نقد و بررسی بازی مارول مرد عنکبوتی: دوم دبستان بودم که به آنفولانزای بدی مبتلا شدم و بهجای مدرسه رفتن، خانه ماندم و بازی Spider-Man 2 (2004) که تازه عرضه شده بود را آغاز کردم. بعد از چند ساعت، درد و عذاب بیماری را فراموش کردم و بینهایت خوشحال شدم که چه به موقع آنفولانزا سراغم آمد! با وجود اینکه بارها بازیهای Spider-Man (2000)، Spider-Man (2002) و Spider-Man 2: Enter Electro (2001) را صد در صد کرده بودم و عاشقانه دوستشان داشتم، اما اتفاقی انقلابی در Spider-Man 2 رُخ داده بود که آن را از عناوین مذکور جدا میکرد؛ اسپایدر-من بهجای اینکه به آسمان (ابرها؟) تار بزند، حقیقتاً به در و دیوار ساختمانهای نیویورک تار میزد و از آنها آویزان میشد. نوآوریِ Spider-Man 2 در ساختِ فیزیک باورپذیرِ Web-Slinging (اصطلاحی که به رفت و آمدِ اسپایدر-من در سطح شهر با استفاده از تار زدن به ساختمانها نسبت داده میشود) عصر جدیدی از بازیهای اسپایدر-من را شروع کرد. عصر جدیدی که تحتِ نظر شرکت Activision با فراز و نشیبهای بسیاری روبهرو شد تا اینکه در نهایت شرکت Insomniac Games مسئولیت ساخت بازی جدیدی را برعهده گرفت. از زمان انتشارِ اولین تریلر بازی Marvel’s Spider-Man (2018)، انتظار داشتم که Insomniac نیز انقلابی جدید در بازیهای اسپایدر-من راه بیاندازد یا حداقل دستآوردهای بازی Marvel’s Spider-Man 2 را به بینقصترین شکل ممکن در نسل جدید پیاده کند. در همین راستا، از چند روز قبل از انتشارِ بازی، پروژههای کاری و درسیام را به زمانی دیگر موکول کردم تا با آسودگی خاطر Spider-Man بازی کنم. اما آیا واقعاً ارزشاش را داشت؟ خصوصاً اگر ایران زندگی میکنید -با توجه به شرایط اقتصادی- باید این سوال را جدیتر بگیرید. در ادامه با نقد و بررسی بازی Marvel’s Spider-Man همراه دنیای بازی باشید.
فهرست مطالب
نقد و بررسی بازی Marvel’s Spider-Man: تار عنکبوت (گیمپلی)
Web-Slinging برای من مهمترین و اصلیترین بخش یک بازیِ اسپایدر-من است. تمام عناصر دیگر حتی اگر عالی هم باشند، بدون وجود Web-Slinging چندان به چشم نمیآیند و خیلی زود از یادها پاک میشوند (مانند Spider-Man: Shattered Dimensions).
خوشبختانه Spider-Man نرمترین، منعطفترین و اعتیادآورترین Web-Slinging ممکن را در اختیار شما قرار میدهد که به شکلی حیرتانگیز، دقیق و تقریباً بینقص طراحی شده. با ترکیب پارکور و حرکات آکروباتیک در سطح شهر قادرید لحظاتی بهیادماندنی خلق کنید که به لطف Photo Mode ساعتها سرگرمتان میکند و گاهی فراموش میکنید که باید مردم را از دست آدم بدها نجات بدهید!
برای اثبات این ادعا فکر میکنم همین موضوع کافی باشد که شخصاً فقط «سه» بار در طول بازی از مترو (Fast Travel) استفاده کردم. البته، هر از گاهی شاهد باگهای ریز و اندکی بودم که ممکن است کمی حواس بازیکن را پرت کنند که به احتمال زیاد در پچهای آینده رفع خواهند شد.
نقد و بررسی بازی Marvel’s Spider-Man: مُشت عنکبوت (مبارزات)
مکانیکِ مبارزات و مخفیکاری (Stealth) تا حد قابل ملاحظهای از سری آرکهام (Arkham) الهام گرفته شده است اما به شکلی منحصر بهفرد؛ اسپایدر-من برخلاف بتمن، سبک و سریع است و حرکات و نحوهی مبارزهاش نیز بر همین اساس تنظیم شده. برخلاف مجموعهی آرکهام که دشمنان به ترتیب -معمولاً تَکی یا دونفری- به بتمن حملهور میشدند، در Spider-Man آدم بدها بدون کوچکترین ملاحظهای قصدِ کشتن اسپایدر-من را دارند و توگویی در بهدست آوردن سرش مسابقه گذاشتهاند و حتی از شلیک کردن و آسیب زدن به یکدیگر ابایی نشان نمیدهند.
در ابتدا شاید این سیستم کمی دشوار بهنظر برسد اما در گذر زمان، متوجه عمق لذت بخش مبارزات میشوید. با آنلاک کردنِ درخت Skill و افزایش تسلط روی مبارزات، میتوانید لحظات بسیار سینمایی خلق کنید که در کمتر بازیای دیدهاید.
البته ماجرا به اینجا ختم نمیشود و Insomniac با اضافه کردنِ گَجتهای متنوع و خلاقانه، لایهی جدیدی به گیمپلی Spider-Man اضافه کرده. انواع و اقسامِ بمبها، مینها و اسلحههای دیگر (که عموماً از تار عنکبوت یا الکتریسیته درست شدهاند) هیجانِ مبارزات و مخفیکاری را دو چندان میکند و حس کنجکاوی شما را تا آخرین لحظه زنده نگه میدارد.
تازه اگر تمام گجتها را آپدیت و امتحان بکنید، میتوانید سراغ خیلِ لباسها و قدرتهایی که آزاد میکنند بروید.
با وجود این همه گزینه و راه و روشهای مختلف، مبارزات یکی از بزرگترین نقاط قوت Spider-Man محسوب میشود و هرگز تکراری نخواهد شد.
بررسی بازی Marvel’s Spider-Man: یار عنکبوت (داستان)
اسپایدر-من (پیتر پارکر) تنها شخصیتی نیست که کنترلاش را بهدست میگیرید. هر از گاهی در طول داستان اصلی، کنترل دوستان پیتر (مانند مری جین واتسون و مایلز مورالِس) را نیز به عهده میگیرید که در اکثر مواقع در شرایطی ناخوشایند قرار دارند و باید مخفیانه از نقطهای به نقطهی دیگر هدایتشان کنید.
برخلاف بخشهای Stealth اسپایدر-من که خلاقانه و مهیج هستند، گیمپلیِ شخصیتهای فرعی جذابیت خاصی ندارد. فقط باید به روشهای مختلف حواس نگهبانها را پرت کنید و یواشکی از بینشان عبور کنید. به شخصه در حینِ بازی کردنِ این بخشها فقط منتظر بودم که زودتر تمام شوند و دوباره با اسپایدر-من در سطح شهر پرواز کنم.
متوجهام که Insomniac قصد داشت پِرسپکتیو جدیدی از زاویه دیدِ نزدیکان اسپایدر-من ارائه دهد اما لازم نبود این مراحل را تا این حد کسالت آور طراحی کند.
نقد و بررسی بازی Spider-Man 2018: دشمن عنکبوت (ضدقهرمانها)
باس فایتهای Spider-Man -هرچند انگشت شمار- عظیم و نفسگیر هستند (و برخلاف آنچه که در تریلرها دیدیم، QTE یا Quick Time Event زیادی ندارند) و در زمرهی بهترین باس فایتهای چند سال اخیر قرار میگیرند؛ خصوصاً آخرین مرحلهی بازی.
با تمام این اوصاف نباید فراموش کرد که یک گیمپلیِ خوب و خوشساخت، نیازمند محیطی مناسب است تا بتواند در آن خودنمایی کند.
نقد و بررسی بازی مارول مرد عنکبوتی: نیویورک
Spider-Man مانند اکثر بازیهای دیگرِ فرانچایز، جهانباز است و به شما اجازه میدهد تا در سراسر شهر آزادانه بگردید. شهر نیویورک در Spider-Man از نظر وسعت با دیگر عناوینِ جهانباز (مثل ویچر ۳ یا GTA V) قابل قیاس نیست، اما بهخاطر توجه خارقالعادهی Insomniac به جزئیات، اتمسفر و کنتراست رنگ، به سختی ممکن است از آن سیر شوید.
هر یک از نقاطِ شهر با دیگری متفاوت است و حس و حال جدیدی به شما منتقل میکند. برای مثال آپارتمانهای کوتاه و رنگ پریدهی هارلِم تفاوت چشمگیری با پوسترها و تبلیغات رنگارنگِ مرکز شهر دارد که به ساختمانهای سر به فلک کشیده آویخته شدهاند.
سازندگان Spider-Man با بررسی معماری نیویورک، موفق شدهاند تا یکی از دقیقترین نمونههای این شهر را در ویدئوگیم شبیه سازی کنند. البته فراموش نکنید که نیویورکِ Spider-Man در دنیای مارول قرار دارد نه دنیای واقعی! پس انتظارِ دیدن رفرنسهای بیشماری به دیگر ابرقهرمانان مارول را داشته باشید: از برج انتقامجویان گرفته تا سفارت واکاندا.
نقد و بررسی بازی مرد عنکبوتی ۲۰۱۸: ماموریتها
علاوه بر ماموریتهای فرعی و اصلی، فعالیتهای بیشماری در سطح شهر وجود دارند که میتوانید با آنها سرگرم شوید؛ از پیدا کردنِ کبوترهای هاواردِ کفترباز (!) گرفته تا کمک به هری آزبورن برای جلوگیری از افزایش آلودگی هوا. در نگاه اول شاید این فعالیتها تکراری و ملال آور بهنظر برسند، اما گیمپلیِ مهیج بازی شما را ترغیب میکند تا برای بهروز رسانی کردنِ آخرین گجت باقیمانده یا خرید لباسی که تازه آزاد کردهاید، همهی این فعالیتهای تکراری را با شور و اشتیاق انجام دهید.
من علاقهی زیادی به تکمیل کردنِ بازیها ندارم و معمولاً بعد از به اتمام رساندن داستان اصلی، آنها را کنار میگذارم، اما با نقد و بررسی بازی Marvel’s Spider-Man در مییابیم که جزو معدود عناوینی بود که مرا به دوران کودکی و اشتیاقِ عجیب و غریبام به صد در صد کردنِ بازیها بازگرداند. البته، هیچ یک از فعالیتهای مزبور اجباری نیستند و حتی بدون آزاد سازی گجتها و Skillها نیز میتوانید مراحل داستانی را بدون چالش عجیب و غریبی پشت سر بگذارید.
زندگی پیتر پارکر
بهترین داستانهای اسپایدر-من، داستانهایی هستند که به دوگانگی پیتر پارکر و شخصیت مستعارش میپردازند. متاسفانه در دنیای ویدئوگیم کمتر عنوانی را بهیاد دارم که با چنین رویکردی داستانِ اسپایدر-من را روایت کرده باشد.
از طرفی Insomniac تمام تلاش خود را بهکار میگیرد تا به همان اندازه که اسپایدر-منی جذاب ساخته، پیتر پارکری ملموس و قابل درک نیز ارائه دهد. اگر تمام اکشن و المانهای Spider-Man بعنوان یک بازی رایانهای را نادیده بگیریم، باز هم دوست دارم ماجراجوییِ پیتر پارکر را دنبال کنم و از سرانجام زندگیاش باخبر شوم.
البته که همهی اینها بهخاطر حضور شخصیتهای رنگارنگی مثل اوتو اوکتاویس (استاد پیتر)، عمه می (که حکم مادر پیتر را دارد)، مری جین (معشوقهاش)، مایلز مورالِس و غیره میسر شده است. نویسندگان با حفظ هسته و دورنمایهی هر یک از شخصیتها -از کمیکها- سعی کردهاند نسخه جدیدی از آنها را خلق کنند که مناسب این جهانِ جدید است.
طرفداران کمیکهای مارول احتمالاً زمانی را بهیاد دارند که برایان مایکل بندیس مجموعهی Ultimate Spider-Man (جایی که اولین بار مایلز مورالس معرفی شد) را شروع کرد به نوشتن و با مُدرنیزه کردنِ شخصیتها و قرار دادنشان در شرایطی متفاوت، جهانی آشنا که در عین حال جدید بود را بهوجود آورد. Insomniac نیز با طرز تفکری مشابه جهان و شخصیتهای اسپایدر-من را پیاده کرده است.
اشک و خنده
Spider-Man روایتگر جنگی خیابانی بین شهردار نیویورک (نورمن آزبورن) و جنایتکاری تازه از راه رسیده به اسم میستر نِگَتیو (Mr. Negative) است. دوست ندارم چیز زیادی از داستان را اسپویل کنم اما این جنگ ساده به اتفاقاتی بزرگ ختم میشود که زندگی پیتر و اطرافیانش را برای همیشه تغییر میدهد.
مانند خیلی از آرکهای داستانی خوب اسپایدر-من، Insomniac بالانسی زیبا و تحسین برانگیز بین تراژدی و کمدی تولید میکند که بارها شما را به خنده وامیدارد و ساعاتی بعد به گریه میاندازد. بهعنوان کسی که بخش زیادی از کودکی، نوجوانی و جوانیاش مشغول خواندنِ کمیکهای اسپایدر-من بوده، میتوانم بدون اغراق بگویم که Spider-Man یکی از تاثیرگذارترین پایانهای ممکن را ارائه میدهد؛ پایانی که حتی دل سنگ را آب میکند.
البته، داستان Spider-Man بدون نقص و ایراد نیست. ضرب آهنگ ابتداییِ بازی به نسبت نیمهی دوم، خیلی آهسته است. برخی پلات دیوایس کاملاً اجباری به شکلی واضح در خلال بازی گنجانده شدهاند تا داستان بتواند ادامه پیدا کند؛ نمونهاش تحول مضحکِ سیلوِر سیبِر (Silver Saber) بعد از جوانمردی اسپایدر-من است که مرا یاد یکی از قسمتهای سریال پاورچین انداخت!
بعد از گرافیک خارقالعادهی God of War، کمی نسبت به بازیهایی که فوتورئالستیک هستند، بدبین شدهام. منتهی با وجود انتظار خیلی بالایی که از Spider-Man داشتم Insomniac موفق شد یکی از زیباترین و حیرتانگیزترین بازیهای چند سال را خلق کند که از نظر گرافیکی در کنار امثال God of War و Uncharted 4 بدرخشد.
من روی پلیاستیشن ۴ معمولی بازی میکنم و حقیقتاً گاهی از قدرت گرافیکی Spider-Man در کنار دیزاینهای چشمنوازش، تعجب میکنم. همهی شخصیتها بهیادماندنی و شکیل طراحی شدهاند و تا مدتها از خاطرتان پاک نمیشوند.
موسیقی بازی بهشدت یادآور Soundtrackهای بینظیر سهگانهی سَم ریمی است. چیز زیادی نمیتوان گفت جز اینکه به شکلی حماسی وارد پوست و خون Spider-Man میشود و توگویی بخشی از DNA بازی است. در همین حین که مشغول نوشتنِ مطلبی که دارید مطالعه میکنید، هستم، به موسیقی Spider-Man گوش میدهم و نمیتوانم با کلمات ظرافت و زیباییاش را ستایش کنم.
باقی عنکبوتی
روز اولی که سونی در E3 سال ۲۰۱۶ از Spider-Man رونمایی کرد، چندان لباس اسپایدر-من به دلم ننشست. حتی وقتی بازی را شروع کردم هم این احساسم تغییر نکرد. خوشبختانه بازیکن قادر است هر زمان که میخواهد لباس اسپایدر-من را عوض کند.
با Level Up کردن و کسب آیتمهای مختلف، میتوانید به بیست و هشت لباس مختلف دسترسی پیدا کنید. (در DLCهای آینده به این تعداد اضافه نیز خواهد شد.) لباسها که اکثراً برگرفته از کمیکها، فیلمها و کارتونها هستند، تنها برای زیبایی ساخته نشدهاند و با آزاد کردنشان میتوانید قدرتهای جدیدی کسب کنید. برای مثال کاستومِ Iron Spider از «انتقامجویان: جنگ بینهایت» مانندِ فیلم به شما قدرتِ چهار بازوی آهنی را میدهد.
مینیگیمهای زیادی در طول بازی وجود دارند که معمولاً شامل پازلهای ساده و کوتاه میشوند. به شخصه احساسی نسبتاً خنثی به این مینیگیمها دارم؛ نه آنها را دوست دارم و نه بهنظرم آزاردهنده و وقتگیر هستند. با این حال، ترجیح میدادم بهجای مینیگیمها، پازلهای فیزیکی در بازی وجود داشت. شاید با مکانیکی مشابه به معابد Zelda Breath of the Wild خصوصاً که گجتهای اسپایدر-من خیلی به درد همچین شرایطی میخورند.
هشت سال گمشده
در Spider-Man پیتر پارکر هشت سال است که نقاب اسپایدر-من را به سر کرده و دیگر آن نوجوان خجالتی و دست و پا چلفتی نیست که توسط فلش تامپسون کتک میخورد. Insomniac به شکلی هوشمندانه اطلاعات زیادی درمورد این هشت سال در اختیار مخاطب قرار نمیدهد؛ با این حال آیتمهایی مثل کوله پُشتیهای قدیمی پیتر، در بازی قرار داده شدهاند که تا حدی پردهها را کنار میزنند و گذشته را روشنتر میکنند.
همانطور که در نقد و بررسی بازی Marvel’s Spider-Man هم اشاره کردم، Spider-Man جزو معدود بازیهایی است که شما را حقیقتاً به جمع آوری آیتمها و تکمیل کردنِ فعالیتهای مختلف ترغیب میکند.
قدرت زیاد، مسئولیت زیادی به همراه دارد: جمعبندی نقد و بررسی بازی اسپایدرمن ۲۰۱۸
Spider-Man کاری کرد تا دوباره عاشق و شیفتهی پیتر پارکر شوم و به دوم دبستان برگردم؛ وقتی که همهی دنیا من بودم و تلویزیون کوچکی که میگذاشت برای چند ساعت جنگ و دعوای بین پدر و مادرم را فراموش کنم و از خطکشهای شکستهی معلمهای اَخمو فاصله بگیرم.
دروغ چرا؟ من Spider-Man را با وجود تمام مشکلاتی که دارد، خیلی دوست دارم. حاضرم تمام ایرادهایش را نادیده بگیرم و به تمام بخشها نمرهی کامل بدهم، اما حقیقت مطلب اینجاست که هیچ یک از این نمرهها در مقابل تجربهای که Insomniac به من و خیلیهای دیگر هدیه کرد، اهمیتی ندارد.
از تمام کسانی که با عشق و علاقهی مشهودشان این بازی بینظیر را خلق کردند ممنونم و برای قسمت دوم آن لحظهشماری میکنم.
Verdicts
Platform: PS4 – Score: 9 out of 10
Spider-Man captivated me with Peter Parker again and made me go back to when I was a kid. When all my world was the TV and Spider-Man, my way of running away from my parent’s fights and my angry teachers in school. I just want to thank Insomniac and all the people who made this game and want to say I cannot wait for the sequel.
این بود نقد و بررسی بازی Marvel’s Spider-Man در وبسایت دنیای بازی. نظر شما در مورد بازی های مرد عنکبوتی چیست؟
واقعا بازی فوق العاده ایه ممنون از سونی و اینسامنیاک که به اسپایدی جون دوباره دادن کاری که اکتیویژن هیچوقت نتونست بکنه، ممنون از نقد بررسی :ps: :pc:
عالی…ممنون از نقدت