توسط دنیای بازی در ۱۳۹۴/۰۷/۰۹ , 14:00:03 111 فانتوم پین مثلا قرار بود یکی از بهترین تجربههای نسل هشتم باشد. قرار بود پایانی باشد برای سری بازی متال گیر و همه این موارد باعث شده بود که ما طرفداران این بازی، بیصبرانه منتظر انتشار بازی باشیم. اما پس از اتمام بازی، تقریبا تمام طرفداران دو آتشه بازی شاکی شدند. از آنجایی که این بازی مثلا خیلی مهم بود، گفتیم پروندهای به یاد پروندههای قدیم نشریه دنیای بازی کار کنیم تا به رسالت خود به عنوان یک رسانه معتبر و قدیمی عمل کرده باشیم. حق بدهید وقتی میبینیم بعضی از سایتهای ایرانی این بازی را نقد میکنند و در نقدشان میگویند این بازی پایبند به سریهای قبلی است، تعجب کنیم! هدف از این پرونده هم تاحدی بازکردن دید منتقدان داخلی است. پروندهی مفصلی که در ادامه مشاهده میکنید، چند صفحهای است و هر صفحه اختصاص دارد به یک نویسنده. نویسندهها هم عبارتاند از سید طه رسولی، علی فخار، رضا قرالو و یونس بهرامی. مطمئنیم که بسیاری از شما که طرفدار سری متال گیر هستید نیز با ما هم عقیده هستید، پس منتظر بحثهای شما در بخش نظرات هستیم. فهرست محتوااین دیگر چه کوفتی بود!؟فانتوم پینِ خالی!دنیای باز دیگر چه صیغهای است؟کوجیما کجایی که یادت بخیر!فانتوم پین «بازی» بسیار خوبی است!آببندیکونامی لعنت الله علیه!شبحِ دردِ یک بازیشبح دردِ خاطراتشبح دردِ کاراکترهای سطحی (حاوی اسپویلر شدید)شبح دردِ محصولی ناقصمستر کوجیما سان!حکایت تمجیدهای رومانسی و فرزندی که درست تربیت نشد این دیگر چه کوفتی بود!؟ نویسنده: علی فخار یادم هست خیلی سال پیش قبل از آن که متال گیر سالید ۱ را بازی کنم، با خودم میگفتم این دیگر چه بازی مزخرفی است؟ هم سعی دارد تاریخی-واقعی باشد هم علمی-تخیلی است. خلاصه از دور که به بازی نگاه میکردم، درکاش نمیکردم. تا این که بالاخره دل را به دریا زدم و متال گیر سالید ۱ را شروع کردم. مبهوت شدم. بلافاصله این عنوان به یکی از ده بازی برتر عمرم تبدیل شد. از آن روز سالها میگذرد، اما بعد از آن تبدیل شدم به یک طرفدار دو آتشه سری متال گیر و معجون هیدئو کوجیمایی. تا قبل از عرضه فانتوم پین تمام نسخههای بازی را به جز نسخه چهارم با جان و دل بازی کرده بودم و عرضه فانتوم پین باعث شد کاری که مدتها بود قصد انجامش را داشتم، انجام دهم. یعنی قرض گرفتن پلیاستیشن ۳ از رفقا و بازی کردن متال گیر سالید ۴. تجربه بینظیری بود با این که تقریبا تمام داستان را هم میدانستم اما باز هم تک تک لحظات بازی برایم لذتبخش بود. حق بدهید بعد از ۴-۵ روز متال گیر سالید ۴ بازی کردن و شروع فانتوم پین، آنقدر ضد حال بخورم که حالا بگویم «این دیگر چه کوفتی بود!؟» حالا در ادامه خواهید فهمید که این فانتوم پین چه کوفتی است! فانتوم پینِ خالی! در این یادداشت اسم کامل بازی را نخواهم آورد. همین فانتوم پین بساش است، این بازی لیاقت نام متال گیر سالید را ندارد و از نظر من یک متال گیر نیست. میخواهم یک تئوری را مطرح کنم که خیلی از موارد را پوشش میدهد. چرا فانتوم پین آشغال شد؟ چرا اصلا اینطوری شد؟ چرا کونامی و کوجیما دعوایشان شد؟ به نظر من تمام اینها زیر سر کونامی و سیاستهای مالیاش است. بنده نمیپذیرم شخصی مانند کوجیما که چندین و چند سال است اصالت این سری را حفظ کرده به یک باره بیاید و چنین چیزی تحویل طرفداران دهد. تمام اینها بر میگردد به این که کونامی گفته عنوانی میخواهم که امروزی باشد و دست مرا برای ساخت شمارههای بعدی باز بگذارد. در نتیجه فانتوم پین تبدیل شد به یک بازی دنیای باز مزخرف که یک سری ماموریت به شما داده میشود تا انجام دهید و فولتون بازی کنید! بعدا هم میتوان یک شماره دیگر داد تا باز هم یک سری ماموریت دیگر انجام دهید. کی به کی است؟ دنیای امروز، دنیای بازیهای سالانه و تکراری همچون اساسین کرید و غیره است. دنیای باز دیگر چه صیغهای است؟ من نمیدانم این دنیای باز شدن دیگر چه کوفتی است؟ آن هم برای عنوانی همچون متال گیر! حداقل اگر دنیای باز میکنید مثل آدم دنیای باز کنید. هنوز مزه ویچر ۳ زیر زبانام است. دنیای باز به ویچر ۳ میگویند نه این که یک صحرای خالی به شما بدهند و بگویند حالا باید ۱ کیلومتر بروی تا به محل ماموریت برسی! میدانید اوایل تجربه کردن فانتوم پین یاد چه عنوانی افتادم؟ یاد فارکرای ۲. اگر یادتان باشد آن موقع که بازی عرضه شد کلی از منتقدان بازی را فحش دادند که چرا دنیای بازش اینطوری است و باید این همه مسیر طی شود تا به ماموریت برسیم و از طرفی بین راه هم پر از گشتهای نظامی است!؟ فانتوم پین کوفتی هم همین است، با این تفاوت که حتی از فارکرای ۲ هم ضعیفتر است. حداقل در فارکرای ۲ کلی وسیله نقلیه در اختیار شما گذاشته میشد. اما در بخش زیادی از فانتوم پین تنها باید از اسب استفاده کنید. حالا چه شده منتقدان این مسئله را در فانتوم پین ندیدهاند و مثل جوزدهها نمرههای بالا به بازی دادند را بنده نمیفهمم. حتی طراحی این دنیای باز در فانتوم پین هم بد است، نه میانبر خوبی وجود دارد نه چیزی و گاها برای رسیدن به مقصد باید به معنای واقعی کلمه مسافت زیادی را طی کنید. البته کمکم با کپچر کردن و از بین بردن رادار گشتهای نظامی وضعیت بهتر میشود اما باز هم درخواست هلیکوپتر، سوار شدن و دوباره پیاده شدن در جایی دیگر یک زمان اضافی اعصاب خردکن را از شما میگیرد. کوجیما کجایی که یادت بخیر! سوال من این است، متال گیر سالیدی که روح مخصوص خود را داشت و بسیاری از استودیوهای بازیسازی حسرت چنین روحی را میخوردند و از ساخت چنین تجربهای عاجز بودند؛ حالا چه شده که فانتوم پین نه تنها روح متال گیرهای سابق را ندارد بلکه به سمت شبیه شدن به دیگر بازیها رفته است!؟ همه ما عاشق آن روایت داستانی بینظیر بازیهای قبلی بودیم. آن سورپرایزهای وحشتناک، آن فراز و نشیبهای داستانی که خیلی به موقع اتفاق میافتاد، آن شخصیت پردازی دقیق تمام کاراکترها، آن باسفایتهای خفن… شما بگویید فانتوم پین چقدر در پیادهسازی این موارد موفق بوده است؟ من هنوز نمیتوانم باور کنم این همان آسلاتی بود که قبلا میشناختم. هنوز نمیتوانم باور کنم که در سکانس اول فانتوم پین کاملا داستان بازی برایام لو رفت، هنوز نمیتوانم باور کنم که این بازی نام متال گیر را بهدوش میکشد اما به جز گیمپلی خیلی خوباش هیچچیزیش به متال گیرهای قبلی نرفته است. فانتوم پین «بازی» بسیار خوبی است! بله واقعیت این است که فانتوم پین بازی بسیار خوبی است. اما متال گیر خوبی نیست. گیمپلی بازی واقعا عالی است. طراحی مراحل واقعا خوب است. شخصا این حس به من دست میداد که در حال بازی کردن کماندوز افسانهای، اما با یک کماندو و آن هم در دنیای سه بعدی هستم. طراحی پایگاهها، نحوه حرکت دشمنان، هوش مصنوعی بسیار خوب آنان، تنوع ماموریتها و… همگی عالی هستند. با این که فولتون کردن هم کاری اعصاب خردکن است، اما بهرحال کرماش به دامتان میافتد و پس از مدتی همه چیز را فولتون میکنید. نحوه پیشرفت پایگاه مادر و در نتیجه تجهیزات شما هم خیلی خوب پیادهسازی شده و ایرادی نمیتوان به آن وارد کرد. بهرحال اینها همگی وامدار نسخه پیس واکر هستند. از همه مهمتر تکامل کنترل اسنیک در این سری را شاهد بودیم. حرکت نرم اسنیک، انیمیشنهای عالی و فیزیکی عالیتر واقعا برای من لذتبخش بود. با تمام این اوصاف فانتوم پین واقعا بازی خوبی هست اما متال گیر نیست! خطر اسپویلر: اگر بازی را تمام نکردهاید بخش آببندی را نخوانید آببندی فانتوم پین آببندی شدهترین عنوان این سری است. اصلا معلوم نیست چی به چی است و به جای جواب دادن سوالات، کلی سوال جدید ایجاد میکند. در همان سکانس اول بازی اگر دقت کنید، بهصورت خیلی تابلو لو میرود که شما بیگباس واقعی نیستید. دیالوگهای دکتر به شما و بالاخص دو دیالوگ Quite و آن فرد باندپیچی شده را دقت کنید: Quiet: هنوز نه، فردی که روی تخت کناریه چهره منو دید. و بعد به سراغ کشتن شما میآید در حالی که هدف اصلی Quiet کشتن بیگباس بود. بیگ باس اصلی که صورتش باندپیچی شده، در سوال بیگباس الکی که میپرسد: «تو که هستی»، میگوید: داری با خودت حرف میزنی. کوجیمایی که استاد سورپرایز کردن ما بود، حالا همین اول بازی لو میدهد که بیگباس اصلی یک جای دیگری است و شما فیک هستید. و شما باید صبر کنید تا بفهمید که بیگباس اصلی کجاست. از طرفی سوالهای بسیاری هم در طول بازی بهوجود میآید که در نهایت هم بیجواب رها میشوند. مشکل بعدی و شدیدی که با بازی دارم، روایت بخش اعظمی از داستان توسط صداهای ضبط شده است. کوجیمایی که استاد روایت داستان بود و ما سری متال گیر را بهخاطر آببندی نکردن روایت داستان میستودیم؛ حالا در فانتوم پین این آببندی همانند بسیاری از بازیهای روز اتفاق افتاده و شما برای فهمیدن داستان باید بروید و صداهای ضبط شده را گوش بدهید! نکته تاسفبار اینجاست که به معنای واقعی کلمه بخش زیاد و مهمی از داستان توسط نوارها روایت میشود، در حالی که در سریهای قبلی کوجیما همیشه میانپردههای اختصاصی برای روایت بخشهای مهم داستان تهیه میکرد. کونامی لعنت الله علیه! حالا میفهمم که چرا کوجیما بجای این که بیاید و از متال گیر سالید ۵ رونمایی کند، آن کمپین تبلیغاتی فانتوم پین را راه انداخت. شاید همان موقع میخواست بگوید که این بیشتر یک بازی مجزا است تا این که متال گیر سالید باشد. واقعیت هم همین است. فانتوم پین به جز داشتن کاراکترهای سری متال گیر، چیز دیگری ندارد که بتوان را متال گیر نامید. دلایل این امر را در همین یادداشت/مقاله هم آوردم. از نظر من فانتوم پین ترکیبی است از اجبار کونامی برای تولید یک محصول روز و عامهپسند و ایدههایی که کوجیما میخواست اما نتوانست در بازی پیاده کند. اجبار برای بازی کردن مراحل تکراری در فصل دوم بازی، یکی از مواردی است که دست داشتن کونامی را ثابت میکند. متاسفانه فانتوم پین بجای این که دردی باشد بر دوای دوری چند ساله از سری متال گیر، بدتر نمک شوری پاشید بر روی این درد. و همین باعث شده که این بازی از نظر من لیاقت نام متال گیر را نداشته باشد. حیف که در هنگام انتشار نقد بازی در دنیای بازی، اوایل بازی بودم. اگر بازی را زودتر تمام میکردم مطمئنا اجازه نمیدادم این بازی از دنیای بازی امتیاز 9.2 دریافت کند! شبحِ دردِ یک بازی یادداشتی برای یک بازی که ناامیدمان کرد نویسنده: سید طه رسولی هنوز درد میکند. از همان دردهای «شبحی» که مربوط به چیزی است که نیست ولی دردش هست. منظورم دردی است که بعد از تمام کردن متال گیر۵ دچارش شدم که درد بدی است، درد بازیای که نیست ولی دردش هست. شبح دردِ خاطرات این یادداشت نقد نیست، صحبتهای یک طرفدار چندآتشه متال گیر است. طرفداری که با اسنیک زندگی کرده و بزرگ شده. کاملا یادم هست زمانی که متال گیر سالید۱ هنوز برای پلیاستیشن۱ نیامده بود و فقط یه دموی کوتاه ژاپنی داشت. بعد هم هنوز نسخهی انگلیسی بازی در ایران پیدا نمیشد که ما نسخهی ژاپنی را تمام کردیم. نسخهی انگلیسی را آنقدر بازی کردم که دو بار مجبور شدم دیسکاش را عوض کنم. مکالمات Codecها را برای خودم ترجمه میکردم و آنقدر دایره لغاتام در زمینهی اصطلاحات نظامی وسیع شد که هنوز دارم از آن تجربه استفاده میکنم. اینها صحبتهای طرفداری است که دموی تانکر متال گیر۲ را چند ماه روزی یک بار تمام میکرد و همهی سوراخهایاش را حفظ بود. نسخهی کامل که آمد چون پلیاستیشن۲ نداشتم مجبور شدم کل بازی را در کلوپ بازی کنم. البته سعید ظهوریان صاحب کلوپ یکی از دو پلیاستیشن۲اش را انحصاری قرق من کرد تا متال گیر۲ ام را بازی کنم و به آرزویام برسم! وقتی متال گیر۳ آمد سامان حیدری که تا به آن روز ندیده بودماش در کمتر از یک ساعت بازی را خرید و برایام فرستاد تا هم یکی از بهترین دوستان زندگیام را پیدا کنم و هم بتوانم یکی از خاطرهانگیزترین بازیهای تاریخ را تا آخر بروم. این را هم کاملا یادم هست که دو روز مانده به عرضهی متال گیر۴ در همه جای دنیا، نریمان فرامرزی به طور معجزهآسایی یک نسخه از بازی را گذاشت کف دستام و من که پلیاستیشن۳ نداشتم بازی را به دوست عزیزم نصیر دادم تا بازی کند و بگذارد من هم بروم خانهیشان و اسنیک را ببینم. البته لطف وحید یوسفی را هم یادم نمیرود که یک عالمه همه جای بازی برایام Save کرد و با فلش فرستاد تا وقتی میروم خانهی نصیر Saveها را یکی یکی Load کنم و دموها را ببینم و درگیر گیمپلی نشوم. خدا نصیر را رحمت کند که سال بعدش تومور مغزی گرفت و با روی باز و خندان رفت اتاق عمل و دیگر بیرون نیامد و سعید ظهوریان، سامان حیدری، نریمان فرامرزی و وحید یوسفی را هر جا که هستند سلامت نگه دارد. و البته کوجیما را لعنت کند که با متال گیر۵ رید به همهی این خاطرات. شبح دردِ کاراکترهای سطحی (حاوی اسپویلر شدید) بعد از تمام کردم متال گیر۵ به این نتیجه رسیدم که مدیران کونامی چقدر آدمهای صبوری بودهاند و چقدر با کوجیما راه آمدهاند! به نظر من برخورد مدیران کونامی با کوجیما نه تنها کاملا درست و به جا بوده بلکه باید خیلی زودتر از این حرفها انجام میشده. البته اگر اسم این بازی متال گیر سالید نبود هیچ مشکلی نداشتم اما بودن این عنوان روی یک بازی و حضور یک کاراکتر با چنین سابقهای مانند بیگ باس یعنی با یک محصول عادی طرف نیستی. به خصوص که بیشتر از یک دهه منتظر بودهای تا دوباره یک متال گیر بازی کنی. از همهی دوستانی که متال گیر۵ بازی نکردهاند و برایشان مهم است که چیزی از داستان لو نرود خواهش میکنم از اینجا به بعد را نخوانند. گر چه داستانی برای لو دادن وجود ندارد. قصهی متال گیر۵ اصلا آن چیزی نیست که باید باشد و طرفداران استحقاقاش را داشتند. نه توضیح میدهد که بیگ باس چطور تبدیل به آن بیگ باسی شده که در متال گیر۱ و ۲ دیدهایم و نه سیر تغییر شخصیتی او را نشان میدهد. نه به سالید اسنیک مربوط میشود و نه به دیگر کاراکترهایی که از دنیای متال گیر میشناسیم. اصلا متال گیر۵ هیچ شخصیت به یادماندنی ندارد (به جز خلبان Pequad که هر وقت داد میزند Arriving at LZ! روح آدم شاد میشود). از کاراکترپردازیهای عمیق متال گیری خبری نیست. اصلا کسی حرف نمیزند. همه دیالوگها سطحی و برای اطلاعرسانی هستند. باسهای بازی کاملا بیهویتاند، درست برخلاف باسهای متال گیرهای قبلی که کلی شخصیتپردازی داشتند و زندگینامهیشان برای شما تعریف میشد. لعنتی! حتا باسهای متال گیر رایزینگ هم کاراکترپردازیشان بهتر از Skullها (بخوانید اوسکولها)ی متال گیر۵ هستند. یک لحظه چشمهایتان را ببندید و اوسکولهای بیهویت متال گیر۵ را مقایسه کنید با فورچون، ومپ، سایکومانتیس، ریون، باس… نه! غلط کردم. اصلا همچین کاری نکنید. آدم بد بازی که اسکال فیس یا همان صورت جمجمهای نام دارد کمی بیشتر از Raam در Gears of War شخصیتپردازی شده و از یک «آدم بدی که میخواهد همهی دنیا را از بین ببرد» فراتر نمیرود. میلر و اسلات کاملا تک بعدی هستند و از اول تا آخر داستان هیچ تغییری نمیکنند. نمیدانم چطور بیگ باس رویاش میشود با آن دست بایونیکی خفن که روز به روز بهتر میشود توی روی میلر نگاه کند که یک دست و یک پا ندارد و هیچکس هم بهش پیشنهاد نمیدهد برایاش دست و پای بایونیکی درست کند. اسلات را هم که همیشه به آب زیرکاهی و توطئههای پیچیدهاش میشناختیم در این داستان نقشاش در حد آن خانمی است که در Clash of Clans همه چیز با لحن بسیار مهربانانه و دوستانه توضیح میدهد. توجیهشان هم این است که استاد خودش را هیپنوتیزم کرده. بیگ باس هم که اصلا حرف نمیزند که بخواهد کاراکترپردازی بشود. بعید میدانم کسی خودش را فن متال گیر بداند و پیش از عرضهی بازی نفهمیده باشد که این کاراکتر شاخدار بیگ باس نیست. اولین باری که ایشان را در تریلرها مشغول کشیدن سیگار الکتریکی دیدیم همگی میدانستیم کاراکتر بازی بیگ باس نیست فقط هیجان داشتیم ببینیم واقعا کیست؟ فرانک جگر؟ نه! یک آدم کاملا رندوم که مثلا قرار است توی پلیر باشی. اینطوری است که همه چی دست به دست هم میدهد و یکی از عجیبترین صحنههای بازی را خلق میکند که بیگ باس و اسکال فیس پشت جیپ رو به روی هم نشستهاند. اسکال فیس به مدت ده دقیقه از بچگیاش تعریف میکند و بیگ باس بدون این که حتا یک کلمه حرف بزند به کوهها و درختها خیره شده و پوشش گیاهی منطقه را بررسی میکند. قصهی بازی قربانی ایدئولوژی عجیب جناب کوجیما در مورد زبان و این چیزها شده که نتیجهاش قصهایست در حد رزیدنت اویل۵: یک آدمبد که خیلی خیلی بد است یک سری انگل در آفریقا پرورش میدهد که آدمها را تبدیل به زامبی میکند و در نهایت زبانی که آن آدمها به آن سخن میگویند از بین میرود و بیگ باس و دوستان میروند و یارو را میکشند و قصه تمام میشود. پس بقیهی قصه چی؟ لیکویید چی؟ سایکو مانتیس چی؟ متال گیر چی؟ اصلا خود بیگ باس چی؟ بعد جناب کوجیما در جواب میفرمایند که وقت نکردیم بقیهشو بسازیم! (پایان اسپویلر شدید) شبح دردِ محصولی ناقص برای من وقتی مسجل شد که قصه از این چیز سطحیای که هست فراتر نمیرود که متوجه شدم هر میانپردهای که در بازی میبینم را قبلا در تریلرها دیده بودم. تقریبا تکهای از هر کات سین را در انبوه تریلرهای منتشر شدهی پیش از بازی دیدهاید. وقتی فصل اول تمام شد تازه با عمق فاجعه مواجه شدم: این که در فصل دوم کلی کات سین وجود دارد که تیم سازنده وقت نکرده برایشان گیمپلی و ماموریت طراحی کند. در نهایت تکلیفام در فصل۲ معلوم نبود که چرا بازی من را مجبور میکند تا به زور این همه ماموریت تکراری را با کاتسینهای تکراری دوباره بازی کنم؟! آیا وارد Post Game شدم یا بازی هنوز تمام نشده؟ بعد فهمیدم که به خاطر پروسهی تولید تیم سازنده وقت نکردهاند گیمپلی مربوط به کاتسینهای فصل۲ را بسازند و به همین دلیل به روش بسیار چیپ و زشتی گیمر را مجبور میکنند تا ماموریتهای قبلی را روی درجهی خیلی سخت و اینها بازی کند تا کات سین ببیند. با کلی امید و آرزو فصل۲ را تمام کردم ولی آخرش نفهمیدم بالاخره تکلیف English Strain و ایلای و و سایکومانتیس و متال گیر چه شد. بعد فهمیدم که تیم سازنده کات سینهای فصل۳ را هم آماده کرده بوده اما چون فرصت نداشتهاند که همان کلک چیپ را هم بزنند و برایشان گیمپلی ببافند، کلا فصل۳ حذف شده. آخر این هم شد بازی ریلیز کردن؟! آن هم بازیای که همه چیزش را مدیون قصه و کاراکترهایاش است؟ واقعا دوستان در کوجیما پروداکشنز فکر کردهاند ما متال گیر۵ را به خاطر Open World بودناش خریدهایم؟ بازیای که حتا نمیتوانی کنار ویچر۳ و جیتیای۵ بگذاریاش؟ یا مثلا انتظار داشتهاند ملت Clash of Clans را ول کنند و بروند در متال گیر هی به بیسهای هم دیگر حمله کنند؟ نمیدانم اگر متال گیر۵ کامل میشد نتیجهاش چه بود اما قطعا هر چه بود از این محصول عجیبی که جلوی من هست بهتر میشد اما بعید میدانم باز هم انتظار طرفداران از قصه را تامین میکرد. به هر حال من ۶۰ دلار پول دادهام به چیزی که دارم بازی میکنم و معیار قضاوت من همین بازی است، نه «شبح» چیزی که باید باشد و نیست! این بازی ظاهرا برای نسل جدیدی از گیمرها ساخته شده که متال گیر۱ و ۲ را در زمان خودشان بازی نکردهاند و تعریفشان از بازی خوب این است که Open World باشد و اینقدر قصههای مزخرف در ویدیو گیم دیدهاند که وقتی داستان متال گیر۵ را میبینند آب از لب و لوچهیشان آویزان میشود. نه، این بازی دربرابر متال گیرهای قدیمی هیچی نیست. راستی اگر کسی میداند که سکانس اول تریلر Nuclear که اشکام را در آورد و بیگ باس را نشان میداد که در بقایای کشتار یک دهکدهی آفریقایی راه میرود کجای بازی هست لطفا به من هم بگوید. مستر کوجیما سان! نویسنده: رضا قرالو چندین سال پیش در دوران ششم بازیشناسی (!) وقتی استاد کوجیما هنوز جاپونی بود و تکامل پیدا نکرده بود، تریلری تبلیغاتی از سومین شماره از بازی متال گیر سالید منتشر کرد که دل خیلیها را برد؛ تریلری پرمغز، پر از فاصلهگذاری و تکه انداختن به خود و دیگران و هجو و طنز و همه چیز! اگر یادتان باشد در آن تریلر تبلیغاتی، کوجیما سان به خودش، رایدن، سالید اسنیک و صد البته سم فیشر تکههای اساسی انداخته بود! چیزی که در مورد شوخی با سم فیشر حسابی پر رنگ و جذاب بود، شوخی کوجیما با استایل غربی و منطق لباسها و دوربین مشهور سه چشمی سم بود. سناریو به این شکل بود که یک صندلی در وسط صحنه کاشته شده بود که رویاش نوشته بودند «سالید اسنیک» که همه برای نشستن روی آن تلاش میکردند. در بخشی از این تلاشها، سم فیشر به شکلی کاملا مخفیانه، خرامان خرامان خودش را به صندلی نزدیک میکرد غافل از اینکه با وجود حرکت کندش، صدای تجهیزات بیشماری که بههمراه داشت عالم و آدم را از حضورش مطلع کرده بود! این شوخی خیلی سنگین و درجه یک کوجیما با منطق بازیهای غربی و خصوصا رغیباش مجموعهی اسپلینتر سل، حسابی به مذاق طرفداران خوش آمد. روش داستانگویی و بازیسازی کوجیما سان هم به همین روال، مختص به خودش و کاملا اوریجینال تا پایان شمارهی چهارم بازی به قوت خود باقی بود و طرفداران را راضی و خوشحال نگه داشته بود. حالا این را کات بزنید به صحنهای در بازی متال گیر سالید ۵، وقتی دارید بیگ باس را بهشکلی مخفیانه به هدف نزدیک میکنید؛ بیگ باس بهشکلی آزار دهنده وپندآموز(!) صدای سم فیشر میدهد! ترق و تورقی که تجهیزات بیگ باس راه انداختهاند بسیار بسیار غربی و غیر کوجیمایی است و آدم را یاد آن سکانس تریلر تبلیغاتی و تکهای که کوجیما به مجموعهی اسپلینتر سل انداخت، میاندازد. همهی رودهدرازی سطور بالا، جهت ارایه کردن مثالی بود برای توضیح این مهم که هیدئو کوجیما از اصل خودش در ساخت مجموعهی متال گیر دور شده است. حالا دیگر تمایل استاد به سمت منطق بازیهای غربی است؛ چه از جهت روش داستانگویی و چه از نظر چگونگی طراحی مرحله. و بزرگترین مشکل متال گیر سالید ۵ هم همینجا خودش را نشان میدهد؛ تعلق خاطر کوجیما برای ساخت یک بازی جهان باز با در نظر گرفتن المانهای بازیهای نقش آفرینی، چیزی که از بیخ و بن غیر متال گیری و غلط است! در واقع متال گیر سالید ۵ گیمپلی غنی و پر و پیمانی دارد ولی همین عامل، داستان بازی را کشته است! وقتی بازی جهان باز بازی میکنید به شکل اتوماتیک داستان بهحاشیه رانده میشود. انجام دادن ماموریتهای جانبی و اصلی، خود به خود باعث ایجاد یک وقفه است؛ وقفهای که در روند تعریف داستان سکته ایجاد میکند. از طرفی هم، متال گیر سالید یعنی داستانی که با کمی گیمپلی تعریف شود؛ متال گیر سالید یعنی سکانسهای سینمایی طولانی بعضا یک ساعته، شخصیتپردازیهای اغراق شدهی ژاپنی و طنز شرقی گلدرشتی که برخلاف تصور آزاردهنده نیستند. متال گیر سالید یعنی استفاده کردن از هر فرصتی برای تعریف داستان و شخصیتپردازی کردن و خلق موقعیتهای بدیع و طنز گروتسک و خشونت بُران ژاپنی و در عین حال تاثیرگذار. ولی شمارهی پنجم، داستاناش را در برشهای بسیار طولانی، وقفههای عظیم و دوری از فرمول رایج داستانگویی کوجیمایی تعریف میکند، گویی داستان به چیزی درجه چندم برای کوجیما تبدیل شده باشد. این را هم کنار بگذارید که سر و ته داستان و شخصیتپردازی این بازی از ضخامت کاغذی که طرح را رویاش نوشتهاند هم تجاوز نمیکند! این واقعا غم انگیز است که چهار شمارهی قبلی بازی (بهعلاوهی سفیر صلح) پر باشد از خلاقیت و جزییات و داستان پردازیهای ناب و خاطرهانگیر و سکانسهای درجه یک حک شده توی مغز و کلی نوستالژی و حسهای محشری که فکر کردن بهشان ناخودآگاه خوشبختی وصف ناپذیری به روح گیمریتان شلیک میکند و حالا، در متال گیر سالید ۵ در به در بهدنبال یک صدای آشنا، یک سکانس استاندارد متال گیری و حسی درجه یک بگردید و دستتان به چیزی نرسد. ماها، همانطور که مکس پین را بهخاطر گیمپلی بینظیر و تکرار صدبارهی مراحلش بازی میکنیم و نه داستان و گرافیکاش، متال گیری میخواستیم که با داستانش دلمان را ببرد. والا دنیا پر است از بازیهایی که گیمپلی دارند و داستان ندارند و دلمان را هم نمیشکنند، مِستر کوجیما! حکایت تمجیدهای رومانسی و فرزندی که درست تربیت نشد نویسنده: یونس بهرامی آلبرت انشتین: «هر فردی قابلاحترام است، اما هیچوقت از کسی بت نسازید.» تودهای از گیمرها هر کجا که دور از عدل و دادگری رفتار کنند موقع تقابل با زیرخطهایی مثل «عنوانی از هیدئو کوحیما» دستوپایشان ممکن است گم شده و در اثنای نقد از بازی، تا آنجا که عشقشان میکشد مهماننوازانه شروع میکنند به انتقاد؛ بهطوری که هیچ خونی از دماغ بازی ریخته نشود. البته باید بگویم عرق شرم روی پیشانیام نشسته که در اینجا مقابل این تمجیدهای واهی از عبارتهای «نقد» و «انتقاد» استفاده کردم. شما بهتر است کلمات مذکوری که در این پاراگراف آمده را همان «تمجیدهای رومانسی» بنامید که بیشتر در شاْن و شوکت ستایشنامههایی است که از Metal Gear Solid V: The Phantom Pain شده و خواهد شد. اگر بخواهم بهجز تجمیدهای رومانسی، عنوان شایستهتری را برای این نوشته انتخاب کنم بیشک «بیآبرویی بعد از سه دهه عزت» خواهد بود. نقش این آقای بیآبرو را بیگ باس ایفا میکند که البته بد نیست یک نام مستعار به اسم «فرزند ناخلف» را هم برایش قرار دهیم. البته فرزند ناخلفی که ما در این شماره میبینیم اصلاً یک فرزند ناخلف درستوحسابی مثل رایدن در شمارهی دوم نیست؛ بلکه فردی هست که در وصفش بهراحتی میتوانیم سرمان را بالا بگیریم و بگوییم بزدل است! بله، آن بیگ باسی که قبلاً به هیبت یک ارتش بود حالا ابهتی دارد به اندازهی یک نخود. این آقای بیآبرو با نقشش در فانتوم پین، کاری کرده که حالا آبروی پدرش (کوجیما) نقش بر آب شده. دارم از آبرویی صحبت میکنم که این پدر از آن سالیانی طولانی با چنگودندان مراقبت میکرد. لطفاً، تمنا میکنم که خودتان را گول نزنید و آنقدر اسم «کونامی» را ابزاری برای ماستمالی این بیآبروبازیها قرار ندهید. باید قبول کرد این پدر در این بیآبروبازیها نقش بزرگی دارد و مشکل از خود اوست که نتوانست پسرش (بیگ باس) را در طول این دنده سنگینهای فراوانش حین ساخت بازی تربیت کند. آیا واقعاً فکر میکنید اینها زیر نظر کونامی بود که میانپردهها پوچ و بیمحتوا شد و اطلاعات مفیدش در مشتی نوار بیارزش قرار گرفت؟ آیا تصور میکنید مراحل بهشدت تکراری این شماره بهخاطر لجولجبازیهای بین کونامی و کوجیما بود؟ آیا واقعاً فکر میکنید داستان بهشدت ناقصی که داستان کلی این سری را زیر سؤال برد و سیلی از تناقضات گوناگون را خلق کرد بهخاطر کونامی بود؟ آیا هنوز باور دارید باسفایتهای بیهویت و بدون نقطه ضعفی که گاهی هزار بار با آنها مبارزه میکنیم بهخاطر نفرینهای کونامی بود؟ آیا معتقدید لال بودن اسنیک و بدتر شدن نقش بعضی از کارکترها مثل «آسِلات» تقصیر کونامی بود؟ نه، من که اینطور فکر نمیکنم و این را میدانم کونامی هر چهقدر نقش مخربی روی این شماره داشته به اندازهی خود کوجیما نبوده است. برای مشاهدهی این دلیل کفایت میکند تا عینک «فنبوی» را از چشم برداریم. هنوز که هنوز است با تمامی «دو دو تا چهار تا»هایم دلیل نمرههای بالایی که این اثر از منتقدان را گرفته است نمیدانم. شاید اگر فانتوم پین آن خط داستانی طولانی (که مثل سریالهای ترکی فقط کش میآید) را نداشت و با گیمپلی گستردهای روبهرو نبودیم هیچوقت توسط این منتقدان به آسمان علیین نمیرفت. بههرحال، منتقد جماعت است دیگر، کلاً با بازیهای جهان آزاد حال میکند و اصلاً هم نگاهی نمیاندازد تا ببیند کوجیما چگونه از عرش به فرش رسیده است. شخص یا منتقدی که این شماره را میستاید، مطمئناً یادش رفته که در نسخهی سوم نفوذ به یک پایگاه چه جلال و شکوهی داشت و چه مبارزاتی در آن صورت گرفت؛ از مبارزه با ولگین بگیرید تا شاگوهاد و آسِلات! اما فانتوم پین چه؟ نفوذ به پایگاههای کوچکش ختم میشود به دیدن یک میانپردهی تکراری و پیاده شدن از هلیکوپتر که تهاش میرسد به نجات چند شخص ناشناس. مطمئناً فردی که باسفایتها را میستاید، یادش رفته که روزی روزگاری در نسخهی سوم با The End مبارزه کردیم. کسی که از متال گیر «ساهلانتروپس» که نمونهی بارز طبل تو خالی است دفاع میکند، مطمئنآً یادش رفته که «متال گیر رِکس»ای هم در نسخهی اول وجود داشت. البته بقیهی ضعفهای فانتوم پین لیستیبلندپایه را میطلبد که بقیهاش را در یادداشتهای قبلی خواندید. خلاصهی یادداشت من، این است که حتی اگر کسی یا چیزی توسط منتقدان در ارجوقرب قرار گرفت یا ۲۵ سال خاطرهی شیرین را هدیهمان کرد، دلیلی نمیشود که از او بت بسازیم یا شروع کنیم به تحسین از او. این را مطمئن باشید که کوجیما خدا نیست و قرار نیست هر چه میسازد شاهکار باشد پس بد نیست اگر این تمجیدهای رومانسی و واهی را بیخیال شویم و این نقلقول از آبرت انشتین را آویزهی گوشمان کنیم که میگوید: «هر فردی قابلاحترام است، اما هیچوقت از کسی بت نسازید.» در راستای حرفهای پایانیام، میخواهم نقاب منفیگرایانهام را بردارم و از کوجیما قدردانی کنم. هرچند او نتوانست فانتوم پین را باب میل هوادارها خلق کند، ولی باز هم از زحمات گذشتهاش و متال گیرهای قبلی نمیتوانیم چشمپوشی کنیم. امید میرود که کوجیما در عناوین بعدیاش کمی هم به هوادارهای قدیمیاش بها دهد و تااینحد پیرو سلایق گیمرهای بیحوصلهی امروزی که از میانپردهها و اِلمان بازیهای قدیمی متنفرند نباشد. نویسنده دنیای بازی وبسایت خبری تحلیلی دنیای بازی نقد و بررسی بازی 111 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. تشکر بابت مقاله نکته ای که بیش از هرچیز در این مقاله به چشم میخوره احساس خشم و تنفریه که این دوستان پس از تجربه بازی دچارش شدن ، وگرنه حرف تازه ای گفته نشد . مسافت های طولانی بین ماموریتها هم به این دلیله که بازیکن در عرض یک ساعت یه دفعه ۵ تا ماموریت نره ، کلا نحوه ساختار ماموریتها و چیدمان دشمنان و پایگاهها طوری هست که بازیکن بازیو آرام و آهسته پیش ببره و نه با عجله . ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید درد دل خوبی بود حداقل چند نفر همدرد یافتم ———————————————————– من از کوجیما ناراحتم این خیلی ها میدانند همه کونامی نفرین میکنند و دشنام میدهند ولی من خود کوجیما رو دشنام میدهم ( تمامی خاطرت من با این سری نابود کرد و رفت ) بره بمیره —— $اک یو کوجی ———————————————————— از زمان تجربه گرند زیرو اسم متال گیر برای من تموم شده محسوب میشد قلبم از وسط شکست وقتی داشتم گرند زیرو بازی میکردم اسم متال گیرسالید روش بود ( متال گیر سالید یکی از اورجینال ترین و اصیل ترین بازی های بود که در دنیای گیم یافت میشد ولی ……….. $اک یو کوجی ) ————————————————————- بازی های که هر چند سال یک بار می آیند تجربه تکراری هم باشند باز هم لذت بخش هستند مثل سری GTA متال گیر سالید۵ اصلا نیازی نداشت این همه تغییر به خودش داشته باشه همه چیز از بازی های دیگه کپی برداری کرده هیچ چیز اورجینالی درش نیست شما دارید یک ( مکس جان سم فیشر مارستون پین ) کنترل میکنید نه بیگ باس نه روایت داستان نه گیم پلی ( $اک یو کوجی ) ————————————————————- یه مشت نوب سم فیشری که نمیدونند بازی چی هست این یک و نیم نسخه ( آهن قراضه زنگ زده : به زمین گرم بخوری ) و ( آهن قراضه زنگ زده ۵ : خشکه اسپیکا ) انتهای بازی میدونند با تشکر ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید گرند زیرو اولین نسخه این سری بود که بازیش کردم که یادمه خیلیها با اینکه در مجموع نتونست متای خوبی بگیره خیلیا از بازی خوششون اومده بود و میگفتن که کوجیما هرچی بسازه شاهکاره و فلان و منم بشخصه میترسیدم جایی بگم از بازی خوشم نیومده که بعدش بریزن سرم و خیلی سریع پاکش کردم رفت دی وی دی بازیم کلا دادم رفت این نسخه که اومد خب نمره بالایی گرفت، منم بشخصه فردیم که از وقتی چندتا بازی مورد انتظارم که با کلی تبلیغات اومدن و گند زدن، دیگه تریلر و … تماشا نمیکنم تا انتظارم بالا نره برای همین کلا چیزی از بازی نمیدونستم تا بنوعی همه چیز برام تازگی داشته باشه و خب نمرات بالاش و البته اون اوایل که همین دوستان مث یونس بهرامی منو به تجربهش ترغیب میکردن، بازی رو گرفتم و بعد تجربش اصلا ازش خوشم نیومد. این مسئله زمانی بدتر شد که منی که بشدت بدنبال داستانم، دوستان گفتن که داستان بازی حرفی برای گفتن نداره و این دوتا مسئله در کنار گیم پلی بازی که اصلا برام جذاب نبود کلا منو ناامید کرد ، در کنار PES 16 که اونم گند زد(تازه بتمنم بکنار!!)، باعث شن کلا از بازی کردن پشیمون شم! و الان دارن مد مکس رو دان میکنم تا اون بتونه منو از این حالت خارج کنه چون امسال هیچ بازی نتونست من رو راضی کنه بنوعی همه ی بازی حتی GTA V برام جذاب نبودن! نمیدونم این حسیه که من فقط دارم یا برخی دوستانم مث من اینطوری هستن! ۱۰ @اقای رضایی مرد حسابی ویچر به این خوبی :lol: بعد از ویچر ori … بعد از اونم dying light ? در مورد gta و batman درست میگی. PT رو هنوز فرصت نشده که بازی کنم ، کاری به این پرونده ها هم ندارم ، هر چند همچین پرونده هم نبود (پرونده اسکایریم عجب چیزی بود ) ( نصیحت : یه خورده گیم پلی محور باش ، هرسال که قرار نیست بایوشاک بیاد ) ۰۰ هههههههه مد مکس :lol: حیف ترافیک که برای این بازی داری خرج میکنی :۲۳: ۰۰ @RYU ازون حرفا بودا… مگه مدمکس فقط بازیه :۲۳: ۰۰ فیلمش هم داغون تر از بازیش ۱ از ۱۰ ۰۰ نمردیمو نوب پنج ستاره هم دیدیم?? باشه باو… تو راست میگی اسم قشنگ :lol: ۰۰ خوب حالا نوب پنج ستاره دیدی !!! چی کار میخواهی بکنی این کار و بکن !!! جفت پا برو تو صفحه نمایش گوشیت یا تبلتت یا لپ تابت یا دسکتابت مستر . پرو ۰۰ آقای ریو. بنظرم شما چون گیمر قدیمی هستی هنوز تو اون فضایی و با همون بازی ها حال می کنی. ولی باید قبول کنی که خب صنعت گیم عوض شده. ارزش ها عوض شدن. استاندارد ها عوض شدن. اهداف عوض شده. شما هم چه بخای چه نخای باید خودتو با این شرایط سازگار کنی. الان سر هر بازی میشه فریادت بلنده. که این بازی دیگه فلانه دیگه رنگ و بو نداره دیگه فایده نداره… قبول کن که دیگه عصر عوض شده. اگه میخای هنوزم لذت ببری باید طرز فکر خودتو عوض کنی. چون بازی های حالا همینن. درسته من نمی تونم به عنوان یه گیمر جوون احساست از بازی های اون موقع رو درک کنم ولی میدونم که اون عصر دیگه برگشتنی نیست. پس تنها راه اینه که یا طرز فکرتو عوض کنی و سعی کنی با همین بازی ها هم حال کنی و یا این که کلا بیخیال گیم بشی و قتتو هدر ندی. ۱۰ سعید میرابی@ من قبلا تو استیم بهت گفتم از مد مکس خوشم نمیاد بهم گفتی نوب… الان چی شده خودت هیترش شدی؟ :lol: :23: ۰۰ واقعا ممنون مقاله خوبی بود با بیشتر حرفاتون موافقم بازی همون چپتر یک تموم شد چپتر ۲ ماس مالی چپتر ۱ بود . کات سین هم که کلا بعضی هاش اصلا ربطی به داستان نداشت تو بازی بود خیلی از کات سین هایی که داخل تریلر ها دیدیم حذف شده بودند یا تو چپتر ۳ هستن معلوم نیست صداگزاری شخصیت اسلات و میلر واقعا افتضاح بود بیگ باس قلابی هم که کلا لال میشد بهتر بود . اصلا نمیدونم اسلات این جا چیکاره بود کلا نقش هویچ رو بازی میکرد کاراکتر های ایلای . سایکو . و متال گیر هم که با اپیزود ۵۱ ادامه پیدا میکنه که کلا از بازی حذف شده هر دو مپ های افغانستان و افریغا هم که فقط اوج بی اب و علف بودن بازی رو به نمایش گزاشتن تنها چیز خاطره انگیز بازی فقط کوایت بود که اگه اینم ازش میگرفتن بازی رسما تعطیل بود بیشتر ماموریت ها هم که کلا کشتن فرد مورد نظر یا فالتون کردن زندانی خلاصه میشد وسلام . خلاصه اینکه چی تو ذهن ها داشتیم چی شد نابود شد من مقصر اصلی رو هم کوجیما میدونم هم کونامی ایدهایی که کوجیما داشته رو بازی مانوور میداده باعث خرج گزاشتن رو دست کونامی شده کونامی هم صبرش لبریز شده و تیم کوجیما پروداکشن و خود کوجی فشار اورده :۲۴: که بازی رو هر چه سریعتر تمام کنند تا زودتر به انتشار برسه فکر میکنم خاطره ما با همون شماره ۴ به پایان رسید ۱۱ برای پاسخ، وارد شوید اول یه تشکر از هر ۴ نویسنده این پرونده که بالاخره یه حرکتی در سایت زدن و یه مطلبی رو منتشر کردن.بازم در صورت امکان از این پرونده ها برید. دوم،میرسیم به خوده بازی.درموردش خیلی صحبت کردم.خیلی نوشتم و یجورایی خلاصه و جمع بندی تمام صحبتام و نوشته هام هم در این پروندس و هم در مطلب زیبای سایت کوتاکو که درمورد پایان بندی بازی بود.البته کلا تو یه لول دیگه!!! اندفعه نمیخوام بیام بگم که گیم پلی بازی عالی بود ولی داستان بد و موسیقی این و فلان این.همرو هم این پرونده و هم سایر دوستان عزیز در پست های دیگه حسابی از خجالتشون در اومدن و بازی از نظر نقد و بررسی به اون چیزی که لیاقتش رو داشت رسید. صحبت من تو این کامنت درمورد شخصیت کوایته.اینکه چرا من از این شخصیت خوشم اومد،ولی نسبت به سایر شخصیتای دردر فنتوم هیچ حسی نداشتم؟!! جدا از استفاده از جذابیت جنسی که در طراحیش بکار رفته،دلیل اصلیه این امر پرداخت درست این شخصیته.یا بهتره بگم پرداخت مفصل تر و کامل تر کوایت نسبت به باقی شخصیتای بازی. از اولین برخورد و دیدار گیمر با کاراکتر در بیمارستان تا مبارزه باهاش در افغانستان،بعد اومدنش به پایگاه،اختلافات میلر،نظر منفی سربازای پایگاه نسبت بهش،صحبت نکردنش،و بعد از یه مدت که باندتون باهاش بیشتر شد،تغییر رفتار و نگاهش نسبت به شما در هلیکوپتر،تغییر واکنشش نسبت به شما وقتی که باندتون باهاش پایینه و صداش میکنید،نسبت به زمانی که باندتون ماکزیمومه.یا کات سینای خوبی که بهش اختصاص داده بودن.ماجرای تولد اسنیک و جعبه های سیگار یا حمام کردن و ماموریت زیبای ۴۵. همه ی این عوامل شاید اونقدر ها هم خاص و ویژه نباشن،ولی وقتی کنار بازیی با داستانی مثل درد فنتوم با اون پایان مسخرش قرار میگیرن،از خوب به عالی ترقی پیدا میکنن و خیلی بیشتر به چشم میان.برای همین من انقدر از ماموریت ۴۳ و ۴۵ خوشم اومد.چون خاص بودن،چون داستان داشتن،دیالوگ حسابی داشتن.و جای اینطور چیزا در بازی بشدت زیادی خالی بود. در نقطه مقابل کوایت که میتونم بگم بهترین کاراکتر بازی بود بخاطر پرداخت مناسب بهش(و البته کاربردی بودنش در مبازات که در ماموریت های extreme حسابی بدرد میخورد)،بدترین شخصیت بازی صورت جمجمه ای بود.چه توقعاتی ازش داشتم؟مگه میشه کسی اون ۶ نوار شکنجه پاز رو تو سطح صفر گوش بده و از بیرحمی و غیر قابل پیشبینی بودن این کاراکتر نترسه؟!ولگین متال ۳ یه نقش منفی تمام عیار بود.هیچ مشکلی هم نداشت.یه نقش منفی واقعا بد حسابی.ولی من توقعم از اسکول فیس خیلی بیشتر بود.دلم یه نقش منفی پیچیده میخواست.یه نقش منفی چند لایه که نتونی راحت منفی خطابش کنی.ولی در اخر،اون چیزی که ما در بازی ازش دیدیم،یه نقش منفی درست و حسابی هم نبود.چه برسه به لایه و زیر لایه!!!اصلا تو بازی حضور داشت>؟یا ما فقط اسمش رو میشنیدیم یا از نقشه های خیلی بزرگ و خفنش صحبت میکردیم.تا یجایی هم تو بازی اومد که ….اره. متاسفانه داستان این قسمت با اون توعیست بشدت مزخرف نهاییش در مقابل گیم پلی فوق العادش هیچ حرفی برای گفتن نداره.من بشخصه کات سینای خیلی طولانی متال ۴ یا ۳ رو دوست نداشتم.گیم پلی کم نسخه های قبلی رو دوست نداشتم،ولی عاشقانه همشون جزو بهترین بازی هایی هستن که رفتم.چون مفصل بودن،چون کامل بودن و چیزی رو نصفه و نیمه رها نمیکردن.به اون چیزی که بودن و میخواستن بشن پایبند بودن و تا اخر هم سرش وایسادن.ولی این بازی،بد بودن داستان بازی(غیر از کل بخش های کوایت بازم یاداوری میکنم) زمانی برای من بیشتر درد اور شد که همین دیروز دو DLC بایوشاک بیکران،خاکسپاری در دریا رو تموم کردم و یادم اومد مزه ی یه داستان زیبا و هوشمندانه و با فکر،چه قدر شیرین و خومزس.اینکه یه بازی نهایت ۵ ساعته تا این حد ادم رو درگیر کنه خیلیه…،کاشکی داستان این قسمت بهتر بود….یا لا اقل نصف اون چیزی بود که ما با دیدن تریلرای بازی فکر میکردیم هست…حیف. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید راستی یه نکته رو یادم رفت ذکر کنم. اقای رسولی عزیز،شما یجا در متنتون نوشتید که اسنیک چطور روش میشود با اون دست مکانیکی خفن جلوی میلر جانباز!!راه برود!!!! what?!!! خداییش ایراده مسخره ایه.اصلا این ایراده؟!!!چیه این؟!! همون اوایل بازی اسلات به اسنیک میگه که خوده میلر مخالفت کرد که براش دست و پای مکانیکی بزاریم.چون میخواد دردشون رو احساس کنه،نمیخواد تمام زجرایی که این همه سال متحمل شده رو فراموش کنه.درد فنتومشو.درد چیزی که نیست.درد تمام از دست رفته ها. میشد کلی ایراد یا کنایه بهتر از این توی بازی پیدا کرد. — جدا از این،حیفه از داستان کلی انگلا یادی نکنم که خداییش خوب و مفصل بهشون پرداخته شد توی بازی.هم ایده ی خوشگلی داشتن و هم باحال بودن.خیلی هم زیبا با نقشه ی صورت جمجمه ای پیوند خورده بودن.مقایسش هم با داستان اویل۵…،متاسافانه تا حدودی درسته.ایده کلی زبان و انگلا و سایفر بازی خیلی عالی بود.ولی همشون در کل،وقتی کنار هم قرار میگرفتن،با اون پرداخت ناقص،واقعا در حد داستان اویل ۵ تنزل کردن. همبرگرای کازوهیرا رو هم خیلی دوست دارم امتحان کنم سره همبرگر چه قدر اقای دینه عزیز حرف زد…،غذاب رو بخور اقا ۰۰ کلیت متن رو نظر خاصی ندارم در موردش چون در هر صورت از بازی لذت بردم چه داستان چه گیم پلی ولی این بخش رو اصلا درک نمیکنم “نمیدانم چطور بیگ باس رویاش میشود با آن دست بایونیکی خفن که روز به روز بهتر میشود توی روی میلر نگاه کند که یک دست و یک پا ندارد و هیچکس هم بهش پیشنهاد نمیدهد برایاش دست و پای بایونیکی درست کند” این مسخره ترین ایرادیه که میشه به بازی گرفت جناب رسولی قصد جسارت ندارم ولی الان رسما بهم ثابت شد وقتی یه نفر بخواد یه بازی رو بکوبه از هر چیزی استفاده میکنه :۲۳: شما اگه یک مرحله بعد نجات کاز L1 رو توی مادر بیس میزدین آسلات بهتون میگفت چرا برای میلر دست و پای مکانیکی نمیذارن حتی فکر کنم توی یکی از همون کست های بازی هم هست ولی راحت ترین راهش همینه میلر خودش قبول نمیکنه براش دست و پای مکانیکی بذارن چون میگه برای تمرکز کردن روی هدفش(انتقام) به دردش نیاز داره. (بازم میگم قصد جسارت ندارم فقط خواستم این نکته رو ذکر کنم) ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید OL@fعزیز. اقای رسولی یادمه یه مقاله نوشته بود که هنوزم دارمش خواستید اسکرین میگیرم زده بود اونم اونموقع که mgs3 اومده بود متال گیرواقعا یک بازیه خوب نیست :۲۶: بگذریم که فانتوم پین و شما نمیتونید درست نقد کنید و کات سینهای فوق سینمایی که توش هست و ببینید،وقتی حرکت دوربین و با تصاویر فوق العاده و موزیکی که همه میکوبنش ولی بنظرم با ترکیب تصویر بهترین سکانسارو بوجود میاره و ببینید بله کوجیما اگه میخواست کم کاری کنه تو نسخه های قبلی میکرد هروقت مطلبی مینویسید حداقل با یه دید آب بندی ننویسید بله این یه متال گیر نیست ولی نمراتش کاملا حقش بوده ،خود کوجیما با تصویر اسنیک که به نشونه ی صلح جلوی صورتش گرفته داره بشما نشون میده که چه بلایی سر بازی اومده که چپترسوم حذف شده حتی با پایان بازی مهری تاییدیه واسه گفته هام. شروع اسپویل شدید… . . . . . میتونست آخر بازی خیلی راحت گری فاکس وبخوابونه پیش بیگ باس نه اینکه یکی از ستواناش و بیاره تازه شما با گری فاکس اینو هضم میکردی که بله این همه قدرت و داره پس چیزه عجیبی نیست که همه رو میکشه باس فایتی مثه متال گیر و شکست میده که فقط شما لذت ببری. پایان اسپویل شدید! ولی همه ی اینا اشاراتیه به بلایی که سر بازی اومده،بااحترام به همتون من ترجیح میدم نقد سجادو قبول کنم تا با این دیدی که شما حتی تو چپتر دوم متوجهش نشدی آخرشم( ریدی)به کوجیما حتی ویدیوهای اپیزوده ۵۱ هست،کوجیما تنهااشتباهش فقط وسواس بیش از اندازه تو بازیسازی هست که اونم تو این نسخه واقعا نیاز بود بقول خودتون فرزند خوبی و باید تربیت میکرد البته اگه دوستای ناباب میذاشتنش. ۰۰ با تشکر فراوان از شما بابت این پرونده، چیزی از مجله دنیای بازی که عاشقش بودم. :۱۵: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید یکی از بهترین مقالاتی بود که تو ۳ سال اخیر خوندم! واقعا افرین داره :۲۴: با اینکه با یه سری جاهاش مخالفم ولی واقعا خوب بود ______________________________________________________________________________________________________ اول از همه! به عنوان فن یکو نیم اتیشه ی متال گیر میگم متال گیر ۵ به هیچ وجه کامل نبود! ولی در اون حدم بد نبود که بخوایم بازی رو از نظر داستان پوچ کنیم! ایده های اولیه و پیاده سازی داستان خوب بود ولی مشکل اصلی میدونید کجاست؟ من میدونم کجاست! مشکل اصلی ما تو مغز و خاطراتمونه! ما انتظار داشتیم که کوجیما بیاد یه چیزی بسازه که از همه ی متال گیر ها خوف ناک تره ! انتظار داشتیم یه چیزی تحویلمون بده که واقعا در خوره اخرین شماره ازین سری فوق العاده باشه! ولی کی تو این همه مدت مهر تایید روی این موضوع زد؟ تریلر هایی که اومد اشک هممونو درورد! دل هممونو درد اورد! و خیلی کارای دیگه کرد ولی واقعا به چه قیمتی کوجیما حاظر شد این کارو بکنه؟ اگه خوده کوجیما میدونست که قرار نیست ما خوشمون بیاد پس چرا اصلا دست به ریسکش زد؟ ای اقایی که میگی کوجیما به اندازه ی کونامی مقصره ! راست میگی هست ! منم حرفم از اول همین بوده ولی خب بیاید یکم واقع بین باشیم و به یه نگاه دیگه به بازی نگاه کنیم: ۱- بازی داره سعی میکنه شمارو یا شاید یکی دیگرو جای بیگ باس قرار بده که مثلا کف کنید! ولی ماچی فکر میکردیم؟ ما فکر میکردیم قراره بایه موجود افسانه ایی به اسم اسنیک مراحلو جلو بریم و از بس داستان خفن باشه کوب کنیم! ۲-بازی داشت خودشو میکشت تا روایت داستان به بهترین نحو باشه! نه اقا به بدترین نحو بود ! چرا؟ الان بهت میگم چرا :چون کات سین های فوق العاده ایی که از زمان بچگی تا همین چند سال پیش تجربشون کردیم از بین رفته و یه نوار کاست اومده که ابی توش میخونه :۲۳: ۳-بازی خودشو نمود تا نشون بده بله اقا ماهم اسلحه ی تاکنیکی داریم! ماهم C4 دارم ماهم ام۴ داریم ماهم…داریم و…! ولی جناب کوجیما! ای برادر تو ۴ که ما یه کلاشینکف و چاقو مگه بیشتر داشتیم؟ تو ۳ مگه بجز یه اسلحه ی بیهوش کننده و یه سلاح فابریک خوش دست بیشتر داشتیم؟ مگه اصلا کسی از اسلحه ها گله کرد؟ مگه داری هیتمن میسازی که یه اسنایپ به اون گندگی بدون صدا خفه کن تو ویپنزقرار میدی؟ بازی مخفی کاریه نه اکشن سوم شخص :۲۳: ۴- بازی اومد بگه ما هم اپن ورلد بلدیم ! ولی رید! یه مثال میزنم: فکر کنید شما تویه زندان قرار دارید زندانی که خیلی بزرگ باشه و شما فقط یه راهرو میبینی! دورت همش دیواره و اصلا جلوتر نمیتونی بری! نه از شرق میتونی بری نه از غرب نه از پشت فقط باید نهایتا به یه جا برسی که اونم اون راهروعه! اینم قضیه ی اپن ورلد شدنه متال گیره! بین یه عالمه کونه غیر قابل عبور گیر افتادی و نهایت اپن ورلد بودنت از حاشیه رفتن جادست که اونم اگه بازی مخفی کاری نبود نمیبود! :lol: ۵-بیگ باس توروخدا حرف بزن! نکنه میترسی ما بفهمیم بیگ باس نیستی؟ به خدا نمیفهمیم کوجیما بهمون الکی گفت دیوید رفته یه مامور فدرال جاش اومده! اره داداش ما سره کاریم تو حرف بزن راحت باش :lol: فکر کنم همین برای گلایم از بازی کافی باشه!ولی برعکس نویسندگان بازی منو نامید نکرد! فقط یکم باعث شد از بازی زده بشم ولی اینکه بخوام کلا منکر بازی بودن متال گیر ۵ بشم نه نمیشم یه هیج عنوان! بازی خوب بود فقط ایرادات بالارو داشت که درسته چیز کمی نیست ولی اونقدرا هم که شلوغش میکنن نیست! با تشکر از اقای فخار , بهرامی , طه رسولی و اقای قرالو ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید (به جز خلبان Pequad که هر وقت داد میزند Arriving at LZ! روح آدم شاد میشود) اتفاقا دقیقا همین جمله رو به رضا حاتمی و مبین گفتم اون موقع!که بعد از کوایت همراه مورد علاقه ی من پیکواد بود و وقتی میگفت ارایوینگ شرتلی اد الزی شاد میشدم! :lol: :lol: خیلی هم کاربردی بود! :lol: :lol: فانتوم پین بی نظیره،شاهکاره،یک بازی عالیه،اما متال گیر خوبی نیست.کاملا درسته و حرفی درش نیست.تمام مشکلات رو هم نمیشه گردن کونامی انداخت.خیلی چیزاش ربطی به کونامی نداره. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید البته من هنوزم معتقدم اکت سومی در کاره که و چشم به راهم کونامی حاضر بشه منتشرش کنه! ۰۰ فانتوم پین یه ویدئو گیم تمام عیاره. شاید متالگیر خوبی نباشه ولی در نگاه یه بازی کاملا جدا از متال گیر ها هیچ کس نمی تونه این بازی رو زیر سوال ببره. من هم امیدوارم. ۰۱ یکی از بهترین مقالاتی بود که تو ۳ سال اخیر خوندم! واقعا افرین داره :۲۴: با اینکه با یه سری جاهاش مخالفم ولی واقعا خوب بود ______________________________________________________________________________________________________ اول از همه! به عنوان فن یکو نیم اتیشه ی متال گیر میگم متال گیر ۵ به هیچ وجه کامل نبود! ولی در اون حدم بد نبود که بخوایم بازی رو از نظر داستان پوچ کنیم! ایده های اولیه و پیاده سازی داستان خوب بود ولی مشکل اصلی میدونید کجاست؟ من میدونم کجاست! مشکل اصلی ما تو مغز و خاطراتمونه! ما انتظار داشتیم که کوجیما بیاد یه چیزی بسازه که از همه ی متال گیر ها خوف ناک تره ! انتظار داشتیم یه چیزی تحویلمون بده که واقعا در خوره اخرین شماره ازین سری فوق العاده باشه! ولی کی تو این همه مدت مهر تایید روی این موضوع زد؟ تریلر هایی که اومد اشک هممونو درورد! دل هممونو درد اورد! و خیلی کارای دیگه کرد ولی واقعا به چه قیمتی کوجیما حاظر شد این کارو بکنه؟ اگه خوده کوجیما میدونست که قرار نیست ما خوشمون بیاد پس چرا اصلا دست به ریسکش زد؟ ای اقایی که میگی کوجیما به اندازه ی کونامی مقصره ! راست میگی هست ! منم حرفم از اول همین بوده ولی خب بیاید یکم واقع بین باشیم و به یه نگاه دیگه به بازی نگاه کنیم: ۱- بازی داره سعی میکنه شمارو یا شاید یکی دیگرو جای بیگ باس قرار بده که مثلا کف کنید! ولی ماچی فکر میکردیم؟ ما فکر میکردیم قراره بایه موجود افسانه ایی به اسم اسنیک مراحلو جلو بریم و از بس داستان خفن باشه کوب کنیم! ۲-بازی داشت خودشو میکشت تا روایت داستان به بهترین نحو باشه! نه اقا به بدترین نحو بود ! چرا؟ الان بهت میگم چرا :چون کات سین های فوق العاده ایی که از زمان بچگی تا همین چند سال پیش تجربشون کردیم از بین رفته و یه نوار کاست اومده که ابی توش میخونه :۲۳: ۳-بازی خودشو نمود تا نشون بده بله اقا ماهم اسلحه ی تاکنیکی داریم! ماهم C4 دارم ماهم ام۴ داریم ماهم…داریم و…! ولی جناب کوجیما! ای برادر تو ۴ که ما یه کلاشینکف و چاقو مگه بیشتر داشتیم؟ تو ۳ مگه بجز یه اسلحه ی بیهوش کننده و یه سلاح فابریک خوش دست بیشتر داشتیم؟ مگه اصلا کسی از اسلحه ها گله کرد؟ مگه داری هیتمن میسازی که یه اسنایپ به اون گندگی بدون صدا خفه کن تو ویپنزقرار میدی؟ بازی مخفی کاریه نه اکشن سوم شخص :۲۳: ۴- بازی اومد بگه ما هم اپن ورلد بلدیم ! ولی رید! یه مثال میزنم: فکر کنید شما تویه زندان قرار دارید زندانی که خیلی بزرگ باشه و شما فقط یه راهرو میبینی! دورت همش دیواره و اصلا جلوتر نمیتونی بری! نه از شرق میتونی بری نه از غرب نه از پشت فقط باید نهایتا به یه جا برسی که اونم اون راهروعه! اینم قضیه ی اپن ورلد شدنه متال گیره تویه ۰۳ برای پاسخ، وارد شوید این اضافی شد ببخشید حذفش کنید! ۰۰ بله بله کاملا درسته :/ ۰۰ ولی من فکر میکنم بیشتر ایراد های وارده از فشار کونامی باشه… البته بازی نکردم ولی به کوجیما بیشتر اعتقاد دارم ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید نمایش بیشتر
تشکر بابت مقاله نکته ای که بیش از هرچیز در این مقاله به چشم میخوره احساس خشم و تنفریه که این دوستان پس از تجربه بازی دچارش شدن ، وگرنه حرف تازه ای گفته نشد . مسافت های طولانی بین ماموریتها هم به این دلیله که بازیکن در عرض یک ساعت یه دفعه ۵ تا ماموریت نره ، کلا نحوه ساختار ماموریتها و چیدمان دشمنان و پایگاهها طوری هست که بازیکن بازیو آرام و آهسته پیش ببره و نه با عجله . ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید
درد دل خوبی بود حداقل چند نفر همدرد یافتم ———————————————————– من از کوجیما ناراحتم این خیلی ها میدانند همه کونامی نفرین میکنند و دشنام میدهند ولی من خود کوجیما رو دشنام میدهم ( تمامی خاطرت من با این سری نابود کرد و رفت ) بره بمیره —— $اک یو کوجی ———————————————————— از زمان تجربه گرند زیرو اسم متال گیر برای من تموم شده محسوب میشد قلبم از وسط شکست وقتی داشتم گرند زیرو بازی میکردم اسم متال گیرسالید روش بود ( متال گیر سالید یکی از اورجینال ترین و اصیل ترین بازی های بود که در دنیای گیم یافت میشد ولی ……….. $اک یو کوجی ) ————————————————————- بازی های که هر چند سال یک بار می آیند تجربه تکراری هم باشند باز هم لذت بخش هستند مثل سری GTA متال گیر سالید۵ اصلا نیازی نداشت این همه تغییر به خودش داشته باشه همه چیز از بازی های دیگه کپی برداری کرده هیچ چیز اورجینالی درش نیست شما دارید یک ( مکس جان سم فیشر مارستون پین ) کنترل میکنید نه بیگ باس نه روایت داستان نه گیم پلی ( $اک یو کوجی ) ————————————————————- یه مشت نوب سم فیشری که نمیدونند بازی چی هست این یک و نیم نسخه ( آهن قراضه زنگ زده : به زمین گرم بخوری ) و ( آهن قراضه زنگ زده ۵ : خشکه اسپیکا ) انتهای بازی میدونند با تشکر ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
گرند زیرو اولین نسخه این سری بود که بازیش کردم که یادمه خیلیها با اینکه در مجموع نتونست متای خوبی بگیره خیلیا از بازی خوششون اومده بود و میگفتن که کوجیما هرچی بسازه شاهکاره و فلان و منم بشخصه میترسیدم جایی بگم از بازی خوشم نیومده که بعدش بریزن سرم و خیلی سریع پاکش کردم رفت دی وی دی بازیم کلا دادم رفت این نسخه که اومد خب نمره بالایی گرفت، منم بشخصه فردیم که از وقتی چندتا بازی مورد انتظارم که با کلی تبلیغات اومدن و گند زدن، دیگه تریلر و … تماشا نمیکنم تا انتظارم بالا نره برای همین کلا چیزی از بازی نمیدونستم تا بنوعی همه چیز برام تازگی داشته باشه و خب نمرات بالاش و البته اون اوایل که همین دوستان مث یونس بهرامی منو به تجربهش ترغیب میکردن، بازی رو گرفتم و بعد تجربش اصلا ازش خوشم نیومد. این مسئله زمانی بدتر شد که منی که بشدت بدنبال داستانم، دوستان گفتن که داستان بازی حرفی برای گفتن نداره و این دوتا مسئله در کنار گیم پلی بازی که اصلا برام جذاب نبود کلا منو ناامید کرد ، در کنار PES 16 که اونم گند زد(تازه بتمنم بکنار!!)، باعث شن کلا از بازی کردن پشیمون شم! و الان دارن مد مکس رو دان میکنم تا اون بتونه منو از این حالت خارج کنه چون امسال هیچ بازی نتونست من رو راضی کنه بنوعی همه ی بازی حتی GTA V برام جذاب نبودن! نمیدونم این حسیه که من فقط دارم یا برخی دوستانم مث من اینطوری هستن! ۱۰
@اقای رضایی مرد حسابی ویچر به این خوبی :lol: بعد از ویچر ori … بعد از اونم dying light ? در مورد gta و batman درست میگی. PT رو هنوز فرصت نشده که بازی کنم ، کاری به این پرونده ها هم ندارم ، هر چند همچین پرونده هم نبود (پرونده اسکایریم عجب چیزی بود ) ( نصیحت : یه خورده گیم پلی محور باش ، هرسال که قرار نیست بایوشاک بیاد ) ۰۰
خوب حالا نوب پنج ستاره دیدی !!! چی کار میخواهی بکنی این کار و بکن !!! جفت پا برو تو صفحه نمایش گوشیت یا تبلتت یا لپ تابت یا دسکتابت مستر . پرو ۰۰
آقای ریو. بنظرم شما چون گیمر قدیمی هستی هنوز تو اون فضایی و با همون بازی ها حال می کنی. ولی باید قبول کنی که خب صنعت گیم عوض شده. ارزش ها عوض شدن. استاندارد ها عوض شدن. اهداف عوض شده. شما هم چه بخای چه نخای باید خودتو با این شرایط سازگار کنی. الان سر هر بازی میشه فریادت بلنده. که این بازی دیگه فلانه دیگه رنگ و بو نداره دیگه فایده نداره… قبول کن که دیگه عصر عوض شده. اگه میخای هنوزم لذت ببری باید طرز فکر خودتو عوض کنی. چون بازی های حالا همینن. درسته من نمی تونم به عنوان یه گیمر جوون احساست از بازی های اون موقع رو درک کنم ولی میدونم که اون عصر دیگه برگشتنی نیست. پس تنها راه اینه که یا طرز فکرتو عوض کنی و سعی کنی با همین بازی ها هم حال کنی و یا این که کلا بیخیال گیم بشی و قتتو هدر ندی. ۱۰
سعید میرابی@ من قبلا تو استیم بهت گفتم از مد مکس خوشم نمیاد بهم گفتی نوب… الان چی شده خودت هیترش شدی؟ :lol: :23: ۰۰
واقعا ممنون مقاله خوبی بود با بیشتر حرفاتون موافقم بازی همون چپتر یک تموم شد چپتر ۲ ماس مالی چپتر ۱ بود . کات سین هم که کلا بعضی هاش اصلا ربطی به داستان نداشت تو بازی بود خیلی از کات سین هایی که داخل تریلر ها دیدیم حذف شده بودند یا تو چپتر ۳ هستن معلوم نیست صداگزاری شخصیت اسلات و میلر واقعا افتضاح بود بیگ باس قلابی هم که کلا لال میشد بهتر بود . اصلا نمیدونم اسلات این جا چیکاره بود کلا نقش هویچ رو بازی میکرد کاراکتر های ایلای . سایکو . و متال گیر هم که با اپیزود ۵۱ ادامه پیدا میکنه که کلا از بازی حذف شده هر دو مپ های افغانستان و افریغا هم که فقط اوج بی اب و علف بودن بازی رو به نمایش گزاشتن تنها چیز خاطره انگیز بازی فقط کوایت بود که اگه اینم ازش میگرفتن بازی رسما تعطیل بود بیشتر ماموریت ها هم که کلا کشتن فرد مورد نظر یا فالتون کردن زندانی خلاصه میشد وسلام . خلاصه اینکه چی تو ذهن ها داشتیم چی شد نابود شد من مقصر اصلی رو هم کوجیما میدونم هم کونامی ایدهایی که کوجیما داشته رو بازی مانوور میداده باعث خرج گزاشتن رو دست کونامی شده کونامی هم صبرش لبریز شده و تیم کوجیما پروداکشن و خود کوجی فشار اورده :۲۴: که بازی رو هر چه سریعتر تمام کنند تا زودتر به انتشار برسه فکر میکنم خاطره ما با همون شماره ۴ به پایان رسید ۱۱ برای پاسخ، وارد شوید
اول یه تشکر از هر ۴ نویسنده این پرونده که بالاخره یه حرکتی در سایت زدن و یه مطلبی رو منتشر کردن.بازم در صورت امکان از این پرونده ها برید. دوم،میرسیم به خوده بازی.درموردش خیلی صحبت کردم.خیلی نوشتم و یجورایی خلاصه و جمع بندی تمام صحبتام و نوشته هام هم در این پروندس و هم در مطلب زیبای سایت کوتاکو که درمورد پایان بندی بازی بود.البته کلا تو یه لول دیگه!!! اندفعه نمیخوام بیام بگم که گیم پلی بازی عالی بود ولی داستان بد و موسیقی این و فلان این.همرو هم این پرونده و هم سایر دوستان عزیز در پست های دیگه حسابی از خجالتشون در اومدن و بازی از نظر نقد و بررسی به اون چیزی که لیاقتش رو داشت رسید. صحبت من تو این کامنت درمورد شخصیت کوایته.اینکه چرا من از این شخصیت خوشم اومد،ولی نسبت به سایر شخصیتای دردر فنتوم هیچ حسی نداشتم؟!! جدا از استفاده از جذابیت جنسی که در طراحیش بکار رفته،دلیل اصلیه این امر پرداخت درست این شخصیته.یا بهتره بگم پرداخت مفصل تر و کامل تر کوایت نسبت به باقی شخصیتای بازی. از اولین برخورد و دیدار گیمر با کاراکتر در بیمارستان تا مبارزه باهاش در افغانستان،بعد اومدنش به پایگاه،اختلافات میلر،نظر منفی سربازای پایگاه نسبت بهش،صحبت نکردنش،و بعد از یه مدت که باندتون باهاش بیشتر شد،تغییر رفتار و نگاهش نسبت به شما در هلیکوپتر،تغییر واکنشش نسبت به شما وقتی که باندتون باهاش پایینه و صداش میکنید،نسبت به زمانی که باندتون ماکزیمومه.یا کات سینای خوبی که بهش اختصاص داده بودن.ماجرای تولد اسنیک و جعبه های سیگار یا حمام کردن و ماموریت زیبای ۴۵. همه ی این عوامل شاید اونقدر ها هم خاص و ویژه نباشن،ولی وقتی کنار بازیی با داستانی مثل درد فنتوم با اون پایان مسخرش قرار میگیرن،از خوب به عالی ترقی پیدا میکنن و خیلی بیشتر به چشم میان.برای همین من انقدر از ماموریت ۴۳ و ۴۵ خوشم اومد.چون خاص بودن،چون داستان داشتن،دیالوگ حسابی داشتن.و جای اینطور چیزا در بازی بشدت زیادی خالی بود. در نقطه مقابل کوایت که میتونم بگم بهترین کاراکتر بازی بود بخاطر پرداخت مناسب بهش(و البته کاربردی بودنش در مبازات که در ماموریت های extreme حسابی بدرد میخورد)،بدترین شخصیت بازی صورت جمجمه ای بود.چه توقعاتی ازش داشتم؟مگه میشه کسی اون ۶ نوار شکنجه پاز رو تو سطح صفر گوش بده و از بیرحمی و غیر قابل پیشبینی بودن این کاراکتر نترسه؟!ولگین متال ۳ یه نقش منفی تمام عیار بود.هیچ مشکلی هم نداشت.یه نقش منفی واقعا بد حسابی.ولی من توقعم از اسکول فیس خیلی بیشتر بود.دلم یه نقش منفی پیچیده میخواست.یه نقش منفی چند لایه که نتونی راحت منفی خطابش کنی.ولی در اخر،اون چیزی که ما در بازی ازش دیدیم،یه نقش منفی درست و حسابی هم نبود.چه برسه به لایه و زیر لایه!!!اصلا تو بازی حضور داشت>؟یا ما فقط اسمش رو میشنیدیم یا از نقشه های خیلی بزرگ و خفنش صحبت میکردیم.تا یجایی هم تو بازی اومد که ….اره. متاسفانه داستان این قسمت با اون توعیست بشدت مزخرف نهاییش در مقابل گیم پلی فوق العادش هیچ حرفی برای گفتن نداره.من بشخصه کات سینای خیلی طولانی متال ۴ یا ۳ رو دوست نداشتم.گیم پلی کم نسخه های قبلی رو دوست نداشتم،ولی عاشقانه همشون جزو بهترین بازی هایی هستن که رفتم.چون مفصل بودن،چون کامل بودن و چیزی رو نصفه و نیمه رها نمیکردن.به اون چیزی که بودن و میخواستن بشن پایبند بودن و تا اخر هم سرش وایسادن.ولی این بازی،بد بودن داستان بازی(غیر از کل بخش های کوایت بازم یاداوری میکنم) زمانی برای من بیشتر درد اور شد که همین دیروز دو DLC بایوشاک بیکران،خاکسپاری در دریا رو تموم کردم و یادم اومد مزه ی یه داستان زیبا و هوشمندانه و با فکر،چه قدر شیرین و خومزس.اینکه یه بازی نهایت ۵ ساعته تا این حد ادم رو درگیر کنه خیلیه…،کاشکی داستان این قسمت بهتر بود….یا لا اقل نصف اون چیزی بود که ما با دیدن تریلرای بازی فکر میکردیم هست…حیف. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
راستی یه نکته رو یادم رفت ذکر کنم. اقای رسولی عزیز،شما یجا در متنتون نوشتید که اسنیک چطور روش میشود با اون دست مکانیکی خفن جلوی میلر جانباز!!راه برود!!!! what?!!! خداییش ایراده مسخره ایه.اصلا این ایراده؟!!!چیه این؟!! همون اوایل بازی اسلات به اسنیک میگه که خوده میلر مخالفت کرد که براش دست و پای مکانیکی بزاریم.چون میخواد دردشون رو احساس کنه،نمیخواد تمام زجرایی که این همه سال متحمل شده رو فراموش کنه.درد فنتومشو.درد چیزی که نیست.درد تمام از دست رفته ها. میشد کلی ایراد یا کنایه بهتر از این توی بازی پیدا کرد. — جدا از این،حیفه از داستان کلی انگلا یادی نکنم که خداییش خوب و مفصل بهشون پرداخته شد توی بازی.هم ایده ی خوشگلی داشتن و هم باحال بودن.خیلی هم زیبا با نقشه ی صورت جمجمه ای پیوند خورده بودن.مقایسش هم با داستان اویل۵…،متاسافانه تا حدودی درسته.ایده کلی زبان و انگلا و سایفر بازی خیلی عالی بود.ولی همشون در کل،وقتی کنار هم قرار میگرفتن،با اون پرداخت ناقص،واقعا در حد داستان اویل ۵ تنزل کردن. همبرگرای کازوهیرا رو هم خیلی دوست دارم امتحان کنم سره همبرگر چه قدر اقای دینه عزیز حرف زد…،غذاب رو بخور اقا ۰۰
کلیت متن رو نظر خاصی ندارم در موردش چون در هر صورت از بازی لذت بردم چه داستان چه گیم پلی ولی این بخش رو اصلا درک نمیکنم “نمیدانم چطور بیگ باس رویاش میشود با آن دست بایونیکی خفن که روز به روز بهتر میشود توی روی میلر نگاه کند که یک دست و یک پا ندارد و هیچکس هم بهش پیشنهاد نمیدهد برایاش دست و پای بایونیکی درست کند” این مسخره ترین ایرادیه که میشه به بازی گرفت جناب رسولی قصد جسارت ندارم ولی الان رسما بهم ثابت شد وقتی یه نفر بخواد یه بازی رو بکوبه از هر چیزی استفاده میکنه :۲۳: شما اگه یک مرحله بعد نجات کاز L1 رو توی مادر بیس میزدین آسلات بهتون میگفت چرا برای میلر دست و پای مکانیکی نمیذارن حتی فکر کنم توی یکی از همون کست های بازی هم هست ولی راحت ترین راهش همینه میلر خودش قبول نمیکنه براش دست و پای مکانیکی بذارن چون میگه برای تمرکز کردن روی هدفش(انتقام) به دردش نیاز داره. (بازم میگم قصد جسارت ندارم فقط خواستم این نکته رو ذکر کنم) ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
OL@fعزیز. اقای رسولی یادمه یه مقاله نوشته بود که هنوزم دارمش خواستید اسکرین میگیرم زده بود اونم اونموقع که mgs3 اومده بود متال گیرواقعا یک بازیه خوب نیست :۲۶: بگذریم که فانتوم پین و شما نمیتونید درست نقد کنید و کات سینهای فوق سینمایی که توش هست و ببینید،وقتی حرکت دوربین و با تصاویر فوق العاده و موزیکی که همه میکوبنش ولی بنظرم با ترکیب تصویر بهترین سکانسارو بوجود میاره و ببینید بله کوجیما اگه میخواست کم کاری کنه تو نسخه های قبلی میکرد هروقت مطلبی مینویسید حداقل با یه دید آب بندی ننویسید بله این یه متال گیر نیست ولی نمراتش کاملا حقش بوده ،خود کوجیما با تصویر اسنیک که به نشونه ی صلح جلوی صورتش گرفته داره بشما نشون میده که چه بلایی سر بازی اومده که چپترسوم حذف شده حتی با پایان بازی مهری تاییدیه واسه گفته هام. شروع اسپویل شدید… . . . . . میتونست آخر بازی خیلی راحت گری فاکس وبخوابونه پیش بیگ باس نه اینکه یکی از ستواناش و بیاره تازه شما با گری فاکس اینو هضم میکردی که بله این همه قدرت و داره پس چیزه عجیبی نیست که همه رو میکشه باس فایتی مثه متال گیر و شکست میده که فقط شما لذت ببری. پایان اسپویل شدید! ولی همه ی اینا اشاراتیه به بلایی که سر بازی اومده،بااحترام به همتون من ترجیح میدم نقد سجادو قبول کنم تا با این دیدی که شما حتی تو چپتر دوم متوجهش نشدی آخرشم( ریدی)به کوجیما حتی ویدیوهای اپیزوده ۵۱ هست،کوجیما تنهااشتباهش فقط وسواس بیش از اندازه تو بازیسازی هست که اونم تو این نسخه واقعا نیاز بود بقول خودتون فرزند خوبی و باید تربیت میکرد البته اگه دوستای ناباب میذاشتنش. ۰۰
با تشکر فراوان از شما بابت این پرونده، چیزی از مجله دنیای بازی که عاشقش بودم. :۱۵: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
یکی از بهترین مقالاتی بود که تو ۳ سال اخیر خوندم! واقعا افرین داره :۲۴: با اینکه با یه سری جاهاش مخالفم ولی واقعا خوب بود ______________________________________________________________________________________________________ اول از همه! به عنوان فن یکو نیم اتیشه ی متال گیر میگم متال گیر ۵ به هیچ وجه کامل نبود! ولی در اون حدم بد نبود که بخوایم بازی رو از نظر داستان پوچ کنیم! ایده های اولیه و پیاده سازی داستان خوب بود ولی مشکل اصلی میدونید کجاست؟ من میدونم کجاست! مشکل اصلی ما تو مغز و خاطراتمونه! ما انتظار داشتیم که کوجیما بیاد یه چیزی بسازه که از همه ی متال گیر ها خوف ناک تره ! انتظار داشتیم یه چیزی تحویلمون بده که واقعا در خوره اخرین شماره ازین سری فوق العاده باشه! ولی کی تو این همه مدت مهر تایید روی این موضوع زد؟ تریلر هایی که اومد اشک هممونو درورد! دل هممونو درد اورد! و خیلی کارای دیگه کرد ولی واقعا به چه قیمتی کوجیما حاظر شد این کارو بکنه؟ اگه خوده کوجیما میدونست که قرار نیست ما خوشمون بیاد پس چرا اصلا دست به ریسکش زد؟ ای اقایی که میگی کوجیما به اندازه ی کونامی مقصره ! راست میگی هست ! منم حرفم از اول همین بوده ولی خب بیاید یکم واقع بین باشیم و به یه نگاه دیگه به بازی نگاه کنیم: ۱- بازی داره سعی میکنه شمارو یا شاید یکی دیگرو جای بیگ باس قرار بده که مثلا کف کنید! ولی ماچی فکر میکردیم؟ ما فکر میکردیم قراره بایه موجود افسانه ایی به اسم اسنیک مراحلو جلو بریم و از بس داستان خفن باشه کوب کنیم! ۲-بازی داشت خودشو میکشت تا روایت داستان به بهترین نحو باشه! نه اقا به بدترین نحو بود ! چرا؟ الان بهت میگم چرا :چون کات سین های فوق العاده ایی که از زمان بچگی تا همین چند سال پیش تجربشون کردیم از بین رفته و یه نوار کاست اومده که ابی توش میخونه :۲۳: ۳-بازی خودشو نمود تا نشون بده بله اقا ماهم اسلحه ی تاکنیکی داریم! ماهم C4 دارم ماهم ام۴ داریم ماهم…داریم و…! ولی جناب کوجیما! ای برادر تو ۴ که ما یه کلاشینکف و چاقو مگه بیشتر داشتیم؟ تو ۳ مگه بجز یه اسلحه ی بیهوش کننده و یه سلاح فابریک خوش دست بیشتر داشتیم؟ مگه اصلا کسی از اسلحه ها گله کرد؟ مگه داری هیتمن میسازی که یه اسنایپ به اون گندگی بدون صدا خفه کن تو ویپنزقرار میدی؟ بازی مخفی کاریه نه اکشن سوم شخص :۲۳: ۴- بازی اومد بگه ما هم اپن ورلد بلدیم ! ولی رید! یه مثال میزنم: فکر کنید شما تویه زندان قرار دارید زندانی که خیلی بزرگ باشه و شما فقط یه راهرو میبینی! دورت همش دیواره و اصلا جلوتر نمیتونی بری! نه از شرق میتونی بری نه از غرب نه از پشت فقط باید نهایتا به یه جا برسی که اونم اون راهروعه! اینم قضیه ی اپن ورلد شدنه متال گیره! بین یه عالمه کونه غیر قابل عبور گیر افتادی و نهایت اپن ورلد بودنت از حاشیه رفتن جادست که اونم اگه بازی مخفی کاری نبود نمیبود! :lol: ۵-بیگ باس توروخدا حرف بزن! نکنه میترسی ما بفهمیم بیگ باس نیستی؟ به خدا نمیفهمیم کوجیما بهمون الکی گفت دیوید رفته یه مامور فدرال جاش اومده! اره داداش ما سره کاریم تو حرف بزن راحت باش :lol: فکر کنم همین برای گلایم از بازی کافی باشه!ولی برعکس نویسندگان بازی منو نامید نکرد! فقط یکم باعث شد از بازی زده بشم ولی اینکه بخوام کلا منکر بازی بودن متال گیر ۵ بشم نه نمیشم یه هیج عنوان! بازی خوب بود فقط ایرادات بالارو داشت که درسته چیز کمی نیست ولی اونقدرا هم که شلوغش میکنن نیست! با تشکر از اقای فخار , بهرامی , طه رسولی و اقای قرالو ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
(به جز خلبان Pequad که هر وقت داد میزند Arriving at LZ! روح آدم شاد میشود) اتفاقا دقیقا همین جمله رو به رضا حاتمی و مبین گفتم اون موقع!که بعد از کوایت همراه مورد علاقه ی من پیکواد بود و وقتی میگفت ارایوینگ شرتلی اد الزی شاد میشدم! :lol: :lol: خیلی هم کاربردی بود! :lol: :lol: فانتوم پین بی نظیره،شاهکاره،یک بازی عالیه،اما متال گیر خوبی نیست.کاملا درسته و حرفی درش نیست.تمام مشکلات رو هم نمیشه گردن کونامی انداخت.خیلی چیزاش ربطی به کونامی نداره. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
فانتوم پین یه ویدئو گیم تمام عیاره. شاید متالگیر خوبی نباشه ولی در نگاه یه بازی کاملا جدا از متال گیر ها هیچ کس نمی تونه این بازی رو زیر سوال ببره. من هم امیدوارم. ۰۱
یکی از بهترین مقالاتی بود که تو ۳ سال اخیر خوندم! واقعا افرین داره :۲۴: با اینکه با یه سری جاهاش مخالفم ولی واقعا خوب بود ______________________________________________________________________________________________________ اول از همه! به عنوان فن یکو نیم اتیشه ی متال گیر میگم متال گیر ۵ به هیچ وجه کامل نبود! ولی در اون حدم بد نبود که بخوایم بازی رو از نظر داستان پوچ کنیم! ایده های اولیه و پیاده سازی داستان خوب بود ولی مشکل اصلی میدونید کجاست؟ من میدونم کجاست! مشکل اصلی ما تو مغز و خاطراتمونه! ما انتظار داشتیم که کوجیما بیاد یه چیزی بسازه که از همه ی متال گیر ها خوف ناک تره ! انتظار داشتیم یه چیزی تحویلمون بده که واقعا در خوره اخرین شماره ازین سری فوق العاده باشه! ولی کی تو این همه مدت مهر تایید روی این موضوع زد؟ تریلر هایی که اومد اشک هممونو درورد! دل هممونو درد اورد! و خیلی کارای دیگه کرد ولی واقعا به چه قیمتی کوجیما حاظر شد این کارو بکنه؟ اگه خوده کوجیما میدونست که قرار نیست ما خوشمون بیاد پس چرا اصلا دست به ریسکش زد؟ ای اقایی که میگی کوجیما به اندازه ی کونامی مقصره ! راست میگی هست ! منم حرفم از اول همین بوده ولی خب بیاید یکم واقع بین باشیم و به یه نگاه دیگه به بازی نگاه کنیم: ۱- بازی داره سعی میکنه شمارو یا شاید یکی دیگرو جای بیگ باس قرار بده که مثلا کف کنید! ولی ماچی فکر میکردیم؟ ما فکر میکردیم قراره بایه موجود افسانه ایی به اسم اسنیک مراحلو جلو بریم و از بس داستان خفن باشه کوب کنیم! ۲-بازی داشت خودشو میکشت تا روایت داستان به بهترین نحو باشه! نه اقا به بدترین نحو بود ! چرا؟ الان بهت میگم چرا :چون کات سین های فوق العاده ایی که از زمان بچگی تا همین چند سال پیش تجربشون کردیم از بین رفته و یه نوار کاست اومده که ابی توش میخونه :۲۳: ۳-بازی خودشو نمود تا نشون بده بله اقا ماهم اسلحه ی تاکنیکی داریم! ماهم C4 دارم ماهم ام۴ داریم ماهم…داریم و…! ولی جناب کوجیما! ای برادر تو ۴ که ما یه کلاشینکف و چاقو مگه بیشتر داشتیم؟ تو ۳ مگه بجز یه اسلحه ی بیهوش کننده و یه سلاح فابریک خوش دست بیشتر داشتیم؟ مگه اصلا کسی از اسلحه ها گله کرد؟ مگه داری هیتمن میسازی که یه اسنایپ به اون گندگی بدون صدا خفه کن تو ویپنزقرار میدی؟ بازی مخفی کاریه نه اکشن سوم شخص :۲۳: ۴- بازی اومد بگه ما هم اپن ورلد بلدیم ! ولی رید! یه مثال میزنم: فکر کنید شما تویه زندان قرار دارید زندانی که خیلی بزرگ باشه و شما فقط یه راهرو میبینی! دورت همش دیواره و اصلا جلوتر نمیتونی بری! نه از شرق میتونی بری نه از غرب نه از پشت فقط باید نهایتا به یه جا برسی که اونم اون راهروعه! اینم قضیه ی اپن ورلد شدنه متال گیره تویه ۰۳ برای پاسخ، وارد شوید
ولی من فکر میکنم بیشتر ایراد های وارده از فشار کونامی باشه… البته بازی نکردم ولی به کوجیما بیشتر اعتقاد دارم ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید