زیبا و پوچ
خانه » نقد و بررسی » نقد و بررسی بازی
حدود ۱۸ سال از عرضهی اولین نسخه از سری Assassin’s Creed میگذرد. این سری از همان اول با بهرهگیری از وقایع و شخصیتهای تاریخی در دورهها و کشورهای مختلف داستان خود را روایت میکرد و تا به امروز نیز توانست به خوبی بازیکنان را با شرایط و حال و هوای دورههای تاریخی مختلف آشنا کند.
این بار یوبی سافت بر خلاف عادت همیشگی خود به سمت خاور دور آمده و داستان فرقهی قاتل خود را در کشور شکوفههای گیلاس روایت میکند. اما آیا بازی Assassin’s Creed Shadows میتواند یوبی سافت و فرانچایز Assassin’s Creed را به روزهای اوج خودش برگرداند؟ در مطلب نقد و بررسی بازی Assassin’s Creed Shadows قصد داریم تا جواب این سوال را پیدا کنیم. با ما در بخش نقد و بررسی بازی همراه باشید.
سری بازی Assassin’s Creed بعد از انتشار نسخهی Origins وارد حواشی زیادی شد. بازی از این نسخه به بعد دچار تغیر سبک زیادی شد و از ژانر اکشن-ماجراجویی به ژانر نقشآفرینی کوچ کرد. همین کار باعث ناراحتی هواداران قدیمی شد، به نحوی که در حال حاضر اکثرا معتقدند Origins و نسخههای بعد از آن بازیهای خوبی هستند ولی اساسینز کرید نیستند!
اما انتشار Mirage و برگشت به کشورهای اسلامی تا حدی باعث رضایت طرفداران قدیمی سری شد. حالا یوبی سافت قصد دارد تا داستان فرقه را در ژاپن و در دوران سنگوکو پیش ببرد و بازیکنان را با تاریخ غنی و خونین این کشور قدیمی و دوستداشتنی بیشتر آشنا کند.
وقایع بازی در سال ۱۵۸۱ میلادی روایت میشود. پس از نسخهی سیندیکیت، این دومین نسخهی مجموعه است که بازیکنن در نقش دو نفر قرار میگیرد. در ابتدای بازی، ما قسمتی از سرگذشت دیوگو یا همان یاسوکه «Yasuke» و اینکه او چگونه به خدمت اودا نوبوناگا در میآید را مشاهده میکنیم. با حملهی نوبوناگا به قبیلهی ایگا نقش بازیکن به نائوئه عوض میشود. نائوئه دختر ناگومی فوجیبایاشی است که تحت تعلیمات او تبدیل به یک شینوبی ماهر شده و در حین حمله نوبوناگا از طرف پدر خود ماموریت پیدا میکند تا از یک جعبهی مرموز محافظت کند.
نائوئه در راه محافظت از جعبه زخمی میشود و پدرش که خود نیز زخمی شده، او را برای مداوا به نزد یک دوست خانوادگی به نام تومیکو میبرد. نائوئه پس از بهبودی تصمیم میگیرد تا قبل از بهبودی و به هوش آمدن پدرش اشتباه خود را جبران کرده و جعبه را بازگرداند.
اما در راه بازگشت با یک گروه دوازده نفرهی ناشناس روبرو میشود و به شدت او را مجروح میکنند. در این هنگام ناگومی برای نجات دختر خود با آنها مبارزه میکند و در نهایت جلوی چشمان او کشته میشود. ناگومی در آخرین حرفهایش به تیغهای که به نائوئه داده اشاره میکند «همان هیدن بلید دوست داشتنی» و به او میگوید تا راه این تیغه را ادامه دهد. در نتیجه نائوئه تصمیم میگیرد تا تک تک این ۱۲ سامورایی ناشناس را به سزای اعمال خود برساند.
داستان بازی به جز جزئیات زمانی و مکانی، تفاوت چندانی با باقی داستانهای اساسینها ندارد. صرفا شما همان فرمول کلیشهای همیشگی را دارید. یک فرقهی ناشناس که میخواهید تک تک افراد آن را از بین ببرید و از شکار افراد ضعیف و رده پایین فرقه شروع میکنید. درست همانند Assassin’s Creed II یا Origins و یا Valhalla. در این بین اما با وقایع دوران سنگوکو و متحدسازی ژاپن نیز آشنا میشوید.
داستان بازی در چند ساعت اول با ریتم کندی پیش میرود اما با رسیدن به یکی از اولین نقاط اوج داستان ماجرا جالبتر میشود و با القای حس کنجکاوی بیشتر بازیکن را به پیشبرد داستان تشویق میکند.
نائوئه در بازی پیشینهی داستانی قویای را دارد و این پیشینه با یادآوری خاطراتش در قبیله ایگا قویتر از قبل نیز میشود. اما در مورد یاسوکه نمیتوان اینگونه اظهار نظر کرد. در صورتی که وقتی با یاسوکه آشنا میشوید و توانایی کنترل او را بر عهده میگیرید دلتان میخواهد در مورد او بیشتر بدانید و در اینجا به بنبستهای فراوانی بر میخورید. ارتباط بین او و نائوئه نیز از دیگر ارتباطاتی است که نیازمند پرداخت بهتر و بیشتری است که بازی در این مورد ناکام میماند.
با توجه به اینکه ما در طول بازی دو شخصیت را کنترل میکنیم، طبیعی است که شاهد سبک مبارزات متفاوتی از دو شخصیت باشیم. نائوئه با توجه به بدن ریز و فرزش دارای سبکهای مبارزه سریع و چابکانه است. ضربات او قدرت زیادی ندارد و از سلاح سبک و با آسیب رسانی کمتری استفاده میکند.
از آن طرف یاسوکه قدرت بدنی بالایی دارد و میتواند آیتمهای اطراف، مانند درهای قلعه را تخریب کند. این تفاوت حتی در فینیشینگهای دو شخصیت نیز کاملا هویدا است. نائوئه ضربات آخر خود را به شکلی سریع و به حیاتیترین نقاط بدن دشمن، مانند رگ گردن و یا قلب وارد میکند و یاسوکه با از پا در آوردن دشمن، دست به قطع کردن سر دشمن خود میزند.
سیستم مبارزهی بازی کمبودهای زیادی دارد. فیزیک ضربات شمشیرها در مبارزه بسیار ضعیف کار شده است. کاراکتر شما صرفا یک ضربه ساده را به دشمنان وارد میکند و نوار سلامت آنها کم میشود و ضربات شما ذرهای به روی تعادل دشمنان اثری ندارد؛ به عنوان مثال اگر شما هنگامی که یک دشمن سعی دارد تا ضربهای به شما وارد کند زودتر دست به کار شوید و او را زخمی کنید، ضربهی او نیز به شما اثابت میکند!
این موضوع وقتی عجیبتر میشود که شما میبینید برای اجسام اطرافتان مانند ظروف داخل معابد یا بامبوها و درختان داخل جگل فیزیک بهتری طراحی شده و شما با شمشیرتان میتوانید به زیبایی هرچه تمامتر آنها را برش دهید.
انتظاری که من از بازی دارم حداقل این است که با دو شخصیت قابل بازی با مبارزات بهتر و متنوعتری به تجربهی بازی بپردازیم و از آن لذت ببریم. اما سازنده دقیقا یک اساسین را به دو انسان تقسیم کرده. نائوئه توانایی مبارزهی تن به تن را ندارد و یاسوکه توانایی مخفیکاری را، تعویض بین این دو شخصیت هم حدود ده ثانیه زمان میبرد و شما را کلافه میکند.
با اینکه مبارزات بازی Assassin’s Creed Shadows افتضاح کار شده اما بخش مخفیکاری بازی خوب طراحی شده است. نائوئه به سادگی میتواند در سایههای مختلف مخفی شود و از شناسایی شدن جلوگیری کند. یک نوار وضعیت در هنگام مخفیکاری به نمایش در میآید که طبق آن بازیکن میتواند بفهمد چقدر قابل شناسایی است و از لو رفتن خود جلوگیری کند.قابلیت سینهخیز رفتن هم به بازی اضافه شده و با توجه به طبیعت ژاپن و دشتهای زیبای آن، کمک بسیار زیادی در پیشبرد مراحل مخفیانهی بازی میکند. علاوه بر این قابلیت یک قلاب هم در وسایل نائوئه قرار دارد که به او اجازه میدهد تا بدون آویزان شدن از دیوارها خود را به روی سقف سازههای مختلف برساند و یا میان ساختمانهایی که مسافت زیادی از یکدیگر دارند جابجا شود.
هوش مصنوعی دشمنان در حالت نگهبانی بسیار عالی طراحی شده است. دشمنان شما در مناطق حساس به مسلح شدن شما واکنش نشان میدهند و در صورت که شما شمشیر خود را در غلافش قرار ندهید به شما تذکر میدهند. اگر پوششش شما لو برود و سعی کنید دوباره جلوی چشمشان قایم شوید، اهمیتی به کارهایی که برای پرت کردن حواسشان انجام میدهید، نمیدهند و مستقیما با شما صحبت میکنند.
قابلیت دید عقاب هم به بازی برگشته و با مشخص کردن دشمنان شما و نشان دادن آنها در پشت موانع به شما در انجام مخفیکاریها یاری میرساند.
یکی از اساسیترین مشخصههای مجموعهی Assassin’s Creed که در تمامی نسخهها حضور داشته و میتوان گفت برگ برنده و دست بالاتر این مجموعه نسبت به رقیبان خود است توانایی پارکور و گشت و گذار بر روی ساختمانهای شهر است. از اولین نسخه ما تشویق شدهایم که با الطائر به بالاترین برجهای عکا یا اورشلیم برویم و از آنجا شهر و دشمنان خود را شناسایی کنیم و در آخر هم با یک پرش دلهرهآور به روی زمین برگردیم.
حرکات پارکور بازی Assassin’s Creed Shadows با توجه به نینجا بودن نائوئه بسیار نرم و زیبا طراحی شدهاند و بازیکن را مجاب میکنند تا بجای پیادهروی در خیابانهای کیوتو و ساکای بر روی ساختمانهای کوتاه به گشت و گذار بپردازد.
همانند نسخهی Valhalla شما میتوانید مخفیگاه خودتان را با ساختن ساختمانهای مختلف گسترش دهید. همچنین با جمعآوری افراد مختلف در سراسر دنیای بازی میتوانید گروه خود را بزرگتر کنید. افراد شما در پیدا کردن مکان افراد مختلف به شما کمک میکنند. اینطوری شما لازم نیست که کل یک منطقه را برای پیدا کردن مراحل فرعی یا اصلی جستجو کنید و با فرستادن افرادتان میتوانید ایونتهای مهم یک شهر یا منطقه را پیدا کنید.
متاسفانه هیچ نوآوری و تفاوتی در طراحی مراحل مشاهده نمیشود. همانند نسخههای قبل مراحل شما به ترور یا مبارزه با گروهی از دشمنان و یا تعقیب و جمعآوری اطلاعات از آنها محدود میشود. میتوان گفت بهترین قابلیت که در این بخش به بازی اضافه شده قابلیت Auto Follow است که باعث میشود بازیکن بتواند سادهتر از همیشه شخصیتها را دنبال کند و توجهش را به مکالمات میان آنها دهد.
پس از چندین ساعت تجربهی بازی شما با یاسوکه متحد میشوید و میتوانید هر وقت که دوست داشتید میان دو شخصیت اصلی بازی تعویض شوید. این که با کدام یک بازی را ادامه دهید کاملا به خودتان بستگی دارد. میتوانید با نائوئه به صورت مخفیانه ماموریتها را انجام دهید و یا با یاسوکه به مبارزات تن به تن با دشمنانتان بپردازید.
همانند اکثر بازیهای یوبی سافت ما در این بازی هم از دست باگها در امان نیستیم. چه در مبارزات و چه در گشت و گذارهایتان، مطمئنا به یک باگ آزار دهنده و اعصاب خردکن بر میخورید و این باگها نقشههای شما برای مخفیکاری یا فرار از دست دشمنان را خراب میکنند و تجربه بازی را برای شما تلخ میکند.
یوبی سافت دیگر دارد به این موضوع عادت میکند. هر عنوان از این شرکت بازیسازی، نقشه بسیار وسیع و در عین حال خالیای را به گیمرها ارائه میدهد. نقشهی بازی Assassin’s Creed Shadows پر است از جادههای سرسبز و زیبا و سوت و کوری که هیچ فعالیتی را در خود جای ندادهاند. حداقل در نسخههای قبلی شما با آثار تاریخی زیادی از یونان یا مصر آشنا میشدید و اطلاعات جدیدی از آنها جمع آوری میکردید ولی در این نسخه با وجود شهرهای کوچک دیگر امکان این کار را هم ندارید.
سیستم پیشرفت بازی کمی وسیعتر شده و شما باید برای هر سلاح سطح خود را جداگانه افزایش دهید. اما سیستم کسب تجربه به ماموریتهای فرعی زیادی احتیاج دارد. بازی قصد دارد شما را به جستجو و کاوش در جهان بازی تشویق کند اما هیچ برنامهای برای انجام دادن این کار ندارد و با محدود کردن حرکات کاراکتر شما کار را برایتان سختتر هم میکند. شما صرفا با کشتن دشمنانی که در شهرها و جادهها وجود دارند میتوانید به کسب تجربه و افزایش سطح خود اقدام کنید.
این خالی بودن نقشه به اندازهی کافی دردسر ساز هست اما بازی به این هم راضی نشده و با قوانین سفر سریع سختگیرانهاش بازیکن را مجبور میکند تا در دنیای حالی بازی به گشت و گذار بپردازد. شما برای این که بتوانید به شهرهای مختلف سفر کنید مجبورید تا با پرداخت هزینهی بالایی قابلیت سفر سریع آن شهر را باز کنید. این هزینه به مقداری بالا است که هم قیمت با یک ست زیره یا کاتانایی است که میتوانید تهیه کنید و از آن بهره ببرید.
حیات وحش بازی صرفا جنبهی زیبایی آن را بالا میبرد و هیچ فایدهی دیگری برای بازیکن ندارد. شما نمیتوانید حیوانات را شکار کنید و از آنها منابع مورد نیز خود را تامین کنید. البته هر از گاهی و در برخی موقعیتها میتوانید یک نقاشی از آنها رسم کنید. قابلیت تغییر فصول نیز به بازی اضافه شده و زیبایی آن را بیش از پیش میکند. راهنمای بازی میگوید که رفتار دشمنان در طی فصول عوض میشود ولی من چیزی مشاهده نکردم!
خوشبختانه بازی Assassin’s Creed Shadows در کنار تمام ضعفهای گیمپلی خود یک نقطهی قوت بزرگ و زیبا دارد که آن هم چیزی نیست به جز گرافیک هنری. ژاپن دارای یکی از زیباترین طبیعتهای جهان است. حضور فصلهای چهارگانه در بازی نیز به این طبیعت زیبا جلوهی بیشتری میدهد.
در سرتاسر بازی نقاط مختلفی هستند که دوست دارید از آنها بالا بروید و فقط برای چندین ثانیه هم که شده در جهان زیبا و سرسبز بازی غرق شوید. آب و هوای بازی نیز حس پویایی بیشتری را به بازی میدهد و گشت و گذارهای شما در راههای میان شهری را لذتبخشتر میکند.
کیفیت بافتها و کاراکترها کاملا در سطح یک بازی نسل نهمی است. البته میمیک صورتها در مراحل فرعی ضعیف است و این مورد نیز یکی دیگر از نکات عجیبی است که در تجربهی عنوان جدید یوبی سافت به چشم میآید. کاراکتر نائوئه بسیار زیبا و دوست داشتنی طراحی شده و در لیست جذابترین زنان سری اساسینز کرید قرار میگیرد.
یوبی سافت زحمت زیادی بر روی بهینه سازی بازی انجام داده و با استفاده از تکنولوژی فریم جنریشن تجربهی بهتر و روانتری را به بازیکن ارائه میدهد. خود من با اینکه سیستمم در حد حداقل سیستم مورد نیاز بازی بود اما توانستم با تکنولوژی FSR فریم بازی خودم رو از ۳۰ به ۵۰ برسانم و اینکار با کمترین افت کیفیت تصویر انجام شد.
Assassin’s Creed Shadows برخلاف بازیهای دیگر که با موسیقی و آوازهای سنتی سعی بر این دارد که حال و هوای قدیمیای به بازی القا کنند، با استفاده از موسیقیهای مدرن حس و حال اکشن بیشتری را به بازی اضافه میکنند و جذابیت زیادی به کاتسینهای بازی میدهند.
متاسفانه Assassin’s Creed Shadows دارای ضعفهای زیادی در قسمت مبارزات خود است و حتی با وجود داستان خوب و گرافیک بصری و بهینهسازی عالی نمیتواند بازیکن را راضی نگه دارد.
Assassin’s Creed Shadows میتوانست با دو کاراکتر قابل بازی خود جان تازهای به سری خود ببخشد اما با تقسیم تواناییهای یک اساسین به دو نفر تعادل مبارزات خود را به هم میزند و باعث میشود که بازیکن دیگر نتواند لذتی از بازی ببرد. تنها نکتهی مثبت بازی گرافیک و بهینه سازی فوقالعادهی آن است.
به عنوان یکی از طرفداران قدیمی سری Assassin’s Creed میخواهم با صراحت تمام اعلام کنم که Assassin’s Creed Shadows وحشتناکترین تجربهی من از کل بازیهای این مجموعه بود. کسی چه میداند، شاید تمپلارها در شرکت یوبیسافت رخنه کردهاند و با به گند کشیدن این سری محبوب سعی دارند تا آن را به فراموشی بسپارند و متاسفانه تا اینجای کار ماموریتشان را به خوبی پیش بردهاند.
نقد و بررسی بازی Assassin’s Creed Shadows بر اساس نسخه منتقدین پی سی که از سوی ناشر بازی شرکت یوبی سافت برای دنیای بازی ارسال شده بود به رشته تحریر درآمده است.
این بود از نقدر و بررسی بازی Assassin’s Creed Shadows در وبسایت دنیای بازی. اگر موفق به تجربهی بازی شدهاید نظرات خودتان را با ما به اشتراک بگذارید.
یه معلم گیمر، دیگه چی از این بهتر!!!
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.