نقد و بررسی بازی Baldur’s Gate 3

نقد و بررسی بازی Baldur’s Gate III مثل مطالعه‌ی یک درخت تناور پر از شاخ و برگ با تنه‌ای عظیم است که ریشه‌های عمیقش در بستر ساختاری درجه یک و کم نقص نفوذ کرده‌اند. وقتی با چنین بازی‌هایی روبرو می‌شوید معمولا گیج شدن در برخورد نخست اولین واکنش شما به هویت بازی است. بعد که آرام آرام یادش گرفتید، تازه شگفتی و مکیده شدن در گرداب قدرتمند آن شروع می‌شود. اصلا چرا دارم این همه استعاره در مقدمه‌ی نقدی که می‌نویسم استفاده می‌کنم؟ جوابش ساده است؛ چون واقعا نمی‌دانم از کدام شاخه‌ی این درخت تناور بالا بروم و از کجای این شاهکار بی‌نهایت بگویم! در ادامه با نقد و بررسی بازی Baldur’s Gate 3 وبسایت دنیای بازی را همراهی کنید.

نقد و بررسی بازی Baldur’s Gate 3 – انگل قهرمان

بازی Baldur’s Gate 3 سومین عنوان از این مجموعه است که براساس بازی رومیزی Dungeon and Dragons ساخته شده است. جهان، پیش داستان‌ها، نژادها و تمام قصه‌های بازی براساس ویرایش پنجم این بازی رومیزی پرطرفدار و مشهور نوشته و طراحی شده‌اند. به همین خاطر داستان بازی به اندازه‌ی بستر و گنجینه‌ی غنی سرمنشا خود پر، بی‌پایان و پر از جزییات است. داستان اینطور شروع می‌شود که شما داخل یک سفینه‌ی سفر در ابعاد ناتیلوئید مربوطه یه گونه‌ی ایلتید زندانی هستید. بعد از اینکه نژاد، بک‌استوری و ویژگی‌های شخصیت خودتان را (بعد از شاید بیش از یک ساعت ور رفتن با انتخاب‌های پرشمار این بخش) ساختید، بازی‌تان در نقش یک موجود معمولی نه‌چندان مهم شروع می‌شود. البته می‌توانید از بین چند شخصیت از پیش ساخته شده که هر کدام داستان و بک استوری خودشان را دارند هم شخصیت خودتان را انتخاب بکنید. البته خود این‌ها هم در صورت شخصی‌سازی کردن شخصیت‌تان به عنوان همراه با شما خواهند بود.

داستان اینطور آغاز می‌شود که یک مایندفلیر، انگلی را توی مغزتان می‌کارد و داخل و بعد از سقوط ناتیلوئید، داستان از همان گام اول با جزییات، انتخاب‌های متعدد و وقایعی که همه به این انتخاب‌ها مربوطند شروع می‌شود. به همین خاطر اصلا نمی‌توان به جز خط اصلی داستان، قصه را تعریف کرد و برایش توصیفات نوشت. شما باید به کمک همراهانتان راهی بیابید که به کمکش انگل توی سرتان را از بین ببرید؛ و همین بهانه‌ای می‌شود برای سفر در جهان پر از قصه و فانتزی بازی. بقیه‌ی داستان فقط و فقط مختص شماست. یعنی این شما هستید که میان انتخاب‌های دیوانه‌وار زیاد، شخصیت‌های گوناگون، راه‌های مختلف و ریزه‌کاری‌های مغز ذوب کن، داستان خودتان را می‌نویسید و بازی‌اش می‌کنید و در تمام این مدت، ادیسه‌وار مراحل تبدیل شدن از یک انسان‌واره‌ی معمولی به یک قهرمان یا ضدقهرمان را طی می‌کنید.

در دنیای بازی بخوانید: سیستم مورد نیاز بازی بالدورز گیت ۳

شخصیت‌های بازی پر تعداد و عمیق هستند و هر کدام برای خودشان پس‌زمینه‌ی داستانی مفصل دارند. شخصیت‌هایی مانند شدوهارت، کارلاک، استریون لازل، گیل و هالسین به اندازه‌ی یک کتاب کامل قصه دارند و اگر خود این شخصیت‌ها را به عنوان شخصیت قابل بازی انتخاب کنید می‌توانید تمام جزییات داستانی آنها را بفهمید. گرچه همراه شدن آنها با شما یک سری ماموریت جانبی به لیست کارهای‌تان اضافه می‌کند که به فهمیدن داستان زندگی آنها کمک می‌کند و اثر مستقیمی هم روی وقایع قصه دارند. در واقع هیچ قصه و دیالوگی در این بازی بیهوده و به درد نخور نیست. همه‌ی این‌ها در کنار هم یک مجموعه‌ی نگاشته و به تصویر کشده شده‌ی غنی فراهم می‌کنند که باید شیرجه زد داخلش و خود را به جریانش سپرد! در واقع روش داستان‌گویی بازی درست برخلاف بازی‌های میازاکی، پر حرف و البته مثل آن بازی‌ها غنی و سرشار از رازهای فراوان و جهانی پر از شگفتی است.

نقد و بررسی بازی Baldur’s Gate III – تاس سرنوشت

بازی خوب به محصولی می‌گویند که تمام اجزایش به یک اندازه، به جا و مکمل هم باشند. بازی Baldur’s Gate 3 نمونه‌ای‌ترین از این شکل بازی‌ها است. داستان مکمل گیم‌پلی و گیم‌پلی مکمل داستان است. و این دو چنان درهم چفت شده‌اند که گویی ازلی و ابدی در کنار هم نوشته و طراحی شده‌ باشند. هر مکانیکی که در بازی می‌بینید ریشه و اساس D&D دارد که در بستر یک بازی سه‌بعدی پیاده شده است. حتی راوی و توصیفاتش در حین انتخاب و دیالوگ گفتن یا سرک کشیدن به گوشه و کنار بازی هم ویژگی مهم بازی‌های D&D است.

به همین خاطر نقد کردن بازی Baldur’s Gate 3 مثل این است که بخواهید یک بازی D&D را نقد و توصیف کنید که معمولا کار بسیار سخت و در عین حال بیهوده‌ای است. ولی حالا، ترکیب این بازی با ویژگی‌های یک بازی نقش‌آفرینی نوبتی سه بعدی این اجازه را به ما می‌دهد که در حوزه‌ی ویدیوگیمی تا جایی که امکانش وجود دارد آن را بررسی کنیم.

اخبار بازی: تاریخ انتشار بازی Baldur’s Gate 3 بر روی ایکس‌باکس

پایه‌ی بخش گیم‌پلی تنیده در داستان بازی، براساس انتخاب، دیالوگ‌های شاخه‌ای و تاس انداختن طراحی شده است. این خودش بخش عظیمی از پیش برد قصه و نحوه‌ی پیشرفت شما در بازی را تعیین می‌کند. وقتی با شخصی صحبت می‌کنید، دیالوگ‌های شاخه‌بندی شده‌ به سبک بازی‌های نقش‌آفرینی نمایش داده می‌شوند و شما با انتخاب هر کدام روی جزییات و کلیات بازی اثر می‌گذارید.

برخی از دیالوگ‌ها ساده و کم خطر هستند و انتخاب برخی براساس کلاسی که انتخاب کرده یا بک‌استوری و Statهای‌تان اثر بهتری دارد و روی مخاطب جمله تاثیر مثبتی می‌گذارد. ولی برخی دیالوگ‌ها هستند که برای انتخاب‌شان باید تاس بیندازید و این‌ها تاثیرگذار و مهم‌اند. اگر تاسی که انداخته‌اید از عدد مورد نظر بیشتر یا مساوی آن باشد شما دیالوگ را به زبان می‌آورید و مخاطب حرف شما را می‌پذیرد و برعکس. در این بخش باید خیلی مراقب باشید که چه گزینه‌ای را انتخاب می‌کنید؛ چرا که هر جمله، عواقب خاص خودش را دارد و می‌تواند روی مسیری که قرار است طی کنید اثر جزئی یا کلی بگذارد. ممکن است جایی به کسی کمک کنید یا عمل شما اثری روی زندگی او گذاشته باشد؛ همه‌ی این‌ها حساب است و در نامه‌ی اعمال‌تان ثبت و در موعد مقرر روی سرنوشت‌تان اثر بد یا خوب خواهد گذاشت. حتی همین می‌تواند خط داستانی بازی و اتفاقات ریز و درشتی که در آینده با آن روبرو خواهید شد را هم تغییر بدهد.

استادیو مستقل Larian Studios تا جایی که فناوری و امکانات اجازه می‌داده، اثر پروانه‌ای را به بهترین شکل طراحی و داخل بازی‌شان جایگذاری کرده‌اند. به غیر از این باید برای باز کردن درها و صندوق‌هایی که قفل هستند یا خنثی کردن تله‌ها هم تاس بیندازید. بازی در حالت معمولی هم در حال تاس انداختن است و مثلا وقتی وارد یک محیط می‌شوید با توجه به Statهای شما مثلا در پیدا کردن یک تله، حدس زدن خطر یا فهمیدن جای یک گنج مخفی کمک‌تان می‌کنند یا اینکه در صورت پایین بودن ویژگی‌های‌تان موارد بالا برای‌تان Failed می‌شوند. این چند سطر هم فقط یه توصیف جزیی از یک هیولای نوشته و طراحی شده است که در دیگ سیستم قصه‌گویی D&D بازی خوب غل خورده و پخته است.

نبردهای بازی، اکشن نوبتی یا Turn Base هستند، اما به قدری قوی هستند که در نقد و بررسی بازی Baldur’s Gate III جز. شما در هر پارتی می‌توانید حداکثر چهار نفر را همراه خود ببرید که انتخاب نفرات در شکل نبرد و پیش‌برد آن نقش دارد. معمولا بهتر از است کسی که جادو استفاده می‌کند با یک درمانگر و یک جنگجو بدون در نظر گرفتن کلاس خودتان همراه ببرید.

پرک‌ها و حرکاتی که برای هر شخصیت انتخاب می‌کنید هم بسیار مهم هستند و چون بسیار متعدد و گوناگونند چیدن و ترکیب بندی‌شان دقت و مهارت زیادی می‌خواهد و ممکن است فقط با یک بار بازی کردن، فرمول درستش را به دست نیاورید. در زمان نبردها، چینش نوبت بین پارتی شما و دشمنان رندوم و تصادفی است که البته روی شکل نبرد اثر می‌گذارد.

در واقع هیچ نبردی شبیه نبرد دیگری نیست و اتفاقات رندوم، موفقیت و شکست در ضربه زدن و نوع استراتژی و چینش شما در بردن یا باختن تاثیر می‌گذارد. گاهی ممکن است نبردی را در طی زمان خیلی کوتاهی ببرید و گاهی هم آنقدر طول بکشد که مثل ست‌های طولانی والیبال کش بیایند.

بردن و باختن در نبردها هم به کوچکترین چیزها بستگی دارد. گاهی از دست رفتن یک ضربه می‌تواند ورق یک نبرد را برگرداند. البته این را هم در نظر بگیرید که باختن در نبردها فقط به مردن شخصیت شما ختم نمی‌شود و گاهی برخی از جنگ‌های بازی با کشته شدن شخصی که در داستان بازی دخیل است هم همراه است. ولی این یکی اگر دنبالش را نگیرید و بازی را از نو بارگذاری نکیند شکل پیش‌برد داستان و سرنوشت نهایی شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

توضیح دادن مکانیک‌های نبردها و توصیف ریز به ریزشان هم کار غیرممکنی است که جایش داخل یک نقد با محدودیت کلمه نیست و البته که ریتم نقد را هم کند و خسته کننده می‌کند. فقط همین را بدانید که نبردها مثل بازی شطرنج نیاز به نکته سنجی و با خبر بودن از نقاط ضعف و قوت خودتان و دشمن است. اگر غیر از این به نبردها نگاه بکنید بازی برای‌تان سخت و غیرقابل تحمل خواهد شد.

اطلاعات بیشتر از بازی Baldur’s Gate III: آیا DLC در راه است؟

کنترل بازی در نسخه‌ی کنسولی که ما بازی کردیم بی‌نقص بود. می‌شود بازی را به شکل سوم‌شخص بازی کرد و خیلی راحت می‌شود با عقب کشیدن دوربین به شکل تیلت کردن، آن را دور و نهایتا به وضعیت از بالا به پایین تبدیل کرد. می‌شود بازی را به شکل اشاره و کلیک تاکتیکال کلاسیک هم بازی کرد ولی توصیه می‌کنم روی نسخه‌ی کنسولی این روش را استفاده نکنید چون عدم استفاده از صفحه کلید و ماوس تفاوت زیادی در آزادی عمل شما ایجاد می‌کند.

در نقد و بررسی بازی Baldur’s Gate III در مورد موسیقی وصداپیشگی و همه‌ی موارد فنی بازی باید بگوییم عالی هستند؛ صدای راوی که متون توصیفی ادبی را به جذاب‌ترین شکل می‌خواند در کنار صداپیشگی تک تکِ فراوان شخصیت‌های داخل بازی همه پولیش شده و نرم و روان هستند به دنیای بازی زندگی و پویایی می‌بخشند. به جز چند باگ و که جلوی بازی کردن‌تان را نمی‌گیرند همه چیز عالی و کم‌نقص است.

بازی سه Act یا فصل دارد که هر کدام در یک منطقه‌ی خاص اتفاق می‌افتند. هر کدام از این مناطق انگار که جهانی جدا با ماهیت چند بازی مختلف هستند. نقشه‌ها و اندازه‌شان مثل سایر بازی‌های جهان‌باز بزرگ و گل و گشاد نیست ولی چند لایه و عمیق است. در همان اکت اول بازی به یک جهان دو سطحی طرف هستیم که خودش کلی سوراخ سمبه و گوشه و کنار پر جزییات دارد و هر کدام پر از قصه و شخصیت‌های مختلف است. از طرفی هم شما نمی‌توانید هر جایی که می‌خواهید بروید. رفتن و دیدن بخشی از نقشه به عمل و انتخاب شما بستگی دارد. یک عمل اشتباه یا انتخابی خوب یا بد می‌تواند باعث شود بخشی از نقشه برای‌تان قفل شود و نتوانید داستان‌ها و ماموریت‌هایش را ببینید. خلاصه‌اش اینکه بازی با شما شوخی ندارد و از هر جنبه‌ای بی‌رحم است.

نقد و بررسی بازی Baldur’s Gate 3 – ماهِ معلق در مه

راستش را بخواهید نقد کردن بازی Baldur’s Gate 3 خیلی کار سختی است و طی این همه سالی که می‌نویسم هیچ بازی نبوده که به خاطر پیچیدگی زیادش موقع نوشتن درباره‌اش بارها گیج بشوم و نتوانم درست توصیفش کنم. اصلا نقد کردن این بازی در چهارچوب رایج نقد نوشتن ظلم به ماهیت وجودی این شگفت‌انگیز شاعرانه است. مثل این می‌ماند که بخواهی یک منظره‌ی زیبا از یک دریاچه، نیزار کنار دستش و ماه معلق در آسمان و سطح مواج دریاچه و مه رقیق نیمه شب‌اش را با کلمات گل درشت و فنی توصیف کنی.

در کنار نقد و بررسی بازی Baldur’s Gate 3: بررسی نسخه دسترسی اولیه بازی Baldur’s Gate 3

بازی Baldur’s Gate 3 مثل یک کتاب چند جلدی است که نویسنده‌اش برای هرچه بی‌نقص و درجه یک بودنش سال‌ها زحمت کشیده‌ است. قصه‌ها و ریز داستان‌های این فانتزی تمام عیار، شخصیت‌های به‌یادماندنی که هر کدام جهانی از دیالوگ و اکت‌های جذاب هستند مثل یک شاهکار ادبی است که در قالب ویدیوگیم پیاده شده است. لطفا این پیچیدگی و عمق بازی را به حساب ریشه‌ی D&D بازی نگذارید چون اجحاف در حق سازندگانی است که یک بازی با چنین ریشه‌ای را اینچنین بی‌نقص و درجه یک خلق کرده‌اند که تکرارپذیری بالایی دارد و هر بار می‌شود جور خاصی بازیش کرد.

در نهایت کلام هم باید نوشته را با یک استعاره‌ی تکراری تمام کنم؛ بازی Baldur’s Gate 3 مثل همان فیلی است که توی یک اتاق تاریک بود و آدم‌ها با دست کشیدن به جاهای مختلف بدنش آن را توصیف می‌کردند و نهایتا هیچ توصیفی، توصیف واقعی یک فیل نبود. این بازی بزرگ، ماندگار و جریان‌ساز هم فیلی است در تاریکی که هر کس توصیفی از شکل تجربه‌ی خودش از آن دارد و نهایتی برای توصیفش وجود ندارد.

Verdict

Baldur’s Gate 3 is like a giant dinosaur in the darkness! you can touch Its body but you don’t realize what you are dealing with. This game is a massive masterpiece that you can play multiple times and every time it surprises you with new content.

نقد بازی Baldur’s Gate III بر اساس نسخه‌ی پلی‌استیشن ۵ و منتقدین بازی که توسط سازنده، استودیو Larian Studios در اختیار دنیای بازی قرار گرفته به نگارش درآمده است.

این بود نقد و بررسی بازی Baldur’s Gate III به قلم رضا قرالو در وبسایت دنیای بازی. شما هم نظرات خود را مورد بازی بالدرز گیت ۳ با ما در میان بگذارید. در انتهای نقد و بررسی بازی Baldur’s Gate 3 دعوت می‌کنیم سری به بررسی زیر هم بزنید:

بررسی بازی Assassin’s Creed Mirage به قلم حامد محمدپور